یک ایران عباس امروز در سوگ ساقی کربلاست
اینجا؛ در ایران اسلامی، عباس نام غریبی است؛ غریب و عزیز، بر زبان که جاری میشود، چشمها هم به سوگ مینشیند و میبارد، اینجا در ایران عزیز، همه اقوام از ترک و کرد و لر و بلوچ و فارس و عرب، همه شیدای عباسبن علی(ع) هستند و تاسوعایش خون میگریند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از استانها؛ فاطمه مرادزاده/ از شب گذشته؛ از شب تاسوعای عباسبن علی(ع)، میلیونها ایرانی در هیئتهای بزرگ و کوچک، در مساجد و حسینیهها و تکایا، در شهرها و روستاها و در حلقههای کوچک و بزرگ سیاهپوش، گرد هم آمدند و در غم شهادت جانسوز باوفاترین برادر تاریخ بر سر و سینه کوفتند و چونان ابر بهار باریدند.
نام عباس هر جا که جاری شود؛ دریا میشود؛ دریایی از وفا، محبت، قدرشناسی، مهربانی و مردانگی... دریا میشود و امواجش از هر سو میخروشد و قلبها را میفشارد و دلها را متلاطم میکند و چشمها را بارانی...
عباس نامی است آشنا؛ آشنا برای هر آزادهای، هر تکیهگاهی، هر حامی و هر برادردوستی؛ آشنا برای هر جوانمردی؛ برای همین هم حلقه شیفتگانش مرزهای اقوام و مذاهب و ملتهای گوناگون را درمینوردد و از شیعه و سنی و مسلمان و ارمنی شیفته و دلدادهاش هستند و با رسیدن ایام تاسوعا خیمههای عزا برایش برپا میکنند و نذورات بیشماری به پای وفاداریاش میریزند...
روضههای عباسبن علی(ع) از جانسوزترین روضههاست، بهسوزناکی همان قطرات آبی که از مشک خونینش قطره قطره پیش چشمان زیبا و پرحسرت و خونبارش روی کویر تشنه کربلا چکید...
روضههای عباسبن علی(ع) پر از سوز است، پر از رشک، پر از حسرت، پر از داغ، برای همین سرشار از اجابت است و برای همین از شب و روز گذشته، ایران اسلامی سراسر روضه عباسبن علی(ع) شده است؛، روضه اباالفضل عباس، روضه ساقی و مشک و تیر و چشم و خون و اشک و آب و...
مشهدالرضا(ع) گریان برای سقای کربلا
صاحب عزای اصلی این سرزمین برای باوفادارترین برادر تاریخ، آقا علیبن موسی الرضا(ع)، سلطان خراسان و ولینعمت ایران اسلامی است. در حرم مطهر امام هشتم که از ابتدای محرم سیاهپوش شده و مراسم حزین روضه و نوحهخوانی در آن برپاست، از شب گذشته حالوهوای پرسوز و گداز دیگری برپاست، گویا که در و دیوار متبرک حرم مطهر نیز برای سقای کربلا گریانند. آقا امام رضا(ع) در سوگ شهادت جگرسوز عموی باوفا به سوگ نشستهاند و گرداگردشان خادمان و زائران در روضههای پرسوز و گداز، آیین عزا را برپا داشتهاند.
دستههای عزا که از سراسر ایران خود را به مشهدالرضا رساندهاند، با قومیتهایی از ترک و کرد و عرب و فارس و بلوچ، از روز گذشته و چون رودی جاری با ورود به صحنهای حرم مطهر، عرض سلام و ادب و تسلیت به مولا دارند و با خواندن روضه و نوحهای سنگین و فریاد لبیک یا اباالفضل حرم را سرشار از عطر سقای کربلا کردهاند.
بانوی کرامت و مجاورانش عزادار عمو عباس
حالوهوای شهر قم هم از شب گذشته سقایی شده است؛ بوی خون و آب و مشک و کویر انگار در سرزمین بانوی کرامت هم پیچیده است. دستههای عزاداری پرجمعیتتر، روضهها سنگینتر، نوحهها پرسوزتر شده است، واژه برادر و عمو و وفا و مشک و آب، واژههای دردناک و پرتکرار روضهها و نوحههای دستههای عزا شده است، دستههایی که در خیابانهای قم جاری شدهاند و از شب گذشته بهسمت دریای حرم حضرت معصومه(س) روان هستند.
در دریای حرم اما شور و حال و سوز و گداز دیگری برپاست؛ چراکه بانوی مطهر و بهشتی این سرزمین اسلامی سیاهپوش عموی خود شده است و هزاران هزار فرشته نگهبان حرمش نیز سیاهپوش و گریانند و مجاوران حرمش، از زن و مرد و پیر و کودک و جوان دسته دسته سیاهپوش و ماتمزده برای عرض تسلیت چون پروانه گرد او میگردند.
مقتلخوانی ظهر امروز نیز حالوهوای این حرم بهشتی را کربلایی کرد.
بیوت مراجع عظام تقلید در شهر قم از شب گذشته میزبان شیفتگان سقای کربلا و بانی روضهخوانی برای چشمان سرخ و پرخون و هوشبرش بودند.
قم شهر مسلمانان خارجیِ پناهآورده به بانوی مطهر این سرزمین هم است؛ مسلمانانی که همراه و همگریه با ایرانیان سوگوار، پیش چشم حضرت معصومه(س)، برای عموی تشنهکامش عزاداری کردند.
خادمیاران نوجوان این حرم مطهر نیز کنار سایر عزاداران خیمه عزایی برپا کردهاند، خیمهای با عنوان محفل دختران بهشتی... دختران بهشتی هم امروز در سوگ عمو عزادارند.
اقامه عزای تاسوعای حسینی در نطنز و اردستان
ایلامِ میهماننواز در سوگ ساقی عطشان کربلا
مگر میشود ایلام در شب و روز تاسوعا قیامت نباشد، ایلامی که مرز مهران را در دل خود دارد، مرز ورود به کربلای حسین و عباس را، مرزی که این روزها جای سوزن انداختن در آن نیست و کرور کرور جمعیت شیدا در حال عبور از آن هستند و تاکنون بیش از 100 هزار نفر از آن گذر کردهاند تا دلهای بیتابشان را به دریای آرام بینالحرمین برسانند.
مردم میهماننواز ایلام از شب و روز گذشته تا همین امروز در میدان 22 بهمن شهر ایلام و خیابانهای منتهی به این میدان در دستههای سینهزنی و نوحهخوانی به عزای ساقی کربلا نشستهاند.
میهماننوازان ایلامی که از همین حالا آماده پذیرایی از زائران اربعین شده و درِ خانههایشان را بهرسم هر ساله بهروی عزاداران اربعینی سیدالشهدا گشودهاند، بر سردر منازل خود پرچمهای سیاه عزا برافراشته و سوگوار شهدای کربلا هستند و امروز بیش از هر روزی سوگوار ساقی عطشان کربلا.
طنین پرسوز و پرتکرار عباس عباس در یومالعباس زنجانیها
دومین قربانگاه جهان اسلام، زنجان پرشور، زنجان اسلامی و انقلابی، زنجان اباالفضلی، زنجان عزیز که یکپارچه شیدای سقای دشت کربلاست، دیروز؛ هشتم محرم و بهرسم هرساله حماسه آفرید؛ حماسهای بهرنگ حماسه جگرسوز عباس(ع)...
زنجانیهای شیدای عباسبن علی(ع) دیروز با حضور پرشورشان در دسته بزرگ حسینیه اعظم، ارادت قلبیشان را به ابوالفضل العباس(ع) نشان دادند.
دیروز در زنجان روز عباس بود، یومالعباس(ع) بود، یوم العباس زنجانیها که بهرسم هر ساله با آیینی باشکوه و پرآهواشک و با حضور خیل جمعیت دهها هزار نفری در زل آفتاب در ظهر هشتم محرم از مسجد حسینیه اعظم زنجان برگزار میشود و تا نماز مغرب و عشا ادامه پیدا میکند.
آیینی با نوا و طنین پرسوز و پرتکرار نام زیبای عباس و رجزهای کلامی زنجانی همچون "یل یاتار، طوفان یاتار، یاتماز حسینین پرچمی" که زنجان را به لرزه درمیآورد.
آیینی پر از نام دلچسب عباس و بوی اسپند و قدم قدم قربانیهایی که زیر پای عزاداران نذر اجابت میشوند.
دیروز نوحههای فارسی و ترکی حاج مهدی رسولی و روضههای سیدیوسف شبیری حال عزاداران را دگرگون کرده بود و فضا؛ فضای عزاداری و خدمت بود؛ هر کسی در این دسته عزای باشکوه درصدد خدمتی بود به عزاداران؛ یکی با واکس زدن کفشهای عزاداران حسینی و یکی با پخش چای و شربت نذری و...، 4 هزار خادم افتخاری حسینیه نیز مسئولیت برگزاری این دسته باشکوه را بهعهده داشتند.
زنجانیها که تمام دیروز عباس عباس گفتند و گریستند امروز در تاسوعای عباس نیز در دستههای کوچک و بزرگ در حسینیهها و تکایا و خیابانها با عزاداری خود گره به زلف پسر حیدر کرار زدهاند.
کردستان باوفا در ماتم باوفاترین برادر
کردستان، پاره تن ایران اسلامی است، از زیباترین و مقاومترین و باوفاترین و ایرانیترین استانهای این سرزمین باستانی است. مردمانش، مردمان کوهستان هستند، همانقدر ستبر و باصلابت و مقاوم، همانقدر حامی و پشتیبان، همانقدر صبور و دوستداشتنی، مرام و وفا در وجود آنها موج میزند، کردهای سلحشور کردستان عزیز سالها جوانمردانه و وفادارانه به پای این سرزمین اسلامی سر و دست و جان دادند، فرزند و مادر و پدر و برادر دادند، همین است که از شب گذشته تا امروز، خون کردستان به جوش آمده و در سوگ باوفاترین و حامیترین برادر و عموی تاریخ گریان است. کردستانیهای عزیز داغ فقدان برادر را بهتر از هر کسی میفهمند، کمرشان بارها در جنگ تحمیلی و در هجوم منافقین داخل و خارج خم شده و شکسته است، اما هیچگاه مقابل دژخیم و منافق سر خم نکردهاند. کردستانیهای باصلابت از دیروز و دیشب، نه از هجمه دشمن، که در سوگ عباسبن علی(ع)؛ ساقی در خون غلتیده و برادر قطعهقطعهشده سالار شهدای کربلا فروریختهاند.
بوشهرِ دریایی، دل به عباس دریادل داده است
بوشهر شهر دریاست؛ دل دریایی دارد، خونگرم است، پرمهر است، مِهر عزیز در رگهایش هست، مهر خانواده، مهر برادر،...، بوشهر و بوشهریهای خونگرم و عزیز، داغ فروریختن برادر پیش چشم برادر را تا عمق استخوان میفهمند؛، این داغ سنگین، این داغ پرسوز، قرنها و سالهاست که در موسیقی بوشهریها جاری است، در سنج و دمامشان، در دستهجات و حلقههای سینهزنیشان؛ آنجا که چون برادر، پشت به پشت و دست در کمر یکدیگر، سراپای وجودشان یکپارچه عزا میشود و اشک و آه...
بوشهرِ عزادار از دیشب یکپارچه "عباس" شده است، سیاهپوش و سوگوار برادر، عزادار عباسبن علی(ع)، و این داغ و سوگ و عزا را با سوز سنج و زنجیر و دمام در سراسر پهنه ساحلی و دریایی خود طنینانداز کرده است.
بوشهریهای خونگرم از روز گذشته در دستههای سینهزنی و زنجیرزنی به پای عباسِ حسین گریستهاند و این گریستن و سوگواری کردن همچنان تا امروز ادامه دارد.
بخشی دیگر از مردم پرمِهر بوشهر نیز با برپایی ایستگاههای صلواتی، موکبهای خدماترسان و پخت نذری و توزیع میان عزاداران و مردم سوگوار اباعبدالله الحسین(ع)، شریک در این سوگواره عباسی شدهاند.
سرزمین هامون؛ سیستان و بلوچستان با «شنَسٌتَکا» ارادتشان را به عباسبنعلی(ع) نشان دادند
سیستان و بلوچستان؛، سرزمین آفتاب؛، سرزمین دریای هامون، سرزمین دلهای روشن و آفتابی، دلهای دریایی، سیستان و بلوچستان سرزمین رنگها، سرزمین زیباییها، سرزمین خشکیها، سرزمین کویر، سرزمین فارسها و بلوچهای ایرانیتبارِ عاشق علی و زهرا(ع)...
مردمان این سرزمین دلهایشان دریایی است، مثل دریای پاک و آبی چابهار و در این دلهای دریایی مِهر علی و زهرا و فرزندانشان(ع) موج میزند، مهر حسین(ع)، مهر عباس(ع)،...
و امروز روز عباس است؛ روز مهرورزی، روز وفا، روز سقایی که مردمان این دیار هامونخشکیده آن را خوب میفهمند، که سقایی بخشی از زندگی آنهاست...
سیستان و بلوچستانیهای عزیز در ایام محرم بهویژه در شب و روز تاسوعا با آیینهای مختلف از جمله «شنَسٌتَکا» به سوگ عباسبن علی(ع) نشستند.
«شنَسٌتَکا»؛ گویش محلی سینهزنی نشسته است که از قرنها پیش میان مردم سیستان در ایام محرم رواج داشته و مورد توجه جوانان هم قرار گرفته است. سیستان شامل شهرستانهای زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز است؛ همان سرزمینی که در شمال سیستان و بلوچستان واقع شده و روزگاری بهبرکت دریای هامون سرزمینی سرسبز و بهشتی بود و امروز با خشکیدگی هامون، لبانش تشنه و جانش سوخته است. همسایگانِ تشنه هامونِ خشکیده، سقایی را خوب میفهمند و برای همین در رثای سقای کربلا خوب میگریند و جانسوز به سوگ مینشینند. آنها در صفهای منظم مینشینند، مداح، اشعار و مرثیههایی معروف به «بحر طویل»، حاوی مضامین حماسی و مذهبی در بزرگی و جنگاوری و برحقی لشکر فرزند پیامبر(ص) و یارانش را نوحهخوانی میکند و عزاداران نشسته با سبک ویژهای سینهزنی میکنند.
سیستانیها امروز نیز در هوای داغ و خشک آن خطه کویری، دسته دسته به مصلای المهدی(عج) زابل وارد شدند و ساعتها برای عباس برادر با وفای سالار شهدای کربلا عزاداری کردند.
بلوچستانیهای شیفته اهلبیت(ع) در جنوب سیستان و بلوچستان هم کمارادت به عباسبن علی(ع) نیستند و از دیروز با پای ارادت راهی مساجد، حسینیهها و خیابانها و معابر شدهاند و پرچمهای سیاه عزا را افراشتهتر کردهاند و غمگنانهتر در سوگ ساقی باوفای کربلا نشستهاند.
یزدِ جهانی با تاریخ و آیینهای باستانیاش در سوگ باوفاترین میراث تاریخ
یزد، گوهر باستانی ایرانیان، سرزمین شهرهای جهانی، شهرها و روستاهای باستانی، سرزمین آیینهای کهن، آیینهای سوگ سیاووش و نخلگردانی و علمبندانی تاریخی، این روزها سیاهپوش است و عزادار...، عزادار در هر شهر، هر روستا، هر کوی و برزن...، پرچمهای سبز و سیاه عزا در بافتهای تاریخی شهرهای یزد، چون نگینی تابان روی دیوارهای خشتی آفتابخورده میدرخشد...، یزدیها بهقدمت تاریخی که دارند، شیفته خاندان اهلبیت هستند، حسینیاند و عشق عباس در رگهایشان جاری است. سوز و گداز عزاداری یزدیها از روز گذشته، از شب تاسوعای حسینی، از شب علمدار کربلا بیشتر شده است، دستههای عزاداری با عَلَمهای قدیمی و آذینبندیشده در خیابانها و معابر، ندای "یا عباس" از زبانشان نمیافتد و صدای سینهزنی و زنجیرزنیشان در تاریخ یزد میپیچد.
از سنتهای زیبای یزد نوحهخوانی آهنگین با اشعار پرمغز و پرمحتوا در تکایا و حسینیههاست که با همراهی و همخوانیِ مردم عزادار در ردیفهای مرتب، با سینهزنی یکدست و هماهنگ بهصورت زیبایی به اجرا درمیآید و شور و شعور را همزمان به نمایش میگذارد. عزاداری هیئت نینوای صفائیه یزد در مسجد حظیره و سینهزنی باشکوه هیئت فرات در خیابان حضرت مهدی(عج)، زبانزد هستند و مخاطبان پرشماری دارند.
یزدیها این روزها دو گروه شدهاند؛ یک گروه در حال عزاداری و گروهی دیگر در حال خدمترسانی و پذیرایی با چای و قهوه یزدی...
دریای فارسِ هرمزگان در حسرت تشنهلب کربلا
هرمزگان؛ استان جزایری ایران، استان قشم و کیش زیبا، استان ابوموسی و هنگام و هرمز، استان سواحل بکر، دریای همیشه خلیج فارس، استان گرم و شرجی ایران که خونگرمی مردمانش مثالزدنی است، مثل هوای هرمزگان...
هرمزگانیها محرم که میشود، در هر شهر و روستا، با آیینهای محلی و تاریخی، با موسیقی سنتی و با شور و حرارتی که طعنه به آفتاب جنوب میزند، در سورهای عزا میدمند، عزاداریشان از دیروز به اوج رسیده است؛ از دیروز که در هُرم این روزهای هرمزگان مفهوم آب و تشنگی را بیش از هر کسی تا عمق جان میچشند.
بندرعباسیها در مرکز استان نیز که به ارادت به اسوه ادب و وفای سقای دشت کربلا شهره هستند، عَلَم عباس را به اهتزاز درآوردهاند و در سواحل خلیج همیشه فارس، با نوحهخوانی از وفاداری تشنهلب کربلا، لبهای دریا را در حسرت لبان زیبای عباسبن علی(ع) نشاندهاند.
یک پایتخت دلداده و حیران چشمان زیبای عباس(ع)
تهرانیها و مردم پایتخت هم تاسوعای باشکوهی دارند؛ باشکوه، غریبانه، پُراشک و پرسوز مثل سینه سوخته علمدار کربلا، به باشکوهی هیبتش و به زیبایی چشمان دلربا و نافذش...
شهرستانهای پایتخت هر کدام با آیین و مراسمی برای ساقی کربلا سوگواری و دلبری میکنند، تا بلکه نگاه نافذش را برای لحظهای بهسمت خود بکشانند. در شهر تهران ایستگاهها و خیمهها در محلات بالا و پایین، شرق و غرب پرچم برافراشته و در سوگ نشسته، پذیرای سوگواران و عزاداران و رهگذران هستند. عشق عباس ارمنیها را هم بیچاره کرده است و برایش نذرها میدهند و قربانیها میکنند، مسلمانهای این دیار که جای خود دارند.
نوای طنینانداز "عباس ساقی دشت کربلا"ی پایتخت، از شب گذشته تاکنون بیش از هرجا در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم(ع) شنیده میشود. تهرانیها بهویژه مردمان شهر باستانی ری از روز گذشته در اجتماعهای پرشوروشعور در حرم سیدالکریم(ع) حاضر میشوند و در حالی که دلهایشان را روانه کوی عباس در کربلا کردهاند، چشمانشان اینجا برای او میگرید و همنوا با زلال جانبخش روضه و نوحه، جوانمردی و وفاداریاش را تحسین میکنند.
در جوار حرم سیدالکریم(ع)، آیینهای سوگواری مردمیِ متعددی هم در سطح شهر برگزار میشود، مثل آیین سنتی مشعلگردانی و شمشیرگردانی و عزاداری سنتی عراقیهای مقیم ایران که ساکن محله عراقیهای پایتخت، در کوی دولتآباد شهر ری هستند.
آیین مشعلگردانی را نجفیها و کربلاییهای دولتآباد هرساله در شبهای هشتم، نهم و دهم محرم برگزار میکنند.
لرستانیهای غیور در سرزمین آبشارها؛ گریان پای عَلَم عباس بر سر و سینه کوفتند
سرزمین دشتهای سرسبز، سرزمین آبشارها؛، سرزمین جنگلهای بلوط، کوهستانهای پشت در پشت با مردمان غیور، جایی نیست جز لرستان زیبا؛، سرزمینی که دل مردمانش بهلطافت سبزهها و آبهای روان، و ارادهشان بهصلابت کوهستانهای ستبر است. مردمی از جنس ایران، از جنس مهر، از جنس عشایر و لرهای رشید و غیور ایرانیتبار، از جنس نوعدوستی و برادرخواهی، مردمی حامی، همراه و عاشق، عاشق اهلبیت(ع)، عاشق حسین زهرا(ع)، عاشق عباسبن علی(ع)، مردمی که از اولین روز محرم پای اهلبیت ایستادهاند، پرچم افراشته، سیاهپوش، بر سروسینهزنان، گریان، سوگوار...
مردمی که از دیروز بیتاب عباسبن علی(ع) هستند و بیقراریشان تا امروز ادامه دارد...
انتهای پیام/