به باتلاق بابالمندب سلام کنید
بامداد جمعه «خیاط در کوزه افتاد». این یعنی محور مقاومت چنان مدیریت شده و هوشمندانه جنگ را هدایت کرد که آمریکا برای نجات رژیمصهیونیستی ناچار به یک اقدام نظامی آن هم علیه یمن شد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، آمریکاییها از ابتدای جنگ، در تریبونهای مختلف بر عدم توسعه جنگ تاکید میکردند و میدانستند که توسعه جنگ، پای آنها را نیز به میدان خواهد کشید تا یک بار دیگر برای امنیت رژیمصهیونیستی هزینه سنگینی بپردازند. درمقابل محور مقاومت نیز خواهان گسترش میدان جنگ نبود و از همین رو اضلاع این محور، در چندین جبهه رژیم و حامی اصلیاش یعنی آمریکا را زیر ضربه بردند. در این نبرد، یمنیها در گام نخست با پهپادها و موشکهای بالستیک، سرزمینهای اشغالی را زیر ضربه بردند و در گام دوم، از ابزار تحریم در برابر تحریم استفاده کرده و ممنوعیت تردد کشتیهای رژیمصهیونیستی و هر کشتی به مقصد رژیم را از دریای سرخ ممنوع کردند. براین اساس کشتیهایی که از این دستور تخطی میکردند، هدف قرار میگرفتند.
با وجود تهدیدات فراوان، ارتش یمن از این تصمیم عقبنشینی نکرد تا اینکه بامداد روز جمعه 2 کشور آمریکا و انگلیس با پشتیبانی 4 کشور استرالیا، کانادا، هلند و بحرین به یمن حمله کردند. آنگونه که فرمانده نیروی هوایی آمریکا در غرب آسیا گفته است، در این حمله با بیش از 100 موشک هدایتشونده به 60 هدف در 16 سایت حمله صورت گرفته است. پس از این حمله «محمدعلی الحوثی» عضو شورای عالی سیاسی یمن به ائتلاف چند کشوره همراه با آمریکا هشدار داد که «این حملات بدون پاسخ نخواهد ماند.» کمی بعد نیز «یحیی سریع» سخنگوی ارتش یمن، ضمن مسئول دانستن «دشمن آمریکایی و انگلیسی» در تجاوز به یمن، تاکید کرد: «این جنایت بیپاسخ و بدون مجازات نخواهد ماند.» این هشدارها یعنی آمریکا باید خود را برای ورود به یک باتلاق بزرگ آن هم در چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری آماده کند.
پیامدهای حمله آمریکا-انگلیس به یمن
1- یمن از ابتدای وقوع جنگ طوفان الاقصی، به دلیل دوری مسافت و به کارگیری سنگینترین تسلیحات به کار گرفته شده علیه رژیم، با قضیه فلسطین که برجستهترین موضوع فعلی جهان به حساب میآید، پیوند عمیقی خورد. با تلافی این حملات، عمق پیوند یمن با قضیه فلسطین افزایش یافته و این موضوع میتواند به ارتقای بیش از پیش وجهه یمن در افکار عمومی جهان اسلام منجر شود. این رویکرد باعث شد تا حتی «سعید المیسری»، از مخالفان انصارالله در یمن جنوبی در توییتر بنویسد: «اختلاف ما با حوثیها، ما را صهیونیست نمیکند. ما به همه اشتباهات خود پایان خواهیم داد و برای آنچه در آینده خواهد آمد متحد خواهیم شد. تفنگهای ما در کنار تفنگهای حوثی است. ما از همه گزینهها برای پاسخ به تجاوز آمریکا و انگلیس حمایت میکنیم.»
2- با ایجاد فضای درگیری در منطقه به دنبال وقوع جنگ طوفان الاقصی، عالیترین سطوح درگیری که شامل زد و خورد میان بازیگران بزرگتر بوده، در عراق و یمن رخ داده است. با این وجود، در یمن برخلاف عراق، اقدام دولت این کشور علیه رژیم یکپارچهتر بوده درحالیکه در عراق صرفا تعدادی از گروههای مقاومت به حمله علیه رژیم و آمریکا دست زدهاند. در رودررویی اخیر، یمن بهعنوان «بزرگترین بازیگر دولتی جهان اسلام»، با آمریکا بهعنوان «بزرگترین بازیگر غرب» وارد درگیری شده است. به دنبال این اتفاق، یمن به یک کشور موثر اسلامی و یکی از مدعیان رهبری در جهان عرب تبدیل شده است.
3- با وقوع انقلاب در یمن، غرب و اعراب تلاش داشتند انقلابیون را با بهکارگیری ادبیات فرقهای و شیعه دانستن و همچنین خطاب آنها بهعنوان «حوثی» که یک خاندان است، محدود نشان دهند. هرچه نقش یمن در درگیریهای فعلی بر سر قضیه فلسطین افزایش یابد، تلاشهای قبلی غرب و اعراب برای تعریف محدود و مناقشهبرانگیز از انقلابیون یمن، تضعیف میشود.
4- حملات آمریکا و انگلیس درحقیقت حملات مجدد غرب به یمن بود. پیش از این، عربستان سعودی و امارات به مدت چندین سال، این کشور را بمباران کرده و از نیروی زمینی نیز در این حملات بهره میگرفتند. حملات جدید به یمن این سوال را ایجاد میکند که حملات 8 ساله عربستان چقدر غیرموثر بودهاند که همچنان به حمله نیاز است؟
5- حمله اخیر به یمن بدون ائتلافی گسترده شکل گرفت. زمانی عربستان در سال 2015 مدعی بود ائتلافی از نزدیک 30 کشور اسلامی تشکیل داده است. سعودیها در ادامه با کمک تعدادی از این کشورها که شامل اعضای شورای همکاری خلیج فارس بود، به یمن حمله کردند. با این حال در حال حاضر به شکل رسمی صرفا آمریکا و انگلیس در حمله نقش داشتهاند و این دو کشور از همکاری استرالیا، کانادا، هلند و بحرین نیز خبر دادهاند که نحوه همکاری آنها مشخص نیست.
6- حمله به یمن به تشدید روند تضعیف وجهه آمریکا در جهان اسلام منجر میشود. واشنگتن به دلیل حمایت همهجانبه از جنایات صهیونیستها اخیر علیه ساکنان نوار غزه منفورتر شده و حمله به یمن، با مستقیمتر کردن حضور آمریکا در جنایات، وجهه این کشور را بیش از پیش تخریب میکند. هرچند حمله به بهانه حفاظت از کشتیرانی بینالمللی صورت گرفته اما همه میدانند دلیل حملات به یمن برای حفاظت از رژیم و ایجاد فضای آزادی عمل برای آن جهت جنایات بیشتر در نوار غزه است. دفاع مستقیم و عریان آمریکا از رژیم در منطقه برایش هزینهزایی شگفتآوری دارد.
7- آمریکا بالاخره به درگیری در غرب آسیا کشیده شده و فرسایش بیشتری در انتظارش است. این فرسایش علاوهبر اینکه قدرت نرم شده و وجهه آمریکا را کاهش میدهد، مولفههای قدرت سخت آمریکا بهویژه ارتش این کشور را نیز به فرسایش میکشاند. بحث بر سر هزینههای بسیار زیاد رهگیری پهپادها و موشکهای کروز یمن یکی از شواهد این فرسایش در حوزه قدرت سخت است. حمله به خطوط کشتیرانی، افزایش هزینه حملونقل کالا و اثرگذاری تنشها بر قیمت نفت نیز میتواند به لحاظ اقتصادی به آمریکا ضربه وارد کند.
8- آمریکا برای دفاع از رژیم باید داراییهای گستردهای را در معرض خطر قرار دهد؛ ازجمله منافع منطقهای و کشتیرانیاش. واشنگتن با کشیده شدن به جنگهای منطقهای برای حفظ موجودیت رژیم، لاجرم وارد دوره جدیدی از سبک و سنگین کردن رویکردهایش در قبال تلآویو میشود.
9- هزینهزا شدن رژیم هرچند در کوتاهمدت به دلیل فعالیت شدید لابی صهیونیسم به افزایش حمایتهای واشنگتن از تلآویو میانجامد و ظهور و بروز لابیها را برجسته میسازد، اما با توجه به روند فزاینده هزینهزایی رژیم، در میانمدت و بلندمدت مخالفتهای داخلی باعث تضعیف جایگاه لابی صهیونیسم خواهند شد.
10- حملات به یمن محدود بودند، که نشان میدهد آمریکا نه قادر به ایجاد جنگ در منطقه و نه دارای توانایی یافتن اهداف با ارزش نظامی است. از این رو درصورت جنگ با یمن چارهای جز جنایت و کشتار مردم نخواهد داشت. از این رو حملات جدید آمریکا در منطقه حکایت از بروز بن بست دارد.
11- یمن تاکنون به شکل رسمی وارد درگیری با آمریکا نشده بود. از این پس با وقوع درگیری مستقیم و رسمی، باید در آینده تهدید مستمر منافع آمریکا در شاخ آفریقا و شرق آفریقا را شاهد باشیم.
12- ژئوپلیتیک یمن باید به رسمیت شناخته شود. هر کشوری و طرفی که بخواهد به منافع یمن و متحدانش آسیب برساند، باید خود را برای حملات علیه خطوط کشتیرانیاش در دریای سرخ و اقیانوس هند و حتی حملات مستقیم پهپادی و موشکی آماده سازد. این ویژگیها افزایش وزن ژئوپلیتیکی یمن را به دنبال داشته و این جایگاه باید به رسمیت شناخته شود.
13- اقدامات آمریکا دلایلی برای تداوم حملات به منافع این کشور در اختیار گروههای محور مقاومت قرار میدهد. این دلایل با توجه به اینکه پایان جنگ طوفان الاقصی دورنمای نزدیکی ندارد، میتواند منجر به طولانی شدن حملات به پایگاهها و منافع واشنگتن شود.
14- حملات به یمن، دلایل کافی را در اختیار دولت این کشور میگذارد تا علاوهبر کشتیهای رژیم، کشتیهای متعلق به آمریکا، انگلیس و متحدانش اعلامی شان در حمله به یمن را نیز زیر آتش بگیرد.
15- یمن تاکنون صرفا به خطوط کشتیرانی رژیم و خاک فلسطین اشغالی حمله کرده است اما حمله مستقیم آمریکا بهانهای به دست این کشور داده تا بتواند پایگاههای واشنگتن در دیگر کشورهای منطقه را هدف گیرد.
16- حمله به یمن برای جو بایدن رئیسجمهور دموکرات آمریکا در درون این حزب چالش برانگیز بوده و تعدادی از دموکراتها وی را به جهت اقدامی که میتواند واشنگتن را بدون اجازه کنگره به کام جنگ بکشاند، شماتت کردهاند.
17- آمریکا فارغ از تصمیم یمن، مجبور است به دلیل فضای جدید ایجادشده در منطقه، در جبههای گسترده که از عراق تا یمن و فلسطین کشیده شده است، در آمادگی بالاتری قرار گیرد که این موضوع میتواند به استهلاک منابع بیشتری از این کشور منتهی شود. این روند مدیریت پروندههای شرق اروپا و شرق آسیا را برای آمریکا دشوارتر میکند. تنها در شرق آسیا، آمریکاییها با دو پرونده مهم تایوان و شبه جزیره کره مواجهند.
18- ریخته شدن خون یمنیها برای ساکنان غزه، میتواند یکی از حوادث نمادین برای تقویت همگرایی اسلامی و عبور از تفرقه شیعه و سنی باشد. غرب با اقدام نظامی خود، سرمایهگذاریهای خود برای تفرقه افکنی را تا حد زیادی خنثی کرده است.
19- فروپاشی صفوف متحدان و مزدوران آمریکا در منطقه یکی از پیامدهای اقدام علیه یمن است. اخباری تاییدنشده درخصوص بازنگری تعدادی از گروههای یمنی که پیش از این با انقلابیون یمن در جنگ بودند، منتشر شده است. آنها به دلیل حمایت این انقلابیون از فلسطین، برداشتهای خود را نسبت به آنها تصحیح کردهاند. درصورت صحت اخبار و موثر بودن این تحول، آمریکا بخشی از جبهه خود در منطقه را با دستان خودش از بین برده است.
20- یمنیها دستکم طی دو مرحله دست به انتقامجویی علیه ناوهای آمریکایی در منطقه زدهاند؛ نخستین بار پس از حمله آمریکا به سه قایق نیروی دریایی یمن که به شهادت 10 سرباز یمنی انجامید و دومین بار پس از حمله مشترک آمریکا و انگلیس که به شهادت 5 سرباز منجر شد. با این حملات، میزان خسارتهای مالی و تسلیحاتی آمریکا نسبت به خسارتهای یمن، بیشتر شده است.
بازتاب منطقهای قدرت یمن برای نخستین بار
یمن یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان و منطقه است اما هیچگاه دارای حکومتهایی نبوده که بتوانند قدرت داخلی به مناطق پیرامونی خود توسعه دهند. این مساله میتواند از محصور شدن این کشور در میان دو دریای سرخ و خلیج عدن و همچنین صحرای عربستان و حضرموت نشات گرفته باشد. در معدود مواردی حکام یمنی توسعهای به سمت نواحی حجاز داشتهاند که چندان اهمیتی ندارد.
با این حال هرگاه یمنیها پای خود را از این سرزمین بیرون گذاشتهاند، باعث تغییرات قابلتوجهی در منطقه شدهاند. تشکیل حکومتهایی در شامات و جنوب عراق توسط یمنیها و تسلط بر عمان و امارت، از این جمله است.
یمنیها، امروز با افزایش قدرت خود، درحال رقم زدن اتفاقی بیسابقه در یمن هستند. کشوری که هیچگاه به مانند ایران، عراق، شامات، مصر و منطقه ترکیه دارای بازتاب فراسرزمینی قدرتش نبوده، امروز درحال تجربه چنین پدیدهای است.
این پدیده همانند تشکیل دولت در جایجای منطقه توسط گروههای مهاجر از یمن نیست، بلکه از داخل خود این سرزمین صورت میگیرد و حالتی یکپارچه دارد.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/