نقش انتخابات در تقویت یا تضعیف مزیتهای راهبردی
امروز مسئله انتخابات مهمترین مسئله کشور است و مستقیماً در زندگی و سرنوشت جمعی آحاد ملت ایران و نیز آیندگان و فرزندان این ملت چه آنها که مشارکت در آن را انتخاب کردهاند و چه کسانی که قصد مشارکت در آن را ندارند، نقش دارد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حمیدرضا شاهنظری در یادداشتی نوشت: چند روز دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است؛ انتخاباتی که در پی وقوع حادثه تلخ شهادت رئیسجمهور عزیزمان به صورت زودهنگام برگزار خواهد شد.
امروز مسئله انتخابات مهمترین مسئله کشور است و مستقیماً در زندگی و سرنوشت جمعی آحاد ملت ایران و نیز آیندگان و فرزندان این ملت چه آنها که مشارکت در آن را انتخاب کردهاند و چه کسانی که قصد مشارکت در آن را ندارند، نقش دارد. بعد از حدود یک دهه حضور جریان مدعی مذاکره و تعامل در ارکان قدرت کشور که نتیجهای جز افزایش تحریمها و فشارهای غربیها، توقف رشد اقتصادی، ضربات جبرانناپذیر امنیتی و آسیبپذیر شدن قدرت بازدارندگی کشور در برابر دشمنان تاریخیاش و نیز فلاکت بیشتر مردم در پی نداشت، در سال 1400 با انتخاب سیدابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور ایران، ورق برگشت و کشور بعد از مدتها در مسیر درست خودش قرار گرفت. آغاز اصلاحات اقتصادی، پرداخت بدهیهای سرسامآور قبلی، حرکت به سمت شکست تحریمها با افزایش صادرات نفت و مسیرهای جدید مبادلات ارزی، متنوعسازی شرکای اقتصادی از طریق پیوستن به سازمانهای منطقهای و جهانی همچون سازمان همکاری شانگهای و بریکس و اتخاذ مواضع قدرتمند در حمایت از مقاومت در برابر برنامههای دشمنان در منطقه از جمله تغییرات مهمی بود که در کمتر از سه سال گذشته رخ داد.
تغییر رخ داده در دوره اخیر به قدری ملموس است که برای درک و فهم بهتر آن، میتوان به سطح اقدام تلافیجویانه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در دمشق ارجاع داد. اقدامی که حیرت تحلیلگران جهانی و غربی را برانگیخت و تمام محاسبات منطقهای و جهانی در برابر ایران را دستخوش تغییر جدی کرد. هرچقدر در سالهای گذشته از سایه جنگ سخن میگفتند و اقتصاد و سیاست به خصوص عرصه انتخابات در کشور را با آن شرطی میکردند، در چند ماه گذشته با عملیات بسیار مهم و قدرتمند «وعده صادق» که در بدو امر به نظر میرسید کشور را تا لبه پرتگاه جنگ خواهد برد، نه تنها هیچ اثر روانی قابل ذکری در پی نداشت، بلکه از ناحیه اقتصاد نیز کمترین واکنش منفی در برنداشت، بلکه سبب مثبت شدن نگاههای جریانات و بنگاههای اقتصادی به ایران گردید. عملیاتی که پایههای موجودیت رژیم کودککش صهیونیست را به لرزه افکند و چنان ضربات دهشتناکی به آن وارد کرد که با بازتعریف معادله بازدارندگی و حمله به اسطوره شکستناپذیری آن، اثرات عمیقی بر صهیونیستها و بر همه جهان گذاشت که تأثیرات آن بعدها بیشتر روشن خواهد شد.
امروز منطقه و جهان، و به خصوص ایران، نسبت به سال 1392 تغییرات بنیادینی کرده است و به همین خاطر، حتی اگر در فرض آن زمان و شرایط آن دوره، مذاکره با امریکاییها میتوانست تحریمها را رفع کند- که گذر زمان نشان داد در عمل نتوانست و فقط وضعیت اقتصادی و امنیتی کشور را بدتر کرد- امروز صورت مسئله تغییر کرده و شرایط منطقهای و جهانی به گونهای نیست که حتی در فرض هم به این موضوع بتوان فکر کرد. امروز جمهوری اسلامی ایران توانسته یک جنگ ترکیبی شدید و بیسابقه در جهان را مدیریت کرده و سطح بازیگری خود را در منطقه و جهان به سطح بالایی ارتقا دهد و یکی از بازیگران اصلی دوران گذار به نظم جهانی جدید و عصر پساامریکا باشد. امروز فروش نفت ایران به بالاتر از دوران ماه عسل برجام رسیده و امریکاییها به صراحت نسبت به ممانعت از آن، ابراز ناتوانی کردهاند. امروز ایران در معادلات جهانی حضوری مهم داشته و اراده ایران در مناقشاتی مانند صحنه اوکراین که درگیری ناتو و روسیه است، اثرگذاری راهبردی دارد.
امروز آبراهها و تنگههای استراتژیک منطقه در ید قدرت ایران و متحدان ایران قرار دارد. امروز به گفته مقامات رژیم صهیونیستی، این رژیم به عنوان مهمترین پادگان بزرگ و پایگاه راهبردی غرب در منطقه برای مدیریت جهان اسلام، درون حلقه آتشی قرار گرفته که توسط محور مقاومت و متحدان جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده است و ماههاست این رژیم دچار فرسایش راهبردی و امنیتی شده و امنیت هستیشناختی خود را از دست داده و در عرصه ادراکی به فروپاشی رسیده و فقط به زمان فروپاشی عینی آن کمی زمان مانده است و این را حتی حسگرهای شرکتهای اقتصادی دنیا نیز درک کردهاند که از سرمایهگذاری جدید در سرزمینهای اشغالی ابا دارند. امروز کشورهای منطقه و جهان، اقتدار جمهوری اسلامی را کاملاً فهم کرده و پذیرفتهاند و یکی از نشانههای آن این است که مدتهاست حتی امریکایی نیز دیگر سخنی از وجود تمام گزینهها بر روی میز به زبان نمیآورند. ملت ایران قبلاً فرصتهایی به کسانی که داعیه حل همه مشکلات کشور با مذاکره و رفع تحریم داشتند، داده که نتیجهای در برنداشته است و آزموده را آزمودن خطاست.
امروز مسئله اصلی کشور مذاکره یا عدم مذاکره نیست، بلکه مسئله این است که ایران در یک مرحله مهم از تاریخ خود قرار گرفته است و بعد از چند قرن، دوباره در ردیف قدرتهای مهم منطقهای و حتی جهانی، نقشی مهم در تعیین مناسبات جهانی ایفاء میکند. این جایگاه، آسان به دست نیامده و ماحصل خون هزاران شهید جنگ تحمیلی و هزاران شهید جنگ منطقهای و جانفشانی اسطورههایی، چون حاج قاسم سلیمانی و تلاشهای فرزندان خلفی، چون شهیدسیدابراهیم رئیسی و شهید امیرعبداللهیان است. امروز روز قدرت ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران است و برای اولین بار است که ملت ایران به صورت مستقیم و اعلام شده بدون توجه به التماسها و درخواستهای غربیها، سیلی بسیار سهمگینی به فرزند نامشروع غرب در منطقه میزند که صدای آن در جهان و تاریخ طنینانداز میشود.
به فاصله کمی از انتخابات ایران، انتخابات امریکا در پیش است و تحلیلگران جهانی عمدتاً معتقد هستند که ترامپ پیروز انتخابات خواهد شد. مدعیان مذاکره هم که همواره گفته و میگویند که در ماجرای برجام همه چیز گل و بلبل و خوب بود تا زمانی که سر و کله این ترامپ دیوانه پیدا شد! آیا عقلانی است که در شرایط برتری راهبردی ایران، مجدداً کسانی به عرصه بازگردند که تنها راهکار آنان در برابر کسی، چون ترامپ، اظهار عجز و ناتوانی است، چون ترامپ اهل مذاکره و تعامل با آنان نیست و قبلاً یک بار ماه عسل آنان در برجام را خراب کرده است؟!
امروز روزی است که ملت ایران باید قدرتمندانه مسیر عزت و اقتدار خود را طی کند و این را در نظر داشته باشد که یک انتخاب اشتباه، چطور میتواند مزیتهای راهبردی کنونی کشور را از بین برده و کشور را که هنوز در میانههای یک جنگ تمام عیار ترکیبی ولی در حال پیشروی و پیروزی قرار دارد، دچار تزلزل و توقف نماید. بهترین گزینه ریاست جمهوری در شرایط کنونی کسی است که واقف به این وضعیت و جایگاه ایران بوده، برنامه و رویکرد وی قویتر نمودن کشور و بیاثر نمودن تحریمها و تسری مزیتهای راهبردی به عرصه اقتصادی باشد و پیروزی وی بتواند مسیر فوق را پرشتابتر کند و ملت ایران را به جایگاه شایسته خود برساند.
منبع: جوان
انتهای پیام/