سردار شهید کمیل ایمانی؛ "ناجی شلمچه"

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سوادکوه، آخرین ماه تابستان، شهریور برای بسیاری آغاز راهی است که شاید ابتدایش گمان آن هم به خیال گذر نمی‌کرد اما تقدیر وقتی نوشته شد، زمانه غلام حلقه به گوش آن برای رقم زدنش می‌شود و چه زیباست عاقبت بخیری را رقم زند؛ از آن نوع عاقبت بخیری‌ها که ختم شهادت می‌شود و بندگان ناب خدا در گلچین صفوف شهدا راهی حیات بهشتی می‌شوند.

10‌شهریور ماه آغاز راه زیستن شهیدی در این کره خاکی شد که در برهه حق‌طلبی در مقابل باطل، خط خونش جبهه را متبرک ساخت، صحبت از " سردار شهید کمیل ایمانی" است، سرداری که در آن روز 10 شهریور سال 45 وقتی در روستای کوهستانی " مِمشی" سوادکوه دیده به جهان گشود کسی نمی‌دانست که قرار است فرمانده گردان تخریب لشگر 25 کربلا شود و لقب " ناجی شلمچه " در عملیات کربلای 5 را به خود اختصاص دهد.

سردار شهید کمیل ایمانی اهل روستای " مِمشی" سوادکوه است، روستایی مرتفع، کوهستانی و دور دست که سرداری همچون کمیل گردان تخریب را در خود پرورش داد و همین‌ها بودند که لشگر 25 کربلا را زبانزد تاریخ جنگ دنیا کردند.

شهید کمیل ایمانی شاگرد ممتاز دوران تحصیلش بود و کارنامه نمرات 20 آن هنوز در آلبوم خاطرات خانواده‌اش مرور می‌شود، نخبه تحصیلی که ترجیح داد بعد دوران دبیرستان از سوی بسیج سوادکوه عازم جبهه شود و نبوغ خود را صرف حفظ خاک وطن کند و پس آن در سال 62 نیروی رسمی سپاه پاسداران شد و با گذران دوران آموزش‌های تخصصی به فرماندهی رسید و در عملیات‌های مختلف دفاع مقدس حضور داشت، او مربی و مسئول گردان تخریب لشگر 25 کربلا بود.

شهید ایمانی در عملیات شلمچه کربلای 5 نبوغ خود را صرف زمین‌گیر کردن دشمن کرد و نام تئوریسین جنگ و لقب ناجی شلمچه را بر خود افزود و سرانجام نیز در عملیات بیت‌المقدس 7 به شهادت رسید. 

سالروز تولد این سردار شهید بهانه‌‌ای شد تا ضمن یادآوری اینکه چنین نوابغی دفاع 8 ساله مقدس را  رقم زدند، گفت و گویی با برادر این شهید داشته باشیم، برادری که خود از رزمندگان دفاع مقدس بوده و همچنین در سال‌های حضور در جبهه به مدت 7 ماه نیز تحت فرماندهی شهید کمیل ایمانی قرار داشت.

علی ایمانی برادر سردار شهید کمیل ایمانی در گفت‌و‌گو با خبرنگار تسنیم با بیان اینکه شهید کمیل 10 شهریور سال 45 در روستای " مِمشی" سوادکوه به دنیا آمد و برادر بزرگ‌تر بوده است، خاطر نشان کرد: شهید کمیل از من بزرگ‌تر بود، دوران ابتدایی را در مدرسه روستا سپری کرد و سپس‌ باتوجه به شغل پدر به زیراب آمدیم و در امام‌زاده ابوطالب(ع) بالازیراب مستقر شدیم، شهید کمیل بعد گرفتن دیپلم باوجود اینکه شاگرد ممتاز و نمراتش 20 بود به جبهه رفت و بعد ازدواج هم با خانواده‌اش در پایگاه اهواز مستقر شده و در طول دفاع مقدس جبهه بود.

وی افزود: شهید کمیل نمونه انسان کامل و باوقار بود، حتی مبارزات انقلابی هم داشت، شعارنویسی و شرکت در تظاهرات هم انجام می‌داد، پرچم‌داری امام حسین(ع) بود، وقتی در پایگاه مقاومت نگهبانی می‌داد من را نیز تشویق می‌کرد این کار را انجام دهم و من هم برای نگهبانی می‌رفتم. 

برادر شهید کمیل ایمانی با برشمردن ویژگی‌های این شهید، اظهار داشت: در دوران قبل جبهه و تحصیل همه غبطه اخلاق و خصوصیات او را می‌خوردند، بسیار پاک و با اخلاص بود، خداوند شهدا را گلچین می‌کند و انسان نابی بود.

ایمانی با بیان اینکه برادرم همواره احترام به پدر و مادر را سفارش می‌کرد، گفت: شهید کمیل احترام خاصی برای پدر و مادرم قائل بود و همیشه به من سفارش می‌کرد که احترام پدر و مادرم را داشته باشم، به نصیحت‌هایی که می‌کرد گوش می‌دادم، پدرم از معتمدین و نیکوکاران سوادکوه بود که سال 90 فوت کرد، به یاد دارم که دوره‌‌ای از جنگ من با پدرم و همه برادرانم به جبهه رفته بودیم و مادرم در خانه تنها مانده بود.

وی افزود : شهید کمیل دائم‌الوضو بود،  همواره نماز شب می‌خواند و همیشه ذکر یا فاطمه (س) و یا حسین( ع) بر لب داشت حتی در لحظه شهادت. 

برادر سردار شهید کمیل ایمانی یکی از بارزترین کارهای شهید را مرتبط با عملیات شلمچه کربلای 5 دانسته و خاطر نشان کرد: شهید کمیل در آن دوران یکی از مربیان و فرماندهان به نام لشگر 25 کربلا بود، در عملیات شلمچه کربلای 5 با طراحی که به همراه عده‌ای انجام داده بود توانست مین‌های ضد تانک و ضد نفر که قابلیت کار در خشکی را داشتند با مهندسی و طراحی که انجام داده بود قابلیت کار درون آب را در این مین‌ها ایجاد و قایق‌های دشمن را منفجر کند از همین رو بچه‌های تخریب به او لقب " ناجی شلمچه " داده بودند و از او به عنوان " تئوریسین " جنگ نام می‌بردند.

ایمانی تصریح کرد: فرمانده عالی پیاده، عضو شورای فرماندهی لشگر 25 کربلا و فرمانده گردان تخریب لشگر 25 کربلا بود، بعد جنگ شاخصه‌های تخریب این شهید در جنگ بیشتر بیان و شناخته شد.

برادر سردار شهید کمیل ایمانی درمورد شهادت برادرش، گفت: در عملیات بیت‌المقدس 7 برادرم در گردان تخریب و من در پدافند هوایی بودم. در این عملیات که ایران به پاتک دشمن پاسخ داده بود دستور عقب‌نشینی صادر شده بود، شهید کمیل کنار پل نشسته بود وقتی سردار مرتضی قربانی، محسن‌پور و اباذری علت را جویا شدند شهید کمیل گفت منتظر هستم تمام نیروهای خودی از پل رد شوند و سپس با تخریب پل نیروهای دشمن را زمین‌گیر کنم، بعد رد شدن تمام نیروهای خودی یک خمپاره دشمن نزدیک همان جایی که برادرم منتظر بود منفجر شد و ترکش به شهید اصابت کرد و مجروحیت شدید منجر به شهادتش شد.

وی یادآور شد: این موضوع چندین بار توسط هم‌رزمانش نیز گفته شده بود، شهید متفکر و باصلابت بود و نشان داد یک فرمانده با تجربه است و یک تئوریسین کامل در جنگ بود.

به گزارش تسنیم، وقتی سری به برگ‌های دفتر زندگی شهدا می‌زنیم به شاخصه‌هایی می‌رسیم که اعجاز دفاع مقدس را باوجود چنین مردانی بیشتر آشکار می‌کند ، مردان دلیری که هر کدام گوشه‌‌ای از اعجاز دفاع را به خود اختصاص داده بودند و خود معجزه قدرت خدا در آن صحنه مبارزه بین حق و باطل بودند.

مردانی همچون سردار شهید کمیل ایمانی که از اوج روستای کوهستانی به اوج قله رشادت در جبهه رسید و  امروز نامش جاودانه ماند.

انتهای پیام/