نظام آموزش بزرگسالان فرصتی دیگر برای بازماندگان از تحصیل/آمار کودکان بازمانده از تحصیل در شهرها بیشتر از روستاهاست
خبرگزاری تسنیم: رئیس سازمان نهضت سوادآموزی گفت: حدود ۱۰ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر باسواد داریم که سوادشان در حد خواندن و نوشتن یعنی دوره ابتدایی است، در حال طراحی نظام جامع آموزش بزرگسالان هستیم که زمان، مکان و محتوای خاص خود را دارد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، طبق فرمایش رهبر انقلاب تا پایان برنامه پنجم توسعه باید بیسوادی در گروه سنی زیر 50 سال ریشه کن شود اما این روزها سازمان نهضت سوادآموزی برای تحقق این هدف با مشکلاتی مواجه است مشکلاتی که جنس آن کمی متفاوتتر است. طبق گفتههای مسئولان این سازمان، آنها از نظر امکانات و آموزش بیسوادان مشکل خاصی ندارد مشکل اساسی آنها این است که افراد بیسواد تمایلی برای باسواد شدن ندارند و از سوی دیگر جامعه بسیاری از امکانات را که در اختیار افراد باسواد قرار میدهد آنها را به افراد بیسواد شاید آسانتر نیز ارائه میدهد.
با علی باقرزاده، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی به گفتوگو پرداختهایم تا در رابطه با آخرین وضعیت بیسوادی و موانع پیش روی آن مطلع شویم.
در شهرهای بزرگ و حاشیه شهرها دانشآموزان بیشتر از تحصیل بازمیمانند
** تسنیم:بسیاری از دانشآموزان در مقطع ابتدایی ترک تحصیل کرده و به جمع کودکان کار اضافه میشوند تا زمانی که این ترک تحصیلها وجود داشته باشد نمیتوان به ریشه کنی بیسوادی امیدوار بود؟ آیا قبول دارید که بیسوادی از جمعیت بزرگسالان در حال انتقال به جمعیت کودکان است؟
** باقرزاده: بر خلاف آنچه تصور میکنیم که دانشآموزان بازمانده از تحصیل بیشتر مربوط به مناطق روستایی هستند بررسیها نشان میدهد در شهرهای بزرگ و حاشیه شهرها دانشآموزان بیشتر از تحصیل بازمیمانند و رابطه معناداری میان جمعیت و کودکان بازمانده از تحصیل وجود دارد.
62 درصد افراد بیسواد بالای 50 سال هستند و 2.5 درصد از بیسوادان زیر 10 سال هستند که این موضوع نشان میدهد سیاستهای پوشش تحصیلی کاملا جواب داده است. در سازمان نهضت سوادآموزی برنامهریزیهایمان را روی افراد بیسواد زیر 50 سال متمرکز کردهایم البته اگر فرد بیسواد بالای 50 سال تمایل به باسوادی داشته باشد مانعی وجود ندارد و از او استقبال میکنیم.
** تسنیم:این درست است که بیسوادی در حال رسیدن به جمعیت کودکان است؟
** باقرزاده: آمارها این موضوع را تائید نمیکنند چرا که 62 درصد از افراد بیسواد بالای 50 سال هستند و افراد بیسواد زیر 10 سال کمتر از 2.5 درصد از جمعیت را تشکیل میدهند بنابراین در سنین بالاتر درصد بیسوادی بیشتر است.
** تسنیم: افراد بالای 50 سال که بیسواد هستند جزء گروه هدف نهضت سواد آموزی نیستند؟
** باقرزاده: افراد بالای 50 سال اگر برای باسوادی مراجعه کنند از آنها استقبال میکنیم اما فعلا بر روی گروه سنی زیر 50 سال متمرکز هستیم.
افراد بیسواد راحتتر از امتیازات استفاده میکنند
** تسنیم: با توجه به آماری که ارائه کردید آمار بیسوادی در ایران بالاست چرا در مقایسه با سایر کشورها وضعیت ایران که رو به پیشرفت است در بحث سوادآموزی این گونه است؟
** باقرزاده:در کشور ما فرد بیسواد هیچ مشکلی ندارد بلکه از برخی امتیازات نیز راحتتر استفاده میکند مثلا زودتر گواهینامه گرفته یا تحت پوشش نهادهای اجتماعی قرار میگیرد در حقیقت بیسوادی تبدیل شده به مشکل حکومت و نظام آموزشی نه مشکل افراد بیسواد. در بسیاری از کشورها وقتی نام افراد به عنوان بیسواد ثبت میشود از بسیاری از امتیازات محروم میشوند بنابراین افراد در سرشماریها و اظهارات معمولا خود را به عنوان بیسواد ثبت نمیکنند و سیستمها افراد بیسواد را شناسایی و ثابت میکنند که فرد بیسواد است.
در ایران مبنای شناسایی افراد بیسواد خوداظهاری است و وقتی فرد هم اظهار کرد بیسواد است مشکلی برایش پیش نمیآید. متاسفانه در شیوه آمارگیری در کشور مشکل داریم اگر بیسوادی یک معضل است باید آن را بین جامعه و بیسواد تقسیم کنیم یعنی دولت وظیفه دارد بودجه و ساختار را تامین کند و فرد بیسواد هم موظف است برای باسواد شدن اقدام کند، هماکنون در زمینه تامین امکانات مشکلی نداریم، دانش فنی سوادآموزی در ایران نیز بالاست یعنی جزء کشورهای گروه مرجع در سوادآموزی هستیم و کمتر نشستی در دنیا تشکیل میشود که از ایران برای ارائه تجربیات دعوت نکنند.
مشکل ما بیسوادانی است که رغبتی برای باسواد شدن ندارند
مشکل ما جامعه هدف یعنی بیسوادان هستند که الزامی برای حضور آنها در برنامههای باسوادی وجود ندارد و فرد خود را موظف نمیداند در جریان تلاشی که دولت میکند و سرمایه گذاریهایی که برای باسوادی انجام میشود، قرار گرفته و باسواد شود.
طبق سرشماریها حدود 10 میلیون و 600 هزار نفر باسواد داریم که سوادشان در حد خواندن و نوشتن یعنی دوره ابتدایی است بنابراین یک جمعیت بزرگ بیسواد و یک جمعیت کم سواد داریم؛ در نهضت سوادآموزی افراد را در حد کمسوادی آموزش میدهیم اما کدام نهاد در این زمینه ما را یاری میکند؟ کدام روزنامه است که مطالبی را برای افراد کمسواد تولید کنند فقط اخیرا نهاد کتابخانههای عمومی در قالب ایستگاه مطالعه، دو کتاب را برای افراد نوسواد اختصاص داده است.
باسواد ماندن فرد بیسواد نیاز به همکاری سایر دستگاهها دارد
دستگاههای فرهنگی که متولی ارتقای فرهنگ عمومی هستند باید نسبت به افراد بیسواد حساس باشند نهضت سوادآموزی در باسواد کردن افراد موفق عمل کرده است ولی اینکه فرد باسواد شده باسواد بماند مهم است که در این زمینه به همکاری سایر دستگاهها نیاز داریم. با تصویب شورای عالی آموزش و پرورش دوره تحکیم سواد را طراحی کردهایم یعنی اگر فردی باسواد شد بتواند 200 ساعت آموزش حضوری و غیرحضوری دریافت کند و سواد خود را تثبیت و تحکیم کند تا جلوی بازگشت بیسوادی گرفته شود که هماکنون در حال انجام این کار هستیم.
برنامه دیگر برنامه توسعه سواد است و با تصویب شورای عالی آموزش و پرورش دوره انتقال را پیش بینی کردیم که مدرک آن معادل ششم ابتدایی است ولی باید تصمیمات بزرگتری را در این زمینه بگیریم یعنی نظام جامع آموزش بزرگسالان را طراحی کنیم که پشت سر نظام آموزش رسمی حرکت کند تا اگر فردی به طور مطلق از مدرسه بازماند بتواند دوره سوادآموزی را دریافت کند به گونهای که اگر فرد از سه سال دوم ابتدایی بازماند دوره انتقال را دریافت کند، در صورت بازماندن از سه سال سوم تحصیل دوره آموزشی خاص دیگر را دریافت و اگر فردی دیپلم ردی است سازوکاری طراحی شود که بتواند دیپلم دریافت کند.
نظام جامع آموزش بزرگسالان و انعطاف در زمان، مکان و محتوای مطالب
در حقیقت وادار کردن این فرد برای اینکه کتابهای 20 سال پیش را بخواند، دشوار است و باید ساختار ویژهای را برای آن طراحی کرد تا از نظر زمان، مکان و محتوا حداکثر انعطاف را داشته باشد پس قید زمان و مکان و انعطاف در محتوا یا متناسب کردن محتوا با نیاز مخاطبان جزء ویژگیهای نظام آموزش بزرگسالان است که امروز در نظام آموزش رسمی وجود ندارد.
آموزش برد برد در نظام جامع آموزش بزرگسالان
هماکنون فردی که دیپلم ردی است اگر بخواهد پایه سوم متوسطه را بخواند باید همان کتابهای دانشآموزان را خوانده و در حقیقت ساختار دانشآموزی را دنبال کند که این برای افراد بزرگسال کمسواد همراه با انگیزه نیست ما باید متناسب با سبک زندگی و زمان افراد بزرگسال، محتوا را طراحی کنیم؛ یک فرد کمسواد ساعت 6 صبح از خانه خارج شده و 6 عصر بازمیگردد مسلما در این زمان نمیتوانیم فرصتی را برای آموزش وی بازکنیم بنابراین باید سازوکاری را پیش بینی کنیم که کارخانه یا محلی که فرد در آنجا کار میکند ساعتی را برای آموزش این افراد اختصاص دهد به شرط آنکه آموزشهایی که با شغل این فرد مرتبط است را به وی ارائه کنند که به آن میگویند آموزش برد برد در این شرایط فرد کم سواد ارتقاء تحصیلی پیدا کرده و متونی را فرامیگیرد که منجر به افزایش کیفیت کارش میشود تمام این موارد در نظام آموزش بزرگسالان طراحی شده است.
بر اساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش موظف هستیم تا چارچوب نظام آموزش بزرگسالان را طراحی کنیم و هماکنون دو تیم پژوهشی در حال بررسی بر روی این موضوع هستند که 16 کشور را مطالعه کردهاند تا متوجه شویم که اگر ایران وارد نظام آموزش بزرگسالان شد باید چه ساختاری داشته باشد منابع آن، کتابها و برنامه درسی چگونه باید تامین شود؟
تمام کشورهای دنیا آموزش بزرگسالان را فرصت دوم میدانند و فرصت اول 6 تا 18 سالگی در مدرسه است و فرصت دوم آموزش بزرگسالان است اما با سه تفاوت در زمان،مکان و محتوا.
آموزرش مدرسه زمانش از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر و در مکانی به نام مدرسه و از طریق محتوایی به نام کتاب درسی است اما در برخورد با بزرگسالان باید بگوییم هر زمانی که وقت دارند و مکان نیز ممکن است خانه، مسجد یا محل کار باشد و محتوا هم باید هماهنگ با نیازهای فرد بزرگسال باشد مثلا اگر فرد کارگر ایرانخودرو است باید مطالبی را به وی ارائه دهیم که در محیط کارش از آن استفاده کند یعنی سوادآموزی کاربردی.
** تسنیم: اجرای نظام جامع آموزش بزرگسالان هزینههای زیادی را نیاز ندارد؟
** باقرزاده: نظام جامع آموزش بزرگسالان هماکنون در حال طراحی است اما باید بدانید که آموزش جز پرهزینهترین خدماتی است که کشورها ارائه میکنند وقتی مدرسهای داریم که تنها برای یک یا دو دانشآموز معلم میفرستیم یعنی برای آنها هزینه زیادی میکنیم.
مشکل سوادآموزی در ایران مشکل منابع نیست مشکل تقاضاست
** تسنیم: آیا برای باسوادکردن افراد بیسواد هزینه کافی را میکنیم؟ یعنی بودجه کافی در اختیار داریم؟
** باقرزاده: رابطه معناداری میان حجم عملیات و منابع در اختیار قرار گرفته وجود دارد. نباید صرفا به منابع دولتی اصرار داشته باشیم گاهی فرصتهایی که از طریق دستگاههای دیگر به وجود میآید میتواند مشکل منابع را حل کند اساسا مشکل سوادآموزی در ایران مشکل منابع نیست مشکل تقاضاست یعنی افراد خود را موظف نمیدانند که در فعالیتهای سوادآموزی شرکت کنند اگر مشکل تقاضا را حل کنیم با مشارکتهای بین بخشی میتوان اقدامات بسیاری انجام داد.
ضرورت سلب برخی از امتیازات از افراد بیسواد و وضع مقررات الزام آور برای باسوادشدن
هماکنون در حال ارائه خدمتی به نام پزشک خانواده هستیم و باید در زمینه ارائه این خدمت میان افراد باسواد و بیسواد مرزی قائل شویم اگر واقعا اعتقاد داریم میان بیسوادی و رعایت بهداشت ارتباط وجود دارد در هر حال باید امتیازاتی را از افراد بیسواد سلب کرد و مقررات الزام آور برای باسواد شدن آنها وضع کرد مثلا شرط ارائه گواهینامه را داشتن سواد اعلام کنیم.
الان کسب و کار با مردم نیاز به سواد دارد اگر فرد بیسواد است نباید به او پروانه کسب دهیم در دولت قبلی پیشنهاداتی در کمیسیون اجتماعی تصویب شد که باید در دولت جدید نیز آن را پیگیری کنیم اما تنها مصوبه مشکل ما را حل نمیکند باید مدیران کشور به این نتیجه برسند که وجود افراد بیسواد موجب تولید ناهنجاری در جامعه است اگر یک فرد بیسواد ماند ناخواسته بر روی اطرافیان اثرات منفی میگذارد.
میتوانیم با کمیته امداد برای باسوادکردن افراد تحت پوش به توافق برسیم؛ اصولا معنا ندارد که فردی مستمری بگیر کمیته امداد باشد اما بیسواد هم باقی بماند، در نهضت سوادآموزی توانایی داریم تا فرمایش رهبر انقلاب مبنی بر ریشه کنی بیسوادی تا پایان برنامه پنجم توسعه را محقق کنیم به شرط آنکه اجماع عمومی برای این موضوع وجود داشته باشد حتی بدون بدون بودجه دولتی اگر اهتمام کافی وجود داشته باشد کار انجام شدنی است هنوز باور برای ریشه کنی بیسوادی وجود ندارد و این باور که سوادآموزی یک ضرورت مهم است،تضعیف شده است.
از هیچ دستگاهی کمک مالی نمیخواهیم
یکی از خدمات شورای شهر میتواند سوادآموزی باشد در شهر تهران 100 هزار بیسواد زیر 50 سال وجود دارد چه مامورتی مهم تر از این برای شهرداری وجود دارد؟ مشکل این است که هر وقت با این دستگاهها صحبت کردیم به این موضوع پرداختیم که چقدر میتوانید به ما کمک مالی کنید ما از هیچ دستگاهی کمک مالی نمیخواهیم از آنها درخواست داریم ضرورت سوادآموزی را باور کنند آن هنگام به تدریج آن را در لابه لای برنامههای خود میگنجانند.
اگر صدا و سیما بپذیرد حذف بیسوادی یک ضرورت است برای آن برنامه میگذارد.سخت ترین کار ما شناسایی و دعوت از افراد بیسواد است نه آموزش آنها در حالیکه در دنیا آموزش مشکل اصلی است یعنی با برخی از مسائل مواجه هستیم که سایر کشورها آن را ندارند بارها و بارها از افراد بیسواد برای باسواد شدن خواهش میکنیم در حالی که در سایر کشورها افراد برای باسواد شدن در صف میمانند بیشتر هزینههای ما صرف فراخوان افراد بیسواد می شود، مراجعه مکرر به در خانواده افراد بیسواد برای حضور آنها در کلاسها در طول چند سال گذشته برای ما بسیار آزار دهنده بوده است که باید برای آن فرهنگ سازی شود.
انتهای پیام/