شهید علمالهدی در رکوع و سجدههایش چه ذکری میخواند؟
خبرگزاری تسنیم: برادر سیدمحمدحسین علمالهدی روایت کرد: علامه محمدتقی شوشتری، دانشمند و عالم بزرگ اسلامی و نویسنده دهها کتاب ارزشمند است. سیدحسین چند ملاقات با او داشت. یکبار سیدحسین از علامه سوال کرد: چه کنیم تا انس و محبت ما با خدا بیشتر شود؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام والمسلمین سیدحمید علمالهدی، برادر سیدمحمدحسین علمالهدی که یکسال از او کوچکتر بوده و در برهههای مختلف زمانی او را همراهی میکرده است، درباره ارتباط تنگاتنگ برادر شهیدش با علما به نقل خاطرهای میپردازد و آن را چنین روایت میکند:
علامه محمدتقی شوشتری، دانشمند و عالم بزرگ اسلامی و نویسنده دهها کتاب ارزشمند است. سید حسین چند ملاقات با او داشت و هر بار از وی درخواست پند و اندرز میکرد. یکبار سید حسین از علامه سوال کرد: چه کنیم تا انس و محبت ما با خدای متعال بیشتر شود؟ علامه فرمود: رکوع و سجدههایتان را طولانی کنید.
بعد از این سفارش علامه، سیدحسین در هر رکوع و سجده، سه بار سبحان الله، سه بار «سبحان ربی العظیم و بحمده» و یکبار صلوات را قرائت میکرد.
سیدمحمدحسین علمالهدی در سال 1337 در خانواده مجاهد بزرگ آیت الله سید مرتضی علمالهدی دیده به جهان گشود. از 6 سالگی به فراگیری قرآن پرداخت. وی بسیار اهل مطالعه بود. در دبیرستان با تشکیل انجمن اسلامی و سخنرانی فعالیتهای خود را آغاز کرد. در سال 1356 در رشته تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل خود را ادامه داد. در دوران دانشجویی علاوه بر تحصیل، در رشته تاریخ دانشگاه مشهد به تدریس نهجالبلاغه، عقاید و تاریخ اسلام میپرداخت. وی از مبارزان دوران ستمشاهی بود و در شهرهای مشهد، کرمان و اهواز فعالیت سیاسی انجام میداد و در سنین 14 تا 21 سالگی چند بار توسط رژیم ستمشاهی، زندانی و شکنجه شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو اولین شورای تشکیل دهنده سپاه پاسداران در خوزستان بود. قبل از شروع جنگ وقت خویش را صرف امور فرهنگی میکرد. از اوایل جنگ در اهواز مستقر بود و سازماندهی بسیجیان اعزامی از سراسر کشور به جبهههای نبرد را به عهده داشت. پس از گذشت دو ماه از جنگ نقطه حساس مرزی یعنی هویزه را برای خود انتخاب کرد و برای تشکیل سپاه پاسداران و سازماندهی عشایر عازم این منطقه شد. او و جمعی از دانشجویان پیرو خط امام در حماسه هویزه (16 دی ماه 1359) به دریای تانکهای دشمن که آنها را محاصره کرده بودند حملهور شدند. حسین پس از شهادت همرزمانش با فریاد الله اکبر، آخرین گلولههای باقیمانده آرپیجی را به سوی دشمن شلیک کرد و چند تانک مهاجم را منهدم کرد، اما با تمام شدن مهمات و تنگتر شدن حلقه محاصره، چون مولایش امام حسین(ع) به شهادت رسید و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
انتهای پیام/