نامه رهبری به دانشجویان آمریکا بشارتدهنده آیندهای روشن است
ایستادن در طرف درست تاریخ یکی از مهمترین دغدغههایی است که در بزنگاههای تاریخ وجدان بشریت همواره با آن مواجه بوده و انسانها را در دو راهیهایی سخت قرار داده است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، راهکار تشخیص سره از ناسره در چنین بزنگاه هایی، اما به وجدانهای آگاه و بیدار باز میگردد و موجب میشود تا بتوان در سمت درست تاریخ ایستاد؛ سمت درستی که با سپری شدن زمان و کنار رفتن پردههای منفعت و مصلحت و پدیدار شدن حقیقت برای آیندگان، میتوان سربلند بود و به این تشخیص و عملکرد درست افتخار کرد. این حکایت جوانانی که این روزها در سراسر دنیا و حتی در دل دنیای غرب با وجود شانتاژهای رسانهای و بایکوتهای خبری، آنچنان وجدانشان بیدار و آگاه است که به شکلی خودجوش علیه رژیم غاصب صهیونیستی فریاد سر میدهند و خواستار توقف جنایات این رژیم در رفح و غزه هستند. همین مسئله هم موجب شده مقام معظم رهبری در جایگاه یک رهبر سیاسی و دینی با رسالتی جهانی، یک بار دیگر دست به قلم شده و در نامهای خطاب به دانشجویان باوجدان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای امریکا، ضمن ابراز همدلی و همبستگی با اعتراضات ضدصهیونیستی این دانشجویان، آنان را بخشی از جبهه مقاومت بدانند و بر تغییر وضعیت و سرنوشت منطقه حساس غرب آسیا تأکید کنند.
با وجود این اگرچه نامه مذکور دانشجویان امریکایی حامی مردم فلسطین را خطاب قرار داده با عنایت به جایگاه جوانان و به ویژه دانشجویان نزد رهبر معظم انقلاب به نظر میرسد مخاطب چنین نامهای فراتر از این دانشجویان است و بیتردید بخش مهمی از پیامهای چنین نامهای میتواند تمامی جوانان در سطح دنیا و به ویژه جوانان و دانشجویان ایرانی را مورد خطاب قرار دهد؛ نامهای که با خواندن محتوای آن میتوان دریافت محدود به ظرف زمان و مکان نیست و پیامهای استکبارستیزی و ایستادن در سمت درست تاریخ موضوعاتی است که تا همیشه جاری و ساری خواهد بود. سراغ دکتر سعید عبدالملکی، عضو هیئتعلمی دانشگاه و تحلیلگر روانشناسی اجتماعی و سیاسی رفته ایم تا پیامهای نامه رهبر انقلاب به دانشجویان امریکایی را از منظر داخلی مورد تحلیل و واکاوی قرار دهیم.
آقای دکتر عبدالملکی! نامه اخیر رهبر معظم انقلاب به دانشجویان امریکایی بازتابهای گستردهای در سطح جهانی داشته است. چرا این نامه از سوی رهبری خطاب به جوانان و دانشجویان امریکایی منتشرشده است؟
سوابق ارسال نامه به دانشجویان امریکایی و اروپایی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی سابقهی 10 ساله دارد. رهبر انقلاب در سال 1393 و 1394 طی نامههایی به دانشجویان اروپایی و امریکایی پیامهای مهمی را به آنها مخابره کرد که بایکوت شد و آنچنانکه شایسته است موردتوجه قرار نگرفت، اما نامه اخیر با توجه به اهمیت زمانی آن ازیکطرف و ناتوانی غرب از کتمان حقیقت و بیداری جنبش دانشجویی بازتابهای وسیعی داشته است. تحلیل محتوای نامههای سهگانه رهبر انقلاب به دانشجویان اروپایی و امریکایی نشان میدهد که در دو نامه قبلی رهبر انقلاب قصد داشتند با تبیین حقایق و معرفی پارادایم انقلاب اسلامی ازیکطرف و برملا کردن چهره کریه سیاست غرب از سوی دیگر به دانشجویان تلنگر بیدار شدن بزنند و تحریک و تحرک ذهنی و درونی در آنها ایجاد کنند. اما در نامه اخیر تبیین حقایق به ثمر نشسته است و جنبش دانشجویی را به بیداری، مقاومت و کنش مدنی در برابر سیاست غرب علیه مظلومیت مردم غزه برانگیخته است و رهبر انقلاب در این نامه بر تقویت اراده آنها برای ادامه مقاومت در برابر سیاست کشورشان در قبال مردم فلسطین و نسلکشی رژیم صهیونیستی تأکید کردهاند.
از طرفی تمدن و سیاست غرب همواره بر یک خط فکری که خودش مبدع آن بوده است تأکید داشته و آن را معیار حقیقت فرض گرفته و به عموم جهانیان طوری القا کرده که تنها مسیر درست همان است و مسیر دومی وجود ندارد، اما خط فکری انقلاب اسلامی ـ که تلاش میکردند با رسانههایشان بایکوت و تخریب کنند ـ اینک موردتوجه ویژه و بهعنوان نسخه جایگزین اعمال قدرت و سیاست ملاحظه شده است. بهویژه بعد از عملیات وعده صادق که موجب در هم شکستن قدرت پوشالی دولتهای غربی همچون امریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی شد موجب بیداری مردم جهان بهخصوص جوانان و دانشجویان امریکایی شده است.
درواقع رهبر انقلاب در پیام خود سیاست غرب را در قبال فلسطین و حمایت از رژیم کودک کش صهیونیستی به چالش کشیده است و موجب ایجاد ناهماهنگی شناختی در دانشجویان و جوانان و حتی عموم مردم جهان شدهاند چراکه این باور در آنها شکلگرفته است که تاکنون در سمت کج و نادرست تاریخ بودهاند و اکنون سیاست نسلکشی امریکا و رژیم صهیونیستی آنها را بیدار کرده است و به درک این مهم نائلآمدهاند. نامه و پیام رهبر انقلاب درواقع موجب اطمینان خاطر آنها شده است که با مقاومت بیشتری به کنشگری خود ادامه دهند.
آیا مخاطب این نامه فقط دانشجویان امریکایی هستند یا ایستادگی و استکبارستیزی مورد تأکید در آن مخاطبهای گستردهتری هم دارد؟
محتوای نامه رهبر انقلاب ایجابی است و همواره نکات مهم و راهبردی و معطوف به آینده را بیان میکند. کلیدواژگانی همچون وجدانهای بیدار یا ایستادن در سمت درست تاریخ یا ابراز همدلی و همبستگی و دعوت آنها به فراگیری معرفت اسلامی و مطالعه قرآن، همگی جنبه مثبت و ایجابی دارند و از طرفی محدود به دانشجویان امریکایی نیست بلکه تمام جوانان، دانشجویان و انسانهایی که ظرفیت آزادگی، حقیقتجویی و بیداری از خواب غفلتی که رسانههای نظام سرمایهداری برای آنها ایجاد کردهاند داشته باشند مشمول محتوای این نامه هستند.
دولت امریکا همواره تلاش کرده است تا حکومتها و دولتهای ناهمسوی با خود را به طرق گوناگون بهخصوص از طریق انقلاب مخملی براندازی کند. آنها در جریان بیداری اسلامی تلاش کردند تا با برانگیختن افکار عمومی و بهخصوص تحریک جوانان کشورهای عربی و دعوت آنها به لشکرکشی خیابانی بین دولت و ملت کشورهای عربی شکاف ایجاد کنند و با ایجاد بحران و بیثباتی از آب گلآلود برای خود ماهی بگیرند و این نسخه و فرمولی است که تقریباً در 100 سال گذشته دولت امریکا از آن علیه دیگران استفاده کرده است. در کشور ما نیز در جریان رخدادهای کوی دانشگاه تهران در سال 78 و همچنین فتنه 88 و اغتشاشات 1401 با جنگ روانی و شناختی سعی در القائات نادرست و اختلافافکنی و درنهایت نافرمانی مدنی و اغتشاش خیابانی برای نظام اسلامی هزینه ایجاد کنند، اما اینک خودشان به همان مصیبت دچار شدهاند. دانشگاه کلمبیا که فرزندان مقامات گوناگون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی امریکا در آن تحصیل میکنند علیه سیاست بیمار و مداخله جویانه کشورشان در امور داخلی کشورها و دامن زدن به تروریسم قیام کردهاند و رهبر انقلاب قیام آنان را همسو با جریان مقاومت فلسطینی به شمار آوردهاند و آنها را جزو جریان مقاومت قلمداد کردهاند.
اگر بخواهیم این نامه را از منظر پیامی که برای جوانان و دانشجویان ایرانی واکاوی کنیم به چه نکاتی میرسیم؟
نامه رهبر انقلاب به جنبش دانشجویی امریکا بشارتدهنده یک آینده روشن است. واقعیت این است که جوانان و دانشجویان ایرانی از ابتدای تولد خود تاکنون در یک بستر درست توأم با معنویت و عقلانیت زندگی کردهاند و ارزشها و آموزههای اسلامی با خمیره وجودی آنها عجین شده است و محتوای نامه رهبر انقلاب برای آنها آشنا و چراغ راه بوده و خواهد بود. اما جوان دانشجوی ایرانی با دیدن صحنههای کشتار مردم غزه ازیکطرف و ملاحظه قیام دانشگاههای امریکا از طرف دیگر باید به فهم عمیق این نکته برسد که اساساً در غرب خبری نیست و امریکا نمیتواند معیار درست سبک زندگی و سیاست باشد و این رسانهها و فضای مجازی و ترفندهای هوش مصنوعی هستند که با بزرگنمایی و بزک کردن مدرنیته قصد کامل و ناجی نشان دادن آن را دارد و اساساً تجربه نشان داده است که سبک زندگی ایرانی-اسلامی خوراک بهتری برای عرضه دارد و تضمینکننده سعادت و خوشبختی است.
بر اساس نگاه ویژه رهبری به نسل جوان و دانشجو، جوان ایرانی در مسیر تمدن نوین اسلامی در کجا ایستاده است؟
نامه رهبر انقلاب بشارتدهنده یک وضعیت جدید و آیندهای روشن است. رهبر انقلاب در برهههای مختلف تاریخی همواره بر نقش و حضور و آیندهساز بودن جوانان کشور در مسیر تمدنسازی اسلامی تأکید کردهاند. معرفی شاخصها و الگوهای جوان مؤمن و انقلابی و همچنین ابلاغ بیانیه گام دوم و رهنمودهای ایشان برای تشکیل دولت جوان حزباللهی همواره ناظر بر جوانان و بهخصوص جوانان دانشگاهی و نقشآفرینی آنها در آینده کشور و حتی جهان بوده است، لذا رهنمودهای حکیمانه رهبر انقلاب به جوانان کشور موجب هویت بخشی و نقشآفرینی آنها در عرصههای گوناگون جهاد خودکفایی بوده است و این یک مدل و الگو برای جوانان سایر کشورهاست و میتوان آن را الهامبخش حرکتهای آزادی خواهانه و ظلم ستیزانه در سراسر جهان و بهخصوص در جنبش دانشجویی امریکا دانست.
نقش جوانان ایرانی و فعالان فضای مجازی را در آگاهیبخشی و بهرهگیری از ظرفیتهای رسانهای برای آگاهسازی چگونه ارزیابی میکنید؟
ما اکنون در عصر تبیین انقلاب اسلامی و روایتگری آن برای جهانیان قرار داریم تا آنها نیز به جمع ما بپیوندند چراکه زمان بیداری آنان فرارسیده است، لذا جوانان ایرانی و فعالان فضای مجازی باید به معرفی پارادایم و خط فکری معیار و اصیل انقلاب اسلامی به جهانیان بپردازند و با ابزار رسانه هویت، ارزشها و فرهنگ ایرانی-اسلامی را به جوانان سایر کشورها عرضه کنند. واقعیت این است که تمدن غرب و سیاست دولتهای امریکایی و اروپایی به بنبست حل مسئله دچار شده است و نمیدانند در این شرایط چه کنند. کودک کشی رژیمصهیونیستی در غزه و ارسال تسلیحات کشتارجمعی از سوی دولت امریکا و انگلیس برای رژیم اسرائیل موجبات افشای باطن تاریک سیاست مادی غرب و آبروریزی برای ارزشهایی همچون حقوق بشر و آزادی شده است و نشان میدهد دموکراسی در غرب یک ابزار سلطه بیش نیست و اساساً نظام لیبرال دموکراسی و منشور حقوق بشر در اینگونه شرایط و پیچهای تاریخی نمیتواند راهحل ارائه کند. اما تمدن اسلامی در طول تاریخ همواره بنبست شکن بوده است و همواره نسخهای پیشرفتهتر از قبل برای حل مسائل و پیچیدگیها ارائه کرده است، لذا جوانان و فعالان فضای مجازی باید به تبیین این حقایق بپردازند و نسخه ایرانی-اسلامی را به جوانان و دانشجویان سایر کشورها پیشنهاد کنند تا منجر به شکلگیری نقاط مشترک و همپوشان بین جوان و دانشجوی ایرانی و جنبش دانشجویی و افکار عمومی سایر نقاط جهان و بهخصوص ایالاتمتحده امریکا شود.
منبع: جوان
انتهای پیام/