برندگان نوبل یا عروسکهای خیمهشببازی نمایشهای ضدایرانی؟
بیانیه مشترک بهاصطلاح چهار برنده جایزه صلح نوبل برای طرح ادعاهای ضد ایرانی، بار دیگر ثابت کرد که این جایزه محلی برای سرمایهگذاری مدعیان غربی حقوق بشر برای اعمال فشار بیشتر بر کشورهای مستقل است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، رسانههای فارسیزبان در چارچوب وظایف تعیینشده از سوی امپراتوری رسانهای غربی برای اجرای اهداف ضد ایرانی، در روزهای گذشته بهصورت گسترده خبر مربوط به بیانیه مشترک چهار برنده جایزه صلح نوبل را درباره آنچه محکومیت اعدامها در ایران خوانده شده، بازنشر و درباره آن سخنسرایی کردند.
بیانیه ادعایی یادشده که از سوی شیرین عبادی، جودی ویلیامز، توکل کرمان و لیما گبووی تنظیم و امضا شد و به امضای شمار دیگری از برندگان جایزه صلح نوبل نیز رسید، از جامعه جهانی خواست تا استراتژی دیپلماتیک جامعی را برای آنچه وادار کردن ایران به توقف نقض شدید حقوق بشر خواند، طراحی کند.(!)
نگاهی به ادعاهای ضد ایرانی مطرح شده در این بیانیه نشان میدهد که مبنای تدوین و انتشار چنین بیانیهای گزارشهایی است که رسانههای فارسیزبان درباره آنچه نقض حقوق بشر در ایران میخوانند، تهیه و منتشر میکنند تا خوراک اقدامها و موضعگیریهای ضد ایرانی در زمینه حقوق بشر را فراهم کنند.
بخشی از این بیانیه به ادعاهای شیرین عبادی اختصاص یافته است؛ ادعاهایی که مشابه آنها پیشتر نیز مطرح شدند و از سوی مقامهای ایرانی پاسخ درخور را دریافت کردند.
این بهاصطلاح برندگان جایزه صلح نوبل در حالی با انتشار بیانیه یاد شده ادعاهای ضد ایرانی خود را مطرح کردند که واقعیتهای موجود را عامدانه نادیده گرفتند؛ هرچند این واقعیتها با چنین تلاشهای مذبوحانهای برای همیشه و از دید همگان پنهان نمیمانند.
نخستین واقعیت که به ماهیت جایزه صلح نوبل و البته سیاسی بودن آن بازمی گردد، این است که این جایزه در طول تاریخ در مواردی به مقامهای رژیم صهیونیستی و عاملهای قتلعام مسلمانان در میانمار نیز تعلق گرفته است؛ موضوعی که ثابت میکند جایزه صلح نوبل چیزی بیش از یک حساب و کتاب سیاسی و محل صاف کردن بدهی مدعیان حقوق بشر با بدترین متحدان ناقض حقوق بشری خود برای سفیدشویی نیست.
در همین چارچوب، نگاهی به فهرست برندگان جایزه صلح نوبل و افرادی که بهعنوان برندگان جایزه صلح تعیین میشوند، قابل توجه است؛ نگاهی به این فهرست که نامهایی مانند شیمون پرز، آنگسان سوچی، مناخیم بگین، ... در آن قرار دارند، تعجب از معرفی شیرین عبادی، حامی جنگ نظامی و تشدید تحریمها علیه ایران را به عنوان برنده جایزه صلح نوبل را برطرف میکند.
این در حالی است که ورود به موضوع اجرای احکام اعدام در ایران، نوعی مداخله در امور داخلی کشور است؛ با وجود اینکه اجرای این احکام براساس قانون و مقررات داخلی ایران است، اما اظهارات و مواضع مداخلهجویانه مختلف همواره در رابطه با آن مطرح شده است.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه بهتازگی در واکنش به مواضع و اظهارات مداخلهجویانه کشورهای غربی از جمله آمریکا و آلمان درباره احکام قضایی در ایران، تاکید کرد که طبیعتا جمهوری اسلامی ایران هرگونه اظهارنظر مداخلهجویانه را در امور داخلی خود بهویژه در ارتباط با مسائل و پروندههای قضایی مردود شمرده و آنها را رد میکند.
جایزه صلح نوبل با دگردیسی صورت گرفته به اقدامی برای حمایت مالی از اقدامهای غیرقانونی شمار قابل توجهی از برندگان آن تبدیل شده است؛ به این معنا که این جایزه در بیشتر موارد به افرادی بهعنوان بهاصطلاح فعال حقوق بشری تعلق میگیرد که پتانسیل اقدامهای غیرقانونی برای اعمال فشار بر کشور هدف را داشته باشد؛ البته این رویه تاکنون در مورد کشورهای اروپای غربی و آمریکا اجرایی نشده است و دلیل آن هم ناگفته پیدا است.
با در نظر داشتن این رویه باید تا چندی دیگر منتظر معرفی افراد معلومالحالی با سابقه دشمنی با مردم ایران، بهعنوان برندگان جایزه صلح نوبل باشیم.
در همین حال بیتوجهی عامدانه برندگان صلح نوبل به فاجعه انسانی در غزه و تلاش برای انحراف افکار عمومی در جنایتهای هشت ماهه در این منطقه باید مورد توجه قرار بگیرد.
از نظر موضوعیت زمانی، در حالی که سراسر جهان شاهد برگزاری اعتراضها و تجمعهایی در حمایت از فلسطین و محکومیت جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه است، چهار به اصطلاح برنده جایزه صلح نوبل با انتشار بیانیهای مشترک توجهها را به سمت ایران جلب میکنند.
حضور شیرین عبادی در بیانیه ضد ایرانی موضوع جدیدی نیست و این بهاصطلاح برنده جایزه صلح نوبل، بارها نشان داده که مهره اصلی بازی غرب علیه ملت ایران است؛ در حال حاضر این برنده متوهم و پرمدعای صلح نوبل ابزار دست اتاق فکرهایی است که همواره در اجرای برنامههای ضد ایرانی خود ناکام ماندهاند.
منبع: میزان
انتهای پیام/