نگاهی به مستند «مشت در نمای درشت»؛ مشت در نمای نه چندان درشت
مستند «مشت در نمای درشت» در چهاردهمین جشنواره مردمیفیلم عمار اکران شدو به زندگی و شخصیت یکی از چهرههای درخشان و مهم ادبیات انقلاب اسلامی یعنی سید حسن حسینی میپردازد اما در روایت زندگی این شاعر بدون نقص عمل نکرده است.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم؛ آرش شفاعی - در چهاردهمین دوره جشنواره مردمیفیلم عمار، یکی از فیلمهایی که به نمایش درآمده است، «مشت در نمای درشت» به کارگردانی محمدصالح حجتالاسلامی است؛ فیلمیکه به زندگی و شخصیت یکی از چهرههای درخشان و مهم ادبیات انقلاب اسلامی یعنی سید حسن حسینی میپردازد.
فیلمساز سعی کرده است در این اثر مستند زندگینامهای با بازگویی روایت زندگی و توجه به ویژگیهای شخصیتی و ادبی سید حسن حسینی، به نقش او در دورههای مختلف شکل گیری و قوام شعر انقلاب اسلامی بپردازد. از این منظر، حجت الاسلامی دست به کار مهمی زده است چرا که با وجود اهمیت نقش حسینی در ادبیات انقلاب، تا به حال کسی به فکر بازگویی روایت زندگی او و آشنا کردن نسل جدید با این شاعر برجسته و تأثیرگذار انقلاب اسلامی نیفتاده بود. از این منظر، «مشت در نمای درشت» فیلم مهم، قابل احترام و دغدغهمندی است و باید به تولیدکنندگان آن تبریک گفت. ضمن اینکه دسترسی فیلمساز به تصاویر آرشیوی حوزه هنری، ارزش تاریخی و استنادی فیلم را تا حد زیادی بالا برده است و فیلمهایی جذاب و کمتر دیده شده مانند تصاویر اعزام شاعران به جبهههای جنگ در این مستند به نمایش درآمده است که حتی کارگردان میتوانست با دست و دلبازی بیشتری از این تصویرهای خاطرهانگیز استفاده کند.
در این فیلم دورههای مختلف زندگی سید حسن حسینی از کودکی تا زمان مرگ، بررسی میشود و در گفت و گو با چندتن از دوستان یا چهرههای نزدیک به حسینی، سعی شده است به موضوعات و دورههای مختلف زندگی این شاعر مهم توجه شود اما به نظر میرسد فیلم دارای چند ایراد مهم و اساسی است و به همین دلیل، در بازگویی زندگی و تأثیرگذاری شخصیت حسینی موفقیت کامل و تمام عیاری به دست نمیآورد. این ایرادها را به ترتیب بیان میکنیم ولی تأکید داریم که دغدغۀ کارگردان در تولید فیلمی با موضوع زندگی سید حسن حسینی و تلاش او در این زمینه قابل ستایش است.
غیبتهای بی دلیل
اولین ایراد این است که در بررسی زندگی و شخصیت سید حسن حسینی نمیتوان به سراغ حلقۀ اول دوستان و نزدیکان او نرفت اما انتظار داشت این وظیفه را کسانی به عهده بگیرند که سالها بعد مدتی با او آشنا بودهاند. جای برخی شخصیتهایی که به او نزدیک بودند و سالها با او مراوده و رفت و آمد خانوادگی داشتند، در این مستند خالی است. چهرههایی مانند ساعد باقری، محمدرضا عبدالملکیان، سهیل محمودی، فاطمه راکعی، محمدرضا محمدی نیکو و نیز همسر قیصر امین پور در کنار اعضای خانوادۀ او همچون همسر و فرزندانش باید در این مستند یا هر مستندی که قرار است دربارۀ حسن حسینی ساخته شود، حضور داشته باشند. کارگردان سعی کرده است با استفاده از برخی تصاویر آرشیوی از سخنرانیها و شعرخوانیهای برخی چهرهها این ایراد را بپوشاند ولی ارزش مصاحبههایی که توسط خود تیم تولید، گرفته میشود با تصویرهای آرشیوی قابل مقایسه نیست. البته ممکن است در این زمینه فیلمساز سعی خود را کرده باشد اما موافقت این افراد را جلب نکرده باشد که بازهم این ایراد را رفع نمیکند.
نقص در روایت
دومین ایراد به نقص در روایت زندگی حسینی برمیگردد که این ایراد مهمی است. برخی رویدادهای مهم و قابل توجه در زندگی حسینی در این مستند اصولاً مورد بی اعتنایی قرار گرفته است، برای مثال کارگردان هیچ اشارهای به نقش حسینی در تأسیس دفتر شعر جوان و فعالیتهای آن نمیکند یا از ماجرای مهم بحثهای شدیدی که پس از انتشار «منظومهٔ مردابها و آبها» در نشریۀ کیان به وجود آمد هیچ حرفی زده نمیشود. به هر حال این منظومه در زمان خود باعث بحثهای جدی شد و سید حسین حسینی بخاطر این شعر و نیز نقدهای تعریضواری که در کتاب «گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس» نوشت، با تعدادی از شاعران دفاع مقدس، زاویه پیدا کرد. همچنین با وجود اینکه بر دوران فعالیت حسینی در رادیو تکیه زیادی شده است، دربارۀ دوران تدریس او در دانشگاه، چندان توجهی در فیلم دیده نمیشود.
در ذیل همین موضوع، باید به این مسأله هم اشاره کنیم که در مواردی فیلمساز، روایت ناقصی از برخی ماجراهای زندگی حسینی ارائه داده است. مهمترین مسألهای که فیلم باید وقت زیادی برای آن میگذاشت، ماجرای پر بحث استعفا یا اخراج گروهی از هنرمندان معترض از جمله حسینی از حوزه هنری است. با وجود اینکه برخی از چهرههای دخیل در این ماجرا، همچنان زندهاند و میتوانند دربارۀ این مسأله روایت خود را بیان کنند، فیلمساز با سه چهره در این زمینه مصاحبه کرده است. یوسفعلی میرشکاک که در جبهۀ روبهروی حسینی بوده است، اسماعیل امینی که در آن زمان در صف نخست هنرمندان دخیل در ماجرا نبوده و دیگری جواد محقق که در زمان استعفا یا اخراج هنرمندان، در ایران نبوده است. به همین دلیل روایتی که از این ماجرا در فیلم داده شده، روایتی ناقص و یک طرفه است. این ایراد در موارد دیگری نیز در فیلم دیده میشود. مثلاً دربارۀ روایت پیوستن حسینی به گروه تولید وانتشار نشریۀ کیان، تنها صدای مخالفان نشریۀ کیان را در فیلم میشنویم.
روایت یک طرفه
سومین ایرادی که در فیلم وجود دارد و به نظر میرسد ایرادی جدی است، نبودن حتی یک صدای مخالف است. ساختن فیلم زندگینامه یک شخصیت به معنای تبدیل کردن او به چهرهای مقدس و غیرقابل نقد نیست. حسینی یکی از بهترین شاعران انقلاب بود اما حتماً منتقدانی وجود دارند که شعر او را یکسره نستایند یا شاعرانی که از او دل خوشی نداشته باشند و به واسطۀ نیش قلم و طنز تندش از او رنجیده باشند. در این فیلم از این افراد هیچ خبری نیست. هیچکس دربارۀ شخصیت او هیچ نکتۀ منفی نمیگوید. این ایرادی است که باعث شده است فیلم به یک تمجیدنامۀ طولانی تبدیل شود. شاید اگر کسی بود که دربارۀ شخصیت و شعر حسینی، صدای مخالفی در فیلم داشت، میتوانستیم دربارۀ اینکه بینندۀ یک فیلم بی طرف و دقیق هستیم، حرف بزنیم.
انتهای پیام/