اصفهان| بانوی کارآفرینی که از سنگهای مسیر راهش پلی برای تعامل و ترقی ساخت
گروه استانها- بانوی کارآفرین اصفهانی اثبات کرد؛ مدیریت برچسبی مردانه نیست و با انتخاب حرفه قلمزنی تا پایان مسیر به پاهای خود تیکه زد و دو سال پیاپی کارآفرین برتر استان شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، فرسنگها دورتر از مرکزیت شهر اما جداییناپذیر از هویت فرهنگی و هنر اصفهان، کارگاه کوچکی، مرکز هنرنمایی دستان زنانی توانمند شده که صدای تق تق چکش طرب همیشگی و همراه آن است. چشم بگردانی تابلوهایی آمیزه از رنگ نقرهای و مسی با طرحهایی از گل و بوته و پرندگان به دیوارها میخکوب شده.
اینجا زنان میداندار هنر تولید صنایع دستی و کارآفرینی هستند. مدیر این کارگاه، با قامتی زنانه و در لفافهای از حجاب برتر اثبات کرده که مدیریت برچسبی مردانه نیست و همانطور که از پسِ زندگی خود و فرزندانش برآمده، توانسته مدیریت یک کارگاه قلم زنی را با بانوانی فعال در شهرستان کوهپایه به عهده بگیرد و طی سالهای 94 و 95 کارآفرین برتر استان اصفهان شود.
فرشته دُری با عینک خوشبینی که به چشم دارد همه این سختیهایی که پشت سرگذاشته است را به چشم تجربه دیده و اکنون فرصتها را محدود و عمر را کوتاه میداند که از این شاخه به آن شاخه شود و وقتی این حرفه را برگزید تا آخر راه به پاهای خودش تکیه زد.
اما قانع نبود که با شاگردیکردن گذران زندگی کند. تصمیم گرفت برای هم قطارهای خودش کارگاهی مخصوص بانوان علاقهمند به حرفه قلم زنی راه بیاندازد و در این مسیر چند نفری را همراه خود کند. ظرافت طراحی نقوش بر فلزی سخت، به وسیله زنان قلم به دست بهتر قلم میخورد اما سختی و سنگینی مراحل آن از قیرریزی تا چکش به دست بودن و حرارت دادن قیرها قدرت مردانه را طلب میکند.
دستانی که با هنر بیگانه نبود
دُری اکنون کارآفرینی است که سالها تجربه کسب کرده و برای زندگی خود و دو فرزندش تلخی مسیر سنگلاخی تولید و کارآفرینی را به جان خریده است.
او بعد از 8 ماه شاگردی اکنون با 8 نفر هنرمند در کوهپایه کارگاهی را راه انداخته و هر روز و هرسال با یادگیری جنبههای مختلف این هنر، تجربه تجریه خود را با دیگر زنان توانمند تقسیم میکند. تحصیل کرده رشته روانشناسی است و 11 سال است که قلم زنی میکند. البته دستانش با هنر بیگانه نبوده و از بچگی قالی بافی کرده است.
این بانوی کارآفرین از زمان ورود به این حرفه میگوید:«به دنبال کار جدیدی در کنار قالیبافی بودم تا اینکه کمیته امداد کلاسهای قلم زنی را به من معرفی کرد و از آن خوشم آمد. در کنار درسی که میخواندم کار هم میکردم و در تابستان هر سال سبکهای جدیدی از قلمزنی را به آموختههایم اضافه میکردم.
قلم سخت اما شیرین تجربه
او برای ارتقاء کار خود و به روز بودن، دست از هیچ کاری بر نمیداشت و معتقد بود قبل از ورود به حرفه با چشم باز آن را انتخاب کنید و بعد از آن چشمها را ببندید و همان را ارتقاء دهید. «یک سال بعد از کارآموزی در سال 91 پروانه کسب گرفتم و سپس مدرک مربیگری و مدرس فنی و حرفهای شدم. حدود 200 نفر آموزش دادم. سبک بشقاب زنی خورشیدی، سیاه و قلم و ... را تاکنون یاد گرفتهام و البته به قالیبافی به چشم قلک نگاه میکنم و در کنار اینها انجام میدهم.»
دری با اینکه در کوهپایه زندگی میکند اما برای فروش و عرضه هنر خود از طریق نمایشگاهها با شهرهای مختلفی تعامل دارد و از این طریق با سلایق مردم استانهای مختلف آشنا شده است.«قلم زنی سخت است و هرکسی بار مراحل آن را نمیتواند تحمل کند و در واقع کار مردانه است.» او با اعتقاد به این جمله تناقض چرایی ورود به این کار را اینگونه توضیح داد: در ابتدا به دلیل علاقهای بود که داشتم، اما در آن زمان دیگر فرصت برگشت را نداشتم که دوباره یک کار جدیدی را شروع کنم. شاخه به شاخه شدن فرصتها و تجربههایی که به دست آورده بودم را هدر میداد.
سنگهای مسیر کارآفرینی
او برای ابقا در این حرفه و رقابت در این بازار حتی به استادان خود پیشنهاد میدهد که زمانی که میبینیم دست بالای دست زیاده، طرحها و کیفیت را بالا باید ببریم، حتی با وجودی که برایمان صرف نمیکند اما با همان دستمزد مشتری ماندگار میشود.
دری از مشکلات همچنان پابرجای تولید و کارآفرینی و کمکاری مسئولان میگوید: بزرگترین مشکل ما بیمه و فقدان امنیت شغلی است که این موارد فقط سنگ اندازی مسیر کارآفرینی است. قبل از قضیه کرونا، ما مشکل نوسان قیمت را داشتیم و همیشه نگران این بودیم که قیمت ورق مس چطور پیش میرود، چون کار ما با مس هست و نگران قیمتها میشدیم که آیا این کاری که میخواهیم بفروشیم، میتوانیم به همان نرخ بخریم که دستمزدمان پایین تر نیاید؟
اما در پایان همیشه سعی کردم از این سنگهای مسیر کارآفرینی پلی از جنس تعامل با سایر استانها و ترقی و تجربه بیشتر بسازم و همچنان به قدرت پاهای خودم تکیه بزنم.