«خاک و مرجان»، اولین تلاش برای نزدیکی به روایت واقعی از افغان‌ها/ برای اولین بار به خود افغانستان رفتیم

«خاک و مرجان»، اولین تلاش برای نزدیکی به روایت واقعی از افغان‌ها/ برای اولین بار به خود افغانستان رفتیم

خبرگزاری تسنیم: نشست نقدو بررسی فیلم «خاک و مرجان» با حضور مسعود اطیابی کارگردان، امیر پروین حسینی تهیه کننده، پانته آ تاج بخش بازیگر و نویسنده ، طهماسب صلح جو منتقد در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم شب‌گذشته نمایش و نشست نقدو بررسی فیلم «خاک و مرجان» با حضور عوامل فیلم مسعود اطیابی، کارگردان فیلم، پانته‌آ تاج‌بخش فیلمنامه نویس و بازیگر فیلم خاک و مرجان و سید پروین حسینی تهیه کننده این اثر و همچنین با حضور طهماسب صلح‌جو در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

در ابتدای نشست پانته‌آ تاج‌بخش فیلمنامه نویس خاک و مرجان در مورد پیدایش و نحوه شکل گیری ایده فیلم‌نامه خاک ومرجان گفت:فیلم نامه را دوسال قبل از ساخت نوشته بودم و در صحبتی که با پروین حسینی داشتم از بین چند فیلم‌نامه‌ای که دارم این یکی را بیشتر دوست دارم ساخته شود ولی به شرطی که صحنه‌های فیلم در افغانستان فیلم‌برداری شود و در فضایی به دور از فرهنگ افغانستان ساخته نشود.

تاج بخش که بازیگر نقش مرجان فیلم‌ را نیز ایفا کرده است گفت: من حدود دو سال به سراغ افغانهایی رفتم که در شهر تهران زندگی می‌کنند تا با زبان افغان‌‌ها آشنا شوم. من سفری به افغانستان نداشتم ولی یکی از منابع من برای نوشتن دیالوگها و تحقیقات فیلم خاک و مرجان کتاب و مکاتبات اینترنتی با برخی دوستان افغان بود.

در ادامه اطیابی کارگردان فیلم گفت: بار اولی که نسخه اولیه فیلم‌نامه  را دیدم تعجب کردم و فکر کردم که این فیلم‌نامه را یک نویسنده افغان نوشته است و وقتی فیلم‌نامه را خواندم و دیدم که خانم تاج‌بخش شرط گذاشته است که در فیلم بازی کند با اینکه خیلی دلم می‌خواست با بازیگران افغان این فیلم را بسازم ولی ایشان در نقش مرجان فیلم بازی کردو خوب هم بازی کرد.

اطیابی در ادامه گفت: البته نسخه اولیه فیلم پس از سفر به افغانستان تغییراتی جزئی را داشت که در انتها بر اساس این نسخه نهایی فیلم را ساختیم.

در ادامه نشست سید‌پروین حسینی تهیه‌کننده فیلم در پاسخ به سوالی مبنی بر فروش کم فیلم گفت: من کار تجاری هم کردم مثل «اخلاقتو خوب کن» و سریال «ساخت ایران» ولی چون این کار را دوست داشتم به فروش زیاد فکر نمی کردم.

طهماسب صلح‌جو که به عنوان منتقد در جلسه حضور داشت گفت: یکی از امتیاز های فیلم خاک و مرجان این است که گروه فیلم‌سازی در فضای افغانستان فیلم را ساختند و مثل برخی فیلم‌سازان به روستاهای خراسان و جاهایی که فضایی نزدیک به افغانستان دارد فیلم بسازند.یکی از آثار سینما این است که سندهایی خوبی هستند که می تواند زندگی اقوام مختلف را به تصویر بکشد و این یک ارزش برای فیلم محسوب می شود.

صلح‌جو در ادامه گفت: در باره خط روایی و موضوعی فیلم خاک و مرجان می توان گفت این ماجرا که در فیلم اتفاق می افتد محدود به یک جامعه نیست و در هر جنگی و کشوری که گرفتار بحران است یک همچین اتفاقی رخ می‌دهد. جنگها به جامعه آسیب می‌رساند و بیشترین اسیب را به زنان و کودکان می رساند و این فیلم به گونه ای به این موضوع می پردازد.

صلح‌جو با اشاره به فیلمی آمریکایی به نام سوارکاران که حدود پنجاه سال پیش دیده‌است گفت: فضایی که از شهر کابل در این فیلم دیده می شود هنوز در‌ ذهن خود حفظ کرده‌ام. ما هنوز الگویی از شهر کابل در فیلمهایی که از افغانستان نشان داده می شود نداریم که آن تصویر را بخواهیم با فضای شهر کابل فیلم خاک و مرجان مقایسه کنیم.

صلح‌جو در ادامه گفت: در این فیلم پلانهایی می بینیم که با قابهایی بسته گرفته شده است و این برای نشان دادن صحنه‌های شهر کابل قابهایی کوچک است و بهتر بود برای این فیلم که می خواهد آدمها را در بستر زمان و مکان نشان دهد پلانهایی با قاب باز را می دیدیم.

اطیابی در ادمه گفت: این اولین فیلمی است که درخود شهر کابل ساخته شده است چون عملا امکان ساخت فیلم در کابل موجودنیست و بعد از این فکر نکنم امکان ساخت فیلم در کابل باشد چون که گروه فیلم‌سازی و جناب آقای پروین حسینی برای ساخت این فیلم تلاش زیادی کردند و به دلیل مشکلات امنیتی که پیش می‌آمد هفت بار به افغانستان سفر کردیم که فقط برای ساخت یک چنین فیلمی با این ساخت اتفاق می‌افتد.

اطیابی کارگردان فیلم «خاک و مرجان» در ادمه گفت: درمورد نماهای بسته‌ای که از فضای شهر کابل گفتید باید بگویم که من نماهای لانگ شات را هم گرفته بودم که در مونتاژ از فیلم حذف شد و من با این نظر موافقم شاید نماهای بازتری استفاده می شد بهتر بود.

تاجبخش در مورد ریتم فیلم نامه که از او سوال شد گفت: با حفظ احترامی که برای فیلم آقای اطیابی دارم باید بگویم فیلم‌نامه‌ی من ریتم تندتری دارد و ترتیب پلان‌ها و سکانس‌ها تغییر کرده است و این بنا به دلایلی است که زمان تولید و ساخت فیلم با زمان نگارش اولیه فیلم‌نامه هشت سال فاصله زمانی دارد.

اطیابی در مورد ریتم فیلم گفت: ریتم آرام در برخی از صحنه‌ها مثل رابطه پدر و دختری که در فیم دیده می شود مناسب است و به نظرم برای نمایش برخی از صحنه های درام فیلم باید ریتم طبیعتا کندتر باشد.

صلح جو در ادامه با اشاره به این موضوع گفت: ریتم کند فیلم به معنای این نیست که پلانها را کش میدهد بلکه در مورد برخی پلان‌ها می بینیم که به صورت خلاصه از آن‌ها عبور می‌کند و در جاهایی از فیلم می بینیم که برخی از عناصر فیلم به‌درستی نمی پردازد.

صلح‌جو در ادامه گفت: اطیابی با سختی‌هایی که برای حضور گروه فیلم‌سازی در افغانستان شکل گرفته است می‌خواهد صحنه ها و جغرافیای فیلم را در این فضا حفظ کند و همین باعث دوگانگی برای اطیابی شده است که جغرافیای فیلم را رها کند و یا قصه را با زوایای درام تعریف کند.

پروین حسینی در ادامه با اشاره به سختی‌هایی که برای ساخت این فیلم وجود داشت گفت: برای مجوزهای این فیلم با مشکل برخوردیم و این بیشتر برای فیلم های که قبلا در مورد افغانستان ساخته شده بود و به شدن از فیلم هایی چون بادبادک‌باز و حتی فیلم سنگ صبور عتیق رحیمی را نوعی توهین می‌دانند و نسبت به مضامینی چون تجاوز و خیانت حساس هستند و گرفتن این مجوزها از وظایف تهیه کننده است که انجام دادیم.

تهیه کننده فیلم خاک و مرجان در ادامه گفت: ما بیشتر از این مسائل نگران جان بچه‌ها و مسائل امنیتی در این فیلم بودیم و با اینکه برخی از پلانها را در ایران گرفتیم ولی سختی های کار در شهر کابل وجود داشت.

پروین‌حسینی ضمن اشاره به کار خوب طراح صحنه و گریم گفت: ما انتظار داشتیم از این فیلم در جشنواره فیلم فجر تقدیر می شد ولی آن‌طور که شایسته زحمات همکاران من بود از این فیلم تقدیر نشد.

پروین حسینی همچنین گفت: شاید فیلم به لحاظ اقتصادی موثر نبوده است ولی بدلیل اینکه از سوی جامعه دانشگاهی با استقبال مواجه شده است و در جمع‌های دانشجویی انتقادات مثبتی نسبت به این فیلم وجود دارد از این فیلم راضی هستم.

در پایان این نشست اطیابی ضمن اشاره به یکی از نقدهای که صلح‌جو در مورد هویت دوگانه‌ای که در فیلم نشان داده شده است، به صورتی که افغانستان دچار دوگانگی مدرنیته و فرهنگ سنتی خود قرار گرفته است گفت: آنچه در فلم بیشتر برای من مدنظرم بود نشان دادن همین هویت دوگانه و بلاتکلیفی است که در افغانستان به دلیل ساختار اجتماعی‌اش شکل گرفته است و همین‌طور که در فیلم دیده می‌شود بچه‌ای با ظاهر افغانی ولی با موهایی غربی، تصویری است حاصل از بلاتکلیفی انسان امروز. 

انتهای‌پیام/

 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
triboon
گوشتیران