روضه صاحب عزا_گفتار ششم| مقتل خوانی از زبان وارث حسین(ع)
امام زمان(عج) روضهخوانی امام حسین(ع) با این شدت مصیبت میکند و از این جهت ما زیارت ناحیه مقدسه را مقتل اصلی میدانیم که صاحب عزا خود روضه خوان جد غریبش شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، انسان در طول مسیر زندگی خودش اندیشه، احساس و رفتار او بیانگر شخصیت اوست. آنچه که انسان به عنوان باورها و اعتقادات او از طریق اندیشه ادراک میشود احساسات و عواطف او انگیزیش پیدا کرده و در رفتار او تجلی پیدا میکند.
ما وقتیکه به تراژدی پر از حماسه، عرفان و سوگ عاشورا مواجه میشویم میبینیمکه یک سوگواری به تمام معنا برای اوج مصیبت یک انسان کامل اتفاق افتاده است. یعنی اگر طاغوت زمان هرچه تلاش میکرد که بیشتر از این مصیبتی را بر امام حسین(ع) هموار کند توان بیش از این نداشت. قساوت، جسارت و اسارت همه را باهم جمع کردند به وجود مبارک امام حسین(ع) و هم به فرزندان و اهل بیت ایشان و یاران و جان نثاران ایشان روا داشتند. تمام این مصیبت ها برای امام حسین(ع)، امام مهربان و نیکوکاری بود که جز خیر و خوبی برای مردم زمان خودش چیزی نمیخواست.
ما وقتیکه ناحیه مقدسه را زمزمه میکنیم صاحب عزا که خود نه تنها راوی این عزا از دیگران است بلکه خود شاهد عزا است. می گویند شنیدن کی بود مانند دیدن، بنابراین آنچه که ما در روایتها و تاریخ میخوانیم از مصیبت امام حسین(ع)، امام زمان(عج) آن را میبیند و عین الله ناظر است.
وقتیکه مقتل خوانی میکند به عنوان وارث امام حسین(ع)، این اوج مصیبت است که شاهد ماجرا خود مصیبت کربلا را روایت میکند. و بعضی از نکاتی که در مقاتل دیگر نیامده در زیارت ناحیه مقدسه این روضه صاحب عزا گفته شده است.
امام زمان(عج) خود روضه خوان جد غریبش امام حسین (ع) شده است، روضه ای که خود مشاهده کرده و با علم خدا دادی خود تمام این صحنهها و مصیبتها را میبیند و روایت میکند.
از این جهت حضرت میفرمایند: آنچنان این مصیبت سنگین است که حاضر است خون گریه کند و جانش را در راه مصیبت جدش فدا کند.
نکته ای که باید به آن توجهکنیم این است که امام زمان(عج) نسبتبه جد مطهرش رابطه اش رابطه تکامل نور است. پس این مصیبت هم مصیبت امام زمان(عج) است وقتی امام معصومی این مصیبت را نقل میکند یعنی با تمام وجودش این را حس میکند و از طرف دیگر وقتی امام حسین(ع) سید سالار شهیدان است امام حسین(ع) هم تمام مصیبتهایی که برای اهل بیت و یارانش پیش آمده با تمام وجود درک میکند. یعنی مصیبت طفل شیرخوار 6 ماهه تا پیرمرد 90 ساله حبیب بن مظاهر مصیبت شخص امام حسین(ع) است.
اوج مصیبت امام حسین(ع) آن استکه با تمام وجود اینها را درک کرده است. امام زمان(عج) دارد روضهخوانی امام حسین(ع) با این شدت مصیبت میکند و از این جهت ما زیارت ناحیه مقدسه را مقتل اصلی میدانیم که صاحب عزا خود روضه خوان جد غریبش شده است.
آنچه که در پیش رو تقدیم میگردد گوشهای از متن مقتل است که از زبان امام زمان(عج)در رسای جدش امام حسین(ع) بیان شده و درک این مصیبت برای ما ممکن نیست و خداوند به ما قدرت درک این مصیبت را نداده وگرنه بخاطر شدت این حزننمیتوانیستیم زندگیکنیم:
به مبارزه با تو پرداخته و در این امر شتافتند، و تیرها و سنگها را به تو پرتاب کردند و دستهاى ویرانگر خود را به سوى تو گشودند، و حقّ تو را مراعات نکردند، و در کشتن عزیزان تو و غارت زاد و توشه تو هیچ ترسى از جزاى گناه خویش به خود راه ندادند. تو در میان گرد و غبار میدان به پیش مى تاختى، و آزار و اذیّتها را تحمّل مىکردى که به راستى فرشتگان آسمان از صبر تو درشگفت آمدند.
پس آنان (دشمنان) از هر سو، اطراف تو را گرفتند؛ و زخمهاى عمیقى بر تو وارد کردند و میان تو و بین راحتى و نجات فاصله انداختند (یعنى نگذاشتند کار به شبانگاه برسد).
و تو را هیچ یاورى باقى نمانده بود، و تو کار را به حساب خدا واگذار کرده و صبر نمودى، و از زنان و اولادت دفاع میکردی تا آن که تو را از اسب سرنگون ساختند، و با بدنى مجروح بر زمین افتادی؛ اسبها با سمهایشان تو را لگدکوب کردند و طغیانگران تو را با شمشیرهایشان ضربه میزدند.
عرق مرگ بر پیشانیت نشست و راست و چپ بدن مبارکت را با جمع کردن و گشودن جابجا مىکردى و با گوشه چشم به خیام و حرمت نگاه مىکردى و مصیبتى که بر تو وارد مى شد تو را از فرزندان و اهل بیتت به خود مشغول ساخته بود.
اسب تو شیون کُنان و گریه کنان با سرعت به سوى حرمت آمد، هنگامى که زنان اسبت را شرمسار دیدند و به زین واژگونش نظر افکندند، از خیمهها بیرون آمدند، موهایشان را بر چهره هایشان پریشان کرده، بر چهره هاى بدون نقابشان سیلى مىزدند، و با صداى بلند ناله میزدند و تو را مى خواندند، و آنان بعد از عزّت ذلیل شده بودند، و به سوى قتلگاه تو شتافتند.
در حالى که شمر (لعنة اللَّه علیه) بر روى سینه ات نشسته بود و شمشیرش را بر گودى زیر گلوى تو فرو برده و محاسنت را به دست گرفته بود، سرت را با شمشیر تیز خود مى برید؛ در آن حالت حواسّت از حرکت ایستاد و نفس هایت پنهان شد، و سرت بر بالاى نیزه بلند شد، و اهل بیت تو مانند بندگان و بردگان اسیر شدند، و در غل و زنجیر به بند کشیده شدند. در فراز جهاز شتران، چهرههاىشان را گرماى شدید مىسوزاند، در بیابانها و دشتها پیش برده مى شدند؛ دستهاى شان به گردن هاى شان آویخته و بسته بود، و آنها را دور بازارها مى چرخاندند.
نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین محمدباقر ولدان، پژوهشگر و معاون فرهنگی مسجد مقدس جمکران
انتهای پیام/