پیرجمعیتی به مثابه شبکه ”بحران"
خبرگزاری تسنیم:تشخیص «بحران»، مستلزم داشتن دیدی کلی نسبت به شبکه اهداف و اولویتهای مرتبط به هم جامعه است.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، مقام معظم رهبری، آیت الله سید علی حسینی خامنهای، در پیام به همایش ملی «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» فرمودند: «کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البته، به نحو معقول و معتدل».ایشان ابرام داشتند که مسئله نمای جوان برای کشور یک مسئله اساسی، مهم و تعیینکننده است و کشورهایی که در دنیا دچار پیری جمعیت شدهاند، به دشواری، راه علاجی برای مشکلات ناشی از آن یافتهاند که لازم است برای حل این مشکل در کشور کار علمی، عمیق و اساسی صورت پذیرد.”بحران" چیست؟منظور از «بحران»، شبکهای از مسائل مهم و مبرم است که ضرورت رسیدگی فوری دارند، و در عین حال، مداخله برای حل یا تخفیف هر یک از آنها، منجر به تشدید مسائل دیگر میشود.
در جریان یک ”بحران"، اصلاح مسائل مهمتر، باید با پرداخت هزینههایی صورت گیرد؛ به قیمت تشدید برخی مسائل دیگر که میتوانند به مرور تسکین یابند، یا در صورت عدم تسکین، آسیب کمتری وارد آورند، یا جمعیت کمتری را درگیر خود کنند.ما و تقریباً تمام اهالی ممالک دنیا، در شرایط فعلی با مجموعهای از مسائل عمده مواجهیم که با هم تلاقی کردهاند، و به «بحران» تبدیل شدهاند. از این قرار، شاید حق با برخی توسعهشناسان باشد که بگویند، امروز مسئله جهان، دیگر «توسعه» نیست، بلکه «مدیریت بحران» و جلوگیری از وخیمتر شدن اوضاع است.
**ابهام در ”بحران"های اجتماعی
بحرانهای اجتماعی، معمولاً علائم آشکار وقوع بحرانهای طبیعی، اقتصادی، یا سیاسی را ندارند، مانند مسائل جمعیتی که پس از بیست سال، در قامت یک بحران تمام عیار سر باز میکنند، و چنان در وسط یک شبکه گم میشوند که معلوم نمیشود که هسته بحران بودهاند.
آنچه در علاج بحران اجتماعی بیش از هر چیز اهمیت دارد، تشخیص آستانه وقوع آن است. اگر تشخیص وقوع بحران اجتماعی، بموقع صورت نگیرد، حل مسائل در شرایط عادی ادامه خواهند یافت، و فرصتها برای حل مسائل عمدهتر از دست خواهند رفت. با این ابهام، فرصت واکنش ساختیافته به وضعیت از دست میرود. در این وضع، دیگر نمیتوان کاری برای مدیریت بحران کرد، و نوعی «سرسام» جای بحران را خواهد گرفت.
چیزی که در مورد بحران اجتماعی، معمولاً کار تشخیص و هشدار آستانه وقوع را دشوارتر میکند، این است که برای مدتهای مدید، روشنفکران و روزنامهنگاران، عادت داشتهاند تا کوچکترین مسئله مد نظر خود را برای جلب اهتمام جامعه با عنوان «بحران» یا «Crisis» بنامند، این کار، وزن این واژه را کم کرده است.
**صورتبندی شبکه ”بحران" امروز ما در ارتباط با پیرجمعیتی
فرجام برنامه بیست ساله کنترل جمعیت، به سوی صورتبندی واقعی یک «بحران» پیش میرود، و به گمان من مهم است که در همین قد و قامت درک شود، تا راهحلهای درستی پیشنهاد شوند.در آن ابتدا، مجموعهای از مسائل با هم تلاقی کرده بودند؛ شرایط پس از جنگ، ضرورت آغاز دوران خیز توسعه، ضعف مفرط در اقتصاد خانوار، زیادهباری در هزینههای آموزشی دولت، صعود توقعات رفاهی مردم پس از جنگ، الزامات برنامههای توسعه، و ظهور عوارض جمعیتی انفجار موالید (Baby Boom) در فاصله سالهای 1353 تا 1356. البته در آن وقت، شعار «دو تا بچه کافیه»، به قدر کافی دقیق نبود. قرار بود که برای احتراز از پیری جمعیت، به ازای هر زوج، دو و نیم جایگزین متولد گردد، به این ترتیب که در شهرها دو فرزند، و در روستاها سه فرزند، متولد شوند که با توجه به نسبت آن وقت جمعیت روستایی و شهری، معقول مینمود. ولی در عمل، آنچه باید صورت میگرفت، انجام نشد، و نشد که انجام بشود. بخشی از آن هم برمیگشت، به نرخ شتابان شهرنشینی و تحولات فرهنگی ناشی از فرآیند توسعه و مدرنیزاسیون که مطالبه پیشرفت فردگرایانه را در همه افراد تقویت میکرد، و زندگی خانوادگی و خویشاوندی را در رده بعدی اهمیت قرار میداد.
اما، امروز، مسائل قومیتها، تغییر موازنه جمعیتی کشور، و پیری جمعیت، فوریت تحقق یک سیاست جمعیتی معقول در حدود 5/2 موالید به جای 2 والد را گوشزد میکند.به رغم ضرورت مداخله فوری برای جلوگیری از وقوع یک مسئله غامض جمعیتی، امروز، حل این مسئله با شبکهای از مسائل تلاقی کرده است چگونگی این تلاقی، صورتبندی یک «بحران» را پدید آورده است؛ فشار عظیم بر اقتصاد خانواده، بالا رفتن نامناسب سطح و معیارهای سبک زندگی، بحران جهانی اقتصاد، شرایط دشوار بیسابقهترین تحریمهای تاریخ علیه ایران، نارسایی مفرط در علوم انسانی برای تخمین و مدیریت شرایط فعلی، عدم توازن در جمعیت شهری و روستایی، الزام در اصلاحات ساختاری در اقتصاد، فضای ناامن منطقهای، پیچیدگی در تنظیم اقتدار دولت و بخش خصوصی که به شدت فربه شده است، غموض در موازنه قدرت قوا که منجر به بروز مسائل گاه گاه بین دولت و مجلس میشود، تهاجم فرهنگی غرب، بر هم خوردن موازنه قدرت رسانهای و شبکهای، و... .
اینها مسائلی هستند که با هم تلاقی دارند، و مداخله در حل هر یک از این مسائل، و بویژه کوشش برای پیشگیری از وقوع پیری جمعیت، مسائل دیگر که خصوصاً اقتصاد خانواده و توانمندی دولت برای حل مسائل خانواده را برجسته میسازد.بویژه، جمع سه اقدام، یعنی پیشگیری از وقوع پیری جمعیت، اقتصاد بحرانزده خانواده و نحیف شدن مفرط دولت در سایه سیاستهای خصوصیسازی، سه ضلع اصلی بحران را تشکیل میدهند. و زنجیروار، شرایط را به سوی وقوع «بحران» اجتماعی پیش میبرند.
**فرجام: متدولوژی مدیریت بحران
تشخیص «بحران»، مستلزم داشتن دیدی کلی نسبت به شبکه اهداف و اولویتهای مرتبط به هم جامعه است. در این زمینه، میثاقهای ملی و اعتقادهای مشترک و با عمق تاریخی، اهمیت اصلی را دارند. سپس، باید اولویتهای زیربناییتر جامعه از مسائل سطحیتر متمایز شوند.سپس، باید مسائل متوجه به هر یک از اولویتها را شناسایی و تعریف کرد و شدت و حدت هر یک از مسائل را تعیین نمود.سپس، باید فهرست اقدامات و منابع و پیشنیازهای حل هر یک از مسائل را تعیین کرد.سپس، باید اشتراکات و تلاقیهای اقدامات و منابع و پیشنیازها کشف شوند.سپس، باید کمبودها در منابع و پیشنیازها، یا تضادها در اقدامات لازم برای حل مسائل، دقیقاً یافت شوند.سپس، باید دریافت که آیا لزوماً حل برخی مسائل با حل برخی مسائل دیگر تصادم دارند یا خیر؟ و از آن مهمتر، این که با لحاظ عامل زمان، میتوان گفت که با توجه به چشمانداز معقول آینده میتوان به بهبود شرایط در مرور زمان امیدوار بود یا خیر؟اینها، گامهایی است که باید در رویارویی با مسئله پیری قریبالوقوع جمعیت برداریم.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.