تغییر در بازنمایی ایرانی‌ها از افغان‌ها؛ عبور سینمای ایران از مستند به داستانی با «خاک و مرجان»

تغییر در بازنمایی ایرانی‌ها از افغان‌ها؛ عبور سینمای ایران از مستند به داستانی با «خاک و مرجان»

خبرگزاری تسنیم: «خاک و مرجان» داستانگوست و این مهمترین ویژگی فیلم است.سینمایی که هیچ وقت از ایران به افغانستان نرفته بود.

"سینمای داستانگو"، اصلی است که هر نویسنده و کارگردانی دوست دارد در این زمینه فعالیت داشته باشد؛ اصلی که خرده داستان ها با گرمابخشی به محفل های داستانی، کمک های مستقیم و غیرمستقمی به بارور شدن قصه اصلی فیلم می کنند که تنظیم و تعبیه این خرده داستانک ها در دل فیلمنامه و همسویی معنادار آنها با داستان اصلی، اتفاقی تکنیکی است که تحقق آن، کار چندان ساده ای نیست؛ بگذریم که برای رسیدن به نرم داستانگویی، مرحله اجرایی و کارگردانی نیز شرایط و اقتضائات خاص خود را می طلبد.

اگرچه نمونه های سینمای داستانگو، در سینمای ما، تنها برای چند فیلم انگشت شمار در سال رقم می خورند اما این روزها فیلمی به روی پرده است که خیلی آرام به اکران درآمد و در میان هیاهوی نشست هسته ای ایران با طرفین اروپایی و عزاداری مردم در ایام محرم، استقبال چندانی از آن به عمل نیامد و حالا هم خیلی آهسته قصد پائین آمدن از پرده را دارد.

"خاک و مرجان" متاثر از سینمای داستانگوست؛ آن هم سینمایی که سالیان سال مورد توجه فیلمسازان وطنی و بین المللی بوده اما هیچ یک از آنها نتوانسته بودند یک ملودرام داستانی از زندگی روز مردم افغانستان را به تصویر بکشند و به همین جهت، فیلم آنها بیشتر مستند بود تا یک اثر بلند سینمایی داستانی.

بارزترین مشخصه فیلم نیز همین است؛ "خاک و مرجان" از اولین سکانس خود که تکان دهنده است، مخاطب را به سمت این نرم سینمایی سوق می دهد؛ فیلم پس از این سکانس، خیلی گرم ادامه پیدا می کند و خرده داستانک ها، یکی پس از دیگری، ما را به سمت چرایی وقوع آن سکانس ابتدایی و هولناک فیلم می برند.ضمن آنکه تواتر خرده داستانک ها در فیلم، ما را به این سمت می برد که این فیلم نمی خواهد به مانند فیلم های مشابه خود با موضوع زندگی افغان ها، تنها به یک گرته برداری از مشکلات و مصائب روزانه این ملت اشاره داشته باشد بلکه با نگاه ریزبینانه تری به داخل خانه های افغان می رود و متاثر از آن اتفاق دراماتیک که برای مادر عروس فیلم رخ می دهد، دوربین مستقیما به داخل زندگی های روزمره افغان ها می رود و به همین ترتیب کارگردان، به شکلی هوشمندانه، هم، مسیر داستانی خود را تکمیل می کند و هم شکل اسنادی کارش را با قوت و قدرت جلو می اندازد.می گوئیم هوشمندی، چرا که فیلمنامه نمی خواهد به واسطه هسته اصلی داستان که موضوع مادر دختر است، از این مسیر داستانی و مستند فاصله گرفته و رنگ و بوی عاطفی به خود بگیرد.

"خاک و مرجان" در مسیر این استفاده، تکنیکی عمل می کند و با رعایت تمام مولفه های قصه گویی، شکل مستندگونه خود را نیز حفظ می کند مخصوصا در صحنه هایی که مربوط به گروههای افراطی و حتی نظامیان آمریکایی است، مخاطب در این فیلم به کرات این نظامیان را می بیند اما مستقیما به موضوع آنها ورود پیدا نمی کند و تاثیرات آنها بر زندگی افغان ها را به شکلی که مخاطب به راحتی متوجه شود، نشان می دهد؛ به عبارتی این فیلم تلاش نمی کند تا به مانند آثار مشابه، تنها بر فقر مادی و نبود امکانات رفاهی این ملت در نتیجه جنگ و ناامنی اشاره کند بلکه بیشترین توجه آن بر فقر فرهنگی آنان است که در نتیجه آن، فقر مادی نیز به وجود می آید به همین دلیل این نگاه، تا به امروز خاص ترین اتفاقی است که راجع به سینمای افغان ها در ایران شده است.

این نگاه فرهنگی خاص که در "خاک و مرجان" به افغان ها شده است از فیلمبرداری را شامل می شود تا شخصیت پردازی.دوربین به سراغ خرابه های جنگ آمریکا نمی رود و خیلی گل درشت به موضوع طالبان و ناامنی های رایج در این کشور نمی پردازد حتی شخصیت اول مرد را کسی معرفی می کند که برعکس آنچه تا به امروز از مردهای افغان در سینمای ما نشان داده می شود، پس از مرگ همسرش، دیگر، همسری اختیار نمی کند و برعکس سایر مرد های افغان سینمای ایران که رابطه چندان خوبی با دختران ندارند، با دختران خود به شکلی احترام آمیز برخورد می کند و مطیع تصممات آنهاست.تمام این پارامترها سبب می شود تا تجمیع این نگاه های خاص در فیلم، موجب نوعی انحصارگرایی گردد چرا که این نگاه های خاص در فیلم به شکلی عامدانه، اشاعه گر است و اصلا قصد و نیت نویسنده و کارگردان، ترویج آگاهانه این نگاه خاص به مردم افغان است.

به موجب تمام این حرکت های هوشمندانه در این فیلم، "خاک و مرجان" مهم ترین فیلمی است که تا به امروز راجع به افغان ها در سینمای ایران ساخته شده است؛ فیلمی که حتی برای خود مردم افغانستان نیز می تواند سندی روشن از زندگی آنها در روزگار کنونی باشد و به راحتی این قابلیت را دارد که با یک برنامه ریزی گسترده برای اکران بین المللی، به یک فیلم جریان ساز در سینمای ایران تبدیل شود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل