همسر الخواجه : اهداف بزرگ نیازمند از خودگذشتگیهای بزرگ هستند
خبرگزاری تسنیم : خدیجه الموسوی، همسر الخواجه از شخصیتهای بزرگ انقلاب بحرین است که در سایه فعالیت میکند. او به صبوری شناخته شده و میگوید، هادی همیشه میگفت، اهداف بزرگ نیازمند از خود گذشتگی بزرگ هستند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مراة البحرین، شاید از جمله شخصیتهای بزرگ انقلاب بحرین همسر «عبد الهادی الخواجه»، فعال حقوق بشر برجسته بحرینی باشد که کمتر جایی از وی سخن به میان آمده است.
او را به نام «ام زینب» میشناسند. از خود زیاد سخن نمیگوید و بر این باور است که همان چیزی را برای انقلاب بحرین تقدیم کرده است که دیگر خانوادههای شهدا و مجروحان بحرینی تقدیم کردهاند.
دختران خود را بسیار دوست دارد و انها را بهترین و بزرگترین دستاورد خود در زندگی میداند. او همسرش «عبد الهادی» را هم دوست دارد، به حدیکه بنا به گفتهاش تنها خدا از آن آگاه است.
با این حال تاکید میکند که همواره آماده است تا وی را همسر یا مادر شهید بنامندو و این را افتخاری بسیار بزرگ برای خود میداند که دست یافتن به آن سعاتی بشری است.
خود میگوید: «من و هادی به توافق رسیدیم که او به حقوق بشر بپردازد و من به تربیت دختران».
داستان «خدیجه الموسوی» تنها داستان یک همسر مبارز در بند به نام «عبد الهادی الخواجه» نیست. بلکه داستان مادری است که چهار دختر خود را به گونهای تربیت کرد که دو نفر از آنها هم اکنون در راس فعالان زن بحرینی انقلاب 14 فوریه هستند: «مریم» و «زینب».
خود میگوید: دخترم زینب بیش از 12 بار بازداشت شد و از دو سال گذشته تاکنون تنها یک بار در ژانویه گذشته او را دیدم. آنها را به نحوی تربیت کردهام که تنها از خدای متعال بترسند.
تربیت کودکان اولین و مهمترین وظیفه خدیجه الموسوی در راه بسیار سخت و پر پیچ و خم زندگیش بود. آنها هر هفته نشستی خانوادگی داشتند و در آن ضمن جویا شدن از حال یکدیگر نظر همدیگر را در مسائل و امور مختلف جویا میشدیم. حتی درباره بازگشت به بحرین هم با یکدیگر مشورت کردیم و دختران را برای مواجه شدن با بدترین شرایط آماده کردیم و آنها موافقت خود با بازگشت به بحرین را اعلام کردند.
هنگامیکه از خدیجه الموسوی درباره روزهای تلخ زندگیش در بحرین میپرسیم، میگوید: فکر نمیکنم بدتر از روزی که افسر پلیس بحرین «بدر غیث» به همراه نیروهایش به خانه زینب یورش برد تا پدرش عبدالهادی را بازداشت کند، وجود داشته باشد. چون بیش از آنکه نگران بازداشت همسرم باشم، نگران دخترانم بودم. در مقابل چشمانش زینب به نیروهای مزدور آل خلیفه حمله برد تا پدرش از چنگ آنها نجات دهد و آنها او را مدام به گوشهای پرت میکردند تا اینکه آن افسر بحرینی دستور بازداشت زینب را هم صادر کرد. آن هنگام خود را سپر کرد و رو در روی افسر مزدور ایستاد.
آنها را به یکی از اتاقها برده و در آنجا حبس کردند و هنگامیکه همه چیز به پایان رسید، اجازه خروج از اتاق نیافتند. در آن موقع بود که خدیجه الموسوی دریافت، تنها عبد الهادی بازداشت نشده، بلکه دامادهایش هم بازداشت شدهاند. همه گیج و متحیر بودند. آن شب خواب به چشم هیچ کدامشان راه نیافت.
«مریم» یکی از دخترانش او را یکی از نمونههای صبر و شجاعت میخواند و در اینباره میگوید که او سختیهای بسیاری را متحمل شده است، از بازداشت زینب و پدرم گرفته تا اعتصاب هر دوی آنها در زندان.
پیام الخواجه هنگامی که تصمیم گرفت برای «یا مرگ یا آزادی» دست به اعتصاب غذا در زندان بزند، را خدیجه الموسوی به گوش جهانیان رساند. تجریه بسیار تلخی بود. اما او مستحکمتر و قویتر از این سختیها باقی ماند. هرکس در آن دوره با او ملاقات و دیدار میکرد، جز صبر در چهرهاش چیزی نمییافت. الموسوی همیشه به بازدیدکنندگانش میگفت که «اهداف بزرگ نیازمند از خودگذشتگیهای بزرگ هستند» و این جملهای بود که عبد الهادی همواره آن را برایش تکرار میکرد و با آن او را به صبر و بردباری بیشتر تشویق میکرد.
او میگوید: «من سفیر هادی هستم». به همین دلیل او نیز وارد عرصه فعالیتهای اجتماعی و انقلابی شد. خدیجه الموسوی مسئول تربیتی مدرسه «عبدالرحمن کانو» بود و به کارش عشق میورزید، چون با بخشی از وظایف مادرانهاش همخوانی داشت، یعنی «تربیت» این نسل.
اما ماه می 2011 رژیم او را از کارش برکنار و اخراج کرد. با این حال وی به رسالت خود در تربیت نسل جدید بحرین در انقلاب 14 فوریه ادامه میدهد.
انتهای پیام/