اروپای تنها
امروز اروپا خود را تنها و بدون حمایتهای آمریکا میبیند و با روی کار آمدن راستهای افراطی حتی اتحادیه اروپا نیز به خطر افتاده است. علاوه بر جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا حالا زمزمههای جدایی آلمان از این اتحادیه هم شنیده میشود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محبوبه نیاورانی در یادداشتی نوشت: اولین دور مذاکرات ایران و اروپا درباره مسائل منطقهای و هستهای در سطح معاونان وزرای خارجه و در ژنو برگزار شد. مذاکراتی که پس از یک دوره تقابل و استقبال از تنش از سوی کشورهای اروپایی و امتناع از تعامل و گفتوگو با ایران شکل گرفت و توافق شد که در آینده نزدیک این گفتوگوهای دیپلماتیک ادامه یابد. مذاکراتی که هرچند عراقچی، وزیر امور خارجه میگوید به آن خوشبین نیست؛ اما بازگشت اروپا به میز مذاکره قابل ارزیابی و تحلیل است. به نظر میرسد تمایل اروپا به گفتوگو پس از یک دوره طولانی امتناع، مرتبط به بازگشت ترامپ به کاخ سفید باشد. ترامپی که نیامده ناقوس جنگ تجاری را از چین گرفته تا کانادا و دیگر متحدانش به صدا درآورده و اروپا را به این فکر انداخته که سیاست مستقل خود را از آمریکا کلید بزند.
اروپا میداند پایان دادن به جنگ اوکراین یکی از سیاستهای ترامپ است و بازنده این پایان زودهنگام جنگ، قطعا اروپا خواهد بود. همچنانکه اروپا نیز سعی کرده موضع ترامپ در خصوص جنگ اوکراین را با استقبال از حکم دادگاه لاهه درباره نتانیاهو جبران کند. همین واقعگرایی اروپا موجب شد مارکوس پوتسل، سفیر آلمان که 9 آبانماه تهران را به نشانه اعتراض به دلیل فوت جمشید شارمهد در زندان ترک کرده بود، بدون سر و صدا به محل کار خود در تهران بازگردد.
مسأله امروز اروپا بیشتر از برنامه هستهای ایران، ادعای همکاری نظامی ایران با روسیه در جنگ اوکراین است. اروپا میداند باید بدون کمکهای آمریکا جنگ اوکراین را ادامه دهد و شایعات مربوط ارسال پهپادهای ایرانی، قاره سبز را نگران کرده است. از اینرو است که مکانیزم ماشه را بهعنوان یک اهرم فشار بالای سر ایران نگه داشته است. البته ایران هم تمایل دارد پیش از روی کار آمدن ترامپ، مسائل سیاست خارجی خود را تا آنجا که میشود حل و فصل کند. ازاینرو بر دیپلماسی فعال با همه کشورها از غرب گرفته تا شرق متمرکز شده و سعی دارد با دیپلماسیاش از میزان تنش و یا به وجود آمدن سوءتفاهمها با دوستان خود جلوگیری و روابطش را به صورت حداکثری تبدیل کند تا از خود بازیگر قابل اعتمادی به نمایش بگذارد. همچنانکه پیش از صدور قطعنامه حاضر بود برای اطمینان خاطر طرف غربی، غنیسازی 60 درصدی خود را متوقف کند؛ اما بعد از صدر قطعنامه به گفته عراقچی حتی به تغییر دکترین هستهای خود میاندیشد و هزاران سانتریفیوژ جدید نصب کرده است. اروپا هم پیش از ورود به مذاکرات با صدور قطعنامه و اعمال چندین تحریم قصد داشت برگ برندهای برای مذاکره با ایران داشته باشد تا شاید بتواند آن را با سیاستهای خود همراه سازد.
امروز اروپا خود را تنها و بدون حمایتهای آمریکا میبیند و با روی کار آمدن راستهای افراطی حتی اتحادیه اروپا نیز به خطر افتاده است. علاوه بر جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا حالا زمزمههای جدایی آلمان از این اتحادیه هم شنیده میشود. اروپا از هزینه ناتو برای جنگ اوکراین برنمیآید و بیش از گذشته در ضعف و خطر قرار گرفته است که باید جنگ تعرفهای ترامپ را هم به آن اضافه کرد. بنابراین، امروز این اروپا است که بیشتر از ایران به مذاکره نیاز دارد.
هرچند بسیاری از تحلیل گران اروپای بدون آمریکا را ناتوان در حل مسائل ایران میدانند، اما روی کار آمدن ترامپ و احتمال شکاف در دو سوی آتلانتیک فرصتی برای تهران است که بتواند با تعدد بازیگران حداکثر بهرهبرداری از فرصتها را برای تامین منافع ملی خود، داشته باشد.میدانیم اروپا نیازمند انرژی از جمله گاز است و ایران نیز دارای دومین ذخایر گازی جهان.
ایران هم باید براساس منافع خود تاکتیکهایش را تغییر دهد. همچنانکه با همین یک دور مذاکره با اروپا، روز گذشته در خبرها آمد که روسیه دو فروند هواپیماهای سوخو-35 به ایران تحویل داده است. براساس اطلاعات منتشر شده در فلوگ ریویو ایران بجای 25 فروندی که پیش از این گفته میشد سفارش داده است، قرار است 50 فروند از این جنگندههای نسل چهارم را از روسیه دریافت کند.
تهران باید با دوری از یک جانبهگرایی در این نظام بینالملل آنارشیک، ضمن حفظ راهبردهای خود، تاکتیکهایی برای به حداقل رساندن آسیبها و به حداکثر رساندن منافع داشته باشد. ایران در تحولات یکسال اخیر منطقه، با «توازن درون گرا»، خود را به دوست و دشمن اثبات کرد که بدون ائتلاف و حمایت کشوری دیگر توانایی دفاع از خود را دارد و میتواند بازدارندگی لازم را برای خود ایجاد کند؛ لذا با یک دیپلماسی قوی و بازیگری حساب شده نیز میتوان ضمن به حداقل رساندن تهدیدها، قدرت منطقهای خود را تثبیت کند.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/