زن مسلمان اروپایی و مقاومتی دائمی در مقابل موج تبعیض و تحقیر
خبرگزاری تسنیم: عالیه تورک ییلماز، فعال فرهنگی مسلمان شیعه معتقد است زنان مسلمان در مدارس، ادارت و سازمانهای رسمی و دولتی و حتی در خیابانهای اروپا در مقاومتی دائمی و مدافعهای روانی هستند و بیشترین صدمه را از اسلامهراسی متحمل میشوند.
گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عالیه تورک ییلماز، از زنان فعال فرهنگی مسلمان شیعه در اروپا است که یادداشتی با موضوع وضعیت زنان مسلمان در اروپا در اختیار تسنیم قرار داده است. وی متولد 1972 در ایغیدر ترکیه است. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در همین شهر به اتمام رساند و پس از آن با مهاجرت به اروپا در رشته علوم سیاسی از دانشگاه وین و برلین فارغالتحصیل شد. او به مدت هفت سال مدرس دبیرستانهای اتریش در رشته معارف اسلامی بود. ییلماز هماکنون در برلین زندگی میکند و همسر او وکیل دادگستری است و دارای دو فرزند است. او در یادداشت خود پس از اشارهای کوتاه به گذشته تاریخی حضور زن مسلمان در اجتماع اروپا به وضعیت فرهنگی کنونی زنان مسلمان در اروپا پرداخته است:
نخستین مواجهه جدی اروپا با زن مسلمان به سال 1961 میلادی زمانی که خانوادههای مسلمان ترک برای جستجوی کار عازم آلمان شدند بود. آلمان که آن روزها برای بازسازی ویرانیهای حاصل از جنگ جهانی دوم سخت نیازمند نیروی کار بود در ایستگاه قطار کُلن کارگران ترک را با روی باز میپذیرفت. زنان کمی هم که در میان این مسافران اولیه وجود داشتند برای کسب درآمد و بازگشت به وطن کار میکردند. با تصویب قانون جدید خانواده در دولت فدرال آلمان در سال 1970 مردان کارگری که پیشتر برای کار به آلمان آمده بودند، حال اعضای خانواده خود را نیز به آلمان میآوردند. به این ترتیب تعداد قابل توجهی از خانوادههای مسلمان در آلمان ساکن شدند که هم اکنون نسل دوم آنها به سن کار فعالیت رسیدهاند و این گروه نه برای مهاجرت که برای ماندن در آلمان کار میکنند.
این سالها نخستین مواجهه و آشنایی جدی جامعه اروپا با زن مسلمان بود. این زنان مسلمان آناطولیایی به جهت دین، طرز اندیشه، فرهنگ، سیمای ظاهری، فهمشان از مفهوم خانواده و اجمالا در تمام ساحتها متفاوت بودند. زنان اروپا که مجادله آزادی را پشت سر گذاشته بودند ابتدا با این زنان خجالتی، کثیرالاولاد و وابسته به سنتهای فرهنگی خود با دلسوزی مواجه شدند و مدتی بعد شروع به تحقیر کردند. این نخستین تصویر از زن مسلمان در اذهان اروپائی با وجود گذشت زمانهای بسیار اما همچنان ثابت مانده و هیچ گاه از تصور آنان پاک نشده است.
در سوی دیگر زنان ترکی که از روستا مزرعه و خانوادههای خود جدا افتاده بودند مشکلات و مسائل جدیدی را در حال تجربه بودند. این زنان در کشوری که حتی زبان آن را نیز نمی دانستند در فکر تاثیرگذاری نبوده، تنها با خیال بازگشت به خانه اصلی درصدد پس انداز بیشتر بودند. مشکل بیگانگی و عدم قرابت با کشوری بیگانه و شهرهای بزرگ، درد حسرت وطن و مشکل پس انداز اصلی ترین مسائل این زنان را تشکیل میداد.
انقلاب اسلامی و زن مسلمان اروپایی
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران تحت تاثیر این انقلاب زنان مسلمان اروپا نیز رو به سوی اعتقادات و اعمال دینی آوردند. این اقبال به سوی اسلام رفته رفته عمیقتر شده منجر به تشکیل تشکلهای مختلف توسط آنان شد. دهه 1990 سالهای تشکیل هویت سومین نسل زنان مسلمان در اروپا بود. این هویت در واقع آمیختهای است از عقاید، فرهنگ و ارزشهایی که این افراد از خانوادههای خود دریافته کرده بودند با فرهنگ اروپایی که منجر به ایجاد شخصیت فرد مسلمان اروپایی میشود.
مسلمانان اروپا عموما از کشورهای ترکیه، پاکستان، تونس، بوسنی، الجزائر، بنگلادش، هندوستان، افغانستان، ایران، عراق، کوزوو و لبنان هستند که جمعیتی بالغ بر 15 میلیون نفر را شامل میشوند. این تعداد مسلمانان اگرچه رو به افزایش نیز است اما در کشورهایی که در آنجا حضور عددی چشمگیری دارند ، در عرصههای سیاست و اجتماع نقش کم رنگی دارند. تلاش مسلمانان برای خودکفایی در حل مشکلات درون گروهیشان و عدم توانایی برقراری ارتباط صحیح با محیط پیرامونی علاوه بر آنکه در راه تبلیغ اسلام در جامعه مشکلزا شده، مساجد را نیز به عنوان کانونهای همیشگی برای ترور تبدیل به عاملی برای اضطراب در جوامع اروپایی کرده است. آن چه که در سالهای اخیر به شکل سنگاندازی در راه احداث مساجد از سوی برخی دولتهای اروپایی برای مسلمین دیده میشود، نتیجه وجود این حس اسلامهراسی در آنهاست.
در این میان زنان مسلمان نیز که آمار قابل توجهی از جمعیت بزرگ مسلمانان اروپا را شامل می شوند و با حجاب و شیوه رفتاری خاص خود همواره به چشم میآیند چه در محل کار، چه در مدارس و دانشگاهها و چه در محیط عمومی جامعه با مسائل و مشکلات قابل توجهی روبرو هستند. این در حالی است که جامعه اروپا اهمیت چندانی به صدای ضعیف و تنهای مسلمانان که حتی در درون گروههای خود نیز به طرد همدیگر میپردازند نمیدهد.
مشکلات زنان مسلمان را عموما می توان در چهار گروه مسائل اجتماعی، مسائل فرهنگی، مسائل حقوقی و دیدگاه اروپایی به حجاب و مسئله حجاب زنان مسلمان در اروپا خلاصه کرد. با توجه به اهمیت مسئله فرهنگی و ذهنیت حاکم بر جامعه اروپا تنها در این نوشتار کوتاه به این مسئله اشاره میشود.
مشکلات فرهنگی زن مسلمان در اروپا
زنان مسلمان در اروپا مشکلات یکسانی ندارند. بسیاری از زنان مسلمانی که در اروپا به سر میبرند مهاجرانی هستند که از کشورهای مختلف به این قاره بیگانه قدم گذاشتهاند و بر اساس تفاوتهایی که دارند به انحا مختلف تحت تاثیر قرار میگیرند. از همین روی زنان مسلمان سبک زندگیهای مختلفی در اروپا دارند. گروهی در فرهنگ میزبان خود آسیمله شده به تحلیل رفتهاند این گروه در واقع بیخبر از دین خود بوده و بر اساس فرهنگ و عادات و آداب جامعه اروپایی رشد یافته اند. گروه دیگری نیز طرز حیات خود را بر اساس مجموعه ای مختلط از آموزههای اسلامی، فرهنگ اروپایی و فرهنگ بومی اولیه خود تشکیل میدهند. گروهی دیگر از زنان مسلمان نیز دین و عقاید و مبانی دینی را مبنای رفتارهای فردی و اجتماعی خود قرار میدهند.
گروه نخست که زنان اروپایی شده هستند با چند ویژگی شناخته میشوند؛ این افراد بیش از اروپائیان نسبت به اسلام بدبین بوده و بیش از آنها به اسلام حمله میکنند، این گروه با معرفی خود به عنوان افراد مدرن سعی در قبولاندن دیدگاههای خود در محیط پیرامونی خود دارند و در موضوع اسلام و اروپا به نوعی کاسه داغتر از آش محسوب میشوند. در واقع در بحث از موضوع زن مسلمان در اروپا این گروه از دایره بحث خارج هستند و دو گروه بعدی موضوع بحث را تشکیل میدهند.
گروه دوم که آمیزهای از رفتارهای اروپایی و اسلامی را در عمل خود بروز میدهند، در واقع همچو قایقهایی در اقیانوس هستند که بی آنکه هدفی برای آنها مشخص شده باشد و بیآنکه کشتیبانی آنها را هدایت کند در جریان غالب آب افتاده و بیهیچ مقاومتی در مقابل جریان غالب مقهور میشوند. این زنان از سوی دیگر علاوه بر رویاروییای که با جامعه دارند در داخل خانههای خود نیز که گاه اعضای خانواده مبتلا به مفاسد اخلاقی مطرح جامعه اروپایی مانند مشروبات الکلی، قمار، لهو و لعب و فساد جنسی هستند نیز رویارویی داشته و در مسیری که در واقع مبانی اعتقادی آنها برایشان تعریف کرده است مقاومت میکنند.
در چنین خانوادههایی در اکثر موارد خانواده تنها به تامین جسمی کودکان خود اقدام میکند و از تربیت روحی و معنوی آنان غفلت میورزد. کودکان در این خانوادهها پس از بزرگ شدن در مرحله هویت یابی و تعریف شخصیت فردی و اجتماعی خود نه توان قطع علقه با مبادی اولیه خود و نه توان بیتوجهی به فرهنگ و گفتمان غالب جامعه خود را ندارند. در این حالت آنان تحت تاثیر فرهنگ آسیایی- آفریقایی خود فرهنگ اروپایی را نیز خودی میانگارند و نوع خاصی از فرهنگ را تلید میکنند. نتیجه این وضعیت در ایجاد شکاف نسلی میان جوانان و والدین مسلمان آنها پدیدار میشود که با وارد شدن فرزندان به جامعه تبدیل به عقدهای اجتماعی در فرد میشود.
زنان و دختران مسلمانی که سعی در زندگی بر اساس عقاید و مبادی اسلامی دارند علاوه بر مشکلات کلی پیش گفته با مشکلات متفاوتتری نیز دست به گریباناند. این چنین افرادی در محل کار، مدرسه، ادارت و سازمانهای رسمی و دولتی و حتی در خیابان نیز در مقاومتی دائمی و مدافعهای روانی هستند. هر زنی که با بیش از یک فرزند در خیابان راه رود علاوه بر حس حقارتی که نسبت به او القا می شود هر لحظه نیز در برابر احتمال اقدام فیزیکی تحقیر آمیز نسبت به خود قرار دارد. علاوه بر آن در مدارس نیز برخی درسهای جنسی که با کلیت اخلاق اسلامی در تضاد است به دختران مسلمان تدریس میشود که این نیز باعث ایجاد مشکلاتی برای آنها میگردد و یا در تعامل با زنان محجبه به آنان به عنوان افرادی جاهل و دور از علم نگریسته میشود.
موسسه آمریکایی «جامعه باز» که در 11 شهر اروپا در کشورهای مختلف به تحقیق پرداخته است در گزارشی تحت عنوان مسلمانان اروپا میگوید: مسلمانان کشورهای اروپایی اگرچه در معرض تبعیض و فشارهای مختلف سیاسی و اجتماعی قرار دارند اما همچنان به آنها با چشم شک و تردید نگریسته میشود.
زنان مسلمان؛ بزرگترین قربانیان توطئه اسلامهراسی در غرب
در این گزارش قید شده است که این فشارها و نیز سوء ظنها در پنج سال گذشته افزایش چشمگیری داشته و زنان مسلمان متولد شده و تربیت یافته در اروپا بیشترین صدمه را از این وضعیت متحمل میشوند. اسلام هراسی اروپایی که در پس اذهان افراد اروپایی است و گاه تحت اقداماتی علیه اسلام ومسلمانان بروز مییابد با دیدن یک زن مسلمان تحریک میشود. از سوی دیگر در سالهای اخیر با افزایش قابل توجه اقبال به اسلام در میان اروپائیان بومی، افزایش تعداد مساجد و افزایش سطح علمی مسلمانان دیندار بر این نگرانی ها و شبههها افزوده و نمک بر زخم قدیمی متعصبان اروپایی ریخته میشود.
در چنین شرایطی است که با گستردهتر شدن اسلام در تمام اراضی اروپایی و نیز بالا رفتن سطح علمی و اجتماعی دینداران مسلمان، چارهای جز لجنپراکنی و تحت فشار قرار دادن مسلمانان با تهمت تروریسم نمیماند. اروپائیان در صددند تا زن مسلمان با حجاب را به عنوان نتیجهای از عقب ماندگی جوامع اسلامی نشان دهند.
برای مثال نشریه اشپیگل آلمان در سال 2010 در یکی از شمارههای خود در گزارشی که درمورد زنان مسلمان آلمان نوشته است با درج تصویری از چند زن محجبه که در حال خرید از یک فروشگاه هستند در زیر تصویر نوشته است: «دختران حقناشناس خداوند». نویسنده در متن گزارش از وضعیت زنانی میگوید که تحت فشارهای سنگین و پشت درهای بسته مجبور به ادامه حیات غمانگیز خود هستند. زنان مسلمان مجبورند تا در برابر مردان خود که به زور به ازدواج آنها درآمدهاند مطیع و فروسر باشند و خود را قربانی فشارهای جنسی آنان نمایند.
این نوشته در واقع حقیقت ذهنیت اروپایی نسبت به زن مسلمان است و رسانههای ارتباط جمعی اروپا نیز هر چه بیشتر سعی در گسترده کردن این نوع دید هستند. اگر چه وضعیت زنان مسلمان اروپا و مشکلات و مسائل آنان نیازمند پژوهشهای جامعه شناختی و روانشناختی دقیق علمی است اما آنچه که حقیقت دارد مقاومت این زنان در برابر تمام تهاجمات و تحقیراتی است که علیهشان روا داشته میشود میکنند و این مقاومت علاوه بر تحسینی که بایسته آن است، شایسته افزایش و تقویت علمی، فرهنگی و فکری است.
انتهای پیام/