دل به سرآب آمریکا نبندیم/ مشکلات را با استحکام ساخت درونی و اقتصاد مقاومتی حل کنیم

دل به سرآب آمریکا نبندیم/ مشکلات را با استحکام ساخت درونی و اقتصاد مقاومتی حل کنیم

خبرگزاری تسنیم: آمریکا از دشمنی و خصومت با ملت‌ ما دست برنخواهد داشت بنابراین، اگر تصور کنیم که ارزانی و حل مشکلات داخلی از طریق ارتباط با آمریکا محقق می‌شود، کوته‌فکری بوده و فقط راه را برای جولان آمریکایی‌ها و گسترش خوی استکباری باز گذاشته ایم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان مکرر ضمن حمایت از تحرک دیپلماسی دولت، اهمیت دیپلماسی را در کنار سایر آمادگی‌های اقتصادی، امنیتی، نظامی، استحکام ساخت درونی نظام و وحدت ملی ضروری دانستند. این اشاره مبین این نکته است که منبع تولید قدرت در دیپلماسی، اقتدار درونی و استحکام ساخت داخلی قدرت در عرصه‌های مختلف از جمله اقتصاد مقاومتی، حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی، جهاد اقتصاد است. خطر بزرگ آن است که با نگاه به بیرون و امید بستن به مذاکرات، نه تنها از رفتن به سمت راه حل های اساسی برای ریشه کن کردن مشکلات بازمانیم بلکه شرایط را برای تشدید فشار های خارجی به اقتصاد کشور بیش از گذشته، به دست خود فراهم سازیم. سخنان اوباما رئیس جمهور امریکا پس از مکالمه تلفنی با دکتر روحانی، مبنی بر اینکه فشار های اقتصادی و تحریم ها نتیجه داده و بالاخره تحت فشار ها، ایرانی ها به پای میز مذاکره آمدند را باید جدی گرفت. امیدواریم تلاش دولت محترم و مسئولان سیاست‌خارجی کشور با رعایت اصل«عزت، حکمت، مصلحت» برای رفع تحریم‌های دشمنان به نتیجه برسد. هرچند سابقه تاریخی رفتار خصمانه دولت آمریکا در دوران قبل از انقلاب و خصوصا در سی و پنج سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به روشنی نشان می‌دهد که آمریکا قابل اعتماد نیست و نباید به آمریکا خوش‌بین بود.رویکرد تازه دستگاه دیپلماسی ایران به مذاکره، آزمون حساس و تعیین‌کننده برای آمریکا محسوب می‌شود.آیا آمریکا می‌تواند موضع منطقی جمهوری اسلامی ایران را در استفاده صلح‌آمیز از غنی‌سازی هسته‌ای، که در فتوای مقام معظم رهبری به وضوح بیان شده درک کند، یا آنکه جنگ طلبان و اسلحه‌فروشان و گروه فشار صهیونیستی اجازه نمی‌دهند سیاستمداران آمریکا از فرصت پیش آمده استفاده منطقی کنند تصمیم عاقلانه بگیرند؟ مقام معظم رهبری در این باره فرموده اند: ما گفته‌ایم «ساخت درونى نظام» باید استحکام پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «علم» بایستى رشد پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «تولید داخلى» بایستى اساس کار باشد؛ ما گفته‌ایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومى کشور» بایستى جدّى باشد، استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایه‌هاى اصلى کار است.وقتى کشورى با تکیه‌ به استعدادهاى درونى، با تکیه‌ به ابتکار نیروى انسانى خود، با تکیه‌ به علم و دانش خود، با تکیه‌ به ایمان خود و با اتّحاد حرکت می‌کند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. بنابراین ما تردیدى نداریم که آینده‌ روشنى داریم...استکبار و به خصوص آمریکا همواره با ملت ما و نیز دیگر ملت‌های مسلمان ارتباطی خصمانه داشته و هیچ‌گاه از دشمنی و خصومت با این ملت‌ما دست برنخواهد داشت بنابراین، اگر ما این‌گونه تصور کنیم که ارزانی و حل مشکلات داخلی از طریق ارتباط با آمریکا محقق می‌شود، کوته‌فکری بوده و فقط راه را برای جولان آمریکایی‌ها و گسترش خوی استکباری آنها باز گذاشته‌ایم.

واقعیت آن است که بخشی از مردم با مشکلات اقتصادی جدی روبه رو شده و این مشکلات اقتصادی، بر بسیاری از ابعاد زندگی آنان اثر منفی گذاشته است. با پذیرش این واقعیت، عقل و شرع حکم می کند تا دولتمردان و مسئولان برای حل این مشکلات، چاره اندیشی نموده و فشار های اقتصادی و معیشتی را که بر دوش مردم سنگینی می کند، کاهش دهند.به هر حال، برخی از مشکلات اقتصادی کشور، دارای منشأ خارجی مانند تحریم ها بوده و برخی از این مشکلات، ریشه در داخل دارد. تفاوت اساسی در نگاه ها به نقطه تمرکز برمی گردد. برای حل مشکلات باید روی کدام راه حل درونی یا بیرونی تمرکز کرد؟ به عبارت دیگر، ریشه اصلی مشکلات، داخلی یا خارجی است؟ در اینجا دو نگاه در کشور شکل گرفته است؛ دیدگاهی معتقد است که مشکلات کشور، ریشه در سیاست خارجی کشور و نحوه تعامل ما با دنیا و به ویژه غربی ها دارد. دیدگاه دیگر معتقد است که مشکلات کشور، عمدتاً داخلی بوده و باید برای حل آن به صورت اساسی به داخل توجه کنیم.
کسانی که ریشه مشکلات کشور را در سیاست خارجی و مقوله تحریم ها ارزیابی می کنند، تجدید نظر در سیاست خارجی و اصلاح رابطه با امریکا از طریق مذاکره را، به عنوان راه حل اساسی مورد توجه قرار داده، معتقدند تا ایران با امریکا رابطه برقرار نکند، نمی تواند بر مشکلات اقتصادی غلبه نماید. در نقطه مقابل کسانی که ریشه مشکلات اقتصادی را در ساختار های داخلی می بینند، نگاه به بیرون را نه تنها غیرمفید، بلکه همراه با مخاطراتی برای استقلال، عزت ملی و منافع و امنیت ملی کشور ارزیابی می کنند. هواداران و سردمداران در دیدگاه اول به دنبال تحولات سیاسی کشور پس از انتخابات 92، فعال شده و به دنبال هموار کردن مسیر برقراری رابطه با امریکا هستند. فضاسازی برای حذف شعار «مرگ بر امریکا» و طرح نظرسنجی از مردم برای «مذاکره و رابطه با امریکا»، نمونه هایی از این قبیل تحرکات است.
این جریان به طرق مختلف سعی در القای این مطلب به افکار عمومی دارد که مشکلات اقتصادی کشور به خاطر قطعی رابطه با امریکا بوده و باید با برطرف کردن موانع سر راه ارتباط با امریکا، از طریق برقراری رابطه، مشکلات را حل نمود. این نگاه یک نگاه عمدتاً سیاسی بوده و اهداف سیاسی را دنبال می کند. بررسی های دقیق نشان می دهد، عمده صاحب نظران اقتصادی ایرانی و غیر ایرانی آشنا با اقتصاد ایران، ریشه اصلی مشکلات اقتصادی کشورمان را داخلی ارزیابی می کنند.این کار شناسان و صاحب نظران، سهم تحریم ها و فشار های خارجی در بروز مشکلات اقتصادی ایران را، حد اکثر 30 درصد ارزیابی نموده و معتقدند 70 درصد مشکلات اقتصادی ایران داخلی است. در چنین شرایطی، خطر بزرگ آن است که با نگاه به بیرون و امید بستن به مذاکرات، نه تنها از رفتن به سمت راه حل های اساسی برای ریشه کن کردن مشکلات بازمانیم بلکه شرایط را برای تشدید فشار های خارجی به اقتصاد کشور بیش از گذشته، به دست خود فراهم سازیم. سخنان اوباما رئیس جمهور امریکا پس از مکالمه تلفنی با دکتر روحانی، مبنی بر اینکه فشار های اقتصادی و تحریم ها نتیجه داده و بالاخره تحت فشار ها، ایرانی ها به پای میز مذاکره آمدند را باید جدی گرفت.
افزون بر این سخنان، دیگر سخنان رئیس جمهور امریکا مبنی بر اینکه تحریم ها تا زمان تغییر رفتار عملی ایران ادامه خواهد داشت و تمام گزینه ها در قبال ایران، از جمله گزینه نظامی همچنان روی میز قرار دارد را، نباید به فراموشی سپرد. اظهارات دیگر مقام های امریکایی در این خصوص، باید تمرکز بر راه حل خارجی جهت گره گشایی از مشکلات اقتصادی کشور را، با تردید جدی مواجه سازد. رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا در این موضوع می گوید: «تحریم های اقتصادی، روحانی را وادار به مذاکره تلفنی کرد. این فشار ها باید تا توقف کامل فعالیت های هسته ای ایران افزایش یابد.» سخنان «وندی شر من»، معاون ارشد وزیر امور خارجه امریکا را به دلیل نقش و تأثیر گذاری نگاه های او بر سیاست خارجی ایالات متحده، بیش از سخنان دیگران باید مورد توجه قرار داد. وی می گوید: «اوباما از حق استفاده صلح آمیز سخن گفت نه «حق غنی سازی».اوباما معتقد است که زمانی که ایران تمام نگرانی های ما را برطرف ساخت، مردم ایران حق دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای و بر نامه هسته ای را دارند. ما معتقدیم که به دلیل تحریم ها بود و این تحریم ها بخش قابل توجهی از انگیزه ایران برای نشستن پشت میز مذاکرات را تشکیل داده است. در حقیقت روحانی و ظریف و همه گفته اند و به خصوص در زمان مبارزات انتخاباتی این مسئله روشن شده که او انتخاب شد تا جلوی تحریم ها را بگیرد و اقتصاد را بهبود دهد. پس این را می دانیم که این مسئله برای آنها مهم است. پس این طور هم نیست که تا قبل از اینکه نتیجه مدنظر مان را بگیریم، آنها را (تحریم ها را) بر داریم و ما به همکاری با کنگره برای افزایش فشار های مورد نیاز به ایران ادامه می دهیم!»
آنچه غرب و خصوصاً امریکا به صورت عملی از ملت ایران و جمهوری اسلامی انتظار دارد، دست شستن از اعتقادات، باور ها، ارزش ها، استقلال و عزت ملی از یک طرف و همراه شدن با آنان در راستای تأمین منافعشان از طرف دیگر می باشد. البته غربی ها، این خواسته ها را در قالب مفاهیمی چون «رعایت حقوق بشر»، «عدم حمایت از تروریسم»، «توقف فعالیت های هسته ای نظامی» و... دنبال می کنند. بنابر این، غرب سلطه گر، همچنان در فکر تجدید سلطه خود بر ملت ایران است.آیا می توان گفت برای حل مشکلات اقتصادی کشور چاره ای جز پذیرش این سلطه نیست؟ پاسخ روشن است. خداوند حکیم چنین راهی را نه تجویز کرده و نه می پسندد. خداوند در این خصوص می فرماید: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا... (140 نساء) خداوند هرگز راهی را برای سلطه کفار بر مؤمنین قرار نداده است.
فناوری‌‌های برتر و شرکت‌‌های دانش‌‌بنیان
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار امسال با اساتید دانشگاه‌‌ها ضمن ذکر این نکته که یک حرکت رو به رشد و پیشرفت علمی در کشور از دوازده سال پیش شروع شده است، بر تداوم و تقویت این حرکت در دوره‌ی جدید سیاسی کشور تأکید کردند.حرکت علمی و فناوری کشور، علاوه بر ارزش ذاتی، از باب تأثیر آن بر اقتصاد نیز یکی از اولویت‌‌های مهم کشور است. امروزه محصولات دانش‌‌بنیان از ارزش بالای اقتصادی برخوردار است. نقش فناوری در رشد اقتصادی دنیا از 55 درصد در سال 1980 به 85 درصد در سال 2020 خواهد رسید و 20 درصد از این نقش را فناوری‌‌های برتر و شرکت‌‌های دانش‌‌بنیان بازی خواهد کرد. حتی پیش‌‌بینی می‌‌شود این مقدار در سال 2030 به 78 درصد افزایش یابد. علاوه بر این، صادرات محصولات دارای فناوری بالا در جهان طی سال‌‌های گذشته به طور مستمر 10 درصد رشد داشته و افزایش این مقدار نیز قابل پیش‌‌بینی است.بنابراین فناوری رابطه‌‌ی مستقیمی با اقتصاد خواهد داشت و از این حیث نیز برای کشور مهم خواهد بود. شناختن گام‌های طی‌‌شده در سال‌های گذشته و به‌‌ویژه نقش رهبری و هدایت‌گری ایشان در این زمینه، کمک‌کننده‌‌ی‌ تداوم حرکت علمی کشور خواهد بود.
1. طرح گفتمان جنبش نرم‌افزاری: کلید آغاز حرکت علمی کشور را می‌توان سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی در سال 1379 در دانشگاه امیرکبیر و طرح مسأله‌‌ی جنبش نرم‌افزاری دانست. ایشان در آن دیدار برای نخستین بار مسأله‌‌ی مطالبه‌‌ی جنبش نرم‌افزاری از دانشگاهیان و نیز مؤلفه‌های کلیدی آن را برشمردند. از نظر ایشان، دانشگاه باید بتواند جنبش نرم‌افزاری همه‌جانبه و عمیقی را شکل دهد تا کسانى که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالب‌ها و نوآوری‌های علمىِ خودى بتوانند بناى حقیقى یک جامعه‌‌ی آباد و عادلانه‌‌ی مبتنى بر تفکرات و ارزش‌های اسلامى را بالا ببرند.
2. مرجعیت علمی: مرجعیت علمی مهم‌ترین هدفی است که رهبر انقلاب برای پیشرفت علمی کشور و شکل‌گیری جنبش نرم‌افزاری تعیین کرده‌اند. یکی از زمینه‌های تحقق مرجعیت علمی در نظر ایشان، استعداد بالای ملت ایران و دیگری اعتمادبه‌نفس ملی است که به برکت انقلاب اسلامی در این کشور ایجاد شده است.
3. نقشه‌‌ی جامع علمی: نقشه‌‌ی جامع علمی را می‌توان اصلی‌ترین حلقه‌‌ی هدایت‌ها و نهادسازی‌های رهبری در شکل‌دهی جنبش نرم‌افزاری و تحقق مرجعیت علمی برشمرد. رهبر انقلاب اسلامی اولین بار در جمع رؤسای دانشگاه‌ها در سال 1385 ضرورت تدوین نقشه‌‌ی جامع علمی را تبیین نمودند. در نظر ایشان تعیین اولویت‌های علمی و فناوری کشور یک انتظار عمده از نقشه‌‌ی جامع علمی است تا پیشرفت علمی کشور شکلی کاریکاتوری پیدا نکند و اجزای آن به شکل متناسب با یکدیگر رشد کند.
4. اقتصاد دانش‌‌بنیان، تجاری‌‌سازی و رابطه‌‌ی صنعت و دانشگاه: در سال 1387 و در دیدار با نخبگان، ایشان یکی از افق‌‌های اقتصاد دانش‌‌بنیان را قطع وابستگی به نفت خواندند و در این باره ‌فرمودند: «آن روزى که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانشمان به دست بیاوریم و درِ چاه‌هاى نفت را پلمب کنیم، آن روز براى ما روز خوبى است.
5. تشکیل معاونت علمی و فناوری: مقام معظم رهبری در سال 1380 در دیدار با هیأت دولت از دولت وقت ‌خواستند در کنارهای کارهای معمول وزارتخانه‌ها، به منظور سامان‌دادن ارتباط صنعت با دانشگاه مجموعه‌ای در ذیل ریاست‌جمهوری تشکیل دهند.20 این نهاد در انتهای سال 1385 با نام معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری تشکیل شد. ایشان در سال بعد و در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، این معاونت را از برکات دولت ‌خواندند و تشکیل آن را مبارک دانستند.
6. توجه به نخبگان و تشکیل بنیاد ملی نخبگان: توجه به شناسایی، پرورش و استفاده‌ی بهینه از نخبگان و استعدادهای برتر، مسأله‌ی دیگری است که در شکل‌گیری و تقویت جریان علمی کشور در دهه‌ی گذشته از سوی رهبر انقلاب اسلامی هدایت و رهبری شده است. در این بخش، رهبری اصل توجه به این قشر مهم را مد نظر قرار داده و در ده سال گذشته به طور مستمر و سالانه دیدارهای مجزایی با استعدادهای برتر جوان داشته‌اند. ایشان خود درباره‌ی این دیدارها فرموده‌اند که دیداری از این قبیل که با جوان‌های بااستعداد و پُرشور دارم، برای من یک روز عید محسوب می‌شود. علت هم این است که آینده‌ی کشور ما و هر کشوری به جوانان آن بستگی دارد.در اندیشه‌ رهبری، نخبگان سرمایه‌های معنوی کشور هستند و از این حیث فی‌نفسه دارای ارزش هستند.علاوه بر این، نخبگان یک جامعه‌  مدیریت تحول در جامعه را بر عهده دارند و بار مهمی از پیشرفت علمی کشور بر دوش این قشر است.در نظر ایشان، این موضوع زمانی از اهمیت دوچندان برخوردار می‌شود که کشور ایران از حیث استعداد از سطح متوسط دنیا بالاتر است. مقام معظم رهبری در این باره فرموده اند: ما گفته‌ایم «ساخت درونى نظام» باید استحکام پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «علم» بایستى رشد پیدا کند؛ ما گفته‌ایم «تولید داخلى» بایستى اساس کار باشد؛ ما گفته‌ایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومى کشور» بایستى جدّى باشد، استعدادها پرورش پیدا کند؛ اینها پایه‌هاى اصلى کار است.وقتى کشورى با تکیه‌ به استعدادهاى درونى، با تکیه‌ به ابتکار نیروى انسانى خود، با تکیه‌ به علم و دانش خود، با تکیه‌ به ایمان خود و با اتّحاد حرکت می‌کند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. بنابراین ما تردیدى نداریم که آینده‌ روشنى داریم.
مذاکره با پشتوانه مدیریت داخلی اقتصاد موفقتر خواهد بود
شک نیست که تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی و غیرانسانی دشمنان، برای کشور و مردم مشکلاتی به وجود آورده است، اما آمریکا و دیگر طرف‌های مذاکره نباید تصور کنند که علاقه طرف ایرانی به حل مسئله از طریق مذاکره، ناشی از ضعف جمهوری اسلامی ایران و حاکی از گرایش به تسلیم در برابر سلطه‌طلبی و زور‌گویی مستکبران است.دیپلماسی ایران در این مذاکرات در عین حال که باید منطقی و متین و به تعبیر قرآن«جدال به شیوه احسن» باشد، باید مقتدرانه و از سر عزت باشد. قدرت واقعی مذاکره‌کنندگان، لطف و عنایت الهی و حمایت ملت ایران از مسئولان نظام است.هر اندازه دولت و سایر قوا در اداره کشور و مخصوصا در مدیریت اقتصادی کشور موفق‌تر عمل کنند و بتوانند به رغم دشمنان، مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را کاهش دهند، تیم مذاکره‌کننده کشور دست بالاتری خواهند داشت. دولت علاوه بر اهتمام به حل مسئله از طریق مذاکره و دیپلماسی، از اهتمام به ساماندهی وضع اقتصادی و تحکیم پایه‌های آنچه مقام معظم رهبری از آن به عنوان«اقتصاد مقاومتی» یاد کرده‌اند، غافل نباشد، بلکه توجه به اقتصاد مقاومتی را مهمتر از شیوه‌های دیپلماتیک بداند.
آمریکا قابل اعتماد نیست
امیدواریم تلاش دولت محترم و مسئولان سیاست‌خارجی کشور با رعایت اصل«عزت، حکمت، مصلحت» برای رفع تحریم‌های دشمنان به نتیجه برسد. هرچند سابقه تاریخی رفتار خصمانه دولت آمریکا در دوران قبل از انقلاب و خصوصا در سی و پنج سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به روشنی نشان می‌دهد که آمریکا قابل اعتماد نیست و نباید به آمریکا خوش‌بین بود.رویکرد تازه دستگاه دیپلماسی ایران به مذاکره، آزمون حساس و تعیین‌کننده برای آمریکا محسوب می‌شود.آیا آمریکا می‌تواند موضع منطقی جمهوری اسلامی ایران را در استفاده صلح‌آمیز از غنی‌سازی هسته‌ای، که در فتوای مقام معظم رهبری به وضوح بیان شده درک کند، یا آنکه جنگ طلبان و اسلحه‌فروشان و گروه فشار صهیونیستی اجازه نمی‌دهند سیاستمداران آمریکا از فرصت پیش آمده استفاده منطقی کنند تصمیم عاقلانه بگیرند؟
رئیس‌جمهور آمریکا در ملاقات با نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با لحنی متفاوت و مغایر با سخنان قبلی خود (و از جمله مغایر با سخنانی که در مکالمه تلفنی خود با جناب آقای دکتر روحانی مطرح کرده بود)، هنوز گزینه نظامی را روی میز می‌داند و خط و نشان می‌کشد.این رفتارها و گفتارهای متناقض نشان می‌دهد که تصمیمات دولت آمریکا بر مبانی منطقی و عقلانی استوار نیست و همین سستی پایه‌های تصمیم گیری است که اقتدار آمریکا را روز به روز در جهان کاهش داده و این کشور را در داخل و خارج از آمریکا با انواع گرفتاری‌ها مواجه کرده و چهره‌ای زشت از آمریکا در افکار عمومی مردم جهان ترسیم کرده است.آمریکا نباید «نرمش قهرمانانه» دستگاه دیپلماسی ایران را مویدی برای ادامه تحریم‌ها و یا تشدید آنها تلقی کند.چنین تصوری قطعا نادرست است و ملت ایران و رهبری نستوه این نظام، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، هرگز در پافشاری بر سر استقلال کشور و مواضع عزت‌طلبانه جمهوری اسلامی ایران، تسلیم مطامع سلطه‌گران نخواهند شد. ما اگرچه بعضی شیوه‌های مذاکره از قبیل مکالمه تلفنی یا مذاکره طولانی با وزیر امور خارجه آمریکا را در خور بررسی و قابل نقد می‌دانیم، رویکرد رئیس‌جمهور محترم و دستگاه دیپلماسی کشور را برای تبیین مواضع منطقی و به حق ملت ایران از طریق مذاکره با تقید به اصول و مبانی، در مجموع تایید می‌کنیم و امیدواریم آمریکایی‌ها و دیگر مذاکره‌کنندگان در محاسبات خود، این بار نیز مانند گذشته دچار اشتباه نشوند و در دام صهیونیست‌های جنگ‌طلب نیفتند.
یک نمونه عینی از دلایل بی اعتمادی به آمریکا
مخالفین رابطه با آمریکا نمونه‌ای از خروارها پرونده بی‌اعتمادی به ماجرای آزادی گرو‌گان‌های آمریکایی در لبنان با میانجیگری ایران اشاره می‌کنند. هرچند پیش از آن و در زمان حیات امام خمینی(ره) سفر مک‌فارلین به ایران برای ارتباط واشنگتن ــ تهران با فرمان امام، افشا شد و این ماجرا به افتضاحی برای آمریکا تبدیل شد، ولی پس از رحلت امام عزیز در سال 1991 که مقارن با ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی در ایران و بوش پدر در آمریکا بود، از سوی آمریکا پالس‌هایی برای تهران ارسال شد.در زمان بوش پدر که یکی از دستورکارهایش را آزادی آمریکایی‌هایی که در لبنان توسط حزب‌الله به گروگان گرفته شده بودند، خوانده بود؛ آمریکا رابطه‌ای با ایران نداشت، بنابراین امکانی برای مذاکره بین طرفین وجود نداشت و به‌گفته "برنت اسکوکرافت" مشاور امنیت ملی آمریکا این کشور نمی‌خواست درباره گروگان‌ها مذاکره‌ای بکند.بر همین اساس بوش پدر با صدور یک بیانیه زیرکانه، ایران را تنها ابزار ممکن برای آزادی گروگان‌ها دانست. او در بیانیه‌اش آورد: «امروز آمریکایی‌هایی هستند که به‌خلاف میلشان در سرزمین‌های بیگانه به‌خاطر چیزی که مسئولش نیستند، نگه‌داشته شده‌اند. دراین‌باره می‌توان همکاری نشان داد و این همکاری تا مدت‌ها به خاطر آورده می‌شود».این بیانیه که حکایت از یک اقدام در برابر یک اقدام از سوی ایران داشت، توسط ایران دریافت شد و اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهوری وقت ایران خطاب به آمریکایی‌ها اعلام کرد: «ایران این آمادگی را دارد که با کشورهایی که آمادگی دارند سیاست برخورد مساوی و بدون باج‌خواهی و انحصارطلبی و توسعه طلبی داشته باشند، با اینها کار کند».اگرچه اظهارات طرف ایرانی از سوی آمریکا مورد توجه قرار نگرفت ولی پس از انتشار تصاویر یکی از گروگان‌های آمریکایی که به دار آویخته شده بود، رئیس‌جمهور آمریکا ناچار شد که به ایران متوسل شود. بوش پدر در اولین گام با خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد تماس گرفت و از وضعیت گرو‌گان‌ها ابراز نگرانی کرد و گفت: «می‌تواند امتیازهایی به ایران بدهد. البته تا جایی که لزومی به مواجهه مستقیم با آنها نباشد».دبیرکل سازمان ملل نیز "جیانی پیکو" را که از مشاورانش بود به ایران می‌فرستد. مأموریت پیکو این بود که رفسنجانی را به آزادی گروگان‌ها راغب کند. فرستاده آمریکا به ایران پس از ورود به تهران با "محمدجواد ظریف" دیدار می‌کند. پس از این دیدار، وی به‌همراه ظریف وارد دفتر کار هاشمی رفسنجانی می‌شود. طرف ایرانی به‌جهت اینکه قصد داشته مذاکرات پنهانی بماند، حتی مترجم را هم از جلسه خارج می‌کند.مشاور دبیرکل سازمان ملل در این جلسه به هاشمی می‌گوید: رئیس‌جمهور آمریکا تقاضا کرده که به آزادی گروگان‌های آمریکایی در بیروت کمک کنید. البته این کمک بی‌اَجر نمی‌ماند. هاشمی نیز پاسخ می‌دهد: «ما اولاً نمی‌دانیم این گروگان‌ها در لبنان هستند یا خیر؟ اما اگر آمریکایی‌ها حسن نیتشان را نشان دهند و مطمئن شویم جدی هستند و اگر کاری از دست ما ساخته باشد، هم به‌خاطر لبنان و هم مسائل انسانی این کار را خواهیم کرد. اما بدین شرط که آمریکا در مسئله جنگ ایران و عراق در تعیین متجاوز و خسارت‌ها، بی‌طرفانه عمل کنند و از سیاست‌های خصمانه‌اش در قبال ایران دست بردارد».پس از آن رئیس‌جمهور وقت ایران، محسن رضایی را می خواهد و از او می‌خواهد که موضوع را بررسی کند که می‌تواند در این زمینه کاری انجام دهد یا نه. محسن رضایی نیز یکی از فرماندهان سپاه را به لبنان می‌فرستد تا با اعضای بلندپایه حزب‌الله برای آزادی گرو‌گان‌ها مذاکره کند. این گفت‌و‌گوها به نتیجه نمی‌رسد اما رضایی به آن فرمانده دستور می‌دهد که تا زمان آزادی گروگان‌ها در لبنان بماند.سرانجام، پافشاری ایران اثرگذار می‌شود و مقامات حزب‌الله آزادی گروگان‌ها را می‌پذیرند و ظرف دو ماه و نیم بعد گروگان‌ها "یکی یکی" آزاد می‌شوند. پس از آزادی گروگان‌ها، ایران در انتظار مشاهده حسن‌نیت طرف غربی و همان اَجری که بوش پدر (رئیس‌جمهور وقت آمریکا) داده بود، می‌ماند اما پس از گذشت مدت‌ها خبری از وعده طرف آمریکایی نمی‌شود لذا مقامات ایرانی با دبیرکل سازمان ملل تماس می‌گیرند که چرا خبری از تحقق وعده بوش پدر نشد؟مقامات ایرانی که در داخل کشور نیز به‌شدت به‌جهت کمک برای آزادی گروگان‌ها و عدم دریافت امتیاز از آمریکایی‌ها تحت فشار بودند، با پیکو، همان فرستاده دبیرکل سازمان ملل به تهران تماس می‌گیرند که چرا آمریکا نامه تشکر نمی‌فرستد؟جان پیکو نیز به گوش مقامات آمریکایی می‌رساند: ایرانی‌ها منتظر یک حرکت از طرف آمریکا هستند. باید منصف باشیم، چون من به آنها قول دادم.پس از تلاش‌های ایران برای دریافت پاسخ، برنت اسکوکرافت با اعضای شورای امنیت ملی آمریکا جلسه می‌گذارد و پس از جلسه تصمیم گرفته می‌شود که آمریکا به زیر میز توافقات فی‌ما‌بین تهران ــ واشنگتن بزند. آنان به‌بهانه انجام حرکت‌های تروریستی از جمله ترور مخالفان حکومت و همچنین فتوای چند سال گذشته امام خمینی(ره) درخصوص ارتداد سلمان رشدی، بهبود روابط را بسیار بسیار سخت ‌دانستند و مدعی شدند که تهران عملاً به وعده‌هایی که پیشتر مبنی بر حسن‌نیت داده بود، عمل نکرد.آمریکائی‌ها می‌گفتند: "ما گفتیم‌ نشان دادن حسن‌نیت باعث حسن‌نیت متقابل می‌شود‌، ولی نگفتیم اگر ایرانیان گروگان‌ها را آزاد کنند‌، بدون توجه به باقی قضایا‌، به این اقدام پاسخ مطلوب و مساعد می‌دهیم‌. ما گفتیم حسن‌نیت به‌دنبال خود حسن‌نیت می‌آورد‌. انجام دادن وقایع تروریستی دیگر‌، ‌تعریف آمریکا از حسن‌نیت نیست".پس از آزادی گروگان‌ها و رسیدن آنها به واشنگتن، مقامات کاخ سفید سرخوش از یک معامله تمام‌برد و بی‌هزینه بودند اما اوضاع در ایران عکس آن بود چرا که به‌ازای آزادی گروگان‌های آمریکایی، هیچ امتیازی شامل حال ایران نشد و ما فقط یک پل برای رسیدن کاخ سفید به اهدافش شده بودیم.هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش دراین‌باره نوشته است که «آقای [سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد، گفت: سفیر سوئیس ــ حافظ منافع آمریکا ــ آمده و پیامی از [جورج] بوش، رئیس‌جمهوری آمریکا آورده است. او در این پیام به‌طور خصوصی از کمک ما در آزادی [رابرت] پل هیل، گروگان آمریکایی تشکر کرده و گفته است که حافظ اسد [رئیس‌جمهور سوریه] به او اطلاع داده که ایران در این امر کمک مؤثر کرده است و نیز گفته اطلاعات آمریکا می‌گوید گروگان‌های ایرانی در دست مارونی‌ها، در‌‌ همان روزهای اول کشته شده‌اند، ولی باز هم آن‌ها آمادگی دارند که پیگیری مسئله گروگان‌ها را ادامه دهند. گفتم به‌صورت شفاهی جواب بدهند که اگر زندانی‌های لبنانی از اسرائیل آزاد نشوند، مسئله گروگان‌ها احتمالاً پیچیده‌تر می‌شود». (خاطرات هاشمی، ص83)سه روز بعد از این پیام تشکر، آمریکا از ایران می‌خواهد پیشنهاداتش را برای جبران لطفی که در قبال آزادی گروگان‌هایش در لبنان کرده ارائه دهد: «آقای [سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گزارش مذاکره با سفیر سوئیس، [حافظ منافع ایالات متحده]، درباره گروگان‌ها را داد و گفت: سؤال کرده که انتظار داریم چه اقدامی در مقابل آزادی گروگان‌ها انجام شود؛ پیشنهادهایی ارائه دادم». (خاطرات هاشمی، ص88)فردای آن روز "فرانک رید"، دومین گروگان آمریکایی هم آزاد می‌شود، اما در رفتار آمریکا که گویا تشخیص داده اوضاع به‌سودش در حال تغییر است، نشانه‌هایی مبنی بر عدم وفا به عهد دیده می‌شود.سال‌ها بعد از این ماجرا، هاشمی درخصوص آمریکا می‌گوید: «وقتی آمریکایی‌ها درست به وعده‌های‌شان عمل نمی‌کردند، کار ناقص می‌ماند».به‌هرروی تلاش هاشمی رفسنجانی برای ارتباط گیری با آمریکا علی‌رغم نشان دادن حُسن‌نیت، بی‌ثمر ماند و او تا پایان ریاست‌جمهوری‌اش منتظر ماند که شاید خبری از تحقق وعده‌های داده شده از سوی کاخ سفید شود، اما امروز 22 سال از آن روزها گذشته ولی هنوز خبری از تحقق وعده‌های کاخ سفید نشده است.
پیشرفت علم و اقتصاد و ضرورت آمادگی دولت برای اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی
در شاخص علم باید کاربردی کردن علوم و تجاری سازی آنها در دستور کار قرار گیرد. در شاخص اقتصاد هم با تکیه بر اقتصاد داخلی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی با بهبود فضای کسب و کار کشور به جایگاه مناسبی دست پیدا می‌کند. در این راستا سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی است و در جلسه دوم این مجمع در دولت یازدهم که رئیس جمهور، معاون اول و وزرای دولت یازدهم حضور داشتند، مسئولان این دولت به‌دلیل آنکه دولت جدید در جریان تهیه پیش‌نویس این سیاست‌ها نبوده است درخواست فرصت دوماهه برای انجام بررسی‌های خود در این موضوع را داشتند که موافقت شد.این فرصت دوماهه حدوداً اواسط آبان ماه به پایان خواهد رسید و دولت در این مدت زمان مهلت دارد با کارهای کارشناسی سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی را مورد بررسی قرار دهد. در همین راستا ما تأکید داریم که دولت روند بررسی‌های خود را تسریع بخشد تا این سیاست‌ها پس از تصویب مجمع و ابلاغ از سوی مقام معظم رهبری به‌صورت دستورالعمل در اختیار بخشهای مختلف کشور قرار گیرد.
الگوی خودباوری و تجربه گرانقیمت 8 سال دفاع مقدس
با مدیریت و تدبیری که در زمان جنگ تا کنون، توسط امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری انجام شده است، جنگ تحمیلی باعث شد تا منافع و پیشرفت هایی، در کشورمان رخ دهد و ایران اسلامی، روی پای خود بایستد. از نظر مقایسه جغرافیایی اگر بخواهیم به جنگ تحمیلی نگاه کنیم، در اکثر جنگ‌ها و یا قراردادهای قبل از انقلاب، بخشی از خاک ایران، از کشورمان جدا شده و روز به روز ایران کوچک شده است ولی در هشت سال دفاع مقدس، ذره از خاک ایران از دست نرفت. در بحث صدور انقلاب هم توانستیم با صدور انقلاب اسلامی به سایر کشورها، هسته های مقاومتی در این کشورها ایجاد کنیم که برای  نمونه، می توان به فلسطین و حزب الله لبنان اشاره کرد. در بخش خود باوری و خود اتکایی هم توانستیم با اتکا به دانش بومی و جوانان این آب و خاک، از همان زمان جنگ تحمیلی که ایران به تنهایی در مقابل چندین ابر قدرت جهانی قرار داشت، تا کنون که چندین سال از  جنگ می گذرد، روی پای خودمان بایستیم و حتی اکنون در برخی از علوم، جزو چند کشور برتر دنیا باشیم. بهترین راهکارها برای اقتصاد مقاومتی، وابستگی کمتر به نفت، استفاده از محصولات داخلی، مدیریت مصرف و مردمی کردن اقتصاد است که با طرح هایی که در جهت اقتصاد مقاومتی در نظر گرفته شده است، هرچه سریعتر این چهار هدف دنبال خواهد شد. حوزه دفاعی و نظامی ایران اسلامی از جمله بخش هایی بوده است که شدیدترین تحریم ها را به خود دیده است. اما می بینیم که در این زمینه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی علاوه بر این که به دستاوردهای بزرگی در این زمینه دست یافته است، تولیدات داخلی آن باعث شده است تا به عنوان یک مولفه مهم در مقابل تهدیدات دشمنان به عنوان یک بازدارنده اثرگذار تبدیل شود. عدم وابستگی نیروهای مسلح به کشورهای خارجی الگویی است که می تواند به عنوان یک راهکار کارآمد در دیگر حوزه های اقتصادی پیاده شود.خودکفایی در این زمینه اغراق نیست، عزم انقلابی نیروهای مسلح صنایع دفاعی را متحول کرد تا به این مرحله رسید.
حمایت از تولید، نخستین گام در تحقق اقتصاد مقاومتی
حرف اول و آخر اقتصاد مقاومتی، حمایت ویژه از تولید است اما حمایت عملی از بخش‌های مختلف کشاورزی، معدنی و صنعتی مستلزم همراه شدن نظامات بانکی، مالیاتی و اداری است. حذف بوروکراسی و موانع ناشی از بوروکراسی اداری، اثر تعیین‌کننده‌ای در آزاد شدن بخش تولید از بند محدودیت‌های دولتی دارد. نخستین گام در تحقق اقتصاد مقاومتی افزایش تولید است و برای این منظور نیز باید فضای کسب و کار برای تولید فراهم شود و در صورت نیاز نقدینگی لازم برای افزایش تولید در اختیار تولیدکنندگان قرار گیرد. در حال حاضر با توجه به اینکه تحریم هستیم باید نقدینگی مورد نیاز واحدهای تولیدی را تامین کنیم و مواد اولیه مورد نیاز آنها نیز تهیه شود و در کنار آن قانون بهبود فضای کسب و کار به نحوی باشد که به نفع تولیدکننده تحقق پیدا کند و در این شرایط است که تولید افزایش پیدا می‌کند و تا حدی نیاز داخل به برخی کالاها تامین خواهد شد. افزایش نرخ ارز هرچند باعث گرانی شد اما موجب افزایش تولید داخل و در نتیجه کاهش واردات شد. بنابراین این خود یک قدم برای تحقق اقتصاد مقاومتی و کاهش وابستگی به کشورهای خارجی است.معاون اول رئیس‌جمهور با اشاره به مشکلات و تنگناهای موجود در اقتصاد کشور گفت: دولت مصمم است از این شرایط دشوار عبور کند و بزرگی مشکلات، دولت را تسلیم نخواهد کرد. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور شامگاه دوشنبه در جلسه بررسی مشکلات تأمین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی گفت: رویکرد دولت آن است که با به‌کارگیری عقل و تدبیر به‌گونه‌ای‌که هم حقوق مردم رعایت شود و هم چرخه اقتصاد به فعالیت خود ادامه دهد، مشکلات را حل کرده موانع را از پیشِ‌روی تولید بردارد.وی با اظهار "باید برای عبور از این مرحله، راهکاری اساسی برای تأمین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی پیدا کنیم"، تصریح کرد: اتخاذ تصمیمات مدبرانه و در چارچوب قوانین، بدون فشار بر نقدینگی و پایه پولی کشور می‌تواند در این شرایط راهگشا باشد.
تشکیل جنبش ضدتحریم در داخل و خارج
برای بی‌اثر کردن تحریم‌های اقتصادی غرب باید راهبرد اقتصاد مقاومتی را تئوریزه کرد و علاوه بر آن با تشکیل جنبش ضدتحریم توسط مردم و فعالان بخش خصوصی باید تحریم‌های موسوم به فلج کننده غرب را بی‌اثر کرد. جنبش ضدتحریم نباید محدود به مرزهای کشور شود بلکه باید فرامرزی شکل گرفته و حرکت کند به بیان روشن‌تر با فعال شدن این جنبش در داخل ایران باید این امکان فراهم شود تا با مشارکت کشورهای غیرمتعهد زمینه جهانی شدن آن به وجود آید. تشکیل جنبش ضدتحریم از دو جنبه داخلی و خارجی اهمیت دارد، در بعد خارجی باید تمام کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، کشورهای آسیای شرقی و خاورمیانه و هر کشوری که حاضر است در مقابل استکبار ایستادگی کند دست در دست جنبش ضدتحریمی جمهوری اسلامی ایران اهداف فراتحریمی را دنبال کنند. بستر شکل‌گیری جنبش ضدتحریم در داخل خاک کشور باید با فراهم شدن شرایط اقتصادی و سیاسی فراهم شود، به بیان دیگر شرایط داخلی کشور باید به گونه‌ای تغییر کند که اقبال عمومی به اقتصاد مقاومتی افزایش یابد.
برخی سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی
در جلسات اخیرمجمع تشخیص مصلحت نظام سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی مطرح و پس از بحث و بررسی، مواردی از این سیاست‌ها به تصویب رسید.در مقدمه این سیاست‌ها آمده است: سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخص‌های مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز بیست ساله و با رویکردی حماسی، جهادی، انعطاف‌پذیر، فرصت‌ساز، مولد، درون‌زا، پیشرو و برون‌گرا ابلاغ می‌گردد: همچنین موارد زیر به تصویب رسید: 1- تأمین شرایط و فعال‌سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی، حداکثر کردن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاری‌های جمعی و تأکید بر ارتقای درآمد و نقش طبقات کم‌درآمد و متوسط.2- پیشتازی اقتصاد دانش‌بنیان، پیاده‌سازی و اجرای نقشه‌‌ی جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقای جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانش بنیان.3- محور قرار دادن رشد بهره‌وری در اقتصاد، با تقویت عوامل تولید و توانمندسازی نیروی کار، تقویت رقابت‌پذیری، ایجاد بستر رقابت در تولید با استفاده از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های متنوع مناطق کشور براساس آمایش سرزمینی، با هدف دستیابی به جایگاه بهینه‌ی بهره‌وری در توسعه اقتصاد ملی.
روحانی اشتباه استراتژیک رئیس جمهور قبلی را تکرار نکند
از هنگامی که محمود احمدی نژاد علیرغم سخنان و مواضع پیشین خود، تحریم ها را مقصر مشکلات اقتصادی کشور معرفی کرد، سیاست های تحریمی غرب و آمریکا هم روند دیگری به خود گرفت و افزایش هم یافت. این سیاست که یک اشتباه بزرگ استراتژیک بود، هنگامی که از زبان یک مسئول عالیرتبه گفته می شود، مورد توجه آن هایی قرار می گیرد که در پی همین اعتراف بودند.این اعتراف که البته واقعی هم نبود، باعث شد تا غرب و آمریکا تحریم های خود را سخت تر کنند و افزایش دهند.جمهوری اسلامی ایران به خاطر ظرفیت های بالایی که دارد، می تواند در مقابل تحریم های اعمال شده، مقاومت کرده و آنها را پشت سر بگذارد.ایران با وسعت زیاد و جمعیت متناسب خود، به همراه قابلیت هایی که باید از آنها استفاده شود، به خوبی می تواند تحریم ها را مدیریت کرده و با اقتصاد مقاومتی و جهادی ضرر و زیان آن را به تحریم کنندگان باز گرداند.اکنون که دولت تازه بر سر کار آمده است، نباید همان اشتباه دولت دهم را ادامه دهد، مشکلات اقتصادی به وجود آمده که بخش هایی از آن از دولت پیشین به دولت کنونی رسیده است و تحریم های اعمال شده در همه دولت ها وجود داشته است. نباید القاء شود که تحریم های اقتصادی غرب مانع انجام و اجرای برنامه های اقتصادی است.اگر همان سیاست اعلامی اقتصادی که در پایان دولت دهم پیگیری می شد، در این دولت هم ادامه یابد، نمی توان به تحول اقتصادی که انتظار می رود امید داشت.سیاه نمایی شرایط کشور و گره زدن حل مشکلات اقتصادی به گفت وگو و برقراری روابط با آمریکا وضعیت را وخیم تر خواهد کرد. دولت باید به این نکته توجه داشته باشد که اگر حتی یک درصد احتمال به نتیجه نرسیدن گفت وگوها هم وجود داشته باشد، در صورت به نتیجه نرسیدن آن، تبعات جبران ناپذیری از لحاظ داخلی و از جنبه روحی و روانی در جامعه به وجود خواهد آمد. کشوری که در چنین شرایطی قرار گرفته است، ابتدا باید هزینه های اضافه و جاری خود را بکاهد. همه مسائل را با سیاست خارجی مرتبط ساختن اشتباهی استراتژیک است چرا که شرایط فعلی فرصت‌های جدیدی به وجود آورده است."فعال ساختن اقتصاد مقاومتی، اقدام برای کارایی بیشتر صندوق توسعه ملی، کاهش وابستگی بودجه عمومی به نفت، توسعه اشتغال مولد و حرکت به سمت ثبات اقتصادی در کنار توسعه روابط خارجی از جمله این فرصت‌هاست که تمام آنها نیاز به کمک مجلس دارد."
حضرت آیت الله العظمی خامنه ایدرباره اهمیت دادن به ساخت درونی نظام تاکید دارند: «آنچه که ما احساس می‌کنیم که براى رفع مشکلات بایدانجام داد - مشکلات هم مال امروز نیست، مشکلات همیشه وجود داشته است، در همه‌ کشورها هم وجود دارد؛ یعنى اگر کسى تصوّر کند که حالا در فلان کشور پیشرفته، یا فلان کشور اروپایى، یا غربى، یا ثروتمند، یا پرجمعیّت، یا کم‌جمعیّت، مشکلاتى وجود ندارد، خطا است؛ مشکلات همه‌جا هست؛ طبیعت کارِ یک ملّت این است که بالاخره در کار او مشکلاتى وجود دارد، مسئولینش باید آن مشکلات را برطرف بکنند و حرکتشان را ادامه بدهند؛ حالا بعضى می‌خواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیه‌ به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضى‌ها هم نه، می‌خواهند مشکلات را با نیروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل کنند - اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونى نظام اهمّیّت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونى با اندیشه‌ کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزى است ممکن؛ چه به‌وسیله‌ پیشرفت علمى، چه به‌وسیله‌ ساخت و مدیریّت درست اقتصادى؛ اینها کارهایى است که به نظر ما ممکن است.خب، امروز شما ملاحظه کنید، وقتى روى نفتِ ما فشار مى‌آورند، ما دچار مشکل می‌شویم، این ناشى از چیست؟ ناشى از این است که ما تکیه‌مان را به نفت از بعد از دوره‌ جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیه‌مان را به نفت کم می‌کردیم، فشار بر روى نفت این‌قدر براى ما سخت تمام نمی‌شد. بنابراین به خودمان بایستى مراجعه کنیم، از خودمان بایستى بخواهیم که گره‌ها را با نیروى اراده حل کنیم.»
نقاط آسیب‌پذیر شاخص‌های اقتصادی شناسایی گردد
باید در اقتصاد مقاومتی حلقه‌ها و شبکه‌های آسیب‌پذیر شناسایی گردد، اقتصاد شاخص‌های مختلفی از جمله تولید، اشتغال و ... را شامل می‌شود که باید برای هرکدام از این شاخص‌ها نقاط ضعف آن را شناسایی و راهکار مناسبی را برای بیمه کردن آنها اتخاذ نمود. "کشور در جنگ اقتصادی فعلی با حملات دشمن در نقل و انتقالات ارزی به‌عنوان یک شاخص آسیب‌پذیر روبه‌رو گردیده است" .دشمن در حال شناسایی مداوم نقاط آسیب‌پذیر کشور است به‌نحوی که با ابزارهای خاص خود از جنس نرم‌افزار نقل و انتقالات ارزی کشور را با محدودیت‌های ویژه‌ای روبه‌رو نموده است که امکان تبادلات تجاری را برای فعالان اقتصادی کشور مشکل کرده است. در حمل و نقل نیز دشمن مشکلات متعددی را در بحث کشتیرانی و بیمه کشتی‌ها به کار گرفته است. حال در این شرایط مهمترین اولویت مسئولان کشور و کارشناسان بررسی نقاط ضعف شاخص‌های اقتصادی است.در حال حاضر کشور در تأمین مواد اولیه واحدهای تولیدی و سیاست‌های پولی و بانکی به انسجام و حالت ثبات دست پیدا نکرده است، در چند سال اخیر سیاست‌های ارزی کشور به‌تکرار در حال تغییر و دگرگونی بوده است به‌نحوی که فعالان کشور با سیاستی منسجم در این رابطه روبه‌رو نیستند، حال این تهدید در حوزه داخل به‌اضافه تهدیدات در حوزه خارج از کشور اقتصاد ما را با مشکلات متعددی مواجه خواهد کرد. برای جلوگیری از تحریم باید سیاست‌های دشمنان را خنثی کنیم.
تربیت افسران متخصص اقتصادی جهت مقابله با تحریم‌ها
اگر قرار است تدبیری را در مقابل تهدیدهای بین‌المللی اتخاذ نماییم باید افرادی این فعالیت را انجام دهند که هنر جنگ را دانسته و در حوزه اقتصادی متخصص باشند. باید افسران جنگ اقتصادی ضمن اشراف به اطلاعات اقتصادی کشور با به‌کارگیری ابزارهای خاصی سیاست‌های کارآمدی را برای بازخورد حملات دشمن در کشور به کار گیرند. "در حال حاضر با وجود آنکه مباحث متعددی در خصوص اقتصاد مقاومتی مطرح شده اما تلاشی برای تربیت افسران متخصص اقتصادی جهت مقابله با تحریم‌های بین‌المللی تربیت نکرده‌ایم"، در سطح دانشگاهی باید مسئولان همت ویژه‌ای را برای تربیت نیروی انسانی قوی جهت مقابله با تحریم‌های بین‌المللی و تدوین استراتژی منسجم در اقتصاد مقاومتی به کار گیرند. مسئولان ضمن به وجود آوردن زیرساخت‌های لازم رشته‌ای تحت عنوان اقتصاد مقاومتی در دانشگاه‌ها ایجاد و همانند جنگ سایبری که اقدامات مناسبی در حوزه آن صورت گرفته به تربیت نیروی انسانی مناسب همت گمارند.
اشتباه نکنید ! مردم ارزانی و ثبات اقتصادی می خواهند نه آمریکا
مذاکره و رابطه با آمریکا به هیچ وجه باعث خوشبختی و سعادت مردم نمی‌شود، افرادی که اینگونه می‌اندیشند، ساده انگار هستند چرا که اصلا نمی‌شود به آمریکا اعتماد کرد ضمن اینکه در حال حاضر منافع این کشور در خارومیانه به خطر افتاده و در آمریکا وضعیت اقتصادی به‌هم ریخته است. به عبارت دیگر غرب در حوزه اقتصاد، در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. مردم خواهان ارزانی هستند نه رابطه با آمریکا، ما می‌دانیم آمریکا دشمن ذاتی جمهوری اسلامی ایران است و اگر بخواهیم رابطه‌ای با این کشور برقرار کنیم، جز رابطه گرگ و میش نخواهد بود. زمانی که می‌دانیم رابطه با چنین کشوری تأثیری در حل مشکلات معیشتی و اقتصادی ندارد، نظرسنجی برای برقراری رابطه گرگ و میش نیز معنایی ندارد و این یک مغالطه است.آمریکا در رابطه با کشور‌ها تنها زبان جنگ و خشونت و زورگویی را می‌فهمد، به‌طور مثال کشوری مانند لیبی با وجود اینکه امکانات و خاک کشور خود را در اختیار آمریکایی‌ها قرار داد، اما وضعیت امروز او را می‌بینیم. در رابطه میان آمریکا و عربستان چه گلی به سر عربستان زده شده است؟ جز این است که می‌بینیم همواره عربستان مجبور بوده هزینه جنگ‌های آمریکا در سایر کشور‌ها را بپردازد؟
در حوزه اقتصاد مقاومتی باید به یک نتیجه شفاف رسید؛ تقریبا در حال حاضر برای تمام بخش روشن است که چرا باید اقتصاد مقاومتی در دستور کار کشور قرار گیرد؛ اگر سه الی چهار سال قبل افرادی شک و تردید داشتند الان به این نتیجه رسیده‌اند که فرصت فراهم شده است. الان وضعیت اقتصاد مقاومتی اینگونه است که جمع‌بندی جبهه دشمنان جمهوری اسلامی متوجه این حلقه شده است چراکه دشمنان می‌خواهند مقاومت سیستم را بشکنند؛ اگر آنها فقط در همین یک بخش فشار بیاورند کافی است که تمام‌ قوت‌های حوزه نظری ایدئولوژیک، اخلاق، فرهنگ انقلاب اسلامی، نظام سیاسی، تئوری، ولایت فقیه و... هر چیزی که مثلا ارزش‌ها و دستاوردهای انقلاب محسوب می شود را زیر سوال ببرند و بشکنند. اگر فرهنگ مقاومت سیاسی شکسته شود کل زنجیره مقاومت نظام جمهوری اسلامی در مقابل نظام سلطه شکست خواهد شد؛ بنابراین یک تعریف خیلی ساده و خودمانی از دل این بحث درمی‌آید که اقتصاد مقاومتی یعنی آن ساختاری از اقتصاد که شما را در مقابل این فشارها حالا به اصطلاح ما در اقتصاد می‌گوییم تکان‌ها و شوک‌های بیرونی بتواند مصون کند. هر ساختاری که چنین مصونیت‌پذیری انجام دهد می‌تواند اقتصاد مقاومتی باشد، اقتصاد مقاومتی تنها یک جز از ارکان انقلاب به حساب می آید؛ باید توجه داشت که مقاومتی بودن یک اقتصاد نه ضرورتی به اسلامی بودن آن اقتصاد و نه انقلابی بودن آن رژیم سیاسی دارد. لازمه بقای رژیم سیاسی مصون ماندن از خطراتی است که می‌تواند کیانش را مورد تهدید قرار دهد، بنابراین هر اقتصاد عاقلانه‌ای فارغ از اسلامی و انقلابی بودنش باید خود را در برابر چنین خطراتی مقاوم کند.بسیاری از اقتصادهای دنیا بدون اینکه حرف‌شان را بزنند در عمل به سمت مقاومتی شدن حرکت کرده اند و هم اکنون دارای اقتصاد مقاومتی هستند؛ این کشورها در مقابل تکانه های بیرونی سعی کردند خودشان را تا حد ممکن واکسینه کنند. اقتصاد مقاومتی کشور را در مقابل تحریم‌ها مصون می کند، اقتصاد مقاومتی مانع از سفته بازی و بورس بازی سودجویان می شود؛ از سوی دیگر باید وابستگی اقتصاد به نفت ایران را مورد توجه قرار دهیم چراکه مهمترین عاملی که باعث شده اقتصاد ما از شوک‌ها تاثیر بگیرد وابستگی به نفت است. می‌توانیم صادرات نفت را هم داشته باشیم ولی مقاومتی باشیم، بنابراین نمی توانیم بگوییم اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد بدون نفت؛ نحوه مواجهه با مشکلات و مسائل اقتصادی بسیار حائز اهمیت است.
الگوی جهادی، جهاد اقتصادی و اقتصاد مقاومتی
باید به این نکته توجه کرد که از طریق جهاد اقتصادی چگونه باید به اقتصاد مقاومتی رسید. الگوی فراگیر انقلاب اسلامی الگوی جهادی است، اول الگوی جهادی مطرح بوده و بعد جهاد اقتصادی مطرح شده است، ترکیب جهاد اقتصادی این هدف را دنبال می کند که همانطور که انقلاب در عرصه سیاسی-فرهنگی وارد شد و انقلاب کرد در عرصه اقتصادی هم باید با الگوی جهادی انقلاب می‌کرد. اصلا تفکر انقلاب جهاد اقتصادی است همانطور که بخش عمده‌ای از شعارهای امام در زمان مبارزه با طاغوت اقتصادی بود. یکی از شعارهای امام این بود که ما نمی‌خواهیم نفت‌فروشی کنیم، صنعت مونتاژ نمی‌خواهیم؛"حتی امام در 12 بهمن در بهشت زهرا یک بحث‌شان این بود که کاری کردند با کشاورزی ما که تا ده بیست سال تا دیگر نمی‌توانیم درستش کنیم". در الگوی ما جهاد با هدف دفاع وجود دارد و در جهاد اقتصادی روش دفاع اقتصاد مقاومتی است؛ ما می‌خواهیم در جهاد اقتصادی که شاهراه اصلی انقلاب است با سبک اقتصاد مقاومتی وارد شویم. اقتصاد مقاومتی تاریخ مصرف ندارد بنابراین نمی توان گفت که اقتصاد مقاومتی صرفا یک پروژه‌ای است که زمان دارد و باید از یک تاریخ به بعد متوقف شود. نکته مهم در این بحث اینجاست که فرمان جهاد اقتصادی صادر شده و سبک الگوی آن اقتصاد مقاومتی است. اولین جایی که جهاد اقتصادی عینیت یافت در اوایل انقلاب و با تفکر انقلاب جهاد سازندگی بود؛ این مصداق بارز جهاد اقتصادی در انقلاب است که سه الی چهار ماه بعد از پیروزی انقلاب فرمان تشکیل جهاد سازندگی صادر می‌‌شود و حرکت عظیمی شکل می‌گیرد. مقاومت یک پروژه نیست که بگوییم دولت برود مقاومت کند یا بانک‌ها مقاومت کنند؛ اقتصاد مقاومتی حاصل مشارکت تمام شبکه‌های مردمی در کشور است در اقتصادمردمی از هر قشری از جمله مهندس، مخترع، معلم، خانم خانه‌دار، کشاورز، روحانی و ... وجود دارند.
تصمیمات ضد و نقیض نگیریم
اگر منظور از اقتصاد مقاومتی شرایط مقابله با تحریم است باید بگوییم اگر بخواهیم اقتصادی داشته باشیم که در مقابل تحریم‌ها بتواند مقاوم باشد و نشکند نخست باید سازوکار اقتصاد از نظر مدیریتی کامل و حرفه‌ای باشد تا تصمیماتی که ضدونقیض است اتخاذ نشود. گام دوم این است که اقتصاد باید با اصول علمی اداره شود. درست است که اقتصاد خودش علم است ولی پارامترهایی در آن وجود دارد که با تعامل آنها فضای کسب و کار به درستی مدیریت می‌شود. همچنین با توجه به این تعریف باید به اقتصاد با رویکرد علمی نگاه کرد و تصمیمات لحظه‌ای و هیجانی در برنامه‌های ما تاثیر نداشته باشد در غیر اینصورت اقتصاد تضعیف خواهد شد. سومین اقدام حضور افراد حرفه‌ای در بخش‌های مدیریتی کشور است، باید در کنار یک مدیریت حرفه‌ای و علمی، افرادی در رأس امور قرار داشته باشند که متخصص و حرفه‌ای هستند زیرا در این زمان است که افراد متخصص با حضور در بخش‌های مختلف اقتصادی می‌توانند تشخیص بدهند که کدام بخش کشور از تحریم و مسائل خارجی بیشترین تاثیر و ضربه را می‌پذیرد و در آن زمان می‌توانند بخش مورد نظر را مقاوم کنند. نمی‌توان اقتصاد یک کشور را با تصمیمات لحظه‌ای و هیجانی و کوتاه‌مدت اداره کرد، باید در زمینه‌‌های مختلف و بخش‌های گوناگون اقتصادی با وجود مدیریت علمی و حرفه‌ای برنامه‌ریزی بلندمدت و میان‌مدت داشته باشیم. به تعبیر مقام معظم رهبری، «روزمرّه فکر کردن در مسائل اقتصادى، مضر است؛ تغییر سیاستهاى اقتصادى به طور دائم، مضر است - در همه‌ بخشها، بخصوص در اقتصاد - تکیه کردن بر نظرات غیر کارشناسى، مضر است؛ اعتماد کردن به شیوه‌هاى تزریقىِ اقتصادهاى تحمیلى شرق و غرب، مضر است. سیاستهاى اقتصاد باید سیاستهاى «اقتصاد مقاومتى» باشد - یک اقتصاد مقاوم - باید اقتصادى باشد که در ساخت درونىِ خود مقاوم باشد، بتواند ایستادگى کند؛ با تغییرات گوناگون در این گوشه‌ دنیا، آن گوشه‌ دنیا متلاطم نشود؛ این چیزها لازم است. رئیس‌جمهورى که می‌خواهد این کشور بزرگ را اداره کند، این راه پرافتخار را به کمک مردم و براى مردم طى کند، باید اینچنین خصوصیاتى داشته باشد. رابعاً باید تهذیب اخلاقى داشته باشد؛ نپرداختن به حواشى. اینها چیزهاى لازمى است.»
اگر ساخت درونی نظام مستحکم نباشد در مذاکره هم موفقیتی کسب نمی‌شود
اگر ساخت درونی نظام مستحکم نباشد در مذاکره هم هیچگونه موفقیتی کسب نمی‌شود. امروز در نبرد جدیدی با دشمن هستیم که پس از شکست در عرصه‌های امنیتی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و ... برای شکست ملت ایران به جنگ اقتصادی امیدوار است.در سخنان سه ماه اخیر مقام معظم رهبری، بر استحکام ساخت درونی نظام و حل مشکلات با استفاده از ظرفیت‌های داخلی کشور تاکید شده که این امر یک اصل بسیار مهم برای موفقیت در جنگ اقتصادی است. همه نخبگان اقتصادی با هر گرایشی آسیب‌های اقتصاد ایران را وابستگی به فروش نفت خام، بزرگی دولت و بروکراسی عظیم اداری، فساد اقتصادی، واسطه‌گری‌ها و سود کم برای تولیدکننده، پایین بودن بهره‌وری، وابستگی به خارج برای تامین غذا و ... می‌دانند که هیچ‌یک از این موارد با نگاه به بیرون و مذاکره حل نخواهد شد.تنها یکی از مشکلات اقتصادی کشور، بحث نخریدن نفت و جلوگیری از گردش مالی است که ممکن است همین امر نیز بدون مذاکره و با نگاه به داخل برطرف شود. نباید تمام کشور را معطوف به مذاکره کرد و کارهای بسیار مهمتری نیز به ویژه در حل مشکلات اقتصادی مردم وجود دارد که برای داشتن موقعیت برتر در مذاکرات هسته‌ای، توجه به استحکام داخلی ضروری است.یکی از مشکلات بزرگ امروز در کشور وابستگی به خارج برای تامین غذاست و امام راحل با اطلاع گفته بودند که در ایران برای دویست میلیون نفر می‌توان غذا تولید کرد و راه آن حضور مردم برای حل مشکلات است، نه وابستگی به امکانات محدود دستگاه‌های رسمی.پس از القای گسترده و هدفمند این گزاره ناصحیح که "اگر با آمریکا مذاکره و رابطه برقرار شود، به بهبود اقتصاد کشور و ارزانی منجر می‌شود" در مغلطه‌ای آشکار مذاکره با آمریکا به نظرسنجی گذاشته می‌شود؛ حال آنکه گزاره مقدم این سیستم به‌طور کامل غلط است".
تجربه تلخ لیبی و مصردر رابطه با آمریکا
تاریخچه روابط آمریکا با کشورهایی است که خواهان افزایش و بهبود رابطه خود با آمریکا جهت حل مشکلات اقتصادی‌شان بودند. در این ارتباط می توان به ماجرای اعتماد لیبی و معمر قذافی به دولت آمریکا در جریان گفت‌و‌گوهای هسته‌ای با این کشور اشاره کرد که در نهایت آمریکا هیچ‌کدام از وعده‌های خود را اجرایی نکرد و ثابت کرد که غیر‌قابل‌ اعتماد است‌. اگر لیبی دیگر مسئله‌ای قدیمی است، می‌توان به همین یک سال اخیر در مصر اشاره کرد که بعد از روی کار آمدن دولت مردمی محمد مرسی که برای اولین بار با رأی مردم انتخاب شده و نمونه کاملی از ورود دموکراسی به این کشور بود‌، وی پس از مدتی برای تحکیم روابط با آمریکا و استفاده از کمک‌های مالی دولت اوباما‌، سعی در نزدیک شدن به این کشور کرد‌. مرسی با وجود اینکه عزمی راسخ برای ایجاد روابط عمیق و پایدار با آمریکا داشت‌، بعد از سفر هیلاری کلینتون به مصر، تمام تلاش خود را به کار بست تا با اجرای خواسته‌های آمریکا و عدم نقض قرارداد کمپ‌دیوید‌، کاری کند که کمک‌های مالی ایالات متحده به مصر قطع نشود‌.چند روز بعد از این‌، مصر دوباره دستخوش تغییر و تحولات دیگری شد و کار به جایی رسید که حتی نیروهای لیبرال نیز در این کشور اعلام کردند مرسی چوب ارتباط‌گیری‌اش با آمریکا و صهیونیست‌ها را خورد‌. آمریکا البته نه‌تنها دولت مرسی را زمین‌گیر کرد‌، بلکه در نهایت هفته گذشته نیز اعلام کرد که کمک‌های مالی و نظامی به این کشور را قطع می‌کند‌!
اینکه بخواهیم همه مسائل و مشکلات داخلی را به ارتباط با آمریکا و یا حتی تحریم‌ها ارتباط دهیم، امر غلطی است و باعث عدم توجه به منابع و امکانات داخلی می‌شود. استکبار و به خصوص آمریکا همواره با ملت ما و نیز دیگر ملت‌های مسلمان ارتباطی خصمانه داشته و هیچ‌گاه از دشمنی و خصومت با این ملت‌ها دست برنخواهد داشت بنابراین، اگر ما این‌گونه تصور کنیم که ارزانی و حل مشکلات داخلی از طریق ارتباط با آمریکا محقق می‌شود، کوته‌فکری بوده و فقط راه را برای جولان آمریکایی‌ها و گسترش خوی استکباری آنها باز گذاشته‌ایم. مشکلات داخلی و پایین‌ آمدن قیمت‌ها نه تنها از طریق مذاکره و گفت‌وگو با آمریکا برطرف نمی‌شود، بلکه اگر جنایت‌های این کشور در حق ملت مسلمان ایران را نادیده بگیریم و با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم، مشکلات بیشتر شده و به نوعی نیز عقبگرد در مواضع اصولی‌‌مان اتفاق افتاده است. مشکلات داخلی و ارزانی در قیمت‌ها با اتکا به ظرفیت‌های داخلی و مردمی و توجه به تولید ملی محقق می‌شود که این مسئله خواست ملت ایران و رهبری نظام است. ما همواره خواهان ارتباط منطقی و با رعایت سه اصل، عزت، حکمت و مصلحت با دنیا هستیم، مردم می‌خواهند که ما با دنیا تعامل مثبت و سازنده داشته باشیم اما این تعامل به این معنی نیست که به هر قیمتی حاضر باشیم مشکلات را حل کنیم. رابطه با آمریکا حلّال مشکلات نیست.ارزانی و کاهش حل مشکلات اقتصادی در گروی ارتباط با آمریکا نیست و آنها نمی‌توانند نسخه شفابخشی برای ما بپیچند، بلکه ما باید با تکیه بر توان داخلی و ظرفیت‌های درونی  و البته ساخت قدرت درونی، خودمان گره از مشکلات کشور باز کنیم.
انتهای پیام/
 

دهۀ «رکود، عبرت، تجربه»
پربیننده‌ترین اخبار اقتصادی
اخبار روز اقتصادی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
خودرو سازی ایلیا
بانک ایران زمین
گوشتیران
triboon
مدیران