انتشار چهار کتاب جدید از نوقلمان جشنواره خودنویس
نشر صاد در دی ماه ۱۴۰۲ به تولید ۴ اثر تازه در بخش روایت و داستان پرداخته است که هر ۴ کتاب، اثر داستاننویسان نوقلم سومین دوره مسابقه خودنویس هستند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، نشر صاد در دی ماه 1402 به تولید 4 اثر تازه در بخش روایت و داستان پرداخته است که هر 4 کتاب، اثر داستاننویسان نوقلم سومین دوره مسابقه خودنویس هستند. کتابهای «پایتون» نوشته سعید تواضع، «دفینه آچیلان» نوشته محبوبه جعفرقلی، «گلدانهای خالی» نوشته سپیده جمشیدی و «هایهانیههای» نوشته نرگس روزبهانی عنوان این 4 کتاب جدید هستند. در ادامه نگاهی کوتاه به موضوع هر یک از این کتابها خواهیم داشت:
«پایتون» نوشته سعید تواضع، دنیایی را تصور میکند که در آن کتابها از بین رفته اند و یک ویروس اینترنتی مشغول نابود کردن باقیمانده آثار کتابها در اینترنت است. حالا این ویروس اینترنتی به شاهنامه رسیده است و ما به کسی نیاز داریم که به جهان شاهنامه رفته و این ویروس اینترنتی را نابود کند. راستی، اگر واقعاً آثاری مانند شاهنامه نابود شوند، چه مقدار از فرهنگ و هنر این مرز و بوم میتواند باقی بماند؟ پایتون تنها یک رمان علمی تخیلی نیست، بلکه یادآور آنچیزهایی است که در حال فراموش شدنند.
«دفینه آچیلان» نوشته محبوبه جعفرقلی، که دارای تم خانوادگی و اجتماعی است. دفینه آچیلان داستان مردی به نام سامان است که در زندگی روزمرگی خودش با همسری وسواسی، مادری آلزایمری و دختر نوجوانش طرف است.
وی که به سبب آلزایمر مادرش، از گذشته و خانواده و دیار خود بیاطلاع است. فردای فوت برادرش، با آمدن گروهی متوجه میشود انگار نسبتی بین خانواده او با اهالی روستای آچیلان وجود دارد برای اینکه بفهمد که واقعی است یا نه، با دختر کنجکاوش راهی میشود، اما در روستا متوجه نبش قبر برادرش و انتقال او به قبرستان روستا میشود ...
«گلدانهای خالی» نوشته سپیده جمشیدی، داستان زندگی کارمندی زنی مجرد است که در آستانه بازنشستگی است. او در ادارهای کار میکند که به تازگی دچار عزل و نصبهای مدیریتی شده. با این تغییرات، بحرانی جدید در زندگیاش نشت پیدا میکند. زن هم باید این تغییرات اجباری محیطهای اداری را از سر بگذراند و هم به علت مواجهه با این بحران، برای گذر از زلزلهای که در ساختمان وجودیاش پدید آمده مجبور میشود به جدال برود با گلدانهای خالی.
وی ادعا دارد همهی زور دست زمان نیست باید یک چیز دیگری باشد یا شاید چیزهای دیگر.
«هایهانیههای» نوشته نرگس روزبهانی، روایتی است از عشقی جنونآمیز از انسانی راستین و صادق است. عشقی که چون ساقهی عشقه به روان او میپیچد و او را به یک عجز وامیدارد.
این کتاب درباره زندگی پسری به نام امین است که در نوجوانی با دیدن عنصری جهادی در روستا میل به بازسازی روستا پیدا میکند و مهاجرت معکوس از شهر به روستا را هدف و آرمان خود قرار میدهد.
این داستان موازیست با میل و عشق امین به دخترعمویش هانیه که سالها پیش با خانواده به حاشیه تهران مهاجرت کردهاند.
امین سعی در بازسازی و احیای عشق کودکی خود را دارد و به هر طریقی شده علیرغم مخالفتهای مرشد و راهنمای خود قصد بازگرداندن هانیه به روستا و ازدواج با او را دارد. پس از این وصال هانیه سر ناسازگاری میگذارد و از هر ترفندی برای رفتن به تهران استفاده میکند. او مرشد امین را مانعی بر سر راه خود میداند. پس از کش و قوسهای فراوان هانیه ناپدید میشود و امین را با جنونی تنها میگذارد. مرشد نیز چندی بعد کشته میشود که به نظر توسط قاچاقچیان محلی این اتفاق میافتد. سالها بعد امین در مواجهه با هانیهای که تغییر کرده روبرو میشود و میفهمد که مسئلهی قتل مرشد به او باز میگردد.
انتهای پیام/