هاشمی: مدارس و دانشگاهها با روایت ایرانی بیگانه هستند
مدیر انتشارات صاد با اشاره به اهمیت توجه فضای آکادمیک کشور به روایات ایرانی گفت: متاسفانه مدارس و دانشگاهها با روایتهای ایرانی بیگانه هستند که این موضوع نگران کننده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، انتشارات صاد، نشر نوپا و البته موفقی است. با اینکه زمان کوتاهی از شروع به فعالیت این نشر نمیگذرد در عرصه تولید کتاب به خصوص در حوزه ادبیات بسیار خوش درخشیده و مورد وثوق نویسندگان صاحب نام شده و در کنارش نویسندگان نوقلم خوش آتیه ای را معرفی کرده است. فعالیت این نشر در حوزه کتابهای الکترونیک و کتاب صوتی و برگزیده شدن در جوایز و جشنوارهها مزید بر علت شد تا به سراغ میرشمس الدین فلاح هاشمی مدیر این انتشارات برویم و با او درباره فعالیتهای این نشر گفتوگویی داشته باشیم. نتیجه این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
آقای فلاحهاشمی! درباره شکل گیری نشر صاد و اینکه قرار است در کنار این همه نشر ریز و درشت در کشور چه کار کند، توضیح میدهید؟
در سال 1399 پیشنهاد شد این انتشارات به شکل خصوصی اما با حمایت سازمان تبلیغات اسلامی شکل بگیرد. البته قرار بود انتشارات با رویکرد گام دوم انقلاب راه اندازی شود و فقط کتابهای الکترونیکی منتشر کند اما به مرور زمان شرایط تغییر یافت. در عمل هم به دلیل هزینههای زیادی که برای سکوهای الکترونیکی وجود داشت اتفاقی که قرار بود در این بستر برای کتابها اتفاق بیفتد صورت نگرفت.
یکی از زیرمجموعههای نشر صاد، نشر خودنویس است که با حمایت از نویسندگان نوقلم، اقدام به چاپ کتابهایشان میکند و اخیرا هم چهار کتاب «پایتون»، «دفینه آچیلان»، «گلدانهای خالی» و «های هانیههای» از نوقلمان و نویسندگان نشر خودنویس در انتشارات صاد به چاپ رسیدند. خودنویس دقیقاً چه میکند تا قلم نوقلمان جان بگیرد؟
نشر خودنویس یکی از بازوهای نشر صاد است. این نشر ابتدا در موسسه جامجم راه اندازی شد. خودنویس با شعار کشف و پرورش استعدادهای ادبی کار خود را آغاز کرد و مبنای اهداف خود را حمایت از نویسندگان و نوقلمهایی گذاشت که تا آن زمان کار مکتوبی ارائه نکرده بودند. بعد از فراخوان و در اولین دوره که به شکل حضوری برگزار شد 459 اثر در قالب رمان و داستان بلند به دست ما رسید. در آن دوره بیشتر شرکت کنندگان از مناطق محروم و کسانی بودند که به منابع ادبی دسترسی بالایی نداشتند اما دارای ذوق ادبی بودند. در ادامه این دورهها به شکل مجازی برگزار و مبنا بر این شد که فقط طرحهای داستانی ارسال شود و طرحهای پذیرفته شده به شکل داستان بلند ادامه پیدا کند. این نشر بعد از شکلگیری انتشارات صاد به آنجا منتقل شد و در حال حاضر میتوانم بگویم یکی از بازوهای مهم این انتشارات است. امسال چهارمین دوره خودنویس برگزار شد و بعضی از رمانهایی که در نشر خودنویس نوشته شدهاند گاهی از خود کتابهای صاد هم پرفروشتر بودهاند. در حال حاضر بیش از 40 یا 50 اثر مکتوب از نویسندگان نوقلم داریم.
به نویسندگان نوقلم آموزش هم میدهید؟
اکنون دوره چهارم خودنویس در حال برگزاری است و با نام مدرسه داستان فعالیت میکند. از علاقهمندانی که در دورههای اول خودنویس بودند و مسیری را طی کردهاند؛ حدود ده نفر وارد مدرسه داستان میشوند و زیر نظر دو مربی سرشناش تحت آموزش قرار میگیرند. کتاب «عیدی موتورچی» که در مردادماه امسال به چاپ رسید و چهار کتاب «پایتون» سعید تواضع، «دفینه آچیلان» محبوبه جعفرقلی، «گلدانهای خالی» سپیده جمشیدی و «های هانیههای» نرگس روزبهانی از نوقلمان و نویسندگان نشر خودنویس هستند که در دی ماه امسال به چاپ رسیده است.
یکی دیگر از کارهای مدرسه داستان تمرکز بر شخصیتهای بزرگ و مطرح ایران است. در این مجموعه بزرگانی که در کتابهای تاریخی و مستند ناشناختهتر هستند روایت میشوند. با این مجموعه میتوانم ادعا کنم که در سه چهارسال آینده اگرکسی هرجای ایران باشد و بپرسد که درباره شخصیتهای بزرگ ایرانی چه دارید میتواند نشر صاد را مثال بزند.
یعنی رویکردتان احیای روایت از شخصیتهای بزرگ ایرانی و اقتباس از ادبیات کلاسیک است؟
بله. ما همه دغدغه و توان خود را در احیای روایت ایرانی گذاشتهایم. ما میبینیم آنچه در آثار فردوسی و عطار است انسانساز است و میخواهیم این نگاه را احیا کنیم. آنچه در ادبیات کهن ماست آنقدر قوی است که سالها توسط ادبای بزرگ دنیا مانند «مارکز» مورد رصد قرار میگرفت و اینها از مضامین ادبیات کهن ما برای آثار خودشان استفاده میکردند.
کار ویژه انتشارات این است که نویسندگان و مدرسه داستان را به ادبیات غنی ایرانی سوق دهیم و برای اقتباس در رمانها از این مضامین که ظرفیت بالایی دارد استفاده کنیم. بنابراین در نشستهایی که برگزار میکنیم استادان صاحب نام ادبیات را در حوزههای مختلف مثل اساطیر، حماسه و اخلاق که همه در ذیل روایت ایرانی جای میگیرد، دعوت میکنیم.
البته رمان محصول مدرنیته است و دنیای خودش را دارد و در این قالب ما در دنیا حرفی برای گفتن نداریم؛ نگاه شرقی و اسلامی که ما درروایتهای ایرانی داریم با نگاه غرب که دیدگاه یونانی است تفاوت دارد. فرم یا بعضی عناصر داستانی غرب مانند زاویه دید و دیالوگها را میشود استفاده کرد ولی با مضامین ایرانی خودمان و حرفهایی از جنس خودمان. برای ادبیات غرب آنچه اهمیت دارد اندیشه ماست نه قالب و فرم. آن طرف دنیا فضای بومی ما را میپسندند؛ مثل آداب و رسوم ما، رفتارهای ما، به ویژه افسانه و بازیهای محلی ما که اگر در داستانهای ما استفاده شود هنوز هم برای آنها جذابیت دارد.
به مارکز و تاثیر پذیریاش از ادبیات ایران اشاره کردید. از ارادت نویسندگان بزرگ به ادبیات ایرانی بیشتر میگویید؟
وقتی گابریل گارسیا مارکز میگوید من از سر سفره هزار و یک شب بلند شدهام. وقتی بورخس با ارادت بسیار به رمانهای ما نگاه میکند، اینها برای ما افتخار است چون از افراد مطرح ادبیات غرب هستند. چرا مارکز آن نگاه ارادتمندانه را به ایران دارد اما ما خودمان نداریم؟ و فقط به متنهای برگزیده در کتابهای درسی بسنده کردهایم؛ درحالیکه اساتید باید درباره اهمیت ادبیات در مدارس صحبت کنند.
به نظرم نگاه مجدد به ذخایر ادبی کشور و اقتباس از آنها رویکردی است که همه باید متوجه آن شوند. چه قدر ضرورت دارد که چنین عزمی را در دانشگاهها یا دیگر نشرها به وجود آید؟
باید فضای آکادمیک به صورت جدی در روایت ایرانی پای کاربیاید و کمک کند. متاسفانه مدارس و دانشگاهها با روایت ایرانی بیگانه هستند و هنوزهم از «صادق هدایت» به عنوان یک داستان نویس مطرح نام میبرند. اگر این پیوند ایجاد نشود و دانشگاه یک اقدام جدی برای احیای مضامین ایرانی نکند ما هم جز اینکه چند نفر را درگیر کنیم نمیتوانیم یک حرکت جدی را رقم بزنیم.
درباره پلتفرم قناری که کتابهایی صوتی نشر صاد را در خود جای داده است توضیح میدهید؟ چرا مدتی است که آثار جدیدی در قناری تولید نکردهاید؟
این پلتفرم حدود 70 اثرصوتی دارد که از پرفروشترین آثار فیدیبو و طاقچه هستند. این آثار عمدتاً آثاری هستند که چهرههای شاخص هنری و رسانهای خوانش آنها را برعهده داشتهاند. پلتفرم قناری که مربوط به کتابهای صوتی این انتشارات است حدود دو سالی میشود که تأمین بودجه نشده و درحال حاضر غیرفعال شده است. برنامهریزی ما این است که در سال جدید بودجه قابل توجهی به این پلتفرم اختصاص دهیم.
کتاب نوجوان هم در میان کتابهای نشر صاد وجود دارد، برای کتاب نوجوان چه برنامهای دارید؟
متاسفانه فضای رمان نوجوان حدود 70 یا 80 درصد به شکل ترجمه است تا جایی که مقام معظم رهبری درنمایشگاه کتاب هم درباره تعدد آثار ترجمهای برای نوجوانها اظهار نگرانی کردند. اما در انتشارات صاد رویکرد به گونهای است که ممکن است از آدم دلدادهای مثل «آنه ماری شیمل» به فرهنگ و ادبیات ایران، کتابهایی را منتشر کنیم.
اما من واقعاً دلم برای نوجوانها میسوزد و جز دغدغهام هستند چرا که آنها دنبال غذای واقعی و اصیل میگردند؛ فقط این وسط باید حلقههایی باشد که اینها را به هم وصل کنند و حمایت ملی شوند و خوراک فکری آنها دغدغهی سازمانهای بزرگتر شوند. وقتی در رسانههای ما بازیگران و فوتبالیستها به عنوان الگو معرفی میشوند چه طور انتظار داریم که نوجوانها به آن سمت کشیده نشوند.
انتهای پیام/