گرجستان از درون| پایهگذاری اولین انقلاب رنگی- قسمت دوم
جین شارپ موقعیتهای پیش از انقلاب را چنین توصیف میکند: «همه مذاکرات بر اساس اندازه چوبی است که هر طرف زیر میز پنهان کرده است. معلوم شد که صدای اصلی ساکاشویلی، رسانههای مخالف بودند که کنترل آنها به معترضان اجازه میداد از حرف به عمل حرکت کنند».
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در ادامه تحلیل و بررسی شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گرجستان که پایهگذار اولین انقلاب رنگی جهان برمبنای آموزههای جین شارپ در این کشور شد، باید به نقش برجسته موسسات و سازمانهای مردم نهاد وابسته به دولتها و سازمانهای امنیتی غربی اشاره و همچنین سازوکارهای مورد استفاده آنان مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
سقوط محبوبیت روباه قفقاز
پس از سال 2002، کمکهای اعتباری خارجی به گرجستان به حداقل رسید و غربیها در توجیه این اقدام خود، عدم مشاهده نتایج مشهود اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد ساختاری در سیستم اداری این کشور را مهمترین عامل کاهش و قطع اینکمکها اعلام کردند.
«صندوق بین المللی پول» بودجه 30 میلیون دلاری برای برنامه کاهش فقر دولت را مسدود کرد، «اتحادیه اروپا» از حمایت مالی 24 میلیون یورویی برنامه غذایی کشور خودداری کرد و «بانک اروپایی بازسازی و توسعه» تخصیص 40 میلیون یورو برای بازسازی ایستگاه برق آبی اینگوری را به حالت تعلیق درآورد.
بدهیهای دولت برای پرداخت حقوق کارمندان و حقوق بازنشستگی به سرعت در حال افزایش بود و این امر بیشترین تاثیر منفی را بر روی محبوبیت شواردنادزه و حزب متبوعش داشت.
چشم انداز فروپاشی اقتصادی، مقامات گرجستان را وادار کرد تا به دنبال راه های جدیدی برای تثبیت وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در این کشور باشند.
شواردنادزه راهی نسبتاً واضح و مطمئن برای خروج از وضعیت بغرنج گرجستان پیدا کرد. دولت وی تصمیم گرفت همکاری با روسیه را مجدداً گسترش دهد. این تصمیم ابتدا از طریق خرید گاز ارزان روسیه و احیای مجدد اقتصاد، پیگیری و در همان زمان قرار شد با کمک شرکتهای روسی، شبکههای انرژی نسبتاً فرسوده و نیمه تخریب شده این کشور بازسازی شود.
در ماه مه 2003، رهبر گرجستان با «الکسی میلر»، رئیس وقت گازپروم ملاقات کرد، پساز آن تفلیس خبر از آماده سازی یک توافق بلندمدت در مورد تامین انرژی داد. اما ایالات متحده بلافاصله در این موضوع مداخله کرد. واشنگتن از طریق مجاری دیپلماتیک مستقیماً از تفلیس خواست تا مذاکرات با شرکت روسی را متوقف کند.
واقعیت این است که چنین معاملهای در واقع به معنای ویرانی شرکت آمریکایی AES بود که در آن زمان ادعا می کرد انحصار انرژی در گرجستان را در دست دارد. این شرکت در تولید انرژی با استفاده از انواع سوخت دیگر مشغول بود و نمیتوانست با موفقیت با سایر شرکتهای تولید کننده متمرکز بر گاز ارزان روسیه رقابت کند.
شواردنادزه پاسخ روشنی به پیامهای ایالاتمتحده نداد و به مذاکرات با گازپروم ادامه داد. به زودی، داراییهای شرکت آمریکایی AES Corporation به شرکت روسی Inter RAO فروخته شد و دولت آماده سازی برای خرید گاز در مقیاس بزرگ از فدراسیون روسیه را آغاز کرد.
این تصمیم به معنای واقعی کلمه ایالاتمتحده را حیرت زده کرد. احتمالاً در همین لحظه بود که کاخ سفید تصمیم به تغییرات سیاسی در گرجستان و جایگزینی فرد دیگری به جای شواردنادزه گرفت.
انتخابات پارلمانی آتی بهترین زمان برای مداخله بود
رهبران انقلاب رنگی گرجستان، برجانیدزه، ژوانیا، ساکاشویلی
نها دو ماه تا رایگیری در تاریخ 2 نوامبر 2003 باقی مانده بود. در این مدت، ائتلاف قدرتمندی علیه حزب حاکم شواردنادزه با نام «برای گرجستان جدید» متشکل از اپوزیسیون «جنبش ملی متحد» از میخائیل ساکاشویلی و «دموکراتهای برجانادزه» تشکیل شد که توسط روسای سابق پارلمان، «نینو برجانادزه» و «زوراب ژوانیا» رهبری میشد.
جنبشهای اپوزیسیون نه تنها در پسزمینه بحران اقتصادی، بلکه به دلیل بیمیلی شواردنادزه برای حل مسئله با آبخازیا و اوستیای جنوبی به سرعت در میان مردم و جامعه گرجستان محبوبیت یافتند.
اپوزیسیون فعالانه با احساسات ملیگرایانه که هنوز در جامعه گرجستان قوی بود، بازی کرد. ساکاشویلی و همکارانش تلاش کردند تا شهروندان را متقاعد کنند که جدایی طلبی آبخازیا و اوستیایجنوبی نتیجه سیاستهای ملی گرایانه رژیم گامساخوردیا نیست، بلکه نتیجه ضعف سیاسی دولت شواردنادزه است.
به هر حال، آثار جین شارپ، الهام بخش مخالفان شواردنادزه بود، برپایی کمپینهای محدود و کوچک به منظور برجسته سازی یک مشکل خاص که الزاماً مهمترین مشکل جامعه نیست از اهمیت خاصی در این طرح برخوردار بود. ناتوانی دولت گرجستان در حل مسئله با جمهوریهای به رسمیت شناخته نشده، تنها یکی از این مشکلات بود.
در عین حال، پروفسور آمریکایی توصیهای خاص به نیروها و سران مخالفان دارد که به مذاکره با مقامات خیلی امید نداشته باشید، بلکه به حمایت متحدان خارجی علاقهمند به تغییر رژیم حاکم تکیه کنید. بنابراین در مورد گرجستان، فعالترین حامیان جنبشهای مخالف، بنیادهای سوروس بودند که سرمایهگذاریهای چند میلیون دلاری را در مبارزات انتخاباتی پنهان نکردند.
چهار میلیون دلار از بنیاد جامعه باز سوروس برای مبارزات انتخاباتی جنبش ملی متحد تخصیص یافت. بودجه قابل توجهی از سازمانهای غیردولتی خارجی نیز صرف حمایت از رسانههای مخالف شد.
بلندگوی اصلی 3گانه ساکاشویلی-برجانادزه-ژوانیا شبکه تلویزیونی «روستاوی 2» بود که تحریریه آن پس از ممنوعیت پخش، مجبور به کار از خارج از کشور شد. در نوامبر 2003، کمیسیون مرکزی انتخابات گرجستان اعتبار کانال را به دلیل فشار بیسابقه بر اعضای کمیسیون انتخابات در طول دوره انتخابات لغو کرد.
دیدار جورج سوروس مدیر بنیاد سوروس و جامعه باز که بیشترین سرمایهگذاری را در ایجاد انقلاب گل رز داشت با میکائیل ساکاشویلی رئیس جمهور برآمده از انقلاب رنگی در گرجستان
در همان زمان، ناظران بین المللی شروع به ورود به کشور کردند، از جمله از سازمان های غیر دولتی غربی، به عنوان مثال، از «استراتژی جهانی»، مرتبط با حزب دموکرات ایالات متحده، که متخصص در انجام نظرسنجیهای پیش از انتخابات و جهتدهی افکار عمومی در سراسر جهان است، میتوان نام برد.
رای گیری در 2 نوامبر نسبتاً آرام برگزار شد. «کنستانتین مارکلوف»، رئیس وقت گروه مشترک ناظران مجمع بینالمجالس کشورهای مستقل مشترک المنافع و شورای فدراسیون روسیه، گزارش داد که کمیسیون مرکزی انتخابات گرجستان «کم و بیش عادی» کار میکند.
با این حال، اعلام اولین نتایج از مراکز رای گیری باعث اعتراض طوفانی مخالفان شد. پس از شمارش 50 درصد آرا، کمیسیون مرکزی انتخابات اعلام کرد که حزب شواردنادزه «برای یک گرجستان جدید» با بدست آوردن 21.3 درصد آرا پیروز انتخابات پارلمانی بوده است.
اتحادیه احیای دموکراتیک طرفدار دولت با 18.8 درصد در جایگاه دوم قرار گرفت. ساکاشویلی، برجانادزه و ژوانیا بدون انتظار برای اعلام نتایج رسمی نتایج، از کمیسیون مرکزی انتخابات خواستند که شمارش آرا را باطل اعلام کند.
روز بعد، 3 نوامبر، روسها پیشبینیهای خود را منتشر کردند که نشان دهنده پیروزی آشکار جنبش ملی متحد ساکاشویلی با 20 درصد آرا بود. حزب شواردنادزه، به گفته این کانالها، تنها 14 درصد آرا را به دست آورد.
این امر یکی پس از دیگری با بیانیههای سازمانهای غیردولتی خارجی درباره تخلفات در حین رایگیری و شمارش آرا دنبال شد. دهها جنبش اجتماعی، که در میان آنها «کامارا» با فعالیت خاصی برجسته بود، از شهروندان خواستند تا به خیابانها بیایند و بدون انتظار برای انتشار پروتکلهای نهایی، خواستار استعفای شواردنادزه شوند. رای دهندگان تا حدی به لطف تبلیغات گران قیمت پخش شده در تلویزیون گرجستان در ساعات پربیننده، بسیج شده و خیابانهای تفلیس را اشغال کردند.
جین شارپ موقعیتهای پیش از انقلاب را توصیف میکند: «همه مذاکرات بر اساس اندازه چوبی است که هر طرف زیر میز پنهان کرده است. معلوم شد که صدای اصلی ساکاشویلی، رسانههای مخالف بودند که کنترل آنها به معترضان اجازه میداد از حرف به عمل حرکت کنند».
پس از درخواستهای مکرر از سوی مخالفان دولت که به گفته منابع مختلف، در آن روزها تا 10 هزار نفر به خیابان های تفلیس آمدند. این آغاز مرحله فعال انقلاب بود.
تجمع دهها هزار نفره مردم گرجستان در مقابل مجلس این کشور در تفلیس و خواست برکناری رئیسجمهور ادوراد شواردنادزه
خواستههای مخالفان با حمایت نمایندگان پارلمان اروپا، شورای اروپا و دفتر نهادهای دموکراتیک و حقوق بشر سازمان امنیت و همکاری اروپا همراه بود و از مقامات گرجستان خواستند تا رایگیری مجدد را برگزار کنند.
دیدار ادوارد شواردنادزه با رهبران انقلاب گل رز به منظور ارام کردن شرایط جامعه و وعده انتخاباتی مجدد
شواردنادزه سعی کرد شخصاً وضعیت فعلی را با رهبران مخالفان در میان بگذارد تا از میزان نارضایتی بکاهد. در 8 نوامبر، او رهبران اپوزیسیون را به جلسهای دعوت کرد، اما آنها فقط اولتیماتوم قبلی را تکرار کردند. در این زمان، اعتراضات به مدت یک هفته به طور مداوم ادامه داشت.
جین شارپ در آثار خود از ایده مذاکره به عنوان یک روش مبارزه انتقاد میکرد. وی معتقد بود زمانی که صحبت از آینده «دیکتاتوری» می شود، مذاکرات نمیتواند راه قابل قبولی برای حل مناقشه باشد. پیروان او در گرجستان یعنی شخص ساکاشویلی، ژوانیا و برجانادزه قاطعانه به این قانون پایبند بودند.
ادامه دارد...
پژوهشگر مهدی سیف تبریزی
انتهای پیام/