نگاه به شرق؛تأمین منافع ملی در دوره انتقال قدرت در نظم جهانی

جمهوری اسلامی ایران با توجه به تحولات سترگ بین المللی خصوصا روند مهم انتقال قدرت از غرب به شرق، جایابی نوین ایران در منطقه و محیط بین المللی، تغییرات ژرف فناورانه در دهه اخیر نگاه به شرق را در دستور کار خود قرار داده است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، تجربه تلخ خروج آمریکا از برجام در عین رعایت مفاد این توافقنامه بین المللی از سوی ایران مهر تأیید مجددی بود بر این انگاره در ذهن مقامات جمهوری اسلامی ایران که مسیر غرب تا به بن‌بست و بدعهدی طرف مقابل ختم می‌شود. به این معنا که نظام حاکم در اروپا و آمریکا تمایلی ندارند تهران در مناسبات منطقه ای و بین المللی به حقوق خود دست پیدا کند یا از منافع توافقی که به آن پایبند بوده بهره‌مند شود.

سخنرانی رهبری در تاریخ بیست و پنجم مهر 1397 در جمع نخبگان و استعدادهای علمی کشور نیز راهگشایی برای رویکرد ایران در قبال این بدعهدی‌ها بود آنجایی که ایشان فرمودند: «باید نگاه‌مان به شرق باشد نه به غرب؛ ضمن اینکه نگاه به غرب و اروپا جز معطل ماندن، منت کشیدن و کوچک شدن فایده‌ای ندارد».

به عبارتی دیگر تصمیم حاکمیت جمهوری اسلامی ایران ناشی از دو تغییر مهم داخلی و خارجی موجب رونمایی از راهبردی جدید شد که پیش از این تحت این عنوان نگاه به شرق مطرح نشده بود اما همواره در توجهات سیاست خارجی ایران در دوران بعد از انقلاب اسلامی بود. متغیر اول این که پس از سال‌ها مذاکره و تعامل با کشورهای غربی، به یکباره آمریکایی ها از تفاهم خارج شدند که این رویداد برای اروپایی‌ها نیز شوکه کننده بود. ثانیا دولت مستقر در تهران در خلال سال هایی که برجام منعقد شده بود تعامل فوق‌العاده‌‌تر از روابط عادی با شرقی ها، خصوصا چینی‌ها نداشت. این دو مسئله به صورت همزمان باعث تغییر ریل جدی در سیاست خارجی ایران و رونمایی از سیاست نگاه به شرق شد. به عبارت دیگر نگاه به شرق، رهیافت راهبردی از سوی رهبری عالی کشور در واکنش به تحولاتی بود که در گذشته تا کنون رخ داده بود.

بازخوانی نگاه به شرق

در خصوص اینکه نگاه به شرق شامل چه کشورها و قدرت‌هایی می شود، روایت های مختلفی در میان نخبگان ایرانی مطرح است. محمدحسن شیخ الاسلامی عضو هیات علمی دانشکده روابط بین الملل و عطارزاده همکار وی در این خصوص اشاره می کنند که نگاه به شرق به معنای آسیایی شدن یا ایده ی چرخش به آسیا است (1401). در این رویکرد محققان تلاش می کنند تا جایگاه جمهوری اسلامی ایران را به جای  کشوری در خاورمیانه یا کشورهایی که در چارچوب کشورهایی که نه شرق هستند نه غرب  به عنوان یک کشور آسیایی بازتعریف کند.

این پژوهشگران برای تایید فرض خود به سیاست های کشورهای شرقی و غربی در قبال جنگ هشت ساله می پردازند که با آنکه در هر دو سو به کمک صدام آمدند اما در نهایت بسیاری از چالش های ایران از طریق همکاری با کشورهای شرقی مرتفع شد. همچنین تحولات پس از جنگ سرد عامل دیگری برای یافتن جایگاه ایران در نگاه چرخش آسیایی از دیدگاه این محققان است که نظام های سیای  از جهان دو قطبی به ایجاد مراکز قدرت دیگر می اندیشیدند.

رحیم بایزیدی، از تحلیلگران مسائل بین‌الملل نیز تاکید می‌کند که نگاه به شرق در لحظه کنونی بیش از آنکه انتخاب رویکرد برای تهران باشد یک الزام راهبردی برای مواجهه با تقابل های سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای تهران است(1401).

در این خصوص نوذرشفیعی عضو هیات علمی دانشگاه تهران و زهرا صادقی همکار ایشان در مقاله ای ضمن تاکید بر سیاست کلی نظام مبتنی نه شرقی و نه غربی، تصمیم راهبردی مبنی بر گسترش روابط با کشورهای همسایه،منطقه و جهان را در جهت توسعه تجارت بین المللی و ایجاد بازار برای محصولات ایرانی قرار دادند.

 این دو نویسنده معتقدند یکی از چالش های نگاه به شرق، وابستگی شدید کشورهای شرقی به بلوک غرب یعنی اروپا و آمریکاست. به عبارت دیگر راهبرد نگاه به شرق به دلیل ویژگی های ذاتی خود دارای ضعف هایی است که در موارد بحرانی خود این کشورها به غربی ها وابستگی هایی دارند.

نگاه به شرق و نظم جهان چندقطبی

علی آدمی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در مقاله ای در تبیین جایگاه نگاه به شرق و نظام چندقطبی این چنین روایت می کند: فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد،  اهمیت ژئوپلتیک و منطقه گرایی را در نظام بین الملل دوچندان کرده، به طوری که بسیاری از کشورها در سیاست خارجی خود منطقه گرایی را به عنوان اصلی ثابت و اساسی جهت تامین منافع و امنیت ملی خود برگزیده اند. نگاه عملی و نظری غالب در طول سال های متمادی گذشته در سیاست خارجی ایران عدم توجه به راهبرد «نگاه به شرق» و بلکه نگاه یک جانبه به غرب بوده و این باعث غفلت از سایر مراکز و منابع قدرت و ثروت جهانی به خصوص در نزدیکی مرزها گشته است؛ اما در سال های اخیر راهبرد نگاه به شرق، به راهبردی منطقه گرایانه از سوی جمهوری اسلامی ایران در منظومه نگاه ژئوپلتیکی و جغرافیایی تبدیل شده است، چرا که ایران از جمله کشورهایی می باشد که به لحاظ موقعیت جغرافیایی و سیاسی، از مزیت ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی بهره مند می باشد.

وی تاکید می‌کند: بر این اساس «راهبرد نگاه به شرق»که از منطق علمی و تاریخی و همچنین ریشه های جغرافیایی و سیاسی در سیاست خارجی کشور برخوردار است و هویت سازی جدیدی در گفتمان سیاست خارجی ایجاد می کند, از اهمیت مضاعفی برخوردار شده است.

در این میان این سوال به صورت جدی میان کارشناسان مطرح است که در راهبرد نگاه به شرق با چه کشورهایی می توان تعامل کرد؟ به عبارت دیگر صرف اینکه یک کشور در پیمان امنیتی و سیاسی با آمریکا نباشد کافی است؟ در این مسئله هیچ شکی نیست که راهبرد نگاه به شرق منجر به افزایش تعاملات ایران با پکن و مسکو خواهد شد. اما آیا کشورهایی مانند هند، برزیل و... نیز جزء این راهبرد قرار می‌گیرند یا خیر؟

نگاه به شرق در کشور ما میان دو کرانه ی حداکثری و حداقلی معنا می شود، برخی معتقدند که این راهبرد صرفا منحصر در کشورهایی است که در نظم نوین جهانی تجدیدنظرطلب هستند و با رویکردهای آمریکا در مدیریت نظم فعلی چالش ساختاری دارند مانند چین و روسیه؛ این دسته معقتدند که نگاه به شرق یک راهبرد صرفا اقتصادی نیست بلکه به جایابی کشورها در نظم آینده ی جهانی منجر خواهد شد.

اما دسته دیگری معقتدند که این راهبرد، رویکردی اقتصادی و عملگرایی دارد و حتی کشورهایی مانند هند و برزیل و....را نیز شامل می شود، می توان در چارچوب نگاه به شرق با کشورهایی مانند دهلی نو نیز تعامل کرد.

در مقام جمع بندی بایست به این مهم اشاره کرد که جمهوری اسلامی ایران با توجه به تحولات سترگ بین المللی خصوصا روند مهم انتقال قدرت از غرب به شرق، جایابی نوین ایران در منطقه و محیط بین المللی، تغییرات ژرف فناورانه در دهه اخیر نگاه به شرق را در دستور کار خود قرار داده است.

در این استراتژی مبتنی بر سه اصل حکمت، عزت، مصلحت نیز منافع خود را میان بازیگران مختلف شرقی و غربی حفظ کرده است.در این کلان راهبرد روسیه و چین به عنوان بازیگرانی که نسبت به نظم کنونی تجدیدنظرطلب هستند به عنوان کشورهای اصلی و سایر کشورهایی که وابستگی کمتری به واشنگتن دارند به عنوان کشورهای لایه دوم در این رویکرد تلقی می شوند.

 

لازم به ذکر است که بافتار اقتصادی وسیاسی ایران با توجه به شیوه ی سیاست ورزی، تهران را به سمت مسکو سوق داده و نوع تجارت خارجی ایران، اقتصاد را به سمت پکن. در نتیجه به دلائلی که در بالا ذکر شد و  مباحث داخلی که ایده نگاه به شرق به همراه دارد یعنی فقدان خودبسندگی این کشورها فرصت ها و چالش‌هایی برای بازیگری ایران ایجاد می کند که به همین دلیل تهران تمرکز خود را بر استقلال حداکثری و عدم اتکاء به دیگران استوار ساخته است.

انتهاء پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط