ترس امام علی (ع) از روی کار آمدن مسئولان نالایق و فاسد

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در سخنانی زیبا فرمود «من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند.»

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اخلاق، نمود صفات و خصلت‌های درونی افراد است، از این جهت راهی برای تشخیص رشد و افت شخصیت انسان‌ها و یا کارآمدی و ناکارآمدی آنها محسوب می‌شود. در تعامل با هم‌نوعان هرچند باید اخلاق حاکم باشد، اما نباید زیاد در این بخش حساسیت به خرج داد و لذا اطرافیان را به همان شکلی که هستند باید پذیرفت و تعامل مثبت و سازنده داشت. منتها وقتی در مقام انتخاب یک مسئول قرار می‌گیریم، باید اخلاق معیار اصلی ما باشد. این مسئول ممکن است مدیر یک بخش باشد و یا وزیر و یا یک رئیس جمهور باشد. فرد بداخلاق در مقام مسئول، کاری جز اختلال در عملکرد سازمانی و به دنبال آن ایجاد حاشیه برای مجموعه انجام نمی‌دهد و به این ترتیب سبب کاهش راندمان کاری می‌شود؛ به عنوان نمونه مسئولی که روحیه هتاکانه داشته باشد و واجد ابتدایی‌ترین اخلاقیات در برخورد با دیگر افراد نباشد، به طور حتم این روحیه را در مجموعه تسری می‌دهد و سبب کندی عملکرد نیروها می‌شود. یا مسئولی که دارای روحیه‌ی اشرافی و اهل رانت و بزن و ببند باشد و نتواند با قشر متوسط و ضعیف جامعه ارتباط برقرار کند، به طور حتم هیچ صلاحیتی در آن پست دولتی ندارد.

حال که در آستانه مناظرات انتخاباتی هستیم، باید حتماً نسبت به شاخصه‌های اخلاقی افراد توجه داشته باشیم تا آینده‌ی بهتری را برای خود و جامعه رقم بزنیم. تشخیص نامزدی که هتاک است، اهل تهمت و لجن‌پراکنی است، کار دشواری نیست. ما این خصلت را در شهید حجت الاسلام رئیسی به وضوح مشاهده کردیم و شاخصی برای تمام ملت ایران شد. ایشان دارای اخلاقی نیکو، با روحیه‌ای مردمی، اهل کار و تلاش، در برخورد با اطرافیان اهل عدالت، ساده‌زیست و دارای تعامل سازنده با قشر ضعیف جامعه بود و پیشینه‌ی مثبتی هم در کارنامه خود داشت. بنابراین رشد و بقای یک جامعه سالم بدون وجود اخلاق در مدیران حکومتی ممکن نیست. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در سخنانی زیبا فرمود «من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» (نهج البلاغه: نامه 62).

اگر حساسیت مردم نسبت به صفات و شروط لازم برای مسئولان کاسته شود یا بی رنگ شود، آنگاه هر بی صلاحیت و فاقد اهلیتی می‌تواند در رده‌های مدیریتی قرار گیرد و تباهی‌ها به بار آورد.   امیرالمؤمنین علیه‌السلام پس از جنگ نهروان و شناساندن معجزه‎ها و کرامت‎ها و شجاعت‎ها در نبرد آگاهانه با دشمن، سجایای اخلاقی و ویژگی‌‎های اخلاقی خود را در یک سخنرانی در خطبه 37 آشکارا بیان داشت:

«آنگاه که همه از ترس سست شده، کنار کشیدند، من قیام کردم، و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنماییِ نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته‎تر بود، اما در عمل برتر و پیشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز کردم، و پاداش سبقت در فضیلت‎ها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمی‎آورد، و طوفان‎ها آن را از جای بر نمی‎کند، کسی نمی‌‎توانست عیبی در من بیابد، و سخن چینی جای عیبجویی در من نمی‌‎یافت.» (مسئولان و مدیران در حکومت حضرت علی علیه السلام، مرتضی قنبر ابادی)

این بیانات امیرالمؤمنین علیه‌السلام همان شاخصه‌های یک مدیر لایق است. امام می‌فرماید اهل شعار نبودم بلکه عمل می‌کردم؛ این مسئله خود یک شاخصه رفتاری است. البته منظور این نیست که یک نامزد انتخاباتی برنامه ارائه ندهد، بلکه به این معناست که در سابقه افراد دقت کنیم و ببینیم چقدر به شعارهایی که دادند جامعه عمل پوشاندند.

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط