حفظ مبینا و عدالت با هم
«پذیرش بدون کنکور در دانشگاه» خواستهای بود که افتخار آفرینی مبینا نعمتزاده در المپیک پاریس را به حاشیه برد و اجازه نداد کسب مدالش مثل دیگر ورزشکاران مورد توجه واقع شود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مشعل المپیک پاریس خاموش شده اما تنور حواشی آن همچنان داغ است. از همین رو درخواست تکواندوکار جوان تیم ملی کشورمان از رئیسجمهور بلافاصله پس از کسب مدال برنز با واکنشهای زیادی در رسانهها و شبکههای اجتماعی روبهرو شد. «پذیرش بدون کنکور در دانشگاه» همان خواستهای بود که افتخارآفرینی مبینا نعمتزاده را به حاشیه برد و اجازه نداد کسب مدالش مثل دیگر ورزشکاران مورد توجه واقع شود. قهرمانان المپیکی همانطور که خودشان هم کموبیش در مصاحبهها گفتهاند، شرایط و امکانات مناسبی برای انجام تمرینات ورزشی ندارند. این حق آنهاست که وقتی در این شرایط موفق به کسب مدال آن هم در رقابتهای المپیک میشوند، مطالباتشان که منطبق با نیازهای حرفهایشان است را مطرح کنند. درخواست مبینا نعمتزاده اما متفاوت از این بود. البته براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، تمامی قهرمانان ورزشی دارای مدال طلا، نقره و برنز مسابقات المپیک، جهانی و آسیایی میتوانند بدون شرکت در آزمون در رشته علوم ورزشی ادامه تحصیل دهند. اما همانطور که از ابتدا انتظار میرفت، بیان علاقه به رشته پزشکی از سوی نعمتزاده و تاکید بر آن در برنامه تلویزیونی، او را با موجی از انتقادات روبهرو کرد. این انتقادها اما در برخی از موارد از حالت طبیعی خود خارج شده و شکل حملههای مغرضانه به خود میگیرند که ممکن است تبعات خوبی بههمراه نداشته باشند.
به پزشک فداکار مدال المپیک نمیدهند
بخش بزرگی از انتقادهای واردشده به نعمتزاده، مربوط به درخواست استفاده از ابزار «سهمیه» در پذیرش کنکور است. اصل مساله سهمیه کنکوری طی سالها محل بحث و ابهام بوده و اختلافات ریشهای و مهمی بر سر سازوکار آن وجود دارد اما فارغ از این مسائل، طبق قانون اساسا پذیرش یک قهرمان و مدالآور در رشتهای غیرورزشی تعریف نشده است. بنابراین پذیرش مبینا نعمتزاده در رشته پزشکی از اساس کاری غیرقانونی است. رئیس دانشگاه تهران هم که در ابتدا گفته بود این دانشگاه برای پذیرش بدون کنکور نعمتزاده آمادگی دارد، پس از موج انتقادها و البته روشنشدن رشته مورد علاقه نعمتزاده، روز گذشته با تکذیب پذیرش او در رشته پزشکی اعلام کرد پذیرش دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی تهران طبق ضابطه خواهد بود. نکته دیگر اما رشته انتخابی مبینا برای تحصیل است. شاید اگر او هر رشتهای غیر از پزشکی را انتخاب میکرد، مورد این حجم از حمله قرار نمیگرفت. رشته و شغل پزشکی نهتنها در ایران که در کشورهای دیگر هم حساسیت بالایی دارد و بهسبب ارتباط مستقیمش با جان مردم، راه سادهای برای پذیرش در آن ندارد. این رشته حساس است و وارد کردن ورزشکار به آن، بدون مقدمات علمی قابل دفاع، مثل دادن یک مدال ورزشی به فداکارترین دکتر دنیاست. داوطلبانی که رویای پزشک شدن را در سر دارند، فشارهای زیادی را در دوره مطالعه برای کنکور متحمل میشوند. بخشی از این فشارها بهدلیل متقاضیان بالای این رشته در مقابل ظرفیت محدود پذیرش دانشگاههاست و بخشی از آن هم بهدلیل حساسیت بالای رشته است. پذیرش نعمتزاده در این رشته بدون متحملشدن دشواریهایی که داوطلبان عادی متحمل میشوند، علاوهبر غیرقانونیبودن و حساس بودن، بهنوعی خلاف عدالت هم است. رسیدن بدون ضابطه ورزشکاران به صندلیهای رشته پزشکی منجر به ناامیدی و یأس دیگر داوطلبانی میشود که این مسیر پرچالش را طی میکنند. عکس آن هم همین است. یک پزشک درخواست نمیکند چون سالها درس خوانده و در مناطق محروم طبابت کرده مدال ورزشی بگیرد.
استاندارد دوگانه در برخورد با کیمیا و مبینا
موج بزرگی که این روزها نعمتزاده و خواستهاش را نقد میکند، شامل دو دسته است؛ دسته اول کسانی هستند که با استناد به قانون و موازین عدالت آموزشی از اساس این کار را غلط میدانند و دلسوزانه پیامدهای آن را هم به خانواده نعمتزاده و هم به دستگاههای تصمیمگیر هشدار میدهند. دسته دوم اما با دیدگاهی غیرمنصفانه، صرفا قصد تخریب مدالآور 19ساله تیم تکواندو را دارند. نعمتزاده پس از کسب مدال برنز در مصاحبهای گفت که با امام زمان(عج) عهدی بسته بوده و مدال خود را تقدیم ایشان میکند. او در ادامه گفت پدرش کربلاست و برای او دعا میکند. همه اینها بهعلاوه شمایل مذهبی خانواده نعمتزاده باعث شد اسباب کینهتوزی عدهای شوند که در روند ایجاد شکاف از طریق بازیهای جهانی و المپیک، خود را شکستخورده دیدهاند. یکی از مصادیق بارز این موضوع، رفتار دوگانه حملهکنندگان به مبینا نعمتزاده از یک سو و نوع رفتارشان با کیمیا علیزاده از سوی دیگر است. خواسته نعمتزاده قابل نقد است اما بههرحال او کسی است که زیر پرچم ایران افتخارآفرینی کرده و مدال آورده. رفتار دوگانه و مغرضانه این افراد با مبینا نعمتزاده و درمقابل رفتار مادرانهشان با کیمیا علیزاده، که به نمایندگی از بلغارستان وارد رقابتها میشود، محل ابهامی مهم است. از سوی دیگر علیزاده هم در سال 95 و در زمان حضورش در ایران درخواست مشابهی برای تحصیل در رشته فیزیوتراپی مطرح کرده بود و تفاوتش این بود که این افراد چنین هجمهای به او وارد نکردند.
مبینا را حفظ کنید
اهمیت حفظ سرمایههای ورزشی وقتی دوچندان میشود که علاوهبر ارزشمندی استعدادهای آنان، رقابتهای ملیشان میتواند پیوندهای اجتماعی را تقویت و شکافهای آن را ترمیم کند. درخصوص این ماجرا باید انصاف، عدالت و مبینا نعمتزاده را با هم حفظ کنیم. لازمه این امر، خارجکردن دسته دوم منتقدان (بهتر است بگوییم حملهکنندگان) از موضوعیت است. باید میان نقدهای دلسوزانه و هجمههای ناجوانمردانه تفاوت قائل شویم. در اولین قدم، این موضوع را خود مبینا نعمتزاده و خانوادهاش باید فهم کنند. از سوی دیگر این ورزشکار نباید اجر تلاشهای خود برای رسیدن به مدال برنز المپیک را ضایع کند. طبیعی است که برای رسیدن به هر خواسته مسیر اصولی آن طی شود و اگر او علاقهای به پزشکی دارد، میتواند مثل دیگر علاقهمندان به این رشته برای رسیدن به آن تلاش کند. در غیر این صورت باید ورزش حرفهای برای او اولویت داشته باشد، چیزی که طی جدیدترین حضورش در برنامه تلویزیونی آن را اینگونه ابراز داشت که هدفش قطعا در آینده ورزش است و میخواهد آن را بهصورت حرفهای ادامه دهد. این وظیفه مسئولان است که همه امکانات مورد نیاز را برایش فراهم کنند. مبینا نعمتزاده با توجه به سنی که دارد میتواند حداقل در چهار دوره بازیهای آسیایی و المپیکهای آینده شرکت کند. این فرصت خوبی است تا با حمایت و پشتیبانی حرفهای از او و چنین ورزشکارانی، آنان را حفظ و برای المپیکها و رویدادهای آتی آماده کنیم.
یک درخواست و 3 خطا
دستیابی به هر رنگی از مدال در مسابقات جهانی و بهخصوص المپیک، کار آسانی نیست. اینکه بلافاصله پس از مسابقه با حریف سرسخت عربستانی، شادی شیرین پیروزی و کسب مدال برنز را محدود کرده و درباره رویایی که قرابتی با وضع موجود ندارد حرف بزنی و در گفتوگوهای بعدی هم بر آن اصرار کنی، به خودی خود این پیام را میرساند که «پزشکیخواندن» از «مدال المپیک» با ارزشتر است. از سوی دیگر این موضوع ثابت شده که همزمان با نمایشی خوب از ورزشهای مختلف ازجمله ورزشهای رزمی که روح حماسی بیشتری دارد، اقبال جامعه نسبت به آن ورزش تقویت میشود. یعنی وقتی همه تکواندوکاران اعزامی ما به پاریس با ارائه بازی خوب صاحب مدال میشوند، مردم تشویق میشوند تا خودشان یا فرزندشان را در باشگاههای رزمی ثبتنام کنند. مردمی که از مدال گرفتن یک دختر 19ساله شگفتزده شدهاند، طولی نمیکشد با درخواست این ورزشکار برای ورود به دانشکده پزشکی روبهرو میشوند. این امر باعث میشود قهرمانی که میتوانسته الگویی برای دختران جوان علاقهمند به تکواندو باشد، حالا ناخواسته انگیزه آنها را متاثر از رفتار خود کاهش داده است. جدای از این اوصاف، او هنوز سهمیهای برای حضور در رشته پزشکی دریافت نکرده اما بارش را بر دوش میکشد. فرض را بر این بگذاریم که با درخواست مبینا نعمتزاده موافقت شده و او میتواند بدون شرکت در کنکور سراسری، مستقیما وارد دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران شود و درسهای دشوار این رشته را هم با نمره قبولی بگذراند، مساله این است که با فشار روانی شناخته شدن بهعنوان یک «پزشک سهمیهای» در کنار فشارها و چالشهای سنگین خود پزشکی چطور تعامل خواهد کرد؟ مبینا نعمتزاده، دارنده مدال برنز تکواندو ایران با مبارزات تماشایی خود نشان داد سخت برای رسیدن به سکوی قهرمانی المپیک جنگیده و تمرینات سختی را پشتسر گذاشته است. بنابراین او خوب میداند رسیدن به جایگاههای مهم تلاشی مضاعف میخواهد و بهراحتی قابل دست یافتن نیست.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/