نامه اداری شهید سوختانلو به بالاترین مقام مسئول

نامه اداری شهید سوختانلو به بالاترین مقام مسئول

خبرگزاری تسنیم: علیرضا ملکی گفت:وقتی شهید سوختانلو برای تحویل سوخت به روستاییان جواب منفی شنید، راهی نیشابور شد تا به فرمانداری مراجعه کند و مشکلش را آنجا در میان بگذارد. اما بی فایده بود. تصمیم گرفت نامه‌ای اداری به بالاترین مقام مسئول بنویسد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، "علیرضا ملکی" از کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران به خاطره‌ای از دلسوزی و توجه شهید محمد حسین سوختانلو به مردم محروم روستاها اشاره می‌کند و آن را چنین روایت می‌کند:

اوایل انقلاب اکثر روستاها از نعمت جاده و برق محروم بودند. اهالی روستاها برای  روشنایی، گرمای خانه و آشپزی از نفت استفاده می‌کردند. به نظر همه، زمستان آن سال سردترین زمستان بود. بارش برف مسیر جاده‌ها را بسته و امکان کمک رسانی به روستاییان دشوار بود. شهید محمد حسین سوختانلو در سال 58 به عنوان معلم چند پیشه، به صورت پیمانی به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در فرمانداری نیز مشغول به کار بود. وی در بخش  سرولایت پیگیر مشکلات روستاییان نیز بود. گاهی با موتور سیکلت و گاهی با پای پیاده، برای توزیع کارت سوخت به روستاهای اطراف می‌رفت و هرطور که می‌‌توانست، با هر وسیله‌ای به مردم نفت می‌رساند. بیشتر مواقع نیز روستاهای دورتر و محروم تر را در نظر می‌گرفت. برخی از روستاها حدود 100کیلومتر با مرکز بخش (چکنه سفلی) فاصله داشتند.

وقتی برای راه انداختن وانت و تحویل سوخت روستاییان جواب منفی از مسئول بخشداری شنید، راهی نیشابور شد تا به فرمانداری مراجعه کند و مشکلش را آنجا در میان بگذارد. اما آنجا هم بی فایده بود. گوش شنوایی برای حرف‌هایش و رفع مشکلات مردم روستا پیدا نکرد. اما او که با مردم روستا و مشکلاتشان به خوبی آشنا بود، می‌دانست برای رسیدگی به آن‌ها می‌بایست کاری کند. فکری در نظرش رسید. تصمیم گرفت یک نامه اداری بنویسد. اما نه به مسئولین رده پایین. تصمیم گرفت نامه‌ای اداری به بالاترین مقام مسئول بنویسد. نامه‌ای که یک یک مشکلاتش را در آن بیان کند. مطمئن بود این بار تقاضایش بی پاسخ نخواهد ماند و تلنگری برای دیگران می‌شود، پس قلم در دست گرفت و نامه‌ای به خدا نوشت. اینگونه نوشت:

"ای خدای بزرگ و مهربان، احتراما به عرض می‌رساند اینجانب محمد حسین سوختانلو تقاضا دارم که..." و اینگونه در قالب یک نامه کاملا اداری مشکلات مردم روستا را برای خدا بازگو کرد. خیلی‌ها با خواندن نامه‌اش شرمنده شده و از غفلت و خواب آلودگی روزمره بیدار شدند. به خصوص آنکه بعد از نگارش نامه چیزی نگذشت که در جبهه به شهادت رسید. شهادت او بعد از نگارش این نامه تلنگری برای بسیاری از مسئولین بود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل