نگاهی به چرایی لزوم بازنگری اروپا در روابط سیاسی امنیتی خود با آمریکا
یک نشریه آلمانی در مطلبی بر لزوم بازنگری روابط اروپا با ایالات متحده آمریکا در شرایط کنونی و لزوم استقلال بیشتر این تشکل با توجه به تحولات کنونی و آینده پرداخت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، نشریه "دی سایت" آلمان در مطلبی به قلم جف راتکه، رئیس مؤسسه آمریکایی-آلمانی در دانشگاه جان هاپکینز و یک دیپلمات سابق ایالات متحده و یکی از مقامات ناتو و ترزا لوتکفند، دستیار مدیر در برنامه دفاع پیشروی شورای آتلانتیک در واشنگتن دی سی و عضو غیر مقیم موسسه سیاست عمومی جهانی برلین نوشت: آلمان و متحدان اروپایی اش باید روابط سیاست امنیتی خود با ایالات متحده را دوباره تنظیم کنند. سپر محافظ آنها به طور فزاینده ای تحت فشار قرار گرفته است.
در ادامه این مطلب آمده است: چه کسی مسیر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا را در سال آینده تعیین خواهد کرد و این برای ناتو چه معنایی دارد؟ بسیاری از سیاستمداران در اروپا در مورد این مسئله نگران هستند. پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان در آیووا و نیوهمپشایر، احتمال نامزدی مجدد او به عنوان نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری بیشتر می شود. این را نیز پیشتازی واضح او در همه نظرسنجی ها در ایالت هایی که در هفته های آینده انتخابات مقدماتی خود را برگزار می کنند، نشان می دهد. علیرغم همه موانع قانونی، مدنی و حتی قانون اساسی، ترامپ احتمالاً دوباره برای ورود به کاخ سفید با جو بایدن از حزب دموکرات مبارزه خواهد کرد.
در ادامه این مطلب آمده است: البته هنوز خیلی زود است که با قطعیت احتمال انتخاب مجدد ترامپ را بپذیریم، اما احتمال بازگشت ترامپ به قدرت باید فوراً آلمان و شرکای اروپایی آن را به بازنگری در ساختار امنیتی فعلی اروپا وادار کند. در کمتر از یک سال، مهمترین متحد اروپا میتواند بار دیگر توسط سیاستمداری که به شدت نسبت به ناتو و برخی کشورهای اروپایی، بهویژه آلمان ضدیت دارد، هدایت شود. ترامپ در آخرین دوره ریاست جمهوری خود، ظاهراً تنها به این دلیل از خروج از اتحاد نظامی ناتو خودداری کرد، زیرا مشاوران میانه رو به او توصیه کردند که این کار را نکنید. اگر او دوباره ریاست را از سر گیرد، می توان حدس زد که دیگر جایی برای چنین صداهایی در تیمش باقی نخواهد ماند.
در ادامه این مطلب آمده است: صرف نظر از نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر، کاهش عدم تعادل در امنیت فراآتلانتیک که سال ها وجود داشته به نفع آلمان و اروپا است. زمانی که ایالات متحده آمریکا بر ساختار امنیت جهانی تسلط داشت و می توانست بارهای نامتناسبی را تحمل کند، به پایان رسیده است. آنها دیگر قادر به حفظ همزمان فعالیت نظامی همه جانبه در اروپا، آسیا و خاورمیانه نیستند. جنگ در اوکراین و خاورمیانه، همراه با روند تهاجمی روسیه و جاه طلبی های فزاینده چین، توانایی های آمریکا را تحت فشار قرار داده است.
روسای کشورهای ناتو باید تقسیم بار را در داخل ائتلاف بر مبنای جدیدی قرار دهند. ضروری است که کشورهای عضو اروپایی وظایف و هزینه های بیشتری را بر عهده بگیرند. این ائتلاف در چند ماه آینده تصمیمات مهمی برای برنامه ریزی دفاعی اتخاذ خواهد کرد و به آن فرصتی می دهد تا نقش ها و دفاع فراآتلانتیکی را بازتعریف کند.
استراتژیست های آمریکایی به طور فزاینده ای نگران این مسئله هستند که نیروهای متعارف ایالات متحده که برای یک جنگ بزرگ با دشمنی قدرتمند مشابه طراحی شده اند، دیگر قادر به حفظ استراتژی بازدارندگی در اروپا و آسیا نباشند. برخی از کارشناسان، مقامات نظامی و سیاستمداران به این نتیجه می رسند که ایالات متحده باید دخالت خود در اروپا را کاهش دهد تا به طور کامل بر روی چالش در آسیا تمرکز کند.
اروپا در حال حاضر با این چالش مواجه است که مجبور است بدون ایالات متحده عمل کند. حداقل اروپاییها در حال حاضر باید به طور موقت از اوکراین تنها با سلاح و مواد حمایت کنند، زیرا سیاست محاصره فعلی جمهوریخواهان در کنگره ایالات متحده مانع از بستههای حمایتی بیشتر برای شرکای ما در کی یف میشود. احتمال واقعی بازگشت ترامپ به کاخ سفید غیرقابل پیش بینی بودن سیاست ایالات متحده را بیشتر نشان می دهد. آمریکا در صورت انتخاب مجدد ترامپ مطمئناً از تهدید خروج از ناتو به عنوان اهرمی برای وادار کردن امتیازات نظامی، سیاسی یا اقتصادی متحدان اروپایی استفاده خواهد کرد. جمهوری خواهان مشهور مدت هاست که به طور فزاینده ای از ناتو انتقاد می کنند.
این نارضایتی ها به دلیل توزیع ناعادلانه هزینه ها و بارها است. پایان جنگ سرد منجر به کاهش بودجه دفاعی در غرب از سال 1990 شده است. در سال 2014، اعضای ناتو موافقت کردند که دو درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف نیروهای مسلح کنند. شاید در آن زمان این مناسب بوده باشد. اما از زمان جنگ گسترده روسیه علیه اوکراین، این دیگر کافی نیست. روسیه در حال سرمایه گذاری هنگفتی در ارتش خود است - تنها در سال آینده، تقریباً یک سوم بودجه دولتی این کشور صرف دفاع خواهد شد. این نباید هیچ شکی در مورد تهدید مداوم اروپا باقی بگذارد. بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان هفته گذشته نسبت به احتمال اینکه روسیه می تواند ظرف پنج تا هشت سال آینده به یک کشور ناتو حمله کند، هشدار داد.
آلمان اغلب کانون انتقاد ایالات متحده به دلیل سرمایهگذاری ناکافی برای دههها در نیروهای مسلحش بوده است - بهویژه دونالد ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود برلین را به شدت مورد سرزنش قرار داد. اکنون آلمان در تلاش است تا به هدف دو درصدی ناتو دست یابد.
در ادامه این مطلب آمده است: با این حال، وظیفه حیاتی آلمان و متحدان اروپایی آن نه تنها جمع آوری پول بیشتر برای دفاع، بلکه صرف این منابع مالی اضافی به گونه ای است که دولت ها بتوانند به پویایی های جدید امنیت بین المللی واکنش مناسب نشان دهند. زیرا سطح بالاتر هزینه ها در اروپا به تنهایی تضمین نمی کند که ایالات متحده می تواند و می خواهد به فعال بودن در منطقه هند و اقیانوس آرام و حفظ سپر حفاظتی بر روی اروپا ادامه دهد. چالش این است که موقعیت بازدارندگی و دفاعی اروپا در برابر روسیه را به گونهای تقویت کنیم که اولاً حتی در صورت کاهش دخالت آمریکا نیز قابل اعتماد باشد و ثانیاً نگرانیهای اساسی استراتژیستهای آمریکایی را برطرف کند.
متحدان اروپایی می توانند نگرانی های ایالات متحده در مورد استفاده بیش از حد از توانایی های خود را با در نهایت تعهد معتبر برای پایان دادن به اتکای بیش از حد ناتو به برخی از قابلیت های کمیاب نظامی ایالات متحده کاهش دهند. در صورت بروز بحران در آسیا، پنتاگون به تجهیزات و تسلیحات نظامی مانند دفاع هوایی، سرکوب پدافند هوایی دشمن، سوختگیری هوایی و همچنین جمعآوری اطلاعات و شناسایی نیاز دارد که به اندازه کافی در این ائتلاف موجود نیست. اعضای اروپایی ناتو هنوز بیش از حد به ایالات متحده وابسته هستند.
این یک اصل از برنامه ریزی دفاعی ناتو است که هیچ یک از شرکای اتحاد نباید مسئول ارائه بیش از 50 درصد از یک قابلیت خاص باشد. با این حال، در واقعیت، ایالات متحده معمولاً سهم بسیار بیشتری از بار در ناتو را برای بسیاری از قابلیتها به دوش میکشد. اما لازم نیست که اینطور باشد. زیرا اروپا قطعاً ظرفیت فن آوری و صنعتی برای ارائه بسیاری از این مهارت ها را دارد.
اکنون زمان اقدام اروپایی ها فرا رسیده است. در ماه های آینده، ناتو به اصطلاح حداقل نیازمندی های قابلیت خود را تعریف خواهد کرد. این گام مهم در برنامهریزی دفاعی، حداقل سطح تواناییهایی را تعیین میکند که اتحاد باید برای اطمینان از توانایی خود برای برتری بر رقیب دارای سلاح هستهای داشته باشد.
اروپایی ها باید بیشتر این بار را به دوش بکشند و باید این تعهد برنامه ریزی سیاسی و دفاعی را هم اکنون انجام دهند تا ظرف چند سال به نتایجی دست یابند. توافق بر سر یک برنامه بلندپروازانه در ماههای آینده، متحدان را برای سالها متعهد میسازد و مبنایی برای تصمیمهای تدارکات ملی و بودجه آینده خواهد بود.
دولت فدرال در برلین اکنون این فرصت را دارد که مذاکرات فراآتلانتیک را فعالانه و با در نظر گرفتن منافع امنیتی آلمان و اروپا شکل دهد، بهجای اینکه احتمالاً ناشی از نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا باشد. این لحظه مناسبی برای برلین است تا به نقش سنتی یکپارچه بازگردد و جان تازه ای به تلاش های امنیتی در سراسر اروپا بدهد.
انتهای پیام/