جامعه ترکیه و دلسردی سیاسی پس از انتخابات
بایرام اوغلو بر این باور است که امید به تغییر و اصلاح در ساختار سیاسی ترکیه در روزهای قبل از انتخابات موج میزد اما حالا، مخالفین و هواداران آنها در فضای دیگری هستند و دلسردی سیاسی، جامعه را فرا گرفته است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، با آن که 7 ماه از انتخابات مهم ترکیه سپری شده، اما هنوز هم بسیاری از مفسرین سیاسی و رهبران احزاب، درباره این موضوع صحبت می کنند.
دامنه انفجارها و ترکش های سیاسی پس از انتخابات، هنوز هم بسیاری از احزاب را رها نکرده و در چند ماه گذشته، شاهد استعفای ده ها تن از چهره های سیاسی برجسته در صف مخالفین اردوغان بوده ایم.
علی بایرام اوغلو بر این باور است که امید به تغییر و اصلاح در ساختار سیاسی ترکیه در روزهای قبل از انتخابات موج می زد اما حالا، مخالفین و هواداران آنها در فضای دیگری هستند و دلسردی سیاسی، جامعه را فرا گرفته است.
او در یادداشت تحلیلی امروز خود در روزنامه قرار چاپ آنکارا، به بررسی این موضوع پرداخته که نتایج انتخابات اخیر در ترکیه، به چه شکلی بر روند تحولات سیاسی سال آتی اثر خواهد گذاشت.
ترکیه قبل از انتخابات، ترکیه پس از انتخابات و آینده
حالا به پایان سال 2023 میلادی رسیده ایم. وضعیت کلی جهان بر همه ما آشکار و معلوم است. می دانیم که مقطع بسیار سخت و بدی را پشت سر می گذاریم. وضعیت کشورمان ترکیه نیز چنین است.
متاسفانه هنوز هم با تورم 65 درصدی روبرو هستیم، میزان افزایش دستمزدها بسیار کمتر از نرخ تورم است و فقر و نداری برای ما ادامه دارد. البته مشکل ترکیه فقط تورم و بحران اقتصادی نیست و در نظام حقوقی و قضایی کشورمان هم شاهد وضعیت اسفناکی هستیم. اما بگذارید در مورد سیاست داخلی ترکیه صحبت کنیم.
چنین چیزی بدون شک، باید مبتنی بر یک تقسیم بندی کلی باشد: وضعیت سیاست داخلی ترکیه در مقطع پیش از انتخابات و پس از انتخابات 2023 میلادی. این دو تصویر، تفاوت جدی دارند، چرا که قبل از انتخابات، امید به تغییر از نظر دموکراسی و ایمان به سیاست در اوج بود، اما بدون تعارف باید گفت، بعد از انتخابات نا امیدی و نوعی سیاست زدایی و عقلانیت گریزی بر کشور حاکم شد.
قبل از انتخابات مهم سال 2023، ما شاهد یک قطب بندی آشکار و تقسیم رأیدهندگان به دو سوی اقتدارگرا و دموکراتیک بودیم که ستیز آنها فراتر از جنگهای فرهنگی بود.
اساساً بحران اقتصادی که در سال 2021 به دلایل جهانی و فشار همهگیری کرونا منفجر شد و با لجاجت و ندانم کاری های اردوغان عمیق تر شد، بر زندگی همه ما سایه انداخت. بازار و شرایط اقتصادی، نشان می داد که از نظر روانی، کشور در فضای تغییر قدرت احتمالی قرار دارد.
از سوی دیگر، احزاب سیاسی اپوزیسیون با خاستگاه های ایدئولوژیک متفاوت از راست تا چپ گردهم آمدند تا «جبهه دموکراسی و اصلاح» را به شیوه ای که در تاریخ سیاسی ترکیه نادر بود پیش ببرند.
آنان در این مسیر از حمایت حزب سیاسی کُردی HDP نیز برخوردار شدند که قدرت رای دهی در حدود 10 درصد دارد و برای اولین بار پس از سال ها، اپوزیسیون مقابل اردوغان در مقطع قبل از انتخابات، صاحب موقعیتی شد که حس می کرد به دست آورده است.
در این حال و هوای روانی عجیب بود که نتایج نهایی انتخابات، برخلاف همه پیش بینی ها، برای مخالفین اردوغان، شوک و نومیدی به دنبال آورد و برای حزب حاکم، نوعی «اعتماد به نفس مضاعف» به دنبال داشت.
اثرات این شکست، در کوتاه مدت خود را نشان داد و شوک به نا امیدی مزمن تبدیل شد. از دست دادن اعتماد به نفس و انگیزه سیاسی پایین، تبدیل به معضلات جدید ما شده و با سه پیامد تلخ روبرو شده ایم که اثرات آن به امروز هم کشیده شده و فضای سیاسی کنونی ترکیه را تحت تاثیر قرار داده است:
1.بی میلی و بی اعتنایی به وضعیت سیاسی کشور در سطح کلان جامعه.
2.وضعیت بحران سیاسی در قالب تنش و ستیز داخلی در سطح احزاب سیاسی. حتی در برخی احزاب یک تکان و از هم گسیختگی شدید سیاسی داخلی به وجود آمده و در برخی دیگر تغییر در کادر رهبری و مدیریت و استعفاهای فراوان را به دنبال آورده است.
3.با آن که شاهد اعتراضها و انتقادات فراوان نسبت به حزب عدالت و توسعه و اردوغان هستیم و اتهامات نقض دمکراتیک و قانون اساسی مداوماً تکرار می شود، اما در مجموع، گویی همه با این حزب کنار آمده اند و کسی حال مبارزه و اعتراض ندارد.
ما شاهد این هستیم که اردوغان و دولت او به عنوان کانون و مرکز قدرت پذیرفته شدند که در دنیای تجارت، عرصه بین المللی و حتی در میان سیاستمداران کُرد، همکاری و هماهنگی با آن اجتناب ناپذیر است.
همچنین افزایش اعتماد به نفس در میان حامیان دولت اردوغان، باعث شد که محافظه کاری، ناسیونالیسم و اقتدارگرایی به طور فزاینده ای به عنوان حالت طبیعی اجتماعی-سیاسی ترکیه پذیرفته شده و به موج غالب تبدیل شود.
حالا در ترکیه، نوعی مثلث و سه گانه سیاسی به وجود آمده که می توان اضلاع آن را چنین نام نهاد:
جامعه مهندسی و مدیریت شده توسط رهبر سیاسی.
سیاست استبدادی.
تبلیغ و اقتدار مبتنی بر تفکرات موج ملی گرا.
این مثلث در عمل بر همه تحمیل شده و گویی مسیر تاریخی جدید و طبیعی ترکیه باید با چنین الگویی معرفی شود.
اما در طرف مقابل، موج غالب سیاسی - اجتماعی پس از انتخابات که هم گروههای حامی دولت و هم اپوزیسیون را احاطه میکند، دارای ویژگی های زیر است: برخلاف خواست و تصور اردوغان و تیم او، ادراک و توجه مردم نسبت به سیاست، وارد وادی دیگری شده و از مسائل مربوط به ترس از درگیری و فروپاشی داخلی، ارتقا یافته به مسائل کلان و مرتبط با دولت و قدرت های پیرامون ترکیه.
در چنین فضایی، مردم، به جای آن که درباره شخص اردوغان حرف بزنند، سیاست های خود دولت را به چالش می کشند و در این فضای سیاسی – اجتماعی، جایی برای مبارزات ارزشی در حوزه عمومی وجود ندارد و حتی موضوع مهمی به نام «مسئله کردها» به یک موضوع درجه 2 تبدیل شده است. شاید این یکی از نشانه های انطباق ترکیه با شرایط جهانی است و ما با چنین وضعیتی به استقبال سال جدید برویم.
انتهای پیام/