برنامه‌های اینترنتی؛ از جدیت «آزاد» تا جنجال‌های «با ضیا»


برنامه‌های اینترنتی؛ از جدیت «آزاد» تا جنجال‌های «با ضیا»

در سال‌های اخیر، فضای رسانه‌ای ایران به سرعت در حال تغییر است. محدودیت‌ها و کنترل‌های اعمال‌شده بر رسانه‌های سنتی، بسیاری از تولیدکنندگان محتوا و برنامه‌سازان را به سمت پلتفرم‌های آنلاین و برنامه‌های اینترنتی سوق داده است.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، این برنامه‌ها به‌ویژه آن‌هایی که از آزادی بیان بیشتری برخوردارند، جایگاه خاصی در میان مخاطبان ایرانی پیدا کرده‌اند. در این میان، برنامه‌های گفت‌وگومحور آنلاین با جذب چهره‌های سرشناس و استفاده از ظرفیت‌های موجود در پلتفرم‌هایی همچون یوتیوب، به فضایی برای بیان آزادانه‌تر ایده‌ها و موضوعات حساس تبدیل شده‌اند. برنامه‌های «آزاد» و «با ضیا» به‌عنوان دو نمونه شاخص از این نوع محتوا، هر کدام نماینده رویکردهای متفاوتی در تولید و ارائه محتوای اینترنتی هستند. از یک سو، «آزاد» با تاکید بر موضوعات چالش‌برانگیز و جدی، به دنبال ارتقای سطح آگاهی عمومی است و از سوی دیگر، «با ضیا» با محتوایی احساسی و جنجالی به دنبال جذب مخاطب جوان‌تر است. این دو برنامه با رویکردهای متفاوت خود، تصویر متفاوتی از آنچه در حال رخ دادن در فضای مجازی ایران است، ارائه می‌دهند.

با توجه به اینکه پلتفرم‌های شناخته شده در شبکه نمایش خانگی عمدتا کسب درآمد را در اولویت قرار می‌دهند و برای تحقق این هدف عملا چاره‌ای جز روی آوردن به محصولات سرگرمی‌ساز ندارند، نیاز مخاطب به محتوای فکری باید از طریق دیگری تأمین شود. در این میان، دوران تاریخی پرسرعت تغییر پلتفرم برای محصولاتی که به دنبال انتقال ایده‌های بنیادین و مهم هستند، با سرعت در حال تحول است.

حتما به یاد دارید که در گذشته نزدیک، قالب پادکست به شکلی فزاینده رونق گرفت و به بخشی از ورودی محتوای مردم و بالاخص نسل جوان تبدیل شد. درحالی‌که پادکست‌ها هنوز هم کمابیش مخاطبان خود را دارند، تجربه استقرایی بینندگان بدین سمت سوق پیدا کرده که با دیدن چهره افرادی که در حال بیان ایده‌های مهمی هستند، تمرکز بیشتری حاصل کند.

در چنین شرایطی، تلویزیون هم آن‌چنان که باید و شاید به نخبگان بها نمی‌دهد و برنامه‌های متفکرانه‌ای همچون «شیوه» نیز به دلایل متعددی از جمله استنکاف برخی اندیشمندان برای حضور در تلویزیون و بدبین شدن مخاطبان رسانه ملی به تولیدات ایدئولوژیک صدا و سیما، نمی‌توانند مخاطبان زیادی را جذب کنند. در این فضا، عرصه برای برنامه‌های اینترنتی آنلاین که با هزینه‌های شخصی محدود تولید و اغلب در بستر یوتیوب منتشر می‌شوند، توانسته‌اند به بخشی از سبد فرهنگی مخاطبان ایرانی تبدیل شوند. در سال‌های اخیر، بسیاری از تولیدکنندگان محتوا، فعالان رسانه‌ای، روزنامه‌نگاران و برنامه‌سازان حوزه‌های فکری، بالاخص چهره‌هایی که قبلا در تلویزیون حضور داشته‌اند و به دلایلی قید کار در رسانه ملی را زده‌اند، به سوی پلتفرم‌های آنلاین از جمله یوتیوب سوق پیدا کرده‌اند.

در زمان نگارش این مطلب، چهره‌های سرشناسی مثل عادل فردوسی‌پور (گزارشگر و نفر اول پروژه تکرارنشدنی «نود»)، فریدون جیرانی (سردبیر و مجری موفق‌ترین دوره برنامه سینمایی «هفت»)، میلاد دخانچی (چهره ای که با برنامه «جیو‌گی» به شهرت رسید و با «سختانه» چالش مهمی را در رسانه ملی پشت سر گذاشت) و علی ضیا (مجری جوانی که با «فرمول یک» توجه مخاطبان را به خود جلب کرد) از مهم‌ترین چهره‌هایی محسوب می‌شوند که در فضای آنلاین به کار تولید برنامه‌های گفت‌وگومحور مشغول‌ هستند.  

تصویر کلی این اسامی، نشان می‌دهد که حداقل در عرصه برنامه‌های گفت‌وگومحور و بالاخص در مورد موضوعات حوزه جامعه، فرهنگ، سیاست و اندیشه، انحصار سابق شکسته شده و آرایش نیروهای مؤثر در عرصه برنامه‌سازی دگرگون شده است.

 

اینترنت به‌عنوان ابزاری برای بیان آزادانه‌تر و انتشار محتوای متنوع و بدون سانسور، نقش مهمی در ارتباطات اجتماعی ایفا کرده است و مشخصا پلتفرم یوتیوب، به واسطه قوانین خاصی که دارد و امکان کسب درآمد دلاری را به کاربرانش می‌دهد، اهمیتی بیش از پیش پیدا کرده و بسیاری از مردم ایران، به دلیل ویژگی‌های منحصربه‌فرد این فضا، به دنبال محتوای تازه و بدون محدودیتی هستند که به‌طور جامع‌تر بازتاب‌دهنده واقعیت‌های اجتماعی باشد؛ هرچند که این پلتفرم در ایران فیلتر است و بعضا دسترسی به آن با مشکلاتی همراه می‌شود؛ اما محتوای موجود در آن به قدری برای مردم جذاب است که رنج استفاده از فیلترشکن‌ها را به جان بخرند و پای برنامه‌هایی بنشینند که به نظرشان در فضایی کاملا آزاد تولید و توزیع می‌شود.

قبل از هر چیز، رواج چنین برنامه‌هایی به معنای گسترش آزادی بیان در فضای رسانه‌ای کشور است. اگر بیننده پروپاقرص این برنامه‌ها باشید، حتما بارها از حجم صراحت و شفافیت گفت‌وگوهای آن‌ها شگفت‌زده شده‌اید.صراحت لهجه مهمانان این برنامه‌ها گاهی آن‌قدر زیاد است که بیننده احتمال می‌دهد گوینده آن جملات به زودی با عواقبی سخت مواجه شود؛ اما به برکت فضایی که ایجاد شده، آب از آب تکان نمی‌خورد و تقریبا همه اقشار با هر نوع اندیشه و جناحی می‌توانند حرفشان را بزنند. این میزان از آزادی بیان که حتی شبکه نمایش خانگی هم نمی‌تواند در رؤیاهایش آن را تجسم کند، در بلندمدت به ارتقای سطح اندیشه مخاطب عام ایرانی منتهی خواهد شد و مردم قوه تشخیص چابک‌تری پیدا خواهند کرد.

از سوی دیگر اما طبیعتا همه برنامه‌های گفت‌وگومحور آنلاین از وزن یکسانی برخوردار نیستند و در مورد آن‌ها باید سره را از ناسره جدا کرد. در این میان، دو برنامه‌ اینترنتی «آزاد» و «با ضیا» نمونه‌هایی برجسته و قابل بحث از برنامه‌های گفت‌وگومحور در فضای مجازی ایران هستند که هر کدام توانسته‌اند توجه بخشی از مخاطبان را به خود جلب کنند. تحلیل رویکرد این دو برنامه، با توجه به ویژگی‌ها و محتوای متفاوتی که ارائه می‌دهند، بسیار حائز اهمیت است و می‌تواند به‌عنوان نماینده دو رویکرد مختلف در تولید محتوا در فضای مجازی مورد ارزیابی قرار گیرد.

علی ضیا که پس از قطع همکاری با تلویزیون، تصمیم گرفت یک برنامه اینترنتی گفت‌وگومحور به نام «با ضیا» بسازد، تحت تأثیر ناآرامی‌های سال 1401 به ساخت برنامه‌ای با مهمانان زن روی آورد. در فصل اول «با ضیا» فقط مهمانان زن حضور داشتند و بیشتر از آنکه درباره شخصیت و کارنامه‌شان با آن‌ها صحبت شود، بحث از موضوعات مرتبط با زنان (بخوانید گفت‌وگوهای محفلی زردی که سال‌هاست با عنوان جعلی «فمینیسم» در بین مردم رایج شده‌اند) داغ بود. در یکی از نخستین قسمت‌های فصل اول این برنامه که میزبان مستانه مهاجر بود، گفت‌وگو با طرح موضوعی آغاز شد که حتی در محافل خصوصی هم ممکن است صحبت کردن درباره آن برای افراد دشوار باشد. علی ضیا اما این بی‌محابا حرف زدن را در پوشش ساختارشکنی تحویل مخاطب داد و توانست گروهی از مخاطبان جوان را جذب کند. دعوت از خانمی که هنرش دکلمه کردن شعرها در اینستاگرام بود، به وضوح پرده از تلاش ضیا برای جلب نظر مخاطب جوان  برمی‌داشت.
ضیا در فصل دوم برنامه «با ضیا» اغلب به سراغ مهمانان مرد رفت و با هدف ایجاد تعمدی حاشیه، تلاش می‌کند تا حرف‌هایی به اصطلاح جنجالی را از زبان خودش یا مهمان اغلب جنجالی‌اش عرضه کند تا توجه مردم جلب شود. حاصل این رویکرد، تولید برنامه‌ای با مخاطبان نسبتا زیاد و محتوایی تقریبا سطحی است که بیشتر از آنکه بر آگاهی مخاطب بیفزاید، به دنبال سرگرم کردن او است.

«با ضیا» به دلیل تمرکز بر مسائل سبک و سطحی‌تر، به‌عنوان یک برنامه جدی و تأثیرگذار شناخته نمی‌شود و بیشتر به دنبال جذب مخاطب و دیده شدن است. این برنامه عمدتا با بهره‌گیری از تم‌های سانتی‌مانتال و احساسی و با استفاده از موضوعات جذاب و محبوب در بین جوانان، تلاش می‌کند تا جایگاهی در میان برنامه‌های اینترنتی داشته باشد؛ اما به‌طور کلی از نظر محتوای عمیق و معنادار، نمی‌تواند با برنامه‌هایی مانند «آزاد» رقابت کند.

مجموعه مناظرات «آزاد» اما دقیقا در نقطه مقابل رویکرد برنامه‌ای مانند «با ضیا» قرار می‌گیرند. «آزاد» اسپانسر تولیدکننده ویتامین ندارد و در عوض مستقیما توسط مخاطبانش حمایت مالی می‌شود. برخلاف برنامه علی ضیا، مبتنی بر چهره نیست و میزبانش آن‌قدر خوددار و به دور از خودنمایی است که شاید بسیاری از مخاطبان حتی نام او را به‌خاطر نسپارند. در مقابل، هر قسمت از این برنامه دو هم‌سخن هم‌وزن دارد که درباره جدی‌ترین مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، در عین احترام و حفظ وقار، به بحث‌های جدی می‌پردازند.

شاید برایتان باورکردنی نباشد که یک برنامه اینترنتی ایرانی می‌تواند به سادگی پس از ترور شهید اسماعیل هنیه، از صادق زیباکلام و قیس قریشی دعوت کند تا به بحثی چالشی درباره دشمنی ایران و رژیم اسرائیل بپردازند، محسن برهانی و محمد صالح هاشمی گلپایگانی را در مسأله حجاب پای گفت‌وگو بنشاند و درباره شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات ریاست‌جمهوری پای مصطفی مهرآیین و عباس عبدی را به‌عنوان طرفین یک مناظره نخبگانی که هر کدام استدلال‌هایی قدرتمند و بیانی شیوا دارند، به استودیوی خود باز کند. همه این‌ها اما در «آزاد» به دور از جنجال اتفاق می‌افتند و نهایت احترام برای مخاطبی لحاظ می‌شود که قرار است بدون هیچ‌گونه سوگیری، طرفین را بشنود و تصمیم بگیرد. این حجم از بی‌طرفی و آزادی بیان که برای بسیاری از کشورهای جهان قفل است، در ایران به بهترین شکل ممکن در جریان است و دیر یا زود تأثیرش را بر افزایش سطح آگاهی و سواد عمومی خواهد گذاشت؛ مشروط بر اینکه جریان رسانه‌ای و متولیان امر، آن را به مثابه یک فرصت و نه یک تهدید قلمداد کنند.

در همین روزها، برنامه «جیوگی» به میزبانی میلاد دخانچی هم در حال سر و شکل پیدا کردن است و چند برنامه دیگر هم در فضای یوتیوب استارت خورده‌اند که هر کدام می‌توانند بخشی از پازل آگاهی‌بخشی عمومی باشند. با این روند، انتظار می‌رود مردم از سرگرمی صرف و حواشی و جنجال‌های تصنعی فاصله بگیرند و به برنامه‌های گفت‌وگومحور نخبگانی روی آورند.

 

به‌طور کلی، تفاوت اصلی میان این دو نوع برنامه، از سنخ «آزاد» و «با ضیا» در نوع موضوعاتی است که به آن‌ها پرداخته می‌شود و در رویکرد آن‌ها به تولید محتوا. «آزاد» به دنبال ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی در سطح اندیشه و دانش عمومی است و سعی می‌کند فضایی برای بیان آزادانه نظرات و تبادل ایده‌ها فراهم کند؛ درحالی‌که «با ضیا» با هدف سرگرمی و جذب مخاطب، به موضوعات سبک‌تر و روزمره‌تر می‌پردازد. این بدان معنی نیست که برنامه‌های سرگرمی‌محور باید از چرخه تولید حذف شوند؛ اما طبعا نباید آن‌قدر فربه شوند که راه نفس کشیدن تولیدات ارزشمند و نخبگانی که با هدف آگاهی‌بخشی عمومی ساخته می‌شوند را مسدود کنند.

هر دو برنامه، به نوعی نشان‌دهنده دو رویکرد مختلف در فضای تولید محتوای اینترنتی ایران هستند؛ یکی به‌ دنبال تأثیرگذاری و تغییر و دیگری به ‌دنبال جلب توجه و سرگرمی. برنامه «آزاد» به دلیل محتوای جسورانه و تحلیل‌محور خود، تأثیرات بیشتری در فضای عمومی و فرهنگی دارد و توانسته به‌عنوان یک پلتفرم برای گفت‌وگوهای جدی و سازنده شناخته شود. در مقابل، «با ضیا» به‌عنوان یک برنامه سرگرم‌کننده، کمتر توانسته به مسائل جدی و تأثیرگذار بپردازد و بیشتر به‌عنوان یک برنامه تفریحی در نظر گرفته می‌شود که عمدتا بریده‌هایش در اینستاگرام وایرال می‌شوند.

منبع: صبح نو

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
triboon