مظفری: تلویزیون فقط محلی برای رفع سوءتفاهم‌ها شده/ ردایی: تبلیغات تلویزیونی اسپانسرها زننده است

مظفری: تلویزیون فقط محلی برای رفع سوءتفاهم‌ها شده/ ردایی: تبلیغات تلویزیونی اسپانسرها زننده است

خبرگزاری تسنیم: سریال‌ پربیننده این روزهای تلویزیون ایران «اولین انتخاب» است. سریالی که انتقادات فراوانی را هم روانه خودش کرده است. مسعود ردایی‌، تهیه‌کننده مهدی صباغ‌زاده، کارگردان و مجید مظفری و شهره لرستانی بازیگران سریال مهمان تسنیم‌ بودند.

تسنیم: آقای صباغ‌زاده جریان سریال‌سازی در تلویزیون ایران، چند سالی است که به مرحله نشیب رسیده است. دیگر خبری از آن تاثیرگذاری دهه شصتی و هفتادی برنامه‌های نمایشی تلویزیون روی مردم نیست و حتی آثار طنز هم دیگر به اصطلاح معمول آن سالها خیابان‌خالی‌کن نیستند.

صباغ‌زاده: من نمی‌گویم کارهای طنز ایرانی اکثرا کپی برداری از آثار غربی است. قصد توهین به کسی را ندارم. همه کارها در حد استعداد کارگردان، نویسنده و عوامل تولید آن است. اما من اگر در صدا و سیما مسئولیتی بر عهده داشتم پیشنهاد می‌دادم که تلویزیون به سراغ ساخت فیلم‌های فاخری نرود که بودجه‌هایی کلان نیاز دارد. بررسی کنید تا ببینید نتیجه یکی از سریال‌های فاخری که ساخت آن بیش از 10 سال طول کشیده است و هم اکنون در حال پخش می‌باشد چیست؟‌ ما بجای اینکه بودجه را به صورت وسیع در اختیار یک پروژه قرار دهیم، باید بودجه را به ساخت چندین سریال کم هزینه اختصاص دهیم.

من فیلم «خاک و آتش» را که سریالی تاریخی و 4 قسمتی بود را ساختم. مخاطب کشور ما بیش‌تر از این کشش نشستن پای سریال را ندارد. مگر اینکه فیلمنامه آن بسیار جذاب باشد. اگر بودجه را فقط به یکسری آثار تاریخی اختصاص دهیم و از مسائل اجتماعی جامعه خود دور شویم و تماشگر و مردم را سرگرم نکنیم بازی را باختیم.

تسنیم: اتفاقا مستندسازان تلویزیون هم از این شکایت دارند که چرا بیشتر بودجه صدا و سیما صرف ساخت سریال می‌شود و به حوزه مستند هیچ توجهی نمی‌شود.

مظفری: درست می‌گویند. هم اکنون بستر انجام کارهای مستندی در کشور وجود دارد که می‌تواند خیلی مخاطب‌پسند باشد. یکسری از کارهای مستند اکنون در حال انجام است که باید 20 سال پیش تولید می‌شد. در بسیاری از زمینه‌ها ما می‌توانستیم با ساخت مستندهایی جذاب بستر اقتصادی خوبی را ایجاد کنیم اما میسر نشد. مسئولان صدا و سیما تنها با 10 درصد از بودجه‌ای که به تولید یک سریال اختصاص دادند، می‌توانستند مستندهایی بسازند که میراث فرهنگی ما در جذب گردشگر را یاری کند.

تسنیم: البته فکر می‌کنم به قول آقای رضاداد که هفته پیش در شبکه خبر در مورد سینما گفتند حالا دیگر بودجه‌ای نمانده است که بخواهد رانت شود. بیشتر تهیه‌کنندگان تلویزیونی به استفاده از اسپانسر در برنامه خود روی آوردند. ظاهرا صداوسیما این روزها وضعیت زیاد  خوبی ندارد 

ردایی: با توجه به اینکه در شش ماه گذشته بودجه‌ کافی به سازمان تعلق نگرفته نباید انتظار زیادی از بهره‌مندی بودجه داشته باشیم. سازمان صدا و سیما که می‌خواهد برای مردم خوراک فکری تهیه‌ کند باید بودجه کافی در اختیار داشته باشد.من فکر می‌کنم اگر قرار است اسپانسری وارد ماجرا شود،  کمک در محتواسازی بهترین شکل است. اسپانسرها می‌توانند در تولید آثار مشارکت داشته باشند. اما تبلیغات اسپانسرها در طول برنامه‌های ترکیبی و گفتگو محور بسیار زننده است.

ما در «تهران پلاک یک» و «اولین انتخاب» توانستیم بدون زدن لطمه به کار محتوایی این کار را انجام دهیم. در همه دنیا شرکت‌های بزرگ و بِرندهای معروف در ساخت فیلم‌های سینمایی و سریال‌ها کمک می‌کنند. بنگاه‌های اقتصادی باید رسالت اجتماعی و فرهنگی خود را در خصوص جامعه انجام دهند. در حال حاضر تلویزیون نیازمند به محتوا سازی است. در هند مردم خانه و زندگی درستی ندارند و قابل مقایسه با ایران نیستند، اما سالی 2000 فیلم ساخته می‌شود تا روحیه مردم تقویت شود.

در صدا وسیما برخی از مدیران و تهیه‌کنندگان برنامه‌های مشارکتی تنها یاد گرفتند که با درج لوگو یک بنگاه اقصادی در تلویزیون از آنها پول بگیرند. این نوع تبلیغات چه ارزشی دارد. درواقع این ضد تبلیغ است. یک کمپانی مثل بنز نیاز به تبلیغات ندارد ولی تیم ملی فوتبال آلمان را ساپورت می‌کند تا غرور ملی این کشور حفظ شود. تبلیغاتی هم که انجام می‌دهند به هیچ وجه در ذوق نمی‌زند.

بنگاه‌های اقتصادی ما فقط به فکر منافع شخصی خود هستند. آنها باید رسالت‌های اجتماعی خود را انجام دهند. بنگاه‌های اقتصادی توسط همین مردم بزرگ شدند پس باید برای مردم نیز خرج کنند.

امروز واقعا از مشکلات تهیه‌کنندگان تامین بودجه شده است درست است که مدیران صدا و سیما باید از تهیه‌کنندگان انتظار داشته باشند که آثار خوب و فاخر ایجاد کنند ولی شرایط به گونه ای شده است آنها نیز دیگر نباید تنها یک مدیر دولتی خشک و رسمی باشند. وظیفه آنها است که دنبال بودجه باشند. آنتن تلویزیون هر روز باید به مردم امید بدهد. سازمان باید در تفکر مدیران خود بازنگری کند. مدیر نباید بگوید به من چه که بودجه نداریم. این برخورد دو سویه است. وظیفه مدیر سازمان فقط اشکال گرفتن نیست. وجود یک سریال و یا برنامه موفق، موفقیت آن مدیر است.

مظفری: این قدر در جامعه ما سوءتفاهم وجود دارد که تلویزیون رسانه ملی هم با پخش برنامه‌های گفت‌وگو محور به رادیو تبدیل شده است. هر شبکه‌ای انتخاب می‌کنی تصویری از سوءتفاهم‌های مختلف در کشور را پخش می‌کند که 2 نفر کارشناس با یکدیگر حرف می‌زنند که این سوءتفاهم رفع شود درحالیکه وظیفه تلویزیون چیز دیگری است. تلویزیون مگر رادیو است.

مردم ما از این برنامه‌ها خسته شدند و احتیاج به رنگ، موسیقی و طراحی جدید دارند. به جرأت می‌گویم که درصد بسیار بالایی از مردم ما به ناچار شبکه‌های ماهواره‌ای را می‌بینند برای اینکه موسیقی گوش می‌دهند، رنگ می‌بینید و به خوراک می‌رسند. ما در مسیر جایی بودیم. شنیدم که یک نفر داشت می‌گفت زودتر برسیم تا به تماشای «حریم سلطان» برسیم که دیگری گفت:‌ زودتر برسیم  «اولین انتخاب» را از دست ندهیم. خیلی خوشحال شدم. مردم ما می‌دانند که «حریم سلطان» خوراکی برای مردم ما ندارد. مردم ایران از این سریال‌های پوچ و بی‌مایه خسته شده‌اند. مردم از کار و دانشگاه خسته به منزل می‌رسند و نمی‌توانند بخاطر پخش صحنه‌های نامناسب شبکه‌های مختلف را ببینند.

تلویزیون یکسری تهیه‌کننده موفق نیاز دارد که بینش و جهان‌بینی درست داشته باشد و دلال تلویزیون نباشد و سرمایه‌گذاری‌های ارز و دلار را انجام ندهند.

صباغ‌زاده: در طول ساخت سریال «اولین انتخاب» تهیه‌کننده در هنگام تصویربرداری در کار ما دخالت نمی کرد و حضور نداشت، بلکه بر اساس اعتمادی که به ما داشتند کار انجام می‌شد و ما واقعا در آرامش این کار را تولید کردیم، بحث و گفت‌وگو داشتیم ولی این بحث‌ها سازنده بود و در کار این هنرمندان بودند که باید خودشان را بروز می‌دادند. بعضی‌ها می‌گویند که سناریو کامل نداشتیم  و در صورت کامل بودن می‌توانستیم بهتر باشیم اما به نظر من این حرفها با ایفای نقش مرتبط نیست. اگر از اول من بازیگرم را در ذهنم تجسم کنم در دیالوگ‌نویسی و صحنه‌پردازی بهتر از این می‌توانم نقشش را ایجاد و اجرا کنم و بازیگران هم هر زمانی که متن را می‌خواند بهتر می‌تواند آن را اجرا کند چون برای او هم نوشته شده است. اگر برای خسرو شکیبایی می‌نوشتی باید خسرو شکیبایی هم در ذهنت تجسم می‌کردی یا اگر برای اکبر عبدی نقشی را می‌نویسی باید اکبر عبدی را بشناسی و ویژگی‌ها و خصلت‌های بازی او را بدانی و اطلاع داشته باشی که از چه ویژگی‌های اکبر عبدی می‌توان استفاده کنی و بازیگران مکمل هم باید در تمام شلوغی‌ها مراقب یکدیگر باشند. سریال «اولین انتخاب » با ایفای نقش هنرمندان بسیار، شلوغ بود و در برخی قالب‌بندی‌ها به 10 الی 15 نفر هم می‌رسید و گاهی اوقات در قالب دوربین جا نمی‌شدند. که با استفاده از دیالوگ و موقعیت و سکانس صحنه‌های آن در می‌آمد.

تسنیم:ظاهرا وضعیت برای هیچ‌کس راضی کننده نیست. مردم از کیفیت سریال‌ها می‌نالند، عوامل سریال‌ها از تخصیص بودجه و مدیریان صداوسیما هم از نبود بودجه و ای اینکه سریال‌سازهای ما بلد نیستند کاری کنند که سریال‌های آبکی ماهواره‌ها در ایران بیننده نداشته باشد. 

صباغ زاده: واقعیت این است که  ما از اصل و موقعیت خودمان نباید گذر کنیم. ما باید به موجودیت خودمان توجه داشته باشیم. ما هر کاری کنیم به پای آنها نمی‌رسیم. تکنولوژی روز دنیا بر آنها حاکم است و آنها براساس تکنولوژی برنامه‌ریزی و تولید می‌کنند. اینکه بگوییم تلویزیون‌های ترکیه در 200 - 300 قسمت موضوعی را دنبال می‌کنند نادرست است زیرا موضوعاتی که آنها دنبال می‌کنند ضد موضوعات اجتماعی کشور ماست و حتی در خود ترکیه هم شاید خیلی‌ها از پخش چنین برنامه‌هایی اطلاع نداشته باشند و یا حتی نگاه نکنند به این دلیل که معمولا کشورهای غربی موارد مسموم را به کشور ما انتقال می‌دهند.

اما برای اصلاح این وضعیت اول اینکه چتر پهن شده روی سر مردم ایران را باید برچید. مردم ایران موضوع، مبانی و دغدغه کشور خودشان را دوست دارند. وقتی این موضوعات را از آنها بگیری و درون مایه‌ای نداشته باشد ساخت 300 قسمت سریال بی‌مایه خواهد بود.

من در 32 تا 36 قسمت تمام سعی‌ام را کردم موضوعاتی که می‌توانستم را در این سریال مطرح کنم. من می‌توانستم تا 100 قسمت این سریال را تولید کنم اما هر چیزی ظرفیتی دارد و هر ظرفی اندازه‌ای دارد که اگر بیشتر از آن درونش ریخته شود سرریز می‌شود، استعداد و موقعیت ساخت سریال «اولین انتخاب» در این اندازه بوده است. اینکه بخواهم تا 100 قسمت آن‌را طول بدهم یقینا فایده‌ای نخواهد داشت.

به نظر من بهتر است با فیلمنامه‌های مستحکم، سریال‌هایی را در 30 قسمت با موضوع‌های جذاب و متنوع تولید کنیم که مخارج آن هم کمتر خواهد بود و با ایجاد تنوع در موضوعات برای مخاطب جذابیت ایجاد می‌کند. به عبارتی اگر 3 سریال را با همان بودجه ایجاد کنیم. تماشاگر در 3 شبکه مختلف می‌تواند این مجموعه‌ها را ببیند و در عین حال کار در کشور ایجاد می‌شود. هزاران نفر در تولید سریال زحمت می‌کشند و هزینه دریافت می‌کنند. سفره‌ای که تهیه‌کننده ایجاد می‌کند را نباید محدود کنیم و این پول عدالتاً به خانواده‌ها تقسیم ‌شود و نباید محدود کنیم چون به دنبال آن فسق و فجور و بسیاری از مشکلات به وجود می‌آید که با توجه به وضعیت امروز اقتصادی و فرهنگی کشور کار درستی نیست.کمبود بودجه و عدم پرداخت به موقع بدهی‌های تلویزیونی به مسئولین و تهیه کنندگان باعث فاصله گرفتن و جدا شدن افراد متهد از کار می‌شوند. این همه بودجه در بخش‌های مختلف در کشور در حال هزینه شدن است. اما بودجه تلویزیون که با توده‌ مردم و جامعه امروزی سروکار دارد باید به موقع پرداخت و تزریق شود.

این همه از بودجه‌های کشور در بخش‌های مخلتف هزینه می‌شود که به آن هیچ توجهی نداریم و بودجه سازمان صدا و سیما که با توده مردم مواجه شده است به موقع پرداخت نمی‌شود. این که من نتوانم پس از 3 سال، پس از فروش کار خود به شبکه پول خود را دریافت کنم چه فایده‌ای دارد؟ شاید من گرفتاری‌ام در فروش همان فیلم باشد. این بدقولی‌ها باعث می‌شود تا تهیه کنندگان متعهد عقب‌نشینی کنند و عده‌ای فرصت‌طلب از این فرصت استفاده کنند و وارد تهیه‌کنندگی شوند تا از طریق ایجاد روابط سوء استفاده کنند و به دنبال منافع شخصی باشند و افرادی هستند که به منابع اثر و کار خوب توجه ندارند.

ردایی: هر چند اکثریت مدیران و کارکنان سازمان صدا و سیما از مدیران توانمند ارزشی و فرهنگی هستند اما اگر سازمان قصد دارد که تهیه کنندگان توانمند ارزشی و متعهد را حفظ کند باید مدیران سازمان به خصوص مدیران شبکه‌ها را به گونه‌ای چینش کنند که مدیران هم متعهد به گفتار خود باشند و این رابطه تعهدی دو طرفه داشته باشند. همانگونه که تهیه کننده نسبت به تک‌تک عوامل پاسخگو است مدیران هم به تعهد خودشان عمل کنند و این نباشد که تهیه کنندگان و کارگردانان پس از چند کار برای سازمان خسته شده و کنار بکشند. من معتقدم که تعهد و وفای به عهد و اخلاق‌گرایی از اصول اسلام است که باید به آن عمل شود.

مظفری: من یک خاطره‌ای خنده‌دار مرتبط با بحث بگویم. من 36 میلیون و 500هزار تومان از یکی از شبکه‌های سیما طلب داشتم که پس از زمان طولانی رفت و آمد روزی گفتند بیایید برای تسویه حساب که رفتیم دیدیم 30 میلیون نوشتند. سوال کردم 6 میلیون و 500 هزار تومان بقیه چی می‌شود؟ گفتند: یک ماه دیگر.  یک ماه دیگر رفتیم دیدیم 6 میلیون نوشتند و پرسیدم 500 تومان باقیمانده چه می‌شود؟ که می‌گویند بعدا به شما می‌دهیم و من دیگر به خاطر آن از شدت خجالت دیگر نرفتم و هرگز پیگیری نکردند.

لرستانی: با توجه به کمبود بودجه در تهیه سریالی برای شبکه دو سیما به دلیل عدم پرداخت به موقع بودجه، خانه‌ام را فروختم تا طلب عوامل را بدهم و هنوز هم طلبکار هستم. ما به مردم متعهد هستیم و متعهد می‌شویم و به خاطر تعهدمان همه کار می‌کنیم و اگر دیگران هم به درستی عمل کنند این چرخه دوستی که وجود خواهد داشت اما الان چرخه معیوب است.

مظفری: موقعی آن پول برای افراد ارزش دارد اما جایی می‌رسی که احساس می‌شود ارزش شخصی شما هم در حال نابودی است که این خوب نیست. من حدود 70-80 میلیون از تلویزیون می‌خواهم که به خاطر این موضوع دیگر پیگیری نمی‌کنم.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل