یک ابهام تازه در دو گزارش BBC از سوریه /«دست در دست هم برای سوریه»، برای تقلب؟
خبرگزاری تسنیم: ابهامات در مورد فیلمهای منتشرشده در مورد حمله شیمیایی در سوریه؛ تنها سند در دست مخالفان حکومت بشار برای اتهام زنی به دولت؛ روز به روز افزونتر میشود. یک گروه رسانهای در دو نامه به بیبیسی ابهاماتی اساسی مطرح کرده است.
انتقادات و شکایات BBC
صندوق پستی 1922
دارلینگتون
اکتبر 2013
خطاب به کسانی که ممکن است ملاحظه نمایند.
من مایل هستم درباره گزارشی که ادعا میکند حملات با بمبهای آتشزا در حلب (سوریه) را نشان میدهد و در 29 آگست توسط BBC و در سایت خبری BBC منتشر گردید، انتقاد نمایم چرا که شامل مقادیر فراوانی از صحنهسازیهای دروغین است.
من متوجه شدم که سی ثانیه اول این گزارش توسط یک طرف نامعلوم غیر از BBC فیلمبرداری شده است و از این که یان پنل (Ian Pannell)، خبرنگار پانوراما [مربوط BBC]، در دقایق بین 1:44 تا 1:46 در تصویر مشخص است (در حال قدم زدن در سمت چپ تصویر) و دوباره در کنار دکتر رولا در دقیقه 2:18 دیده میشود، حدس میزنم که ادامه فیلم (یعنی از 0:30 به بعد) توسط فیلمبردار BBC، درن کانوی تصویر گرفته شده بود.
خواهش میکنم اگر من اشتباه میکنم و اگر هر بخش از آرشیو پس از دقیقه 0:30 توسط دیگر کارمندان BBC و یا طرف سومی غیر از BBC فیلمبرداری شده است، صحبت مرا تصحیح کنید.
این بخش با روایت یان پنل بر روی یک قطعه فیلم که توسط BBC تهیه نشده است، آغاز میشود که بیان میکند: «پتویی کهنه برای پوشاندن جسد». اگرچه آنچه که در دقایق 0:16 تا 0:23 نشان داده میشود یک پتو است که از یک طاقچه آویزان شده است.
در دقیقه 2:08، مردی با پشتی برهنه و پیراهنی آبی پاره بر روی شانهی چپش در حال پایین آمدن از یک کامیون دیده میشود، در حالی که صدای دکتر بریتانیایی (دکتر رولا) شنیده میشود که میپرسد: «بیشتر داره میاد؟ بیشتر؟ بیشتر؟». این گونه حدس زده میشود که اینها تلفات جدیدی هستند که در حال رسیدن به «بیمارستان اصلی» هستند، با این حال همان مرد با پیراهن پاره آبی پیشتر و در دقیقه 1:44 در حال راه رفتن به سمت بیمارستان نشان داده شده است. روشن است که این تصاویر تدوین شده است و سخنان دکتر رولا به نحوی دستکاری شده است تا تلفاتی را بیش از آنچه در واقعیت وجود دارد، القا نماید.
شاهد عینی فرضی، محمد عبدالطیف، که از دقیقه 2:55 صحبت مینماید، آشکارا در حال قرائت یک بیانیه است که توسط شخص یا اشخاصی نامعلوم و با یک کارت نشانه تهیه شده است. او با این کلمات آغاز میکند: «سازمان ملل محترم» و در ادامه با متنی نامأنوس سلانه سلانه پیش میرود («… شما در حال یادآوری صلح هستید – شما خواستار صلح هستید»). نتیجه روشن این است که این خودانگیختگی و شور و اشتیاق، ساختگی است.
در بخشی که بلافاصله پس از روخوانی آقای عبدالطیف و در زمان 3:02 آغاز میشود، تعدادی از قربانیان ادعایی نشان داده میشوند که در میان آنها همان مرد دارای پیراهن پاره آبی نیز که دو بار او را دیده بودیم، وجود دارد. این گروه در ابتدا به نسبت ثابت و آرام هستند و سپس در زمان 3:03، همان مرد با پیراهن پاره آبی به سمت دوربین نگاه میکند و در زمان 3:04، او دست چپش را بالا میبرد. ناگهان تمام گروه به طور هماهنگ به خود میپیچند و ناله و زاری انجام میدهند. نوجوان با لباس سفید که نفر دوم از سمت راست در تصویر است، در کمال آرامش و خونسردی وارد این طبقه میشود و به وضوح هیچ خبری از کمترین پریشانی در او دیده نمیشود. مرد جوان با لباس قرمز که به نظر در حالتی شبیه سجده است، نفر سوم از سمت راست، در دقیقه 2:08 مشکلی برای پایین آمدن از پشت کامیون نداشت. دیدن چندین باره این تصاویر که به ضوح دارای ترتیبی صحنهپردازی شده است، به سرعت مضحک جلوه میکند و نیز به دلیل آن که کرم سفید رنگ روی پوست قربانیان ادعایی این قطعه چیزی است که در مورد سایر قربانیان ادعایی در سراسر این گزارش دیده میشود، نتیجه غیرقابل اجتناب این است که همه تصاویر به اندازه هم جعلی هستند.
متن بخش آنلاین BBC صحبت از «سوختگیهای مشابه ناپالم» میکند. یان پنل تصریح مینماید: «جراحات و آثار به جا مانده ما را به چیزی شبیه به ناپالم یا ترمیت رهنمون میکند» (1:52) و دکتر رولا حدس میزند (2:30) که مجروحیتهای مورد اشاره در نتیجهی «ناپالم و شاید چیزی شبیه آن باشد».
این اظهارات در بهترین حالت، خیانت به فراست پایهای ژورنالیستی محسوب میشود و در مورد دکتر رولا خیانت به دانش پزشکی به حساب میآید. بررسیهای اجمالی در وبسایتها، تفاوت جدی میان سوختگیهای ناشی از ناپالم، که به پوست میچسبد و تولید دمایی معادل 800 تا 1200 سانتیگراد مینماید، و صدمات ناشی از قربانیان ادعایی در قطعه فیلم پانوراما آشکار می سازد.
کیم فوک، یکی از بازماندگان بمباران ناپالم که از یکی از عکسهای جنگ ویتنام مشهور شد، گفته است: «ناپالم وحشتناکترین دردی است که میتوانید تصور کنید». بسیار دشوار است که این گونه در نظر بگیریم که زن به نسبت خونسرد مربوط به زمان 2:38 تا 2:44، احمد، کودک در حال بالا و پایین پریدن مربوط به زمان 2:45 تا 2:54 (که به نظر میرسید پیش از صحبت روبروی دوربین، برای کسی خارج از کادر سر تکان میدهد (2:46))، و نوجوان حاضر در زمان 3:20 تا 3:27 (که بر خلاف درخواست خبرنگار شما که میخواهد او «بریده بریده نفس بکشد»، مدام در حال تکرار کلمه «آب» است) در حال رنج کشیدن از «وحشتناکترین دردی قابل تصور» باشند. فیلم مربوط به قربانیان واقعی ناپالم به احتمال فراوان برای پخش تلویزیونی بیش از حد وحشتناک و ناراحت کننده خواهد بود و توصیف این صدمات ادعایی به صدمات «مشابه ناپالم»، توهینی به کسانی است که در واقعیت از ناپالم رنج بردهاند.
جنبههای دیگر این داستان بسیار مشکوک هستند.
ویکیپدیا تصریح میکند که «یک بمب آتشزا که از یک هواپیمای کوتاه پرواز آزاد شود، میتواند به مساحتی معادل 2500 یارد مربع آسیب وارد نماید». در قطعه فیلم مربوط به پرسنل پانوراما از بازدید محل فرود بمبهای آتشزا، که حدود زمان 0:30 آغاز میشود، یک حفره با اندازه دهانهی متوسط قابل مشاهده است که تنها اطراف آن مقداری سیاهشدگیهای ناشی از سوختگی وجود دارد. گهواره بچهای که از دقیقه 1:00 به بعد دیده میشود، آن هم تنها چند یارد آن طرفتر از اثر بمب ادعایی که به طور حتم باید توسط چنین بمب آتشزایی سوخته شده باشد، ذهن ما را به این سمت میبرد که ممکن است این گهواره پس از واقعه آنجا قرار داده شده باشد تا «صحنهپردازی» مناسبی صورت گرفته شده باشد.
به نظر میرسد سن بسیاری از قربانیان ادعایی در قطعه فیلم، با این توصیف که محل این حمله یک «زمین بازی» بوده است، در تناقض است. مرد با پیراهن آبی پاره شده که به شدت در فیلم نقش برجستهای دارد، مرد روی برانکارد در دقیقه 2:00، زنی که با برانکارد در زمان 2:27 حمل میشود و زنی که در زمان 2:38 نشان داده میشود، همگی بزرگسال هستند. در هیچ جای گزارش، هیچ قربانی که با بازه سنی مرتبط با تاب نشان داده شده و یا کفش دخترانه کوچک زمان 1:11 مطابقت داشته باشد، رویت نمیشود.
تیم پانوراما همچنین باید فکر کرده باشد که این چه نوع «زمین بازی» است که دارای استخر شنا (از دقیقه 0:33) میباشد. «حیاط خانه» شاید عبارت دقیقتری بود و البته از لحاظ احساسی نیز اثر کمتری را حین توصیف حادثه ایجاد مینمود.
پسزمینه و وابستگیهای موسسه خیریه «دست در دست هم برای سوریه» و دکتر رولا ارزش بررسی دقیق را دارد.
من به طور کامل میتوانم بفهمم که یک پزشک در حین فعالیت در وضعیتی خشونتآمیز و مملو از مشکلات سیاسی، در مجموع مایل است که هویت خود را مخفی نماید. با این حال، دکتر رولا که مایل است جلوی دوربین حاضر شود، به طرز عجیبی برای پنهان کردن نام خانوادگی خود محتاط عمل می¬کند. به علاوه دکتر رولا در 30 آگست در نیوزنایت و نیز در یکی دیگر از برنامههای BBC حاضر شد و نسبت به تصمیم پارلمان انگلستان مبنی بر مخالفت در برابر اقدام نظامی احتمالی علیه سوریه، ابراز تأسف نمود.
علاوه بر سناریوی بسیار تکاندهندهای که یک پزشک به طور ضمنی خواستار حمله نظامی که به طور اجتنابناپذیری سبب کشته و زخمی شدن افراد زیادی میشود، همین طور که این سایت آن را کار میکند، «شما داوطلب نمیشوید تا در گل سرسبد سیاستهای شبکه تلویزیونی BBC حاضر شوید و با هر گونه انتظارات واقعگرایانهای – بر فرض صحت - به حمایت از کمپین بمباران نظامی بپردازید و ناشناس نیز باقی بمانید».
من تمام اظهارات و حدسیات مطلب ویکیپوکس را نمیپذیرم، به عنوان مثال در حالی که این بدیهی است که دکتر رولا از بیش از یک نام خانوادگی استفاده میکند (هالم در اینجا و الکوردی در اینجا). من موافق نیستم که دکتر رولا که در 30 آگست نیوزنایت حضور پیدا کرد، همان زنی نیست که در آن قطعه فیلم پانوراما، که من به آن اعتراض دارم، حاضر بود. به علاوه من قادر نبودهام که که ادعای این سایت را تصدیق نمایم که این حادثه هم زمان با تعطیلات مدارس در سوریه رخ داده است. زیرا دلیل روشنی وجود ندارد که چرا کودکان در زمین بازی یک مدرسه بودهاند و این که در سایت عرب زبان که متصل به میزبانهای متعددی است، یک نظر از سوی یک مطلع که گفته میشود که در مجاورت محل حمله بوده است، درج نمود که تصریح میکند که در واقع ساختمان موجود در گزارش «یک عمارت به نسبت با رعایت استاندارد ساخت و ساز که دارای یک استخر شنا آن سوی یک دیوار تقویت شده است».
با این حال این سایت مشخص مینماید که لوگوی «دست در دست هم برای سوریه» به وضوح بر اساس پرچم اپوزیسیون سوری، به ویژه ائتلاف ملی سوریه و ارتش آزاد سوریه طراحی شده است (+). این یک غفلت از سمت BBC است که به بینندگان خود در ارتباط با واقعیت تأثیرگذار این وابستگی، اطلاعرسانی نمیکند.
به طور خلاصه، من بسیار شوکه و متعجب شدم که BBC باید به عنوان محتوی معتبر، چنین تصاویر جعلی خودساخته و صحنهپردازیهای مدیریت شده را ارائه دهد که به احتمال بسیار فراوان توسط طرفهای علاقمند به مشاهده مداخله نظامی غرب در سوریه (در سمت اپوزیسیون سوری) طرحریزی و اجرا شدهاند.
من اطمینان دارم که شما از یان پنل، درن کانوی و هیئت تحریریه پانوراما توضیحات کامل خواهید خواست که چگونه این قطعه فیلم که آشکارا دستکاری شده و جعلی است به عنوان یک فیلم معتبر ارائه میگردد.
من منتظر پاسخ شما به تمام این نکاتی هستم که در این متن به ان اشاره نمودم و آن را با کمال میل به طور گسترده به اشتراک قرار خواهم داد.
با احترام
روبرت
پینوشت: من به تازگی قطعهی دنبالهی یان پنل را دیدم که «سوریه؛ عذاب قربانیان بمباران مدرسه با بمبهای شبهناپالم» نام دارد.
ابهامات بیشتری شکل گرفت که من مایل هستم آنها را از شما بپرسم و خواهش میکنم شفافسازی انجام دهید:
• کلماتی که دکتر رولا ادا میکند در میان دو گزارش تغییر داده شده است.
در آیتم اصلی (از 2:18 تا 2:32) سخنان دکتر رولا این چنین است:
«… اینجا تنها هرج و مرج و قتل و عام دیده میشود. ما تعداد مراجعین مشابه بسیاری داشتیم که همه دارای نوع خاصی از سوختگی شدید بودند که به نظر میرسید باید نوعی، به واقع نمیتوانم مطمئن باشم، شاید ناپالم و چیزی شبیه به آن باشد …».
در آیتم جدیدتر، (از 2:13 تا 2:00) به متن زیر تغییر داده شده بود:
«… اینجا تنها هرج و مرج و قتل و عام دیده میشود. ما تعداد مراجعین مشابه بسیاری داشتیم که همه دارای نوع خاصی از سوختگی شدید بودند که به نظر میرسید باید نوعی تسلیحات شیمیایی باشد، به واقع نمیتوانم مطمئن باشم …».
صدای هر دو قطعه یکسان است، با همان تلفظ کلمات تا جایی که میگوید: «… باید نوعی از … باشد» و پس از آن، موسیقی متن روی یکی از آنها دوباره صداگذاری شده است. آیا میتوانید نام افرادی که این کار را انجام دادند، زمان و هدف آنها را اعلام نمایید؟
دو قطعه مذکور با زوایایی که اندکی با هم متفاوت است، تصویربرداری شده است و این به طور کامل برای من آشکار نیست که آیا این همان تصویر است که از دو زاویه فیلمبرداری شده است و یا این که از اساس دو «برداشت» متفاوت هستند. اگر مورد اول است، خواهش میکنم نام هر دو فیلمبردار مربوط را اعلام نمایید و بگویید که آیا آنها از کارمندان BBC هستند؟ و اگر مورد دوم است، خواهش میکنم توضیح دهید که چرا بخش زیادی از صدای یکی از فیلمها بر روی دیگری گذاشته شده است که حداقل یک بار، متعاقب آن در فیلم اختلال بوجود میآید؟
• احمد درویش (که در تضادی آشکار، پیشتر 15 ساله و سپس 13 ساله معرفی میشود) که به نظر میرسید سوختگی پیشرفته در لب بالا و پایین خود دارد (2:46)، در فیلم واقعی شاهدی در موردش وجود نداشت.
• درخواست دختر جوان، سیهام، که به طور متن در آن قطعه از فیلم نشان داده شد («خواهش میکنم همین حالا کاری کنید که اینها تمام شود»، «باید یک راه برای نجات از این وضع پیدا کنیم، ما هر چیزی که ممکن بود به سرمان آمده است») برای کسی در سن او که ادعا میشود 70 درصد دچار سوختگی شده است، به طور مشخصی سیاسی و القایی به نظر میرسد.
• دکتر سلیها احسن که از زمان 2:15 تا 2:24 فیلم، نقش برجستهای داشت، یک فیلمساز دارای سابقهی نظامی است (اینجا و اینجا را ببینید).
آیا تأیید نمایید که دکتر احسن مشارکتی در ساخت و یا تدوین بخشی از فیلم در دو گرازش مذکور داشته است یا خیر؟
انتهای پیام/