نمونه‌هایی از بی‌صداقتی آمریکایی‌ها به ایران/ عهدشکنی آمریکا در قرارداد الجزایر

خبرگزاری تسنیم: آمریکا به موجب قرارداد الجزایر متعهد شده بود که در امور داخلی ایران دخالت نکند، اموال بلوکه شده ایران را آزاد کند و اموال به غرات رفته ایران توسط پهلوی‌ها را مسترد کند ولی به هیچ یک از این وعده‌ها عمل نکرد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، عهدشکنی آمریکایی‌ها از‌‌‌ همان اول انقلاب برای انقلابیون و مسئولان نظام آشکار شده بود.

آمریکا نه تنها نظام مشروطه ایرانی را از بین برده و باعث پایداری نظام سلطنتی بعد از کودتای 28 مرداد شده بود، بلکه در جریان انقلاب سال 57 نیز تمام توان خود را به کار بست تا با استفاده از نیروهایی که هنوز در ایران داشت، هر روز بحران جدیدی برای انقلاب تازه مردم فراهم کند.

پذیرفتن شاه مخلوع در آمریکا و از سوی دیگر بلوکه کردن اموال ایران در این کشور، اعتماد انقلابیون به آمریکا را از بین برده بود اما هنوز مدت زمان زیادی باقی مانده بود تا عمق اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران و انقلاب اسلامی آشکار شود و بی‌اعتمادی‌ها اوج بگیرد.

این روز‌ها صحبت از بی‌اعتمادی در فضای سیاسی دو کشور زیاد است. از یک سو تمام دنیا و حتی رسانه‌های صهیونیستی نیز به این مسئله اعتراف می‌کنند که اگر قرار باشد توافق و یا رابطه‌ای بین ایران و آمریکا شکل بگیرد، این دولت اوباماست که باید با اقدامات خود، راه برای رفع بی‌اعتمادی‌ها را بگشاید و از سوی دیگر وقتی صحبت از رفع بی‌اعتمادی‌ها به میان می‌آید هنوز هم آمریکایی‌ها معتقدند که ایران باید برای اقداماتش در حوزه هسته‌ای اعتماد دنیا را جلب کند.

اما تاریخ در این زمینه چه می‌گوید؟ طی چند هفته گذشته که رسانه‌ها از احتمال توافق هسته‌ای ایران و ایالات متحده گفته‌اند، بسیاری از مثال‌ها درباره قابل اعتماد نبودن آمریکا در فضای رسانه‌ای کشور منتشر شده است.

خبرگزاری تسنیم نیز نمونه‌ای از اعتمادهایی که به آمریکا شد و نتایج این اعتماد در کشورهای مختلف دنیا، از لیبی و مصر تا کره شمالی و عراق را منتشر کرده است.

ایرانیان هم خاطره زیادی از اعتماد و همکاری با آمریکا و در مقابل ضربه خوردن از این اعتماد را در خاطر دارند.

به تازگی و با منتشر شدن خبر جاسوسی آمریکا از متحدان اروپایی‌اش، موجی از بی‌اعتمادی به دولت اوباما و آمریکا در سراسر جهان به راه افتاده اما ایرانیان خیلی پیش از این‌ها طعم این اعتماد بی‌جا را چشیده‌اند. از رژیم طاغوت و اعتماد به حمایت آمریکا از این رژیم شروع کنید و به ماجرای قرار‌داد الجزایر و تسخیر سفارت آمریکا در ایران برسید تا همکاری اطلاعاتی و دیپلماتیک ایران و امریکا در دوران اصلاحات و قبل از آن ماجرای مک‌فارلین و... همه نمونه‌هایی از همکاری مشترک و اعتمادی است که در ‌‌‌نهایت به نتیجه نرسید.

13 آبان اما یادآور یکی از بزرگ‌ترین مذاکرات وقراردادهای ایران با امریکایی‌هاست که در نهایت به هیچ نتیجه‌ای نرسید و این شکست دلیلی هم نداشت جز غیر قابل اعتماد بودن امریکا.

بعد از ماجرای تسخیر سفارت و گروگانگیری، آمریکایی‌ها و به خصوص دولت دموکرات که به سختی به دنبال گرفتن امتیازی از ایران بود تا بتواند دور دوم انتخابات را نیز ببرد، پای میز مذاکره با ایران نشست. در آن زمان ایران اجازه نداد از این مذاکرات در راه تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا هزینه شود و بعد از اینکه کار‌تر نتوانست ایرانیان را مجبور کند که گروگان‌ها را قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری آزاد کنند، پای ماجرای قرارداد الجزایر به میان آمد.

دو طرف پای میز مذاکره نشستند و تعهداتی دوطرفه را طرح کردند که در ‌‌‌نهایت هیچ کدام از آنها به واقعیت تبدیل نشد.

در 23 آبان 1358 یعنی10 روز بعد از گروگانگیری، آمریکا کلیه اموال و دارایی‌های ایران را مسدود کرد و در 20 فروردین سال 59 روابط خود را با ایران قطع کرد.

همچنین در تاریخ 5 اردیبهشت 59 سعی کرد با یک سلسله عملیات کماندویی گروگان‌ها را آزاد نماید که منتهی به ماجرای طبس شد و در نهایت دولت کار‌تر ناامید از صحنه عقب نشست و سعی در حل مناقشه از راه مذاکره نمود.

مفاد بیانیه که با میانجیگری دولت الجزایر تنظیم گردید، عیناً حاوی شروط امام(ره) که در پیام کنگره حج سال 59 بود. بعد از آن به صورت 4 بند آن شروط به تصویب مجلس رسید که این بیانیه مشتمل بر 4 ماده (4 شرط ایران) و 17 بند در 19 ژانویه 1981 به امضای طرفین رسید.

آزاد شدن و رفع انسداد از دارایی‌ها و اموال داخلی ایران؛ ختم کلیه دعاوی و قرار توقیف‌ها علیه ایران، برگرداندن اموال شاه و خانواده وی و عدم دخالت آمریکا در امور ایران از جمله مفاد این قرار داد بود که باید طرف آمریکایی آن را اجرا می‌کرد و در عوض ایران نیز متعهد بود که گروگان‌ها را آزاد کند.

اما چه مسئله‌ای باعث بی‌اثر شدن این قرارداد و عمل نشدن به مفاد آن شد؟ نگاهی به این مفاد و جزئیات اقداماتی که آمریکا در این خصوص انجام داد، چشم‌انداز روشن‌تری از دلایل بی‌اعتمادی ایران به آمریکا را نشان می‌دهد:

1- تعهد دولت آمریکا به عدم دخالت در امور داخلی ایران:

آمریکا در این بیانیه تعهد داده بود که بر خلاف رویه پیشین خود، دیگر در امور داخلی ایران دخالت نکند. تصویب بودجه 20 میلیون دلاری در سنای آمریکا برای براندازی نظام جمهوری اسلامی در‌‌‌ همان سال‌های ابتدایی بعد از تصویب این بیانیه نشان از عزم جدی این کشور برای زیر پا گذاشتن این قرارداد را داشت.

آمریکا بعد از آن در دوره‌ها و مراحل مختلف حاکمیت نظام جمهوری اسلامی، تلاش‌های بیشتری برای براندازی نظام جمهورس اسلامی به کار برد. تلاش برای انزوای سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی، فشار بر ایران با بهانه مسائل حقوق بشری، دخالت مستقیم در امور داخلی کشور در زمان فتنه 88 و فتنه‌انگیزی میان ایران و همسایگانش تنها نمونه‌های کوچکی از اقداماتی بود که قرار داد الجزایر را تاکنون با شکست مواجه کرده است.

2- آزادسازی اموال ایرانی

بر اساس ماده دو این بیانیه، آمریکا متعهد شده بود که تمام سپرده‌های ایران را به حسابی با نام حساب امانی نزد بانک مرکزی الجزایر بگذارد اما هیچ کدام از سپرده‌های بانکی را به این حساب منتقل نکرد و در این بیانیه جزای حقوقی‌ای هم برای عدم رعایت مفاد قرارداد دیده نشده بود تا ایران بتواند در برابر این عهدشکنی‌ها واکنشی نشان داده و یا شکایتی را به مراجع ذی صلاح بین‌المللی ارائه دهد.

از طرف دیگر در بحث مسائل اقتصادی و آزادسازی اموال ایرانی آمریکا متعهد بود که تمام وجوه نقدی و غیرنقدی ایران در نزد بانک فدرال و شعب خارجی بانک‌های آمریکایی را به ایران بازگرداند که تنها مبلغ ناچیزی از این اموال را به حساب امانی در الجزایر منتقل کرد.

3- استرداد اموال به غرات رفته ایران توسط پهلوی‌ها

یکی دیگر از مسائل مورد نظر در این بیانیه، استرداد دارایی‌های خانواده پهلوی به ایران بود که این بند نیز هیچ‌گاه محقق نشد.

آمریکا حتی دارایی نزدیکان شاه در خارج از ایران را نیز مسدود و نقل و انتقال آنها را ممنوع اعلام نکرد و هنوز هم بنیاد پهلوی با سرمایه‌گذاری‌هایی که به وسیله اموال ایران انجام داده، هزینه اقدامات سیاسی بسیاری از نیروهای ضد انقلاب رادر خارج از کشور فراهم می‌کند.

این اولین مرتبه‌ای بود که نظام جمهوری اسلامی برای گرفتن حقوق خود با آمریکا وارد مذاکره می‌شد اما در همین اولین گام، رفتار آمریکا بی‌اعتمادی زیادی را در بین ایرانیان ایجاد کرد.

با این حال تعدادی از نیروهای سیاسی که عده‌ای از آنها در ماجرای تسخیر سفارت حضور داشتند و حالا دیگر از اقدام خود پشیمان شده بوده و راه به سوی غرب باز کرده بودند، تصمیم به همکاری دوباره با آمریکا گرفتند و باز هم وعده‌های آمریکایی بود که به سوی ایران سرازیر شد و خبری از محقق شدن آنها نشد.

انتهای پیام/