پاتک سنگین قاآنی به تریبونهای ترور/ زبان اسرائیل بند آمد!
در یک هفته اخیر شبهرسانههای حامی رژیم صهیونیستی که با هدف عملیات روانی بهنفع این رژیم فعال شدهاند، حجم انبوهی از دروغها را درباره سردار قاآنی مطرح کردند، هدف آنها از انتشار این اخبار دروغ چه بود؟
گروه سیاسیخبرگزاری تسنیم ـ در هفتههای اخیر رسانههای حامی رژیم صهیونیستی و شبهرسانههایی که با هدف عملیات روانی بهنفع این رژیم فعال شدهاند حجم انبوهی از دروغها را در رسانههایشان منتشر کردند، از فوت همسر رهبر معظم انقلاب گرفته تا ترور وزیر امور خارجه ایران در بیروت، اما اوج این دروغپردازیها در مورد سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رخ داد و شبهرسانههای صهیونیستی همچون اینترنشنال انواعی از دروغها را در مورد ایشان بازنشر دادند،
ابتدا گفتند؛ "او کشته {شهید} شده"، بعد گفتند؛ "مجروح شده" و در نهایت وقتی دیدند هیچ کنترل و حدودی برای اهانت به مخاطب وجود ندارد، گفتند؛ "قاآنی بهدلایل امنیتی توسط ایران بازداشت شده و زیر شکنجه هم سکته کرده است"!
شبهرسانه تروریستی اینترنشنال حتی بعد از حضور سردار قاآنی در مراسم تشییع پیکر شهید نیلفروشان در تهران نیز باز هم حاضر نشد خبری مبنی بر سلامت سردار قاآنی کار کند و تنها به این واکنش که «سیمای جمهوری اسلامی همزمان با تشییع نیلفروشان تصویری از قاآنی را نشان داده است.» اکتفا کرد.
برخی از انواع اخبار دروغ اینترنشنال درباره سردار قاآنی و نیروی قدس
این رویکرد که اصطلاحاً «سینهخیز تا آخر» بهترین توصیف برای آن است، هرچه باشد فعل رسانهای نیست، چرا که رسانه برای اعتبار و آبروی خودش ارزش قائل است و برنامه بلندمدت خود را قربانی عقدهگشایی کوتاهمدت نمیکند؛ هدف آنها صرفاً ایجاد بحرانهای امنیتی و سیاسی در کوتاهمدت است.
دروغپردازیها از کجا شروع شد؟
برای اولین بار، کانال 12 اسرائیل شایعهای درباره شهادت سردار اسماعیل قاآنی منتشر و ادعا کرد که او در لبنان کشته یا زخمی شده است.
این شبکه مدعی شد که فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ممکن است کنار سید هاشم صفیالدین حضور داشته باشد.
این خط رسانهای ضدایرانی محدود به رسانههای اسرائیلی نماند؛ نیویورک تایمز و رویترز نیز بدون توجه به اعتبار حرفهای خود، این روایت ساختگی را ادامه دادند و بهنوعی بخشی از ماشین دروغپردازی علیه ایران شدند.
* بهخطکردن منابع خیالی در رسانههای خارجی
نیویورک تایمز ادعا کرد: «شایعاتی درباره کشته شدن اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک حمله هوایی مطرح شده است و سه مقام ناشناس ایرانی به این روزنامه گفتهاند که او آخرینبار در بیروت دیده شده و برای کمک به حزبالله در مقابله با حملات اسرائیل حضور داشته است، همچنین یک منبع سپاه پاسداران در بیروت ادعا کرده است که سکوت جمهوری اسلامی باعث اضطراب میان نیروهای سپاه شده است.»
رویترز نیز گزارش داد که دو مقام امنیتی ارشد ایرانی مدعی شدهاند از زمان حملات اسرائیل به جنوب بیروت، خبری از اسماعیل قاآنی نیست.
این رسانهها، بیتوجه به واقعیات موجود، سعی کردند به شایعات دامن بزنند. در همین زمان، ایران اینترنشنال نیز با محوریت شایعات درباره سردار قاآنی به انتشار اخبار جعلی پرداخت.
این شبهرسانه در کانال تلگرامی خود ادعا کرد: «یک منبع آگاه به ایران اینترنشنال گفته است که اعضای خانواده سردار قاآنی نیز از سرنوشت او بیخبرند.»
این شبهرسانه حتی پس از تکذیب شایعات، مدعی شد که سپاه پاسداران همچنان اطلاعاتی در مورد وضعیت سردار قاآنی منتشر نکرده است و او در مراسمهای رسمی حضور نداشته است.
اینترنشنال در ادامه تلاش کرد با طرح ادعاهای بیشتر، شک و شبهه ایجاد کند اما این ادعاها خیلی زود زیر سؤال رفتند.
سردار قاآنی با ارسال پیامی به اجلاس بینالمللی همبستگی با کودکان فلسطینی، از غیبت خود بهدلیل حضور در جلسهای مهم عذرخواهی کرد، همچنین سردار ابراهیم جباری اعلام کرد که سردار قاآنی در سلامت کامل است و در آینده نزدیک از رهبر انقلاب نشان فتح دریافت خواهد کرد.
* شهادت جواب نداد؟ بازداشتش کنید!
پس از تکذیب شایعه شهادت، رسانههای ضدایرانی رویکرد دیگری اتخاذ کردند و اینبار ادعای بازجویی سردار قاآنی را مطرح کردند.
وبسایت «میدلایستآی» گزارش داد که سردار قاآنی سالم است اما تحت بازداشت قرار گرفته است و 10 منبع آگاه به آنها گفتند که او زیر شکنجه سکته هم کرده است، همین ادعا و همین سناریو را اسکاینیوز عربی از روی دست میدل ایست آی نوشت.
ایران اینترنشنال نیز این ادعا را تکرار کرد و مدعی شد: «قاآنی در جریان بازجویی دچار حمله قلبی شده است و او را به بیمارستان منتقل کردهاند، همچنین رئیس دفتر او به ارتباط با اسرائیل مظنون است.»
این داستانسازیها نشان از تلاش هماهنگ رسانههای ضدایرانی برای تخریب شخصیت و نفوذ فرمانده نیروی قدس سپاه دارد. باوجود تمام تکذیبها، این رسانهها همچنان به پمپاژ اطلاعات نادرست ادامه دادند تا شاید بتوانند از این فضا برای تحقق اهداف امنیتی و سیاسی خود استفاده کنند.
* رسانه یا یگان عملیات روانی؟
ابزارهای عملیات روانی بهجای مخاطب، خروجی سیاسی و امنیتی را هدف قرار میدهند لذا بر طیف خاص و حداقلی از مخاطبان تمرکز میکنند و با پمپاژ محتواهای جعلی آنها را برای همسویی با اهداف خود تحریک میکنند، به همین دلیل نیز هیچ وقت برای مفتضح شدن در برابر مخاطبان احساس ضرر نمیکنند درست همان طور که اینترنشنال خود را متعهد به رویکردهای اسرائیل میداند.
پس از آنکه نتانیاهو برای جبران شکست وعده صادق باردیگر ناآرامی در ایران را چاره کار دید و از مردم خواست در برابر منافع ملی قد علم کنند، بیشتر مشخص شد که چرا اینترنشنال در مورد شهادت سردار قاآنی قصهپردازی میکند.
* اجازه استحمار به دشمن ندهید
مخاطبانی که هر بار دروغهای بنگاههایی مانند اینترنشنال و دیگر شبهرسانههای حامی رژیم صهیونیستی را باور میکنند، خود در یک چرخۀ آسیبزای رسانهای گرفتار شدهاند.
این افراد ممکن است بهدلایل مختلفی همچون بیاعتمادی به منابع رسمی، یا بهدلیل دسترسی محدود به منابع مستقل و معتبر، در برابر این قبیل اخبار حساس و آسیبپذیر باشند.
یکی از دلایل اصلی که این مخاطبان همچنان تحت تأثیر قرار میگیرند، عدم توانایی در تحلیل انتقادی و درک درست از هدف این نوع عملیاتهای روانی است.
این رسانهها با تاکتیکهایی نظیر تکرار مستمر اطلاعات نادرست، ایجاد حس فوریت و اضطراب، و بازی با احساسات مخاطبان، آنها را بهسمتی هدایت میکنند که حتی در صورت تکذیبهای رسمی نیز همچنان شک و تردید داشته باشند.
از سوی دیگر، این مخاطبان اغلب بهدنبال محتوایی هستند که با جهانبینی و اعتقادات شخصیشان همخوانی دارد. آنها در پی تأیید باورهای پیشین خود هستند و هر اطلاعات جدیدی که آنها را تقویت کند، بهراحتی میپذیرند.
در این حالت، حقیقت دیگر اولویتی ندارد، بلکه هماهنگی با روایتهای ذهنی و باورهای موجود مهمتر از بررسی صحت اخبار است. این افراد بهتدریج تبدیل به بخشی از یک اقلیت پرسروصدا میشوند که بهشکلی ناخودآگاه ابزار دست بازیهای سیاسی و امنیتی رژیمهایی نظیر اسرائیل شدهاند.
در نهایت، باید دانست که در این سناریوها، مخاطب بهجای آنکه بهدنبال واقعیت باشد، به ابزاری برای پمپاژ دروغهای رسانهای تبدیل شده است و این خود نشانگر عمق و خطر چنین عملیاتهای روانی است.
این مخاطبان هرچند ممکن است اندک باشند، اما بهدلیل شدت وابستگی به این رسانهها و پایداری باورهایشان، میتوانند تبدیل به مروّجین این اطلاعات نادرست شوند و آن را در فضاهای اجتماعی و مجازی گسترش دهند.
شبهرسانهها متناسب با باور مخاطبانشان دروغ میگویند
دروغگویی و شایعهپردازی در بنگاههای عملیات روانی، سقفی بهبلندی ذهنهای کوتاه مخاطبان آنها دارند، یعنی این رسانهها پس از این که دروغی را منتشر کردند نسبت به باورمندشدن مطلب جعلی خود ارزیابی از مخاطبانشان میکنند و برای دروغ بعدی آماده میشوند.
در همین راستا نیز مجری یک برنامه تحت عنوان 60 ثانیه پس از آنکه مجموعهای از دروغها در مورد سردار قاآنی را در یک دقیقه به ذهن مخاطبانش پمپاژ میکند از مخاطبانش میپرسد: «بهنظر شما جاسوس بودن قاآنی چقدر باورپذیر است؟».
او با این سؤال از مخاطبانش میخواهد دراینباره نظر بدهند تا به این ترتیب مقدمه را برای دروغهای گوبلزی بعدی فراهم کند، یعنی یک دروغ بزرگ را آنقدر تکرار کند که باورپذیر باشد.
* مهمترین اهداف عملیات روانی اسرائیل
در شرایطی که نیروهای مقاومت در سوگ از دست دادن فرماندهان خود بهسر میبرند و انگیزهای مضاعف برای انتقام خون شهدا دارند، رژیم صهیونیستی با انتشار اخبار جعلی بهدنبال ایجاد ناامیدی و بیاعتمادی در صفوف مقاومت است.
هدف از این اقدام، کاهش انگیزهها برای مقابله با اسرائیل و تسلط بر میدان نبرد از طریق جنگ روانی است، چرا که این رژیم در عرصه نظامی نتوانسته است پیروزی کسب کند.
مشابه این رویکرد را پس از شهادت سید حسن نصرالله نیز شاهد بودیم؛ جایی که برخی از رسانهها تلاش کردند ایران را به انفعال متهم کنند تا در جبهه مقاومت شک و تردید نسبت به بزرگترین حامی خود ایجاد کنند.
ادعای خرید پیجرهای آلوده توسط ایران و همچنین لو دادن محل شهید سید حسن نصرالله توسط یک ایرانی نیز با همین هدف منتشر شد بهامید اینکه در جبهه مقاومت شکاف بهوجود بیاید و همبستگی فعلی مقابل اسرائیل کمرنگ شود.
رژیم صهیونیستی، همچنین در تلاش است از طریق رسانههای معاند فارسیزبان، نفوذ بیشتری در فضای اجتماعی ایران ایجاد کند، هدف از این کار، بهرهبرداری در زمانهای بحرانی برای التهابآفرینی در داخل ایران و جلوگیری از مواجهه نظامی مستقیم است.
پس از آنکه نتانیاهو مردم ایران را به مقابله با دولتشان دعوت کرد، اکنون با تولید اخبار نادرست، بهدنبال سنجش پذیرش جامعه ایران از مواضع جعلی خود است، اگر این سنجشها موفقیتآمیز باشد، رژیم صهیونیستی تمایل بیشتری به حمایت مالی از رسانههایی مانند ایران اینترنشنال برای تداوم تحریف واقعیتهای ایران و منطقه خواهد داشت.
انتهای پیام/+