حال و هوای لرستانیها در سومین شب قدر + تصاویر
آخرین شب قدر است و شورابههای گرفتار در زندگی بهامید برکت از دست نوازشگر تو آمدهاست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرمآباد، روزهای نمکسوده در زخم و هیاهوهای خمیده در کمانِ ملال به شب بیستوسوم رمضان که میرسد گوشهای را میگزیند در خلوتهای قدر، در ذکرهای تنیده در تبوتاب تمنّا.
«يَا مَلْجَئِى عِنْدَ اضْطِرارِى» از غربتهای بیکس که در شورابههای زندگی گرفتار است و حالا آمدهاست بهامید دست نوازشگرت که برکت و ابرهای بارانزده از آواز پر فرشتگان را بر شرارههای اثیری تن بباری.
«یَا مُفَرِّجَ الْهُمُومِ» از اندوه فراموششده در قلبهای فسرده، از ایمانهای لرزان در بنبستهای طریقت، از حزنِ خزیده در گودی چشمان که تاریکی دل را به شمعِ شب قدر نوازش کنی.
ما دور از تو و بیتو هیچ هستیم، اسیر در دست «کبد» و گمراهی. ما گمشدگان را محتاج زبان توست. در شب قدر با ما سخن بگو از ذکرهای منقطع در صورتهای شرم که درد دیدن تو را دارد.
شب قدر است، آن شبی که خودت اندازۀ هزار ماهش خواندهای. همۀ اتفاقهای شور را در این شب میان «الْغَوْثَ الْغَوْثَ»به امان آوردهایم که از خط نگاه تو شیرین شود و قندهار در التجاهای هروله.
تصدّقت بروم! کجا است که تو را از تو گریزی نباشد؟ همه جا تو هستی، بیا و با اشارۀ انگشتانت در آخرین شب قدر، در جانکندنهای بیبروبرگرد با من از آتش طور بگو، از لهیبهای گدازان که به نگاه تو سرد میشود، زلال در ریشههای نازک الست.
«یَا رَبَّ التَّحِیَّةِ وَ السَّلامِ»، صدای تو جنگلی است که تا مطلعالفجر از بُن باران و شبنم میآید، مرا بهنام خودت بخوان که امان از صیحههای هراس و تنهایی، امان از پریشانیهای سرگردان در چاههای بهدور از یقین.
انتهای پیام/ 644/.