دهه «رکود، عبرت، تجربه»/ «اقتصاد مقاومتی» در دهه ۹۰ تعطیل شد
کارشناسان اقتصادی در میزگرد تسنیم بیتوجهی به سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از سوی دولت وقت را یکی از مهمترین دلایل رکود و تعطیلی اقتصاد در دهه ۹۰ و افول شاخصهای اقتصادی این دهه اعلام کردند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، پرونده دهه «رکود، عبرت، تجربه» قرار است به بررسی دلایل و ریشههای افول شاخصهای اقتصادی در دهه 90 بپردازد و راهکارهای جبران عقبماندگیها و تعطیلی اقتصاد در این دهه را بررسی کند. کارشناسان اقتصادی یکی از مهمترین دلایل رکود شدید اقتصاد در دهه 90 را عدم اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ارزیابی میکنند.
سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به مجموعهای از سیاستها و راهبردها اشاره دارد که هدف آنها افزایش تابآوری و کاهش وابستگی اقتصادی یک کشور به منابع و عوامل خارجی است، این مفهوم بهویژه در کشورهایی مطرح میشود که با چالشهای اقتصادی، تحریمها و فشارهای بینالمللی مواجه هستند. ایده اصلی اقتصاد مقاومتی این است که یک کشور بتواند در برابر شوکهای خارجی و داخلی مقاومت کند و پایداری اقتصادی خود را حفظ نماید.
اهمیت اقتصاد مقاومتی
1. کاهش وابستگی به منابع خارجی: یکی از مهمترین اهداف اقتصاد مقاومتی، کاهش وابستگی به واردات و منابع خارجی است، این امر باعث میشود که کشور در برابر تغییرات و نوسانات بازارهای بینالمللی آسیبپذیر نباشد.
2. تقویت تولید داخلی: با تمرکز بر تولید داخلی و حمایت از صنایع داخلی، اقتصاد مقاومتی میتواند به افزایش تولید و اشتغال در داخل کشور کمک کند، این امر باعث رشد اقتصادی و کاهش بیکاری میشود.
3. کاهش تأثیر تحریمها: کشورهایی که با تحریمهای اقتصادی مواجه هستند، با پیادهسازی اقتصاد مقاومتی میتوانند اثرات منفی تحریمها را کاهش دهند. با افزایش خودکفایی و استفاده بهینه از منابع داخلی، این کشورها میتوانند نیازهای اساسی خود را تأمین کنند.
4. افزایش تابآوری اقتصادی: اقتصاد مقاومتی با ایجاد سیستمهای اقتصادی پایدار و مقاوم، میتواند تابآوری کشور را در برابر بحرانهای اقتصادی و مالی افزایش دهد، این امر به کشور امکان میدهد در مواجهه با مشکلات اقتصادی بتواند سریعتر به حالت عادی بازگردد.
5. توسعه عدالت اجتماعی: با تمرکز بر اقتصاد مقاومتی و توجه به بخشهای مختلف اقتصادی، میتوان به توزیع عادلانهتر منابع و فرصتها دست یافت، این امر باعث کاهش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی میشود.
اقتصاد مقاومتی بهعنوان یک رویکرد استراتژیک میتواند نقش مهمی در افزایش پایداری و تابآوری اقتصادی کشورها ایفا کند. با کاهش وابستگی به منابع خارجی، تقویت تولید داخلی و افزایش تابآوری در برابر شوکهای اقتصادی، کشورها میتوانند به توسعه پایدار و عدالت اجتماعی دست یابند، این رویکرد بهویژه برای کشورهایی که با چالشها و فشارهای بینالمللی مواجه هستند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهمنظور بررسی بیشتر اتفاقات دهه 90 و چرایی عملکرد ضعیف در حوزه اقتصاد مقاومتی، با امیررضا واعظ آشتیانی معاون اسبق وزارت صمت و محمدرضا سبزعلیپور کارشناس اقتصادی و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران گفتگو کردیم.
چرا اقتصاد مقاومتی در پله اول متوقف شد؟
تسنیم: با وجود همه مزایایی که اقتصاد مقاومتی میتواند برای کشور داشته باشد، مدتهاست که اقدام جدی در خصوص آن انجام نشده است و بهنظر میرسد تا حدی از ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران حذف شده است، سؤالی که در قدم اول به وجود میآید این است که چه عواملی سبب شد اجرای اقتصاد مقاومتی دچار مشکل شود و روند اجرایی آن را به چند دوره زمانی میتوان تقسیم کرد؟
سبزعلیپور:اقتصاد مقاومتی بحثی خاص و موضوعی کاملاً مهم است. بحث اقتصاد مقاومتی را اولین بار مقام معظم رهبری در تاریخ 16 شهریور سال 1389در دیدار با کارآفرینان مطرح نمودند. در خصوص اقتصاد مقاومتی بحثهای زیاد و مختلفی تاکنون مطرح شده که در این راستا موافق و مخالفینی نیز وجود داشته است. برخی به لحاظ جناح بندی های سیاسی و برخی دیگر نیز بدلیل مباحث اقتصادی با اجرای اقتصاد مقاومتی مخالفت و حتی در برابر تحقق آن مانع تراشی نموده اند!!
در سال 1389 مقام معظم رهبری در جهت مقابله با جنگ اقتصادی دشمن و همچنین غلبه بر تحریمای خارجی، موضوع اقتصاد مقاومتی را مطرح فرمودند. اما برخی از مخالفین بر این اصرار دارند که بحث اقتصاد مقاومتی در علم اقتصاد وجود ندارد و به همین دلیل امکان عملی شدن آن هرگز وجود ندارد. ولیکن نیاز و یا اصلاً احتیاجی نیست تا این کلمه در علم اقتصاد وجود داشته باشد، زیرا منظور از اقتصاد مقاومتی این است که به هر طریقی بتوانیم اقتصاد کشور را قوی و قدرتمند کنیم.
اقتصاد قوی و قدرتمند میتواند در برابر تحریمها مقاومت کند. باید به این موضوع توجه خاص و ویژه ای مبذول شود. باید قوی شدن اقتصاد را در جهت منافع ملی دنبال کنیم. مقام معظم رهبری نیز در همین راستا به این مبحث پرداختند. لازم به ذکر است که غالب کشورهای جهان علی الخصوص کشورهای بزرگ صنعتی نیز "اقتصاد مقاومتی" را نه با نام اقتصاد مقاومتی بلکه تحت عناوین و نامهای دیگری اجرا کرده و میکنند. در این راستا میتوان به کشورهایی از جمله آمریکا، چین، ژاپن، کانادا و اتحادیه اروپا اشاره کرد. بطور مثال: چین پس از تغییر سیاستهای اقتصادی خویش از کمونیستی به اقتصاد آزاد، قطعاً اقتصاد مقاومتی را در کشور خود پیاده کرده که در کوتاهترین زمان از یک کشور عقب مانده به اولین قدرت اقتصادی جهان مبدل شده است.
از همین رو ما نیز میتوانیم فارغ از توجه به و حساسیت بر روی نام "اقتصاد مقاومتی" اقتصاد خود را مقاوم و قوی کنیم که خود نیازمند ابزارها و زیرساختهای خاصی است. باید پیش زمینه ها فراهم شود، تا امکان تحقق "اقتصاد مقاومتی" نیز بوجود آید. اگر اقتصاد مقاومتی درست و اصولی پیگیری و در جهت اجرای آن از افراد دلسوز استفاده شود، بطور قطع اقتصاد کشور قوی و قدرتمند خواهد شد. اما طی سالهای گذشته کار اصلاً پیگیری و دنبال نشده و متأسفانه تحقق "اقتصاد مقاومتی" در پله اول باقی مانده است!!
استفاده کشورهای باثبات اقتصادی از اقتصاد مقاومتی با ادبیات دیگر
تسنیم: بیش از یک دهه از زمان مطرحشدن موضوع اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر انقلاب میگذرد، چرا این سیاستها با وجود اینکه چنین بازه زمانی طولانی از آن گذشته است هنوز به نتیجه بهخصوصی نرسیده است؟
واعظ آشتیانی: عدهای قصد داشتند که این موضوع محقق نشود. اقتصاد مقاومتی در شرایطی ایجاد میشود که تحریمها و دشمنیها وجود دارد که مانع رشد و شکوفایی یک کشور هستند. باور من این است که متأسفانه در حوزه اقتصادی پس از دفاع مقدس، اقتصاد ما با آزمون و خطا جلو رفت، بیتوجهی به برنامههای پنجساله و 20ساله نیز وجود داشت، هر جا موفقیتی بود نیز نشاندهنده یک تصمیم درست بود، وقتی هم چالش داشتیم بهمعنای تصمیم غلط بود.
تصمیم غلط نشاندهنده سلیقهای جلورفتن کارهاست، وقتی هم که کار سلیقهای جلو برود، تالیفاسدها جلو میآیند، در مرحله بعد هم سیستم ناکارآمد میشود و در نهایت بهدلیل عدم تخصصگرایی بهسمتی میرویم که سلیقه را به علم ترجیح میدهیم،
از همین رو صدمات زیادی خوردیم، در دولت قبل شاهد بودیم که ستاد اقتصاد مقاومتی را به آقای جهانگیری سپردند، اما ایشان پس از 8 سال هیچگاه نیامدند که در این مورد یک گزارش بدهند. عدهای بهدنبال این بودند که بگویند اقتصاد مقاومتی بهمعنای اقتصاد ریاضتی است، در صورتی که اساساً بحث ریاضت در کار نبود بلکه موضوع استفاده از ظرفیتهای کشور، نیروهای کارآمد و چگونگی استفاده از آنها بود.
هدف مهمتر مردمی کردن اقتصاد کشور بود، در نهایت به این موضوع توجه نشد و اگر حرکتی نیز در جهت اجرای اقتصاد مقاومتی انجام شد با اما و اگرها همراه بود، اقتصاد مقاومتی به چالش کشیده شد، آن هم بهدلیل سلیقهای برخورد کردن با این موضوع، بهنظر من دستهایی در کار بود تا اقتصاد مقاومتی محقق نشود، بنده هم معتقدم که همه کشورها با ادبیات خود اقتصاد مقاومتی را اجرا کردند و به ثبات اقتصادی رسیدند.
اقتصاد مقاومتی باید با هدف جلو میرفت نه ساختار
واعظ آشتیانی: پس از جنگ جهانی دوم کشورهایی مانند ژاپن و کل اروپا ویران شده بودند، با وجود این، در آلمان این شعار را مطرح کردند که یک نسل باید تاوان بدهد تا نسلهای آینده به نتیجه مطلوب برسند، با وجود این، نزدیک به 5 دهه است که با این موضوع دست به گریبان هستیم، دلیل این موارد ممکن است چالشهایی مانند نفوذ، گروهبازیهای سیاسی و خودخواهیها باشد.
واقعیت این است که در اقتصاد مقاومتی باید آرمانی داشته باشیم و براساس آن حرکت کنیم، اما ارادهای برای این موضوع نبود و صرفاً یک ساختاری برای آن تعیین شد، فرمانده این ساختار نیز یک بار گزارشی در خصوص عملکرد خود ارائه نکرد و نتیجه وضعیتی است که امروز به آن رسیدهایم.
برخورد خصمانه با اقتصاد مقاومتی بهدلیل جهتگیریهای سیاسی در دهه گذشته
تسنیم: آمارهایی در دهه 90 به وجود آمد که در طول دو دهه پیش از آن چندان سابقه نداشت، مانند آمارهای مربوط به رشد اقتصادی که نزدیک به صفر درصد بود و منفیشدن نسبت سرمایهگذاری به استهلاک که شاهد آن بودیم، سؤالی که وجود دارد این است؛ اجرای صحیح اقتصاد مقاومتی و استفاده از ظرفیتهای آن تا چهاندازه میتوانست جلوی به وجود آمدن این نتایج را بگیرد؟
سبزعلیپور: وقتیکه بحث اقتصاد مقاومتی مطرح گردید، محورها و سیاستهای آن نیز اعلام شد که در این راستا باید این سیاستها اجرایی میشدند تا اقتصاد کشور بمرور به سمت اقتصاد مقاومتی حرکت میکرد. بر اساس سیاستهای 24 مادهای، میبایست سهمی از درآمدهای نفتی که به صندوق توسعه ملی میرود هر سال نسبت به سال قبل افزایش می یافت تا بتوان بعنوان ذخیره ارزی برای توسعه اقتصاد ملی برای آینده گان استفاده شود، تا جایی این روند پیش رود که وابستگی بودجه سالانه کشور به درآمدهای نفتی به صفر برسد. محور دیگری که در سیاستهای اقتصادی ذکر شده بود، فروش نفت از طریق بخش خصوصی و افزایش صادرات بود!!
قرار بود نظام قیمت گذاری در کشور شفاف شود و روشهای نظارت بر بازار به روز و لحظه به لحظه رصد شود. همچنین مقرر شده بود تا دستگاهها غیر ضروری و یا با وظایف و عملکرد موازی حذف شوند، ضمناً هزینه های زائد و اضافه کشور کاهش یابد، صادرات کالا بویژه کالاهای دانش بنیان سالانه افزایش یابد. با توجه به موارد مطروحه، کدامیک از این سیاستها انجام و از قوه به فعل تبدیل شد؟ هر سال از مقام معظم رهبری مجوز میگیرند و از منابع صندوق توسعه ملی برداشت میکنند بطوری که میانگین واریز منابع ارزی از صادرات نفت به صندوق توسعه ملی بین20 و 40 درصد در نوسان بوده است. امروز اگر شما بخواهید برخی از بندهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی را اجرا کنید، چه بسا که برای شما پرونده هم تشکیل شود چرا که جرمانگاری انجام شده است!!
شاهد بودیم که در حوزه فروش نفت توسط بخش خصوصی بحث های زیادی مطرح بوده!! در این خصوص قرار بر این بود تا "بورس نفت" تأسیس و فعالیت گسترده خود را آغاز کند اما با این وجود "بورس نفت" هرگز فعال و به سرانجام نرسید. حتی در مواردی که فروش نفت توسط افرادی که توان دور زدن تحریم ها را داشتند انجام شد، شاهد پرونده های قضائی سنگین برای آنان بودیم. علت این پرونده سازی ها و دستگیری آنان هم فروش و صادرات نفت و عدم بازگشت ارز یکی دو محموله از نفت های های فروخته شده بود!! آیا با این وجود و با این بگیر و ببندها، دیگر کسی جرأت میکند به سراغ فروش نفت بیاید؟
در حوزه قیمتگذاری کالا و خدمات هم شاهد این واقعیت هستیم که هر کسی هر اقدامی بخواهد در بازار انجام میدهد!! آیا امروز نظارت بر قیمتها به روز انجام میشود؟ که پاسخ آن یک (نه) بزرگ است!! چرا نمیتوانیم درست بازار را رصد و نظارت کنیم و چرا تاکنون بندها و سیاستهای 24 گانه "اقتصاد مقاومتی" اجرایی نشده و برخی از آنها از بین نیز رفته اند؟
اقتصاد مقاومتی سیاسی شد. جناح های سیاسی آمدند و گفتند که به واسطه حزب و جهت گیری های جناحی و سیاسی شان اجازه نمیدهند اقتصاد مقاومتی حتی اگر به نفع کشور هم باشد محقق شود. در حقیقت به اقتصاد مقاومتی به عنوان دعوای سیاسی نگاه کردند.
به همین دلیل با هر کسی که به سراغ تحقق اجرای اقتصاد مقاومتی رفت برخورد کردند. یکی از مسئولین ارشد کشور در مقطعی به من گفت: از شما بعید است!! اقتصاد مقاومتی را رها کنید و به سراغ اقتصاد لاکچری و تشریفاتی بروید. این فرد هنوز هم جزء مسئولان ارشد کشور است!! با وجود اینکه بنده (رئیس شورای اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی) هستم اما چند سال پیش از جانب یکی از شوراهای مهم بالا دستی کشور به اینجانب نامهزدند و ضمن تهدید، اخطار دادند و به ما گفتند که شما در حال اقدام خودسرانه هستید و باید پیگیری این کار یعنی اقتصاد مقاومتی را متوقف کنید!!
نظارت و کنترلی در پروژههای بزرگ نیست/ حتی امینترین افراد هم باید سایه نظارت را احساس کنند
واعظ آشتیانی: علت اینکه در کشور با امثال بابکزنجانیها مواجه میشویم، حلقه مفقودهای بهنام نظارت و کنترل است، حتی اگر امینترین افراد را به حال خود رها کنید مطمئن باشید که تالیفاسد خود را خواهد داشت، این واقعیتی است که ما به آنها توجه نداریم، نظارت و کنترل را برای کارهای کوچک داریم اما برای کارهای بزرگ خیر.
اقتصاد کشور سالهای سال است که اسیر نئولیبراستهای اقتصادی شده است، افرادی که این موضوع را انکار میکنند خودشان را به ندانستن میزنند یا کار خودشان را انجام میدهند. باید اقتصادی داشته باشیم که تصمیمات در آن جلو برود، باید برخی زیرساختها اصلاح شود. در کشور بهصورت خلقالساعه بخشنامه و آییننامههای متعدد صادر میشود که گاهی موازی یا ناقض هستند. از سوی دیگر تا زمانی که نیروی انسانی اراده نکند اتفاقی رخ نمیدهد، ما نیروهای انسانی کارآمد و پاکدست نیاز داریم، نمیخواهیم بگوییم در دنیا پاکیزه هستند اما هزینه جرم و تخلف بسیار بالاست،
به همین دلیل کمتر پیش میآید که در حوزه اقتصادی تخلفی به وجود بیاید، اگر تخلفی صورت میگیرد نیز مماشات و توصیهها بهمراتب کمتر وجود دارد، بنابراین ما نیاز به اصلاح ساختار اقتصادی داریم. نزدیک 86 سال است که نظام برنامهریزی داریم اما چرا به اهدافی که تعیین میکنیم نمیرسیم؟ علت این است که اقتصاد سیاسی دخالت دارد، دستهای مختلفی چه ناآگاهانه و چه بهعمد در کار دخالت میکنند.
وقتی علم بدون تفکر وجود داشته باشد و نقش ایفا کند، به این سمت حرکت میکنیم که یک دولت به صنایع کوچک توجه میکند اما دولت بعد میگوید؛ "سیاست قبلی را کلاً جمع کنید."، این موضوع نشان میدهد که بهجای توجه به برنامههای توسعه بهصورت سلیقهای کار میکنیم. در حوزه صنعت ظرفیتهای بسیار زیادی داریم اما رشدی را که باید داشته باشیم، نداریم، در مواردی افرادی بودند که اجازه رشد و پیشرفت ندادند.
تداوم صدور مجوز واردات علیه تولید داخلی
واعظ آشتیانی: یکی از نمونههای تصمیمات عجیب علیه صنایع داخلی اخیراً رخ داده است، بخاریای بهنام هرمتیک در کشور مهندسی معکوس شده است، این بخاری بیشتر در مدارس کشور استفاده میشود. معمولاً مصرف گاز و سوخت در بخاریهای مدارس بالاست و احتمال آتشسوزی بالایی نیز دارند، به همین دلیل آموزش و پرورش و سایر ارگانها آمدند تا بخاریهای هرمتیک را وارد مدارس کنند.
براساس اطلاعاتی که من دارم، دو شرکت توانسته بودند تولید این بخاریها را در کشور انجام دهند، جالب است که میآیند به دو شخصیت حقیقی و حقوقی مجوز برای واردات بخاری هرمتیک بهتعداد بالا را میدهند، کجای این رویه حمایت از تولید و اقتصاد مقاومتی است. زمانی شرکت مقرهسازی، مقرههایی را تولید میکرد که مورد نیاز وزارت نیرو بود، بااینحال باز هم از خارج وارد میشد.
در آن زمان مجلس مصوبهای داشت که براساس آن وزارت نیرو مقرههای موردنیاز خود را ابتدا از شرکت ایرانی استعلام کند، اگر شرکت مقرهسازی ایران نتوانست تولید کند سپس اقدام به واردات انجام شود، آیا کسانی که آمدهاند مجوز واردات هرمتیک دادهاند، استعلام کردهاند که بهمیزان مجوز واردات امکان تولید دارند یا خیر؟ و اینکه آیا عدد مجوز وارداتی که صادر شده است، بهمیزانی است که همین امروز نیاز داریم؟ برخی موارد تعجببرانگیز است.
شرایط نامطلوب امروز نتیجه عدمتوجه به مانیفست اقتصاد مقاومتی در دهه 90 است
واعظ آشتیانی: وقتی از دانشبنیان صحبت میکنیم منظورمان چیست؟ لهستان کشوری است که معدن و منابع زیرزمینی عمدهای ندارد، با وجود این، این کشور دومین کشور سازنده ماشینآلات نفت است، سود ماشینآلاتی که در ارتباط با اکتشاف نفت و معدن به کشورهای دیگر صادر میکنند از کشورهای فروشنده نفت بیشتر است.، دانشبنیان به همین معنا است که کشوری نفت ندارد و بهسمت دانش و تولید ماشینآلات رفته است.
ما بهواسطه افرادی که درک لازم را ندارند با تولیدکننده برخورد میکنیم، کسانی هستند که آدرس غلط میدهند و بعضاً وظیفه آنها همین است. در برخی موارد قوانین درستی داریم اما نیروی انسانی لازم برای اجرای آن را نداریم، اصلاح ساختار اقتصادی که از آن صحبت میکنیم نیاز به اراده دارد، ضمن اراده باید افراد مناسبی را داشته باشیم، فردی رئیس یک اداره نبوده است به وزارت میرسد، به این ترتیب دیگر معیاری برای مقامات بالای اجرایی باقی نمیماند، شایستهسالاریها را از بین بردهایم.
در چنین شرایطی شاهد سرمایهسوزی و ظرفیتسوزی هستیم، نیروهایی را که در کشور پرورش پیدا کردند و برای آنها هزینه شده است، کنار میگذاریم، هنوز به این نتیجه نرسیدیم که نقاط قوت دولتهای گذشته را حفظ کنند و نقاط ضعف آنها را پوشش دهند، در واقع مانند دوی امدادی عمل کنند، اگر دولت یا مجلسی ضعیف دویده است تلاش کنند تا بهتر عمل کنند فارغ از اینکه دولت گذشته از چه جناحی بوده است، به این دلیل که همه موارد سیاسی شده است اقتصاد ما همیشه به محاق میرود. دولت و مجلس باید کاری کنند که آیندگان ایرادات کمتری به آنها بگیرند. نکته کلیدی موضوع این است که وضعیت کنونی نتیجه شرایط نیست، نتیجه تصمیماتی است که گرفتیم.
تضاد منافع جدی در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی در دهه 90
سبزعلیپور:اقتصاد مقاومتی بیشتر به تولید و صادرات بها میدهد تا به واردات، دلالی و وابسته نگه داشتن کشور به خارج. نظرباینکه از گذشته بسیاری از افراد و مدیران کمیسیونر بوده اند، از همین رو اگر "اقتصاد مقاومتی" منافع بسیار زیادی هم برای کشور داشته باشد، ولیکن چنانچه منافع برخی از مدیران و مسئولین را تامین نکند، آنان اجازه محقق شدن آن را هرگز نخواهند داد. بطور مثال: در گذشته لوله های قطور و بدون درزی برای حوزه نفت و گاز از خارج وارد کشور میشده و از بابت واردات این لوله ها، عده ای کمیسیونهای کلان میگرفتند و حالا که کسی میخواهد این لوله ها را در داخل بسازد، چون دیگر از کمیسیون واردات خبری نخواهد بود و منافع کلان جمعی از مدیران و مسئولین قطع خواهد شد، به همین خاطر جمع زیادی تلاش خود را میکنند تا آن تولیدکننده را زمین بزنند تا مجدداً لوله ها را از خارج وارد کنند. چون اقتصاد مقاومتی منافع بسیاری را به خطر می اندازد، به همین دلیل جلوی تحقق آن را به هر شکل میگیرند. در حقیقت این افراد هستند که بجای "منافع ملی" بدنبال جیب خود هستند و "منافع ملی" را فدای منافع شخصی میکنند!!
مقام معظم رهبری سال گذشته در شعار سال بر موضوع دانش بنیان و تولید بر مبنای دانش تأکید کردند اما ما بحث اصلی که تولید علمی و بر مبنای دانش بود را رها کردیم و فقط بر تأسیس شرکتهای دانشبنیان متمرکز شدیم. برخی از مسئولین بانکها با من تماس میگرفتند و میگفتند که به شرکتهای وام و تسهیلات کم بهره میدهیم، اگر میخواهید میتوانید شرکتهای دانش بنیانی را معرفی کنید تا به آنها وام بدهیم. یا میتوانید همین الان اقدام به ثبت شرکت دانش بنیان کنید تا همین الان به آن وام دهیم!! پس می بینید که به جای آنکه به اصل موضوع یعنی تولید بر مبنای دانش توجه کنیم به ثبت شرکت دانش بنیان متمرکز شدیم و شروع به دادن وام کم بهره به این شرکتها کردیم!! از همین رو تعداد بسیار زیادی شرکت دانش بنیان در سالهای اخیر ثبت و راه اندازی شده اما نتیجه عملی و ملموس آنها چه بوده است؟
تا زمانی که "منافع ملی" بر منافع شخصی اولویت نداشته باشد و سلایق شخصی از بین نرود، هیچ پروژه بزرگ و مفیدی در کشور از قوه به فعل تبدیل نخواهد شد. متأسفانه دست هایی در کارند همواره آب را گل آلود کنند تا بتوانند از این اوضاع به هم ریخته و از این آب گل آلود برای خود ماهی های درشت بگیرند. جناب آقای جهانگیری رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی در دولت قبل، فقط ماهی یک جلسه آنهم برای رفع تکلیف برگزار میکرد. درکل دولت قبل 13 گزارش داد اما از اوایل سال 1396 مبحث اقتصاد مقاومتی به طور کلی تعطیل شد!!
از ابتدای مطرح شدن اقتصاد مقاومتی در سال 89 توسط مقام معظم رهبری، هر هفته جلساتی در جهت پیگیری و اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی با عنوان (شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی) برگزار میشد. اعضای این شورا متشکل بود از معاونت ارزی بانک مرکزی، قائم مقام وزیر صنعت معدن و تجارت، معاونت وزارت امور خارجه، معاونت وزارت اقتصاد، معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات، معاونت وزارت ارشاد، رئیس اتاق بازرگانی ایران، رئیس اتاق تهران، رئیس کمیسیون امنیت ملی، صنایع و اقتصادی مجلس، رئیس پدافند غیرعامل، معاونت صدا و سیما، شهرداری تهران و نیروی انتظامی بودند. الحق و الانصاف زمان دولت دهم جلسات منظم و به صورت هفتگی برگزار میشد. اما در دولت بعد (دولت روحانی) اجازه برگزاری حتی یک جلسه را هم ندادند!! در دو سه سال اخیر نیز متأسفانه به این موضوع پرداخته نشده و نمیشود و همان مسیر گذشته را میروند!!
کسی که برای پست دستوپا میزند بهدنبال منافع شخصی و جناحی است
واعظ آشتیانی: بخشی از مشکلات اقتصادی کشور ما جهانی است، بانک مرکزی اروپا اعلام کرده است که اقتصاد جهان در حال تکهتکه شدن است، این موضوع نشان میدهد که اقتصاد جهان نیز شرایط بد تورمی را تجربه میکند، هشداری نیز در خصوص رکود تورمی از سوی رئیس مجمع جهانی اقتصاد مطرح شده است. او گفته است که اگر اقدامات لازم انجام نشود جهان با یک دهه رشد منفی مواجه میشود، با وجود این، اینکه دنیا با چه مشکلاتی دست به گریبان است دست روی دست گذاشتن ما را توجیه نمیکند.
ما باید خودمان را مقاوم کنیم، در عین حال باید از خردمندی لازم برخوردار باشیم. اقتصاد یک علم است اما نمیتوان آن را با سلیقه جلو برد. مقام معظم رهبری در فرمایشی گفته بودند که تکلیف اصلی مسئولان کشور تلاش برای استقرار عدالت است و مشروعیت مسئولان کشور در هر رده و مقامی به عدالتخواهی آنها و به مبارزه آنها با تبعیض و فساد وابسته است، در نتیجه هر مسئولی بهدنبال استقرار عدالت نباشد در آن پست و مقام نامشروع است. اگر مسئولان کشور به این فرمایشات توجه کنند تن آنها باید بلرزد.
کسی که دستوپا میزند تا پست بگیرد، مطمئناً بهدنبال منافع شخصی و جناحی است. هر فردی در جایگاه خود به خردهفرمایشات توجه نکند پس از مسئولیت در هیچ مقامی قرارش نخواهند داد، اینجاست که باید فکر کنیم که چرا به اقتصاد مقاومتی بیتوجهی شده است.
تولید دانش فنی کلید موفقیت کشور است، این کار صرفاً تولید ماشینآلات نیست بلکه خدمات فنی که صادر میکنیم مهم است. در برخی کشورها ارائه خدمات فنی نقش مهمی در تولید ناخالص داخلی دارد. ما در سدسازی، سیلوسازی و مسائل دیگر، دانش فنی خوبی داریم اما چقدر توانستیم از آنها ارزآوری داشته باشیم، ارزآوری برای دانشبنیانها بسیار مهم است، بخش قابلتوجهی از کشورهای در حال توسعه که در حال رسیدن به توسعهیافتگی هستند به دانشبنیانها توجه کردند.
اما اسم کاری را تولید باید بگذاریم که قابلیت صادرات داشته باشد، از چه تولیدی باید حمایت کنیم؟ اولویتبندی و برنامه باید وجود داشته باشد، نمیتوانید چشمبسته یک استراتژی را ادامه دهید. باید مرحله به مرحله نقاط ضعف را بررسی و رفع کنید. باید از دانشبنیانها برای رسیدن به تولید باکیفیت بالاتر کمک بگیریم.
وام دادن به همه صنایع عدالت نیست/ باید اولویتهای کشور مورد توجه قرار بگیرد
واعظ آشتیانی: ماشین آلات معدن ما فرسوده شدهاند. بخشی از تکنولوژیهای تولیدی ما برای صادرات کاربردی ندارند. محصولاتی تولید میکنیم که به زور به درد تولید داخل میخورد. تکنولوژی باید به روز شود. دانشبنیان اینجا باید بیاید و کار کند. امکان واردات تکنولوژی روز وجود ندارد. با این وجود و با توجه به تجربیاتی که در حوزه مهندسی معکوس داشتیم، تولید تکنولوژی بروز از طریق دانشبنیان ها کار سختی نیست. عدالت این نیست که به همه در همه صنایع وام بدهیم. عدالت این است که اولویتبندی کنیم بدون آنکه رفیق بازی و رانت خواری وجود داشته باشد.
در تولید برخی محصولات در دنیا سرآمد هستیم اما تجارت جهانی را به خوبی نمیشناسیم. امروز تولیدکننده ما مشکلات متعددی دارد. ورود ما به هر نوع صنعتی نمیتواند توجیه داشته باشد. مزیت نسبی آن باید وجود داشته باشد. یکی از استراتژیهای دولت این است که باید از سرمایههای مردم مراقبت کند به ویژه در حوزه تولید.
ضرورت الگوبرداری از حوزه دفاعی در اقتصاد مقاومتی
تسنیم: بندهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی مواردی را شامل میشود که اجرای آنها میتواند نتایج بسیار مطلوبی برای کشور به دنبال داشته باشد. با وجود اینکه تا کنون شاهد تحقق این موارد نبودهایم، چه اقداماتی لازم است تا مسیر گذشته اصلاح شود؟
سبزعلیپور: حدود یک دهه است که مقام معظم رهبری در شعارهای سالانه به تولید اشاره میکنند. رشد تولید، رمز موفقیت در رسیدن به یک اقتصاد قوی و مقاوم است. کشورهای بزرگ و صنعتی دنیا بهترین تولیدات را دارند. از سوی دیگر در صنایع دفاعی تقریباً به اقتصاد مقاومتی رسیده ایم. با این وجود نمیتوانیم در تولید خودرو تغییر و تحولی راضی کننده ایجاد کنیم که اگر از کارخانه خارج شد مشکلی برای آن به وجود نیاید.
علت این است که در صنایع دفاعی شایسته سالاری را لحاظ کرده ایم. کارهای پشت میزی نیست و فرد باید عملاً در سخت ترین شرایط کار کند و از همه مهمتر اینکه میبایست گمنام هم باقی بماند. کسی حاضر نیست چنین کاری کند مگر فردی که واقعا عاشق کارش باشد و فقط بخواهد برای پیشرفت کشور کار کند. از منظری دیگر، مسئولین ارشد نظام و کل مجموعه کشور به این نتیجه رسیده اند که رشد این حوزه (صنایع دفاعی) لازمه پایداری ایران است. ضمن اینکه در این بخش دیگر بحث کمیسیون گرفتن و منافعی شخصی نیز مطرح نیست، از همین رو پیشرفت بخش دفاعی از سرعت بالا و چشمگیری برخوردار است.
باید در بخش اقتصاد از "صنایع دفاعی" الگو برداری کنیم؛ چه در حوزه نیروی انسانی و چه در اتحاد مسئولان. باید از افراد دلسوز استفاده کنیم. در نهایت باید تولید را رشد دهیم که با این اتفاق بخشی از "اقتصاد مقاومتی" تحقق پیدا کند.
در ارتباط با شعار امسال، رهبری "جهش تولید با مشارکت مردم" را مطرح نمودند. برخی تصور میکنند "تولید با مشارکت مردم" الزاماً به معنای گسترش مشاغل و تولیدات خرد است. اما به کارآفرینان بزرگ که یک نفر آنها میتواند 10 هزار نفر را سرکار ببرد توجه کافی نمیشود. باید برای کارآفرینان بزرگ کشور نیز جذابیت ایجاد کنیم تا بتوانند با آرامش و خیال راحت در داخل کشور سرمایه گذاری و کار کنند. اگر قرار است تولید رشد کند، تولیدکنند باید امنیت داشته باشد بتواند بدون دغدغه کار کند.
باید در مدل حکمرانی اقتصادی تجدید نظر کنیم
واعظ آشتیانی: در حوزه نظامی شاهد نظارت و گزارشات صحیح هستیم. به این ترتیب میتوانیم بگوییم نوع مدیریت رهبری شرایطی را مهیا کرده است که بتوانند به موفقیت برسند. الگو مدیریت ایشان باید مورد توجه قرار بگیرد. همه کشورها اگر بخواهند اقتدار داشته باشند باید قدرت نظامی داشته باشند و این موضوع قدرت چانهزنی را نیز افزایش میدهد.
امروز مسائل اقتصادی در دنیا گریبان همه کشورها را گرفته است. بخشی از چالشهای امروز ما به دلیل این چالش ها است اما بخش دیگر به خودمان باز میگردد. باید تجدید نظر در مدل حکمرانی خودمان داشته باشیم. اگر به سمت اصلاح زیرساختها جهت رفع مشکلات اقتصادی حرکت نکنیم، همچنان فرصتها را از دست خواهیم داد. نباید کاری کنیم که ناامیدی در ذهن مردم پدیدار شود. باید نشان دهیم که در سبد اقتصادی مردم اتفاقات مثبتی رخ میدهد. امیدوار هستیم که آنقدر تورم پایینی داشته باشیم که دیگر نیازی به چانهزنی برای افزایش حقوق نداشته باشیم.
البته کشورهای دیگری نیز هستند که به آمریکا اعتماد کردند و دچار مشکل شدند مانند ترکیه. در گذشته هر 4 لیر معادل یک دلار بود اما این رقم به 30 لیر به ازای هر دلار رسیده است. البته آنها تفاوتهای زیادی در حوزه تولید و گردشگری با ما دارند. قصد توجیه مشکلات داخلی نیست اما رسانههای خارجی بعضاً طوری نشان میدهند که این مشکلات تنها برای ایران است.
ما میتوانیم از وضعیت کنونی اقتصاد در دنیا استفاده کنیم و نوع نگاه خودمان در حکمرانی اقتصادی تغییر دهیم. آسیبشناسی انجام شده و باید مشخص شود که کدام اقدامات باید انجام شود. سوالی که وجود دارد این است که چه برنامهای برای تحقق شعارهای سالانه داریم.
اگر بنا داریم رشد اقتصادی داشته باشیم، نیاز به سرمایهگذاری داخلی و خارجی، ثبات اقتصادی و امنیت داریم. براساس گزارش بانک مرکزی و مرکز آمار میزان سرمایهگذاری نسبت به سالهای گذشته خوب بوده است. براساس گزارش سازمان ILO به ازای هر یک میلیارد دلار سرمایهگذاری 100 هزار شغل ایجاد میشود. در نتیجه اگر 10 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی انجام شود یک میلیون شغل ایجاد میکند.
فراموشی تجربیات گذشته با تغییر دولت
واعظ آشتیانی: زمانی که بنده معاون وزارت صمت بودم، پروژهای برای تولید بدون کارخانه تعریف کردیم. این پروژه در کشورهای دیگری مانند کره اجرا شده است. با توجه به اجرای پروژه هیچ یک از اکثریت جمعیت این کشور دیگر مصرفکننده صرف نیستند و حتی شده به اندازه یک دوخت ساده در تولید ناخالص داخلی کشورشان نقش دارند. این کار در سال 1386 آغاز شد اما پس از آن دیگر کسی نیامد بپرسد که این پروژه به کجا رسید؟
در یک مورد دیگر طی همان سالها شاهد بودیم افراد زمین در شهرکهای صنعتی داشتند اما برای آنکه ارزش آن افزایش پیدا کند و سپس به فروش برسانند زمینها را بلااستفاده گذاشته بودند. به این دسته اعلام کردیم که 3 ماه فرصت دارند تا برنامه خود برای ساخت را ارائه کنند و 6 ماه فرصت دارند تا برنامه ارائه شده را که شامل سه ماه اولیه نیز میشد کامل کنند. در غیر این صورت با هماهنگی قوه قضائیه زمینها را میگرفتیم.
در رسانههای آن زمان مطرح شد که با این کار جلوی زمینخواری در شهرکهای صنعتی گرفته شد و این مطالبه به وجود آمده بود که اقدامات مشابهی در شهرها نیز انجام شود. جالب اینجا است که این موضوع نیز کنار گذاشته شد. اینجا است که میگوییم که مدیریت سلیقهای است و حتی کارهایی که در گذشته انجام شده نیز به دست فراموشی سپرده میشود. اگر ما به طور سیستمی و با برنامه جلو برویم هیچگاه عملکرد گذشته فراموش نمیشود.
انتهای پیام/