تحلیلی بر هفته اول جنگ؛ عجله اسرائیل مقابل ضربات پلکانی
مدل حملات رژیم صهیونیستی به لبنان بیانگر عجله و شتاب این رژیم برای دستیابی به اهداف سیاسی در سریعترین زمان ممکن است و این درحالی است که حزب الله همچنان به حملات نظامی در چهارچوب تدابیر سیاسی و براساس موازنه جاری در میدان تاکید دارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، نبرد رژیم صهیونیستی و حزبالله از هفته قبل وارد مرحله جدیدی شد و پس از تصمیم کابینه رژیم برای تشدید تنش با لبنان، مقاومت اسلامی لبنان نیز اقدام به ضربات کوبندهتر گرفت.
شرایط میدانی گواه این بود که رژیم صهیونیستی براساس دکترین نظامی ناتو مبتنی بر حملات سریع و کوبنده در مدت کوتاه برای رسیدن به اهداف مدنظر، موج اول حملات را به شکلی گسترده علیه لبنان به انجام رساند؛ بطوری که بنابر گزارشها رکورد بزرگترین حمله هوایی بعد از جنگ آزادسازی کویت در منطقه از سال 1991 به ثبت رسید. صهیونیستها تنها در روز اول حملات هوایی در دوشنبه گذشته در یک روز با 110 جنگنده 600 سورتی پروازی انجام دادند و 1200 هدف را در داخل خاک لبنان هدف تجاوز خود قرار دادند.
ترجمه سیاسی این مدل عملیات نظامی این است که تلآویو میخواهد در سریعترین زمان ممکن حزبالله را به پای میز مذاکره بکشاند تا مقاومت را به جدایی جبهه جنوب لبنان از غزه سوق دهد. نکته قبال ملاحظه در اینجا، هزینه بالای این حملات است که براساس اظهارات کارشناسان نظامی، نیروی هوایی رژیم قادر نخواهد بود برای بازه طولانی این حجم از حملات را علیه لبنان تکرار کند.
نمونه موفق این حملات در عراق و یوگسلاوی زمانی به نتیجه رسید که مجموعه ناتو و نیروی هوایی ایالات متحده این دو کشور را بعد از جنگهای سخت هوایی آماج حملات قرار دادند تا از خواستههای سیاسی ناتو تمکین نمایند و این درحالی است که حزب الله هنوز بخش قابل توجهی از تواناییهای نظامیاش را در اختیار دارد.
ملاحظه دوم هم این است که این مدل از حملات گسترده که برای بسیاری از کارشناسان بیانگر نوعی عجله هیئت حاکمه رژیم صهیونیستی برای تحقق اهداف سیاسی از طریق حملات هوایی فراگیر است، بدون حمله زمینی نتیجهبخش نخواهد بود. حتی در موارد فوق الذکر هم با وجود حملات هوایی به مراتب گستردهتر در نهایت این نیروهای زمینی و یا کودتاهای داخلی بود که شرایط را بر وفق مراد واشنگتن کرد که اتفاقا در فقره عراق هزینه بالای آن ملموستر بود.
این در شرایطی است که رژیم صهیونیستی به دلیل درگیری در جنگ غزه از نظر نیروی زمینی در موقعیت ضعیفتری نسبت به سابق قرار دارد و ورود زمینیاش به لبنان میتواند منجر به تکرار 2006 شود. انتشار نیروهای مقاومتی در نزدیکی جولان و حضور در مرز لبنان این نگرانی را ایجاد کرده که حمله زمینی نتواند موفق باشد و حزبالله قبل از رود لیتانی صهیونیستها را زمینگیر نماید.
در مقابل حزبالله هنوز وارد واکنشهای احساسی نشده و حتی تا یک روز قبل از حملات خونین دوشنبه که منجر به شهادت 727 نفر شد، از موشکهای بالستیک استفاده نکرده بود و کماکان از راکت و موشکهای سبک استفاده میکرد. البته حزبالله مربع مناطق زیر ضربه را به صورت افقی و عمودی توسعه داده و کل نوار مرزی فلسطین و لبنان را کماکان در محدود 30 کیلومتری و در برخی مواقع با توجه به حملات به ضاحیه تا عمق 100 کیلومتری سرزمینهای اشغالی توسعه می دهد.
به نظر میرسد حزبالله هم تلاش دارد تا ابتکار عمل سیاسی را از رژیم صهیونیستی بگیرد و مانع از اجرای راهبرد «مرد دیوانه» توسط صهیونیستها شود. حزبالله بعد از حملات به شبکه پیجری و بیسیم توانسته توان مدیریتیاش را احیا نماید و در همین راستا با اجتناب از اقدامات عجولانه تلاش دارد قدرت نظامی را در چهارچوب تدبیر سیاسی بکارگیرد و از اقدامات نسنجیده پرهیز کند، چراکه این نبرد، معرکه وجودی برای جبهه مقاومت است.
انتهای پیام/