در آرمانشهر انقلاب، وضعیت امروز مهاجرین افغان و سکوت رسانهها قابلقبول نیست
خبرگزاری تسنیم: برنامه«راز» شب گذشته با موضوع«مهاجران افغان در ایران» و با بررسی فیلم«چند متر مکعب عشق» میزبان نوید محمودی تهیه کننده فیلم، محمدکاظم کاظمی شاعر، مهدی طوسی دبیر فرهنگی خبرگزاری تسنیم و حسین محمودیان مستندساز و نویسنده بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در ابتدای این برنامه محمدکاظم کاظمی شاعر افغان درباره حضور افغان ها در ایران و نمود آن در رسانههای ایرانی گفت: واقعیت این است که با مهاجرت گسترده افغانها به ایران در جریان جنگهای این کشور، افغان ها عملا در واقعیت اجتماعی بخشی از این جامعه ایران شدند؛ اما آنها در همه این سالها نادیده گرفته شدند و بیتوجهی به آنها کاملا مشهود است.
پرسش بزرگ همه این سالها: چرا مهاجرین افغان دیده نشدند؟
کاظمی افزود: درست است که این مهاجران از لحاظ قانونی همطراز با ایرانیان نیستند اما از لحاظ انسانی و فرهنگی و به ویژه از این جهت که خیلیها از آنها بخش اعظمی از عمر خود را در ایران گذراندند و حتی خیلی از آنها متولد ایران هستند، بخشی از جامعه ایران به حساب می آیند. اما برای ما هم جای پرسش است که چرا انسان هایی که در سالها در این اجتماع زندگی کردند، دیده نشدند و کمتر در مورد آنها صحبت شد و اساسا به مجرای رسانه ها نرسیدند.
نوید محمودی تهیه کننده«چند مترمکعب عشق»، فیلم تحسین شده جشنواره فجر امسال، دومین میهمان برنامه دیشب بود.محمودی صحبتهایش را اینگونه شروع کرد: از زمانی که فیلم در جشنواره نمایش داده شد، من به طور دقیق به دنبال این بودم که ببینم در مطبوعات در خصوص فیلم چه اتفاقی می افتد. در خبرگزاری تسنیم تیتری از شما دیدم که گفته بودید:" «چند مترمکعب عشق» تلنگری به انقلاب است" .این تیتر خیلی برای من غیرمنتظره بود. واقعیت این است که گاهی شما در هنر اقدامی انجام می دهید که خودتان چنین برداشتهایی از آن نمیکنید، اما برداشت های متفاوت دیگران نسبت به آن، جذابیت بیشتری برایتان می آفریند.
طالبزاده در مورد شکلگیری ایده طرح «چند متر مکعب عشق» از محمودی پرسید و او پاسخ داد: سال 83 در سفری که به افغانستان داشتیم درباره اتفاقی مشابه اتفاق پایان فیلم؛ چیزهایی شنیدم. با جمشید قصه را مطرح کردم. به نظر او هم ایده بی نظیری بود برای پایان یک فیلم. پایان فوقالعادهای برای یک فیلم بود و حالا ما پایان قصه را پیدا کرده بودیم و بعد دنباله ماجرا را گرفتیم. به طور طبیعی ایده رشد کرد و از ایده یک فیلم کوتاه به فیلم بلند رسیدیم و نهایتا از سال 83 تا سال 91 به یک قصه سینمایی بلند رسیدیم. جمشید معتقد بود که بهتر است قصه فیلم به جایی که از آنجا آمده است، وفادار باشد و بهترین اقدام این است که یکی از شخصیت های اصلی حتما افغان باشد. بعد از نمایش فیلم و خواندن واکنشهای سایت مختلف به این مسأله رسیدم که این عزیزان به مسائلی اشاره کردند که شاید در لحظه نگارش فیلمنامه خودمان چندان به آن توجهی نداشتیم. تمام تلاش ما از لحظه شروع و پایان این بود که این عشق آن قدر زیبا نشان داده شود که بیننده ما تمام عوامل دیگر فیلم را دوست داشته باشد.
جشنوارههای خارجی از ما روایت آدمهای سرشکسته و منزوی میخواهند/ اگر کمی فیلم را تغییر میدادیم حالا جایزه جشنواره برلین را گرفته بود
محمودی یادآوری کرد: بخشی از جشنواره های خارجی معمولا محصولاتی از ما می خواهند که ما در آنها آدم های سرشکسته و منزوی باشیم و شاید به همین دلیل هم این جشنواره ها با ما برای تبادل این اثر به نتیجهای نمیرسند. ما یک فیلم انسانی تولید کردیم و کافی بود این فیلم به سمت چپ یا راست متمایل شود تا جشنوارههای خارجی حسابی تحویلش بگیرندما نمیخواستیم این کار را کنیم که اگر این طور بود، در همین جشنواره برلین هم جایزه میگرفت. هدفمان تولید یک فیلم انسانی بود که به این اشاره کند عشق در هرجا و زمانی اتفاق می افتد و این عشق در بستر یک اجتماع کوچک در ایران پدیدار شده است.
مهاجرین افغان، پنجره و دریچه شناخت ایران و افغانستان را باز کردند
محمد کاظم کاظمی شاعر مهاجر افغان درباره چگونگی استفاده از ظرفیت به تصویرکشیدن افغان ها در ایران و نقاط ضعف و قوت آن طی این سال ها توضیح داد: با بازگشت به گذشته متوجه نقاط اشتراک خودمان مانند همزبانی و هم دینی می شویم. هیچ ملتی جز افغانستان با ایران تا این اندازه اشتراک ندارد. این یگانگی از سال های گذشته می توانست بیشتر شود و شرایط استراتژیک فرهنگی میان دو کشور هم زمینه آن را فراهم کرده بود. برای ما افغان ها آمدن به ایران باز شدن یک پنجره بود. این می توانست برای جامعه میزبان هم یک فرصت باشد تا پل پیوند بیشتری بین دو کشور باشد. بسیاری از مهاجران افغان که به ایران آمدند، جزو افرادی بودند که می توانستند از توانایی های علمی و کاری آنها استفاده شود. افغان ها در سازندگی ایران موثر بودند و مهمتر آنکه پنجره و دریچه شناخت میان ایران و افغانستان را باز می کردند.
مشکل اصلی رابطه ایرانیها و افغانها شناخت است/ اگر شناخت بیشتر بود روابط تسهیل میشد
این شاعر افغان افزود:مشکل بزرگ ما این است که نسبت به افغان ها نوعی نبود شناخت به چشم می خورد و اکثر مردم ایران از افغان ها اطلاعات اندکی دارند و از رنج افغانی ها در مهاجرت و حتی توانایی های آنان آگاه نیستند. اگر این اطلاعات نسبت به مهاجران بیشتر می شد، روابطمان تسهیل می شد. متأسفانه از بسیاری از فرصتها برای ایجاد روابط بیشتر بهره برداری نشد.
«چند متر مکعب عشق» نمایش واقعیت در واقعیت است
نوید محمودی در خصوص لوکیشن فیلم و چگونگی رسیدن به این مکان برای فیلمبرداری هم گفت: قصه اولیه فیلم اصلا قرار نبود در چنین لوکیشنی باشد بلکه این طور تعریف شده بود که در مساحتی 30 هزارمتری که درون آن مملو از کانتینر باشد و آدم ها بتوانند در آنجا کار و استراحت کنند فیلم گرفته شود. ما بارها به شرکت های مختلف که در آنجا کانتینر بود، رفتیم اما متأسفانه برای یک کار دو ماهه ممانعت می کردند. همین طور که دنبال لوکیشن بودیم و نا امید شدیم، دستیار دوم کارگردان به ما تلفن زد و خبرداد که لوکیشن مورد نظرمان را پیدا کرده است. در آنجا کارگران افغان و لر و کرد با هم زندگی می کردند. با گروه صحنه و دکور به آنجا رفتیم و به المان های موجود در صحنه اضافه کردیم. اکثر افراد بعد از نمایش فیلم به واقعی بودن فضا اشاره می کنند. ما در واقعیت واقعیت را نشان دادیم و به همین دلیل موقعیت های فیلم از واقعیت دور نیست.
درصد کمی از فیلمهایی سینمایی و برنامههای صداوسیما نمایشی از مهاجرین افغان است/«چند متر مکعب عشق» نمایش ارزشمندی از واقعیت مردم مهاجر افغان
محمدکاظم کاظمی شاعر افغان نیز بیان کرد: فیلم های اندکی درباره مهاجران افغان در ایران ساخته شده و در همانها هم افغانها از جنبه های مختلفی دیده نشده است. گفته میشود که حدود 2 یا 3 میلیون مهاجر داریم؛ آیا از هر 100 فیلمی که ساخته می شود، یک الی دو حلقه آن به مهاجران اختصاص داده می شود؟... این محدود بودن نگاه به صداوسیما هم مربوط می شود و درصد کمی از برنامه های صداوسیما به واقعیت زندگی مهاجران می پردازد. هر فیلمی که درباره مهاجران افغان ساخته شده برای ما دلپذیر بوده و این را یک گام به پیش برای ایجاد شناخت بهتر دیده ایم. این فیلم بسیار ارزشمند بود چون گوشه ای از واقعیت زندگی مردم مهاجر افغان را نشان می داد. درستکاری مهاجران همواره اعتماد صاحبان کار را جلب می کند و در این فیلم هم این نشان داده شده است
بازتاب «چند متر مکعب عشق» میتواند ذهنیت منفی ایرانیها نسبت به افغانها را تلطیف کند
این شاعر افغان تأکید کرد: بازتاب این فیلم می تواند ذهنیت منفی مردم را نسبت به افغان ها از بین ببرد.همین که برای این فیلم من به این برنامه آمدم و خواستم از سختیها و مشقتهای افغانها صحبت کنم، ارزش بسیاری دارد. ما آن قدر برای بیان نظراتمان مشکل داشتیم و هر فرصت را روزنه ای می بینیم تا رنج ها و شایستگی های مردم افغان بهتر دیده شود.
«چند متر مکعب عشق» مردم افغانستان را راضی خواهد کرد/فیلمسازان برای کسب اعتبار جشنوارههای خارجی، مردم افغانستان را منفی نشان میدهند
کاظمی با اشاره به عکس العمل احتمالی مردم افغانستان نسبت به این فیلم خاطرنشان کرد: مردم افغانستان خوشبختانه به دلیل اینکه این فیلم خلاف مجموعه های تلویزیونی دیگر چهره مثبتی از مردم افغان نشان می دهد، واکنش خوبی دارند. گاهی برخی فیلمسازان برای به دست آوردن اعتبار در جشنواره های خارجی، چهره منفی از افغانستان نشان می دادند.
شایستگی مهاجران افغان، متخصصان و شاعران و کارشناسان افغان در رسانههای ایرانی دیده نشده است
کاظمی ادامه داد: اما بخش دیگری از واقعیت جامعه افغانستان همچنان مغفول مانده و آن وجه شایستگی مهاجران افغان است. متخصص و شاعر و دکتر و مهندس مهاجر افغان دیده نشده است. در این فیلم کارگردان در قسمت هایی سعی کرده بود این شایستگی را در صحنه پزشک افغان نشان دهد. این می تواند در آثار دیگر برجسته تر شود و به زوایای مختلف مهاجران افغان بپردازیم.
«تو از خودمانی...» چگونه حرف «چند متر مکعب عشق» شد؟
نوید محمودی تهیه کننده«چند متر مکعب عشق» در پاسخ به این پرسش که آیا موفق شدید به آنچه می خواستید، برسید یا نه،گفت: گاهی کاری انجام می دهید که درباره آن صحبت هایی بعد از دیده شدن گفته می شود که تازه متوجه چگونگی کارتان می شوید. من نقدی در تسنیم خواندم با همین عنوان «تو از خودمانی...» فصلی در فیلم هست که صابر می خواهد به جشن افغان ها می رود؛ در ابتدا برای رفتن خجالت دارد ؛ اما افغانها به او می گویند:«بیا! تو از خودمانی.» این تکه از فیلم ، کاملا اتفاقی و در جریان ساخت فیلم درآمد؛ اما الان متوجه شدیم که چه خط محتوایی ارزشمندی را میگوید.
میخواستیم از نابازیگر ایرانی برای نقش دختر افغان استفاده کنیم، فهمیدیم مهاجرین چه قدر کلاس سینما و بازیگری در ایران دارند و ما نمیدانیم
یا در مورد بازیگر دختر افغان فیلم، ما ابتدا میخواستیم از یک نابازیگر ایرانی استفاده کنیم که آقای وحید نگاه به ما گفتند: ما کلاس های تئاتر خوبی برای مهاجرین افغان داریم و می توانیم بازیگران خوب افغان به شما معرفی کنیم. اول باور نمیکردیم ولی بعد رفتیم به محل تمرینهای آنها و دیدیم که چه قدر افغان بااستعداد برای سینما وجود دارد که کسی آنها را نمیبیند. انتخاب حسیبا ابراهیمی به عنوان کاندیدای سیمرغ افتخار بزرگی برای یک دختر 18 ساله است و من مطمنئم که اگر بازی بی نظیر مریلا زارعی در«شیار 143» نبود، ایشان جایزه می گرفت. شاید بسیاری از اتفاقات فیلم هم اصلا زمانی شروع شد که بازیگران افغان فیلم بخشی از واقعیت ها را برایمان شرح می داد و اتفاقات بهتری می افتاد.
این تهیه کننده افزود: ما در تولید فیلم با اتفاقات بسیاری روبرو بودیم و با گفتگو سعی کردیم وارد جزئی ترین مسائل فیلم شویم. بحث رویارویی با پلیس و نداشتن کارت مهاجرت به طور طبیعی دغدغه است. طبعا بحث مهاجرت در تمام دنیا یک مسأله است و اشتراکات بحث مهاجرت زیاد است. انقلاب اسلامی در ایران و دیدگاه های امام خمینی موضوعی شد که باعث جمع شدن مهاجران شد و به مرور هم باعث ایجاد تبعاتی شد که باید درک شود و در موردش حرف زده شود.
به مهاجرین متولد ایران هم اقامت نمیدهند
محمدکاظم کاظمی شاعر با اشاره به شناسنامه دار نبودن مهاجران افغان در ایران و مسائل و دغدغه های آنان عنوان کرد:جوانانی هستند که ریشه افغانی دارند اما لهجه ایرانی دارند و اصلا افغانستان را ندیدند و برایشان دشوار است که در افغانستان با تفاوت فرهنگ و معیشت ایرانی زندگی کنند.
رسانههای یک دلیل اصلی مشکلات مهاجرین/گاهی اوقات برخی رسانهها مهاجرین افغان را مخل اجتماع معرفی کردند
یکی از دلایل تداوم این مشکلات مطرح نشدن آن میان رسانه هاست و گاهی هم برخی رسانه ها مهاجران را به عنوان افرادی که مخل اجتماع هستند،نگاه می کردند و باید کاری برای بازگشت آنان انجام دهند. به نظر می رسد این تصور وجود داشته که اگر زندگی برای مهاجر سخت باشد، دیگر در ایران نماند و کشورش برود. نسل جوانی از مهاجران افغان در اینجا به دنیا آمدند و نتوانستند برگردند و تنها مسأله ای که به وجود آمد این بود که این رنج تداوم پیدا کرد.به نظر می رسد که متولیان مهاجران افغانستان در این یکی دو سال به این نتیجه رسیدند که این رنج را برای مهاجران ساکن در کشور کمتر کنند. در زمینه تمدید مدارک روزنه هایی از تسهیلات دیده می شود که برای مهاجران خوشایند است. این تحولات در حال انجام است اما به نظر می رسد که کند بوده است.
مهدی طوسی دبیر فرهنگی خبرگزاری تسنیم نیز مهمان دیگر برنامه«راز» بود. طالبزاده در توضیح علت دعوت از مهدی طوسی گفت: خبرگزاری تسنیم در این یک سال و نیمی که فعالیت میکند تلاش ویژهای در جهت انعکاس دردها و مسائل مهاجرین افغان داشته است. دوست دارم بحثمان را اینگونه شروع کنیم که چرا این رویه را برای خبرگزاری انتخاب کردید.
انقلاب ایران قرار بود یک آرمانشهر تاسیس کند، آرمانشهری که مرزها در آن اصالتی نداشته باشد/ طبق آرمان انقلاب، ایرانی و افغان هیچ تفاوتی ندارند
مهدی طوسی در ابتدای صحبت هایش گفت: برای اینکه پاسخی به این سوال دهیم که چرا ما این رویه را انتخاب کردیم باید مقدمهای کوتاهی بگوییم. واقعیت این است که صحبت از فیلم«چند متر مکعب عشق» و تداوم صحبت درباره همسایگان مسلمان ایران، اساسا برگرفته از اصل دیدگاه انقلاب ما بود؛ از زمانی که انقلاب پیروز شد، از مدت ها قبل از آن این دیدگاه در جهان بینی امام و انقلابیون ما وجود داشت که انقلاب ما قرار است یک اتوپیا و آرمانشهر تاسیس کند و با انقلابمان جامعه ای به جهان معرفی کنیم که اصالت آدمها را کرامت انسانی آنها میسازد، جامعهای که هیچ مرز جغرافیایی در آن اصالت ندارد. ما معتقدیم که تیری که امام خمینی در ابتدای انقلاب رها کردند، هنوز به زمین ننشسته است. این یک مسأله راهبردی و تمدنی است. با توجه به نظرات امام و رهبری مؤلفه کرامت انسانی اساسا در انقلاب ما اهمیت بسیاری برایمان دارد و بر همین اساس ما تفاوتی بین افغان و ایرانی قائل نیستیم.
رسانههای انقلابی نباید در مورد بیعدالتیها در مورد مهاجرین افغان ساکت بنشینند
وی افزود: جمهوری اسلامی همیشه این ادعا را داشته که می خواهد یک جامعه انسانی دینی را محقق کند.جدا از دردهایی که در فیلم«چند مترمکعب عشق» گوشه هایی از آن دیده می شود، ایران در مقام مقایسه با دیگر کشورها توانسته تا حدودی به این هدف نائل شود. این گفتمان اسلام بود که باید برابری و برادری را سرلوحه کارمان قرار دهیم. اما فکر میکنیم کاستیهایی هم وجود دارد که اتفاقا رسانههای انقلابی نباید در مورد آنها ساکت بنشینند.
تصویر جامعه افغانها در رسانهها یک عنصر دستچندم شده/طراز ایدهال رفتار با افغانها در دیدار سالانه رهبری با شاعران است
طوسی ادامه داد: رسانه برای تحقق این آرمان اهمیتی اساسی دارد. متأسفانه بسیاری از رسانهها نه تنها به این قضیه کمک نکردند بلکه با بدرفتاریها و کجفهمیها تبدیل به سرعت گیرهایی شدند که تحقق آرمان را کُند کردند، ما از این رویه رسانهها در مورد مهاجرین افغان به شدت ناراحت بودیم و فکر کردیم این روند باید تغییر کند. اینها همه در شرایطی است که ما این طراز ایده آل مواجهه با مهاجرین را در دیدار رهبری با شاعران مهاجران افغان می بینیم و هنرمندان سینمایی آنها هم در جشنواره های ما حضور دارند. تصویر جامعه افغان در رسانه به صورت یک عنصر دسته چندم بود و در صفحه حوادث روزنامه ها در نهایت بعضی مسائل منعکس می شد که در حق مهاجران افغان اجحاف می شد. نتیجه این شد که در باور جامعه بگنجد که امکان شوخی با افغان ها وجود دارد و این با باور اسلامی ما در تناقض بود.
ماجرای پارک صفه اصفهان؛سریال چهارخونه و پارچه نوشته تبعیض آمیز سر در یک مدرسه برای کسی که پیام انقلاب و رویکرد رهبری را درک کرده دردآور است
دبیر فرهنگی تسنیم افزود: در مواردی دیگر یک مدیر دسته چندم بدسلیقگی به خرج می داد تا بازیچه ای برای رسانه های معاند شود. مثلا در روز 13 فروردین در پارک اصفهان تابلویی نصب می شود که بابت حضور افغان ها در پارک هشدار می داد. گاهی هم سریالی ساخته می شود که کرامت افغان ها را با تقلید از یک لهجه زیر سؤال می برد. در مدرسه ای دیگر به تلخی با این مسأله مواجه می شویم که کودکان افغان را ثبت نام نمی کنند. این برای کسی که پیام انقلاب اسلامی و رویکرد رهبری را درک کرده است، درد آورست.
صبوری خانوادههای افغان: ناملایمات و بیعدالتیها را میبینند اما مهاجرت نمیکنند چون معتقدند ایران امنترین نقطه زیست مسلمانی است
طوسی افزود: البته در این بین باید حتما از صبوری خانواده های مهاجران افغان هم صحبت کنیم. من به صورت مستقیم با چند تا از آنها مواجهه داشتهام که با وجود همه ناملایمتیها و اذیتها با وجود اینکه می توانند مهاجرت کنند به کشور دیگر نمی روند، چون معتقدند ایران امن ترین نقطه برای زیست مسلمانی است.
اگر انقلاب را جهانی ببینم جای سوالی برای پرداختن به مساله افغانها در رسانهها باقی نمیماند
مهدی طوسی یادآور شد:معمولا رسانه هایی که از جنبه های منفی افغان ها صحبت می کنند، هیچ گاه از افرادی مانند محمد کاظم کاظمی به عنوان ادیب افغان یادی نمی کنند. نمونه مثبتی هم البته وجود داشت و در فرهنگستان زبان فارسی محمد کاظم کاظمی و پرفسور مولایی عضو فرهنگستان زبان فارسی شدند و در همان زمان رسانه هایی که پیوند ایران و افغان برایشان تهدید محسوب میشد؛ دعوای لهجه ها در افغانستان دنبال می کردند. فیلم«خاک و مرجان » یا همین فیلم نمونه گام های ابتدایی احترام به افغان هاست. اگر انقلاب را جهانی ببینیم، دیگر جای سؤالی برای نپرداختن به افغان ها باقی نمیماند و اتفاقا این ادعا مطرح میشود که چرا این مساله تا به حال دیده نشده است.
دیدگاه تحقیرآمیز و بایکوت افغانها بزرگترین تهدید برای کشور و منطقه است/ قنبرعلی تابش با کجسلیقگی یک مدیر میانی مجبور به بازگشت شد
طوسی با اشاره به نگریستن به مؤلفه های انقلاب در خصوص مساله افغان ها تأکید کرد: این دیدگاه در راستای رسیدن به همان آرمان شهر است. طرح این مسأله در رسانه ملی به نسبت رسانه های دیگر که در حال بایکوت شدن است، ارزش دارد.این نشان از شهامت رسانه جمهوری اسلامی است که مطالبه از خود را در اصلیترین رسانهاش دنبال میکند. دیدگاه تحقیرآمیز و بایکوت افغانها بزرگترین تهدید امنیت ملی و بالاتر از آن امنیت منطقهای ایران و انقلاب اسلامی در جهان است و این نگاه که پرداختن به افغانها و قومیتها یک تهدید امنیتی است خودش بزرگترین تهدید امنیتی است. ما شاعر بزرگی به نام قنبرعلی تابش داشتیم که در محضر رهبر در حمایت از مسلمانان میانمار شعر می خواند اما متأسفانه با توجه به اینکه با هزینه کارگری برادرانش خرج تحصیلاش در مقطع دکترا را پرداخت میکرد در مقطعی از زمان با کج سلیقگی یک مدیر میانی محروم از ادامه تحصیل و مجبور به بازگشت شد که البته در اعتراض به این مسأله 50 نفر از بزرگان افغان که از موقعیت های خوبی برخوردارند، نامه ای به رئیس جمهور برای پیگیری این مسأله نوشتند.امیدواریم این مساله موردتوجه رئیسجمهور قرار بگیرد و برای بهبود این وضعیت تمهیداتی قائل شوند.
بیش از 2000 شهید مهاجر افغان در جریان دفاع مقدس، 10 شهید مهاجر دفاع از حرم؛ کسی آنها را نمیبیند
وی افزود:خبرگزاری ما همچنان این پیام را دنبال می کند که انقلاب ما جهانی است و امکان جهانی شدن آن با ابزار فرهنگی وجود دارد و این به شرطی است که رسانه آن را درک کند. اگر ما نمونههایی از علاقه ملت افغان را به جامعه ایرانی معرفی کنیم، ملتمان دلباخته آنها می شود. بیش از دو هزار شهید افغان وارد دفاع مقدس شدند و چون جبهه مقابل را جبهه کفر می دیدند، آمدند و در حمایت از ایران اسلامی شهید شدند.همین امسال شهدای افغانی در قم داشتیم که در ایران با سختی تحصیل میکردند و وقتی جنگ در سوریه را دیدند، داوطلبانه راهی آنجا شدند و از حرم حضرت زینب(س) دفاع کردند و شهید شدند.آن ور هم بیکار ننشستهاند، همین اتفاق را یک رسانه ضدایرانی بهانه میکند و با ژست حمایت از افغانها مینویسد ایران، افغان ها را برای رفتن به سوریه اجیر میکند و بزرگترین بیاحترامی را نسبت به افغانها انجام می دهد. ما اعتقاد جدی داریم که هر کار رسانهای که در مورد افغانها انجام میدهیم باید حتما مراقب باشیم که شرافت افغان را نباید به بازی گرفت. این همان مسأله ای است که فیلم«چند متر مکعب عشق» و شعر آقای کاظمی مقابل آن ایستاد، اینکه کرامت و عزت افغان را نباید به بازی گرفت.
مهاجریان افغان پیامرسان انقلاب ایران میشدند؛ اگر دیده میشدند و به آنها توجه میشد
محمد کاظم کاظمی گفت:کشور افغانستان از دیرباز چهارراه برخورد تمدن ها و محل عبور اسکندر و چنگیز بوده است. در بسیاری از موارد با آموختن فنون مختلف، این مهاجران در زمان های گذشته به کشور باز می گشتند و این روند همچنان تداوم داشته است. اما معمولا افرادی که به ایران آمده بودند، نتوانستند به موقعیت والای اجتماعی دست پیدا کنند و دردناکتر این بود که این مهاجران گاهی ناراضی باز می گشتند. از نظر استراتژی جهانی این شیوه برخورد با مهاجرانی که می توانستند پیام رسان انقلاب باشند، واقعا درست نبود.
حسین محمودیان مستندساز و نویسنده هم میهمان دیگر برنامه بود. محمودیان دو مجموعه مستند در مورد مهاجرین افغان ساخته بود. دو مستندی که هیچگاه شانس پخش از تلویزیون ایران را پیدا نکرد. محمودیان گفت:هنوز خودم هم نمیدانم چرا این دو مستند پخش نشده است.مستند اول در مورد مصائب و مشکلات زندگی خاص مهاجرین افغان در ایران بود که با همکاری خود نویسندگان و فیلمسازان افغان ساخته شد. اما ظاهرا تلخی آن به حدی بود که دوستان نتوانستند تحمل کنند و از ما خواستند مستند دیگری بسازیم و بیشتر روی نقاط قوت تاکید کنیم.
محمودیان اضافه داد: برای ساخت مجموعه دوم، از ما دعوت کردند تا به همراه فیلمسازان افغان برویم و از تعامل بیشتر افغان ها و نقاط قوت آنها صحبت کنیم. یکی از فیلم های موفق و سازنده هم مربوط به زندگی آقای کاظمی به عنوان شاعر بود. ما 10 قسمت برنامه درباره موفقیت های مهاجران افغان مثل هنرمندان، شاعران و پزشکان مقیم ایران ساختیم اما متأسفانه مجموعه دوم هم از سال 81 با اینکه تحویل آرشیو شده است، تاکنون پخش نشده است و دلیل آن را هم متوجه نشدیم و حتی با وجود پیگیری ها به نتیجه ای نرسیدیم و ظاهرا این ماجرا همچنان ادامه دار است. اینکه قرار نیست مهاجرین افغان دیده شوند.
عکس از: فرزاد صابر
انتهای پیام/