«بازهای» حماس در اوج؛ واکاوی ابعاد سیاسی انتخاب السنوار
رژیم صهیونیستی انتظار داشت که با ترور شهید هنیه شاخه سیاسی و شاخه نظامی حماس دچار اختلاف شوند اما سطحی بودن این ارزیابی با اجماع آرا اعضا در انتخاب یحیی السنوار به رهبری حماس مشخص شد، تا افکار عمومی صهیونیست ها انگشت اتهام را متوجه نتانیاهو کنند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، انتخاب «یحیی السنوار» به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس به عنوان جانشین شهید «اسماعیل هنیه» تحولی مهم در عرصه سیاسی و میدانی در منطقه بوده است. تحلیلگران در رسانهها و کاربران در شبکههای اجتماعی از جنبههای مختلفی به این انتخاب پرداخته و آنرا مورد ارزیابی قرار دادهاند.
از یک سو افکار عمومی صهیونیستها که نسبت به ناتوانی کابینه این رژیم در آزادی اسرای صهیونیست دربند مقاومت در نوار غزه انتقادات جدی دارند، انتخاب سنوار را به معنی دشوارتر شدن روند آتی مذاکرات به ویژه پس از ترور هنیه برای آزادی دانستهاند. ریشه این امر به سوابق السنوار در این زمینه برمیگردد، به ویژه زمانی که وی پس از 2006 از داخل زندان های اسرائیل روند مذاکرات آزادسازی گیلعاد شالیت، نظامی اسیر اسرائیلی دربند حماس را برای مدت شش سال اداره کرد.
ابوابراهیم همچنین از سال 2017 نیز مسئول پرونده اسرای فلسطینی در زندان های اسرائیل بود و نقل قولی مطرح است که وی در لحظه آزادی از زندان رژیم در سال 2011 به همبندانش وعده داده تمام تلاشش را پس از رهایی از زندان های رژیم معطوف آزادی اسرای فلسطینی خواهد کرد.
مسئله زمانی پیچیده تر میشود که افکار عمومی در سرزمین های اشغالی، نخست وزیر نتانیاهو و تیم امنیتی و نظامی وی را به دلیل ارزیابی اشتباه درخصوص ترور شهید اسماعیل هنیه مورد شماتت قرار می دهند. این بحث در محافل رژیم صهیونیستی مطرح بود که اسماعیل هنیه به دلیل روابط خوب با گردان های قسام، شاخه نظامی حماس مانع انعطاف و هرگونه عقب نشینی در پرونده توافق اسرا با شدمن صهیونیستی خواهد شد.
به عبارتی هنیه اگرچه خودش از جناح بازهای حماس نیست ولی دست کم به مثابه نقطه تعادلی در میان جریان های مختلف این جنبش به شمار می رفت که با حذف وی این مجموعه آسیب جدی خواهد دید. صهیونیستها امید داشتند در نتیجه حذف هنیه یکی از چهره های نزدیک به جناح عملگرا و کبوترهای حماس مسئولیت مذاکرات آزادی گروگانها در دوحه را برعهده بگیرد تا از این طریق بتوانند فشار بیشتری بر شاخه نظامی حماس برای رهایی اسرای خود از نوار غزه وارد نمایند.
از این مهمتر ارزیابی اشتباه صهیونیستها از جناح کبوترهای حماس بود که گمان میبردند این جناح عملگرایانه پس از شهادت هنیه اداره مذاکرات را در دست گیرند و از شروط سابق عقب نشینی کنند تا شاید بدین شکل صهیونیستها اهدافشان را پشت میز مذاکره محقق نمایند. برخلاف این ارزیابی سطحی که ناشی از عدم شناخت دقیق رژیم از حماس و مقاومت اسلامی است، حتی تمامی اعضای دفتر سیاسی حماس در خارج هم با اجماع نظر به انتخاب السنوار به عنوان رهبر جدید این جنبش رای مثبت دادند تا نشان دهند ترور هنیه بیانگر این ادراک در نزد مقاومت فلسطین است که صهیونیست ها تنها زبان زور میفهمند.
این امر تحولی مهم در درون حماس بود و محل تلاقی نیروهای میدانی و نیروهای سیاسی به ویژه شاخه خارجی حماس بود که همواره رسانههای غربی درباره اختلافات میان این دو بخش سخن پراکنی می کردند. علاوه بر این انتخاب یحیی السنوار اهمیت دیگری نیز در عرصه میدانی داشت؛ در حقیقت انتخاب وی نوعی روحیه بخشی به نیروهای میدانی حماس به شمار می رود چراکه او به دلیل سوابق نظامی و امنیتی اش مورد حمایت کامل گردان های القسام است.
به هر جهت بنظر میرسد برخلاف انتظار صهیونیستها حذف هنیه نه تنها به شکاف میان شاخه سیاسی و نظامی حماس منجر نشد بلکه برعکس آنها را بیش از پیش متحد کرد و از درون این اتحاد نیز سرسخت ترین چهره حماس برای صهیونیست ها ظهور کرد. از نگاه ناظران و تحلیلگران اسرائیلی این امر یادآور ترور سید عباس موسوی، دبیرکل شهید حزب الله بود که به جانشینی سید حسن نصرالله منجر شدکه 20 سال است به کابوس بزرگ صهیونیست ها مبدل شده است.
انتهای پیام/