حال و هوای خانه شهید طهرانیمقدم بعد از عملیات «وعده صادق»
به مراسم کوچک و خودمانی ای دعوت شدیم که قرار بودجشنی باشد برای تعدادی از زنان کودکان. زنان جوانی که ۱۲ سال پیش همسرانشان به شهادت رسیده بودند و مادرانی که همچنان وقتی از پسرانشان روایت می کنند اشک در چشمانشان می نشیند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شش روز پیش بود که انتشار خبر عملیات تنبیهی ایران علیه شیطنتهای رژیم اشغالگر قدس یا همان عملیات "وعده صادق" همه را خوشال کرد و همچنان حاشیهها و اخبار تکمیلی مرتبط با این عملیات غرور آفرین ایران اسلامی در صدر اخبار و رسانههای داخلی و خارجی است.
مردم ایران هم هنوز حرف مجالس و دورهمی هایشان در مورد این اقتدار است و حتی جشنهایی هم در این چند شبانه روز تدارک دیدند تا به شکرانه این اقتدار دمی کنار هم باشند. اما شاید بتوان گفت یکی از مهمترین جشنها و شادیها جایی است که ریشه دستیابی همه موفقیتهای عملیات صادق آن جاست، جایی که محل سکونت پدر علم موشکی کشورمان یا همان اصلیترین ملزومات تحقق عملیات وعده صادق است.
بله؛ به مراسم کوچک و خودمانی ای در منزل شهید طهرانیمقدم دعوت شدیم که قرار بود این اجتماع جشن کوچکی باشد برای تعدادی از زنان کودکان. زنان جوانی که 12 سال پیش همسرانشان (شهدای اقتدار) به شهادت رسیده بودند و مادرانی که همچنان وقتی از پسرانشان روایت میکنند اشک در چشمانشان می نشیند.
مراسم به میزبانی همسر شهید حسن طهرنی مقدم پدر موشکی ایران تدارک دیده شده بود که میهمانانش نیز خانواده شهدای اقتدار بودند. همان شهیدانی که همراه حاج حسن در شهرستان ملارد و حین انجام کاری مهم به شهادت رسیده بودند.
زنگی که به نام حسینیه ثبت شده بود را زدیم و پس از چند دقیقه وارد خانه شهید طهرانی مقدم شدیم. در بدو ورود نرسیده به حسینیه ای که طبقه پایین ساختمان است میزی چیده شده بود که شاید به خاطر چیدمان روی آن می شد نامش را میز مقاومت گذاشت. تصاویری از شهید طهرانی مقدم، شهید قاسم سلیمانی و مقام معظم رهبری بود که با پرچم ایران و فلسطین مزین شده بود.
از پله ها که پایین رفتیم پادری خانه به چشممان آمد. مکانی که هر کسی برای ورود به حسینیه پایش را روی آن میگذاشت. بله اینجا پرچم رژیم غاصب صهونیستی حکم پادری محلی را داشت .
وارد شدیم. فضای دلنشین ساختمان به قدری انرژی مثبت داشت که انگار همه افرادی هم که آنجا بودند دوستان صمیمی ما محسوب می شدند. خانم حیدری همسر حاج حسن به همراه دخترش با خوش رویی تمام از ما که برای تهیه گزارش به آنجا رفته بودیم استقبال کردند. گوشه دیگر حسینیه خانم معصومه سپهری نویسنده کتاب زندگی نامه شهید طهرانی مقدم در میان تعدادی از خانواده شهدا که آمده بودند نشسته بود و با مرور تصاویر و فیلم های شهدا مرور خاطرات می کرد.
سپس خانم ها که گویی دیگر مثل اقوام نزدیک هم هستند شروع به پهن کردن سفره و چیدن وسایل داخل آن کردند. نگاهم به چند دختر 10-11 ساله افتاد که از خانم سپهری خواهش می کردند حتی الان که بقیه رفتند و آماده غذا خوردن شدن همچنان بگذارد آنها عکس فیلم ها را ببینند. خانم سپهری که متوجه نگاهم شد شروع کرد به توضیح دادن و گفت: این دخترهایی که می بینید مادرانشان پس از شهدات همسر در حادثه ملارد مجدد ازدواج کردند و حالا آنها به شهید می گویند عمو و می خواهند عموهایشان را بیشتر بشناسند.
پس ازچند دقیقه کاسه های تزیین شده آش در سفره ها پر شد. خانم حیدری با همان روی گشاده از ما خواست بنشنیم و غذا بخوریم. می گفت این آش پیروزی رزمندگان در یکشنبه شب است. خواستیم با این آش نذری شکر گذار خدا باشیم. حدود یکساعتی به خوش و بش خانم ها با هم گذشت و خبرنگارها سعی می کردند با خانواده شهدا صحبت کنند و احساساتشان را از عملیات وعده صادق بپرسند.
دلم پس از 12 سال آرام گرفت
مادر شهیدان محمد و محمود داستار که هر دو فرزندش در راه رسیدن به فناوری موشکی کشورمان به شهادت رسیدند در پاسخ به این سوالم که چه حسی داشتی از عملیات ایران علیه اسراییل، گفت: از ته دل می خندید و گفت پس از 12 سال دلم آرام شد. ثمره خون پسرانم را دیدم. حتی به همین شکرانه سر مزارشان در شهرستان نظر آباد رفتم و گفتم: مادر به آرزویتان رسیدین.
مادر برایمان توضیح داد که محمد سال 85 در حالی که عقد کرده بود به خاطر حادثه ای در حین کار به شهادت رسید و محمود هم با داشتن یک فرزند دو ساله همراه شهید طهرانی مقدم آسمانی شد. مادر شهید بودن سخت است اما همیشه از خدا تشکر می کنم به خاطر داشتن این فرزندانم.
همسر شهید محمود داستار که حالا دخترش خانمی شده، می گوید: ما تازه 3 سال بود که زندگی مشترک را شروع کرده بودیم و همه این سال ها تحمل شهادت همسرم برایم سخت بود، اما با انجام این عملیات (وعده صادق) دلم آرام شده. تا پیش از این با خودم فکر می کردم اینهمه صنعت موشکی چه فایده دارد پس؟ اما با این عملیات فهمیدم همسرم چقدر کار مهمی انجام داده و من بسیار خوشحالم.
در این حسینیه به هر چه نگاه می کردی یادآور مقاومت بود و نابودی اسراییل. حتی سجاده ای که رویش نماز میخواندند نیز نمادی از فلسطین بود.
دیوار نوشته ای نیز مزین به وصیت شهید طهرانی مقدم پدر موشکی، چشم را به خود متوجه می کرد: روی قبرم بنویسید اینجا مزار کسی است که می خواست اسراییل را نابود کند.
در پایان خانواده شهید حاج حسن میهمانانش را با یک هدیه بدرقه کرد. هدیه ای که باز هم یادآور مقاومت بود و مبارزه با رژیم صهیونیستی.
انتهای پیام/