سه منبع مشترک الجزیره ، CNN و BBC برای روایت سوریه:کاخ سفید، کنگره و ارتش آمریکا
خبرگزاری تسنیم: این مطالعه نشان داد که الجزیره آمریکا، CNN و BBC آمریکا همگی، گزارشهای خود را به شیوهای که در اساس، بسیار شبیه هم بود ارائه داده و بر منابعی کاملا مشابه هم تکیه داشتند که شامل سه منبع عمده مشترک میشد: کاخ سفید، کنگره و ارتش.
ماهها پس از وقایعی که رخ داد، سرانجام روزنامهنگاران برنده جایزه پولیتزر و دیگران به گزارش دروغها و دستکاریهای خبری دولت آمریکا درباره حمله شیمیایی اخیر در سوریه پرداختند. صرفنظر از روشنگریهایی که در مورد وضعیت واقعی سوریه در کشور ایجاد شد، این گزارشها همچنان از پرداختن به عوامل زمینهساز و توضیح آنچه در سوریه اتفاق افتاد و نیروهایی که در پشت صحنه قضیه نقش ایفا کردند، خودداری میکنند. این، گزارش غیر رسمی شبکه تلویزیونی گلوبال ریسرچ (GRTV) است که در این شبکه منتشر گردید.
طراحان سیستم نوین رضایتمندی مصنوعی و پروپاگاندای رسمی، مدتهاست که به اهمیت رسانههای جمعی در شکل دهی افکار عمومی در مورد یک رویداد معین آگاهند. در نظر پاتوکراتهایی که جنگ اطلاعات و کنترل افکار دوران نوین ما را راهبری میکنند، حقایق، به خودی خود قابل انعطاف هستند و به جای این که مبتنی بر واقعیات عینی باشند، بر آنچه آنان میاندیشند و در جامعه زودباور، درونی میشود استوار است. همان طور که آیوی لی Ivy Lee، فردی که پس از کشتار لودلاو Ludlowتوسط راکفلر برای پایهگذاری صنعت نوین روابط عمومی اجیر شد، تعبیر کرده:
«تنها حقایق نیستند که در ذهن مردم خطور میکنند، بلکه شیوه رخ دادن آنها و روش انتشار آنها نیز در برانگیختن تصورات (حائز اهمیت است)... به علاوه، حقیقت چیست؟ تلاش برای نشان دادن یک حقیقت مطلق، در واقع ارائه تقسیر من از حقیقت برای شماست».
این اهانت به عموم مردم، و سهولت روانیای که مسؤولان منتخب توسط آرای مردم به انتخاب کنندگان خود دروغ میگویند هیچ زمان آن قدر آشکار نبوده که یک حکومت مردمسالاری، برای همرأی کردن شهروندان خود در حمایت از یک جنگ متجاوزانه در خارج از کشور تلاش نماید. اگر حقیقت، اولین مصدوم جنگ باشد، میدان جنگی که این سانحه در آن رخ میدهد، ذهن شهروندانی است که به آنها دروغ گفته شده است.
متأسفانه، رویدادهای اخیر جای هیچ کمبودی از بابت نمونههایی از این پدیده باقی نگذاشته است! در روزهای آغازین جنگ عراق، تحلیلگر رسانه، اندرو تیندال Andrew Tyndal، 414 متن خبری را که توسط ABC، CBS و NBC درباره توسعه جنگ منتشر شده بود، مورد بررسی قرار داد و دریافت که منبع خبری 380 مورد از آنها، که رقم تعجب برانگیز %92 را شامل میشود، یکی از سه آژانس حکومت ایالات متحده بود: کاخ سفید، وزارت امور خارجه و پنتاگون. مطالعه بیشتر نشان داد که از 574 خبر کار شده مابین زمان سخنرانی بوش در سازمان ملل در سپتامبر 2002 تا آغاز جنگ عراق در مارس 2003، فقط 12 خبر، معادل %2 آنها، به عواقب احتمالی تهاجم اختصاص داشت.
شاید تعجبی نداشته باشد که الگوی بسیار مشابهی توسط کمپینی با فعالیت چند ساله و برنامهای مبتنی بر پروپاگاندا به اجرا گذاشته شده باشد که هدف آن متقاعد کردن جامعه آمریکا، بریتانیا و مردم غرب در مورد ضرورت مداخله نظامی در سوریه باشد. مطالعهای که در سپتامبر 2013 در پی حمله شیمیایی در غوطه در ماه آگوست در مؤسسه پژوهشی پیو Pew Research صورت گرفت نشان داد که پوشش مباحث جنگ سوریه در شبکههای خبری کابلی با نظرات مختلف، تقریبا یکسان بود. این مطالعه نشان داد که الجزیره آمریکا، CNN و BBC آمریکا همگی، گزارشهای خود را به شیوهای که در اساس، بسیار شبیه هم بود ارائه داده و بر منابعی کاملا مشابه هم تکیه داشتند که شامل سه منبع عمده مشترک میشد: کاخ سفید، کنگره و ارتش. مطالعه دیگری که توسط Public Accountability Initiativeدر اکتبر همین سال انجام شد، مشخص نمود که بسیاری از بهاصطلاح «کارشناسان» مسائل سوریه که مورد اعتماد رسانههای غربی برای انجام مصاحبه در مورد بحران سوریه بودند، وابستگیهای مستقیم مالی با صنعت دفاعی داشتند، دقیقا مشابه آنچه در گذشته در پوشش جنگ عراق شاهد آن بودیم.
هیچ یک از این مطالب برای کسانی که پوشش رسانهای بحران سوریه را از آغاز دنبال کردهاند، تعجبآور نیست. به علاوه، فعالان رسانههای جایگزین، از همان ابتدای شکلگیری بحران سوریه، درباره پوشش رسانهای آشکارا مغرضانه آن تذکر داده بودند.
شروع به کار کمپین جهت دهی به افکار عمومی در مورد سوریه، حداقل به سال 2006 بازمیگردد، زمانی که دولت بوش، حمایت مالی از مخالفان داخلی سوریه و آموزش آنها در داخل این کشور را پذیرفت، اما در سال 2011 پس از شروع ناگهانی بحران، به طور جدی آغاز به کار کرد.
از همان روزهای ابتدایی بحران سوریه، خروجی رسانههای غربی شامل CNN بر فعال مشکوکی به نام دنی دایم Danny Dayem معروف به «دنی-سوریه» “Syria Danny,”، برای گزارشهای زمینی این کشور جنگزده تکیه نمودند. با این وجود، پس از این که جعلی بودن گزارشهای او مشخص شد، اندرسون کوپر Anderson Cooper از او در برنامهاش دعوت کرد، نه به این منظور که توضیح دهد چرا آن گزارشهای ساختگی را اجرا کرده، بلکه بدین منظور که بیان کند چگونه شواهد این فریبکاری به اینترنت راه پیدا کرده است.
در مارس 2012، چند تن از کارکنان کلیدی دفتر الجزیره در بیروت، شامل مدیر عامل این دفتر، یک خبرنگار و یک برنامهساز، در اعتراض به عدم بیطرفی این شبکه در پوشش خبری بحران سوریه استعفا دادند.
در آگوست 2012، BBC یک گزارش ویدیویی پخش کرد که در آن تروریستهای شورشی سوریه قصد داشتند با فریب یک زندانی، از او به عنوان یک بمبگذار انتحاری بیخبر استفاده کنند، کاری که طبق معاهده ژنو، جنایت جنگی محسوب میشود. پس از این که این کلیپ، مورد توجه رسانههای مستقل قرار گرفت، بسرعت از روی وبسایت BBC حذف شده و نسخههایی از این فیلم با نقض قانون کپیرایت بر روی سایت یوتیوب قرار گرفت.
و به دنبال حمله شیمیایی اخیر در سوریه، BBC مصاحبهای با یک کارشناس پزشکی مشکوک پخش کرد که به نظر میرسید صدای این مصاحبه در در دو نسخه متفاوتی که از این مصاحبه در گزارشهای مختلف پخش شد، به طور آشکار با هم فرق داشت.
همانطور که مایکل چسودوفسکی Michel Chossudovsky، رئیس مرکز پژوهشهای جهانیسازی در مونترال، بیان کرده، با تمام این اوصاف، دستکاریهایی که صورت گرفته بقدری آشکار است که حتی منتقدان «میانهرو»تری مانند سیمور هرش در گزارش اخیرش درباره دستکاریهایی که دولت آمریکا بر روی اطلاعات جاسوسی خود درباره حمله شیمیایی در غوطه انجام داده، عنوان میکند که هنوز هم از دادن اطلاعات کلیدی که به آگاهی مردم راجع به آنچه در واقع در سوریه در حال جریان است کمک میکند، ممانعت به عمل میآید.
شاید شایان توجهترین مسأله درباره جنگ سوریه این نباشد که پوشش خبری این موضوع توسط رسانههای جریان اصلی بر پایه جانبداری از یکی از طرفین درگیر استوار است – امری که همواره مورد انتظار است– بلکه شاید این باشد که این نحوه پوشش تا چه اندازه در متقاعد کردن جامعه برای وجود ضرورت مداخله نظامی در داخل این کشور، ناکارآمد عمل کرده است. بعد از قریب به سه سال از پروپاگاندای بیرحمانهی تلاش برای بیگناه جلوه دادن تروریستهای شورشی و شیطان بیمانند نشان دادن اسد، گامهایی که بظاهر به صورت اجتناب ناپذیری به سمت جنگ حرکت میکرد، پس از حمله شیمیایی غوطه و برگشت هر چه بیشتر افکار عمومی به سمت سیاستهای غیر مداخلهجویانه دچار تزلزل شد.
شاید به دلیل آگاهی از احساسات عمومی است که خروجی بسیاری از رسانههای جریان اصلی به غرضورزی رسانهها در مورد این جنگ اذعان کرده و سعی میکنند وانمود کنند که حتی پیش از این، در موضع مخالف مداخله نظامی قرار داشتهاند. این وضعیت را میتوان به پدیده برجسته، جهانی و مردمی رسانههای شهروند مستقل نسبت داد که در حال باز کردن راه خود از میان لایههای پروپاگاندا به سمت مهیا نمودن فضای تحلیل حقیقی و متقاعدکننده شرایط حال حاضر سوریه هستند. با وجود انحرافاتی که دستکاریهای آیوی لی و همفکران او در رسانههای جمعی، در افکار نسلهای مختلف ایجاد میکند، جنبش رسانههای جایگزین در حال پایهگذاری الگوی جایگزینی است که طبق آن پرسش فلسفی بدبینانه به نیکوسرشتی بشر مطرح شده به وسیله لی یعنی «حقیقت چیست؟»، پاسخی بسیار متفاوت از آنچه طبقه حاکم از ما میخواهد باور کنیم، دارد.
انتهای پیام/