در جستوجوی وطن؛ روایت جوانان فلسطینی از زندگی در اردوگاهها
مترجم کتاب «یازده زندگی» میگوید: حسرت وطن، نقطه اشتراک روایتهایی است که از زبان آوارگان فلسطینی در این کتاب آورده شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «یازده زندگی» نوشته محمدعلی خالدی به تازگی با ترجمه حبیب یوسفزاده توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب شرح حال خود نوشت آوارگان فلسطینی در لبنان است.
این کتاب 11 روایت از زندگی 11 آواره فلسطینی در لبنان است که هر کدام زندگی، داستان و عقیدهای متفاوت را بازگو میکنند و از زندگیها، عشقها، حسرتها و ناکامیهای خود گفتهاند. برخی روایت ها اعترافگونه، برخی رسمی، برخی روایی و برخی دیگر خیالانگیزند که در کنار هم چشم مخاطب را به ابعاد مختلف «زندگی در تبعید فلسطینیها» باز میکنند.
کتاب با مقدمه پرلا عیسی با عنوان «روایت زندگی در آوارگی» آغاز میشود و با عناوین «دیوارنگارههایی از روزگار سپریشده» از سالم یاسین، «هنوز نمردهام» از میرا صیداوی، «غرغرهای یک آواره» از طه یونس، «از وقتی مادر شدم از زمستان متنفرم» از نادیه فهد، «گورستان دعوق» از یوسف نعنع، «طلسم چله زمستان» از یافا طلال المصری، «حنین یعنی اشتیاق» از حنین محمد رشید، «قلبم از درخت توت آویزان است» از وداد طه، «خدیجه، مادرِ مادرم» از انتصار حجاج، «رویا ادامه دارد» از ربا رحمه و «یک مهاجرت و دو تبعید» از محمود محمد زیدان ادامه پیدا میکند.
یوسفزاده بهمناسبت انتشار این اثر در گفتوگویی با تسنیم درباره ویژگیهای این کتاب و دغدغههای نویسندگان آن گفت. مشروح این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای یوسفزاده ماجرای کتاب "یازده زندگی" چیست و چه نکات جدیدی از زندگی فلسطینیها را به مخاطب فارسیزبان ارائه میدهد؟
کتاب دربردارنده روایتهایی از زندگی آوارگان فلسطینی است که در اردوگاههای لبنان ساکناند. کتاب حاضر با حمایت سازمان مطالعات فلسطین که یک موسسه مردمنهاد هلندی است، شکل گرفته است. با حمایت این موسسه، دوره داستاننویسی در میان آوارگان برگزار و از علاقهمندان دعوت میشود که در این دوره شرکت کنند. 11 نفر در این دوره شرکت کردند و مبانی داستاننویسی را آموزش دیدند. سپس از آنها خواسته شد روایت خود از زندگی در اردوگاه را به رشته تحریر درآورند.
هرکدام از این 11 تن از زاویه دید خود به بحث پناهندگی و شرایط زندگی پناهندگان نگاه کرده و به آن پرداختهاند. این نویسندگان نوقلم و به اصطلاح آماتور هستند، اما آثارشان را تحت نظر یکی از نویسندگان سرشناس لبنانی نوشتهاند.
نکته جالب در این روایتها، این است که هرچند نویسندگان به زوایای تاریک زندگی پناهندگان پرداختهاند، اما رگههایی از طنز و امید نیز در آثارشان دیده میشود.
*تسنیم: به نظر میرسد یکی از ویژگیهای کتاب، روایت زندگی فلسطینیها از زبان نسل جدید آنهاست. تاکنون عمده آثار نوشته شده به قلم نسلهای قدیمیتر بود. از این منظر، کتاب چه پیامی دارد و چه نکاتی درباره فلسطین از منظر این نویسندگان جوان مطرح شده است؟
در مقدمه کتاب عنوان شده است که تاکنون راجع به فلسطین نوشتهاند، حالا ما از خود فلسطینیها خواستهایم که درباره خودشان بنویسند و خودشان، روایتگر خود باشند.
نکتهای که در همه روایتهای کتاب به چشم میهورد، حسرت دوری از وطن است. این موضوع به اشکال مختلف در روایتها تکرار شده است؛ از آرزو و وصیت سالخوردگان برای تدفین در وطن خود تا جوانی که جمله "پس تا کی؟" را روی دست خود تتو میکند. از او درباره معنای این جمله میپرسند، او هم میگوید که تا کی باید دور از وطن، این شرایط را تحمل کنیم.
از سوی دیگر، در بخشهایی از این روایتها به روحیه مقاومت و بازپسگیری وطن نیز در برخی از جوانان اشارا شده است. مثلاً در یکی از روایتها آمده بود که پسرعموی نویسنده تحصیل در بلغارستان را رها کرده تا به صورت پنهان، به مقاومت کمک کند.
یکی از ویژگیهای کتاب، روایت صادقانه آن است. ما در ادبیات دفاع مقدس خود در ابتدا رویکرد شعاری داشتیم. بعثیها را آدمهای نادانی به تصویر میکشیدیم که یک جوان ایرانی میتوانست تعداد زیادی از آنها را به اسارت درآورد. اما در کتاب حاضر، این رویکرد غالب نیست.
نویسندگان ابایی از بیان واقعیتها ندارند و همین موضوع، تصویر روشن و بیپردهای از زندگی در اردوگاه به مخاطب ارائه میدهد. به عنوان نمونه، این رویکرد را میتوان در بیان شرایط بهداشتی و اجتماعی اردوگاه دید که شرح میدهند، شهرداری ندارند، وضعیت جمعآوری زبالهها اسفبار است و میترسند که شب، زباله را تا سر کوچه ببرند و به سطل آشغال بیندازند؛ به خاطر همین آن را به پشتبام همسایه میاندازند.
در کنار اینها، تصویری که از اوضاع اجتماعی فلسطینیها ارائه میدهند نیز جالب است. نقل قولها و بیان واقعیتهای تکاندهنده از زندگی فلسطینیها، تجربیات جدیدی را پیش روی مخاطب قرار میدهد. این بخش را میتوان در صحبتهای یکی از مادران فلسطینی دید که به پسرش تاکید میکرد که به دوستانش بگوید پس از شهادتش، پوسترش را چاپ نکنند؛ چون دلش نمیخواهد چهره رنگ و رو رفته پسرش زیر تیغ آفتاب را ببیند، دوست دارد همیشه چهره بشاش او در نظرش باشد.
یا در جای دیگر کتاب درباره شرایط پس از بمباران میخوانیم که نوشته بود، ما پس از حمله جهتیابیمان را از دست داده بودیم، چون همه نشانهها اعم از ساختمانها، خیابانها و ... به یکباره از بین رفته بود و ما برای اولینبار میتوانستیم دریا را ببینیم. این دست از روایتها در کتاب بسیار است.
*تسنیم: جنگها همواره بستری برای خلق آثار هنری و ادبی بودهاند. چرا با وجود گذشت چند دهه از مسئله فلسطین، جنگهای پی در پی، مهاجرتهای اجباری و ... که هرکدام میتواند موضوع خلق یک اثر ماندگار باشد، کار شاخص جهانی در این زمینه خلق نشده است؟ چه عواملی موثر بودهاند؟
کم و بیش آثاری درباره فلسطین خلق شده اما فراوانیاش آنچنان نبوده است. شاید بتوان دلیل آن را در این بیت سعدی جست: "چنان خشکسالی افتاد در دمشق/ که یاران فراموش کردند عشق"؛ برای نوشتن باید دل و دماغ داشت. نوشتن زمانی حاصل میشود که بخشی از نیازهای اولیه برطرف شده باشد.
کمکاری در این زمینه صورت گرفته است؛ به ویژه الان که دوره جنگ روایتها نیز نام گرفته است، ارائه یک روایت درست از فلسطین و اوضاع مردم آن، میتوانست بخشی از مقاومت مردم این کشور باشد.
داستان ذاتاً روایتگر بیتعادلی است. در دورههای داستاننویسی میگویند، داستان از کجا شروع میشود؟ از زمانی که تعادل به هم میخورد. جنگ، اصل بیتعادلی است که همه چیز در چشم بر هم زدنی، نابود میشود.
امیدواریم نویسندگان جهان اسلام و به ویژه نویسندگان ایرانی قدری جدیتر وارد این حوزه شوند و از فلسطین بنویسند.
انتهای پیام/