بیداری افکار عمومی جهانی درباره ماهیت اسرائیل؛ رهاورد مشترک طوفان الاقصی با انتفاضه اول و دوم

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، جنگ غزه یا عملیات طوفان الاقصی پس از 5 ماه همچنان ادامه دارد. این جنگ که به صورت غافلگیرانه شروع شد همچنان غافلگیری‌های متعددی را پشت سر می‌گذارد. یکی از این غافلگیری‌های ناشی از این شکست ترمیم ناپذیر برای تل آویو، اعتراضات گسترده در سطوح مردمی و رسمی جهانی به سیاست کشتار و تخریب گسترده نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی است.

هرچند که انتفاضه اول در 1987 و سپس انتفاضه دوم در سال 2000 مقدمات و زمینه‌های بیداری جهانی نسبت به سیاست‌های خشن و بی‌رحمانه رژیم اسرائیل را فراهم ساخت، اما به نظر می‌رسد جنگ‌های نوار غزه و رژیم صهیونیستی مقدمات سقوط جایگاه رژیم صهیونیستی در افکار عمومی جهانی به ویژه در دنیای غرب و سپس زوال این رژیم را به دنبال خواهد داشت. به موازات قدرتمندتر شدن مقاومت فلسطین در نوار غزه و مقابله جدی‌تر علیه اشغالگری اسرائیلی‌ها، ما با خشونت فزاینده و کشتار بیشتر از سوی رژیم صهیونیستی روبرو بودیم.

همزمان، گسترش رسانه‌های اجتماعی به آگاهی بیشتر مخاطبان و به ویژه جوانان از قضایای فلسطین منجر شده است. نسل جوان‌تر، تحولات 15 سال اخیر در نوار غزه را با جنگ‌هایی چون 22 روزه، 8 روزه، 51 روزه، 11 روزه و جنگ کنونی غزه به یاد می‌آورد. چنین امری به معنای تغییر نگاه‌های گذشته به رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم به ظاهر دموکرات در غرب آسیا و تداعی آن به رژیمی جنگ طلب که در پی نقض گسترده حقوق بشر و نابودی آرمان‌های فلسطینیان است تعبیر می‌شود.

در سطور زیر به تعدادی از مصادیق مرتبط با تضعیف جایگاه رژیم صهیونیستی در افکار عمومی و سطوح رسمی جهانی اشاره می‌شود:

سطوح آموزشی و دانشگاهی:

یکی از مهمترین حوزه‌های قابل اشاره دانشگاه‌ها، مدارس و مراکز آموزشی در اروپا و آمریکا است. در 5 ماه گذشته حوادث و اخبار متعددی در مورد مخالفت با حضور سران اسرائیلی در دانشگاه‌های اروپایی منتشر شده است. روسای دانشگاه‌های مهم آمریکا همانند دانشگاه هاروارد، دانشگاه پنسیلوانیا و ام.آی.تیِ ماساچوست به خاطر اعتراضات دانشجوییِ ضد اسرائیلی به کنگره فراخوانده شده و سپس مجبور به استعفا شدند. مجوز تعدادی از انجمن‌ها و تشکلها در این دانشگاه‌ها که فعالیت‌هایی علیه رژیم صهیونیستی داشته‌اند همانند دانشگاه کلمبیا در آمریکا لغو شده است. ضمن اینکه بسیاری از سازمان‌های صهیونیستی در آمریکا اعلام کردند اقدامات یهودیستیزانه، 200 تا 300 درصد افزایش داشته است.

اعتراضات مردمی:

طی 5 ماه گذشته اعتراضات مردمی فراوانی در شهرها و ایالت‌های گوناگون آمریکا و کشورهای اروپایی با هدف مخالفت با عملیات‌های اسرائیلی‌ها در نوار غزه برگزار شده است. این در حالی است که در برخی از کشورهای اروپایی همانند آلمان و فرانسه اقدامات و حمایت‌ها از مقاومت فلسطین ممنوع شده بود. ضمن اینکه رسانه‌های صهیونیستی تلاش گسترده‌ای را با هدف توجیه عملیات‌های اسرائیلی‌ها به عنوان مقابله با کشتار 7 اکتبر حماس به انجام رساندند.

اقدام به خودسوزی «آرون بوشنل»، افسر نیروی هوایی آمریکا نقطه عطفی مهم در این رابطه به حساب می‌آید. هرچند که رسانه‌های رسمی این واقعه را بایکوت نموده و شخصیت‌های نظامی و سیاسی به دنبال عادی انگاری آن در چهارچوب خودکشی‌های مرسوم برآمدند، اما رسانه‌های اجتماعی که مردم، نقش اصلی را در آن ایفا می‌کنند به خوبی به این واقعه پرداختند.

جنبش مترقی:

هرچند که دولت آمریکا همچنان تمام قد از جنایت‌های رژیم صهیونیستی در فلسطین به صورت نظامی و سیاسی حمایت می‌کند، اما طیف انتقادی نسبت به سیاست‌های رژیم صهیونیستی در آمریکا به تدریج در لایه‌های متعدد آموزشی، رسانه‌ای، نظام سیاسی و حکومتی، نفوذ و گسترش یافته و بر اساس برخی آمارها حدود 100 عضو کنگره در این طیف قرار می‌گیرند. افزایش جایگاه و قدرت این طیف موجب شده است تا مفهوم « ایالات متحده همیشه از اسرائیل حمایت می‌کند» با شک و تردیدهایی همراه شود.

به عنوان مثال این افراد در کنگره آمریکا در پی محدود سازی و مشروط سازی کمک‌های کاخ سفید به رژیم صهیونیستی هستند. حتی در مجلس سنای آمریکا که اخیرا لایحه الحاقی 99 میلیارد دلاری کمک به اوکراین، رژیم صهیونیستی و موضوع امنیت مرزها تصویب شده است، 29 سناتور از جمله برنی سندرز به آن رای منفی داده‌اند. بخشی از این آراء منفی به مخالفت با کمک‌های رژیم صهیونیستی مرتبط است.

تغییر لحن دولت آمریکا:

اگر به سیر مواضع دولت آمریکا به ویژه جو بایدن، رئیس جمهور این کشور در قبال جنگ پنج ماهه نوار غزه دقت شود ملاحظه می‌کنیم که حمایت‌های تمام قد از رژیم اسرائیل به انتقادات از نتانیاهو و کابینه‌اش تبدیل شده است. انتشار اخباری چون تحریم تعدادی از شهرک نشینان از سوی دولت آمریکا، درخواست دولت بایدن از رژیم صهیونیستی برای پایبندی به قوانین بین‌الملل در استفاده از تسلیحات آمریکایی، مناقشه نتانیاهو و بایدن بر سر از دست دادن حمایت جهانی به خاطر تداوم جنگ غزه، توصیه ریچارد هاس به تجدید نظر بایدن در روابطش با نتانیاهو، تکرار موضوع راه حل دودولتی از زبان سران دولت آمریکا و متقابلاً تصویب کنست با 99 رای در مخالفت با شناسایی یک جانبه دولت فلسطین، انتقاد بایدن از استفاده بیش از حد از زور توسط اسرائیلی‌ها و تاکید بایدن بر آتش بس 6 هفته‌ای در همین روزها از جمله مواردی است که نشان از تغییر لحن دارد.

انتقادات جهانی از رژیم صهیونیستی:

بررسی اعتراضات در سطوح رسمی و غیر رسمی کشورهای اروپایی و آمریکای لاتین نیز بیانگر تضعیف جایگاه رژیم اسرائیل است. انتقادات نسبتا شدید دولت‌های اسپانیا و ایسلند از حملات گسترده اسرائیلی‌ها در نوار غزه، تظاهرات‌های گسترده در فرانسه انگلیس و آلمان، انتقاد جوزف بورل رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا از اقدامات اسرائیلی‌ها و همچنین انتقاد از تداوم کمک‌های نظامی آمریکا به این رژیم، مقایسه اقدامات اسرائیلی‌ها با اقدامات نازی‌ها و هیتلر از سوی لولا داسیلوا رئیس جمهور برزیل و سپس فراخوانی سفیر از فلسطین اشغالی، اظهارات متعدد دبیرکل سازمان ملل در محکومیت اقدامات اسرائیلی‌ها که با واکنش منفی سران این رژیم مواجه شد و اظهارات فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور سرزمین‌های فلسطینی مبنی بر اینکه «ظلم اسرائیل» مسئول کشتار بیش از 1200 نفر از اسرائیلی‌ها در روز 7 اکتبر بوده است، بخش کوچکی از انتقادهای مجامع و سازمان‌های جهانی نسبت به سیاست‌های مبتنی بر کشتار و تخریب رژیم صهیونیستی در نوار غزه به شمار می‌رود.

به نظر می‌رسد برخلاف برداشت های ساده انگارانه اولیه صهیونیست‌ها که سعی می کردند با برجسته سازی حماس به عنوان عامل این حمله در جهان برای خود همدردی بخرد، افکار عمومی در سطح جهان به شدت علیه صهیونیست ها در حال چرخش است. این رویداد نه فقط در بین کشورهای اسلامی که حتی در جوامع غربی، کشورهای اروپا و نیز ایالات متحده به خوبی قابل رهگیری است. 

در چنین شرایطی انتظار می‌رود جو ضد صهیونیستی که در حال فراگیر شدن در سراسر جهان است، ظرف سال های آینده از مرز جوامع گذشته و رفته رفته منجر به ورود نسل جدیدی از سیاستمداران به قدرت شود که خود را متعهد به صهیونیسم و رژیم اسرائیل نمی دانند و آشکارا در برابر این رژیم اشغالگر ایستادگی می کنند. به تعبیر دیگر اسرائیل در حال شکست خوردن در برابر افکار عمومی جهان است و این شکست منافع آن را در سال های آینده به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.

نویسنده: سامان زاهدی، کارشناس مسائل خاورمیانه

انتهای پیام/