انتقاد اطهریفرد از نگاه منفی برخی از مسئولان به قاریان قرآن
خبرگزاری تسنیم: قاری بینالمللی کشور گفت: قاریان قرآن در درجه اول به دنبال مسائل مادی اعزام نیستند، برای جایی هم کیسه ندوختهاند، اما انگار همه مسئولان این را باور ندارند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بحث اعزام قاریان به خارج از کشور بهعنوان در قالب دیپلماسی فرهنگی، همواره مورد توجه و تأکید مسئولان فرهنگی و قرآنی کشور بوده است. برخی معتقدند اعزام قاریان میتواند یکی از پراثرترین و کمحاشیهترین فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی در حوزه خارج از کشور باشد که متأسفانه بعد از گذشت سالیانی که این امر در سطوح بالا و فاخری انجام میشد، چند سالی است با افول روبهرو شده و ایده و برنامه خاصی پشت آن نیست. مقوله اعزام قاریان، از آنجا که یکی از مهمترین ابزارهای انتقال گفتمان انقلاب اسلامی و معارف تشیع به کشورهای دیگر محسوب میشود، باید از افولی که گریبانگیر آن شده، رهایی یابد و به نقطه مطلوب خود بازگردد. کارشناسان و اساتید مختلف این عرصه دلایل مختلفی را بر کاهش روند اعزامها مؤثر میدانند که راهحلهای مختلفی نیز بر حل این مشکلات پیشنهاد شده است.
اطهریفرد قاری بینالمللی کشور در گفتگو با تسنیم گفت: یکی از رویکردهای اعزام قاریان به خارج از کشور نقش بر آب کردن تبلیغات سوء وهابیت علیه شیعه و قرآن کریم است. آنها سعی دارند با تبلیغات غیرواقعی وجهه شیعه را خراب کرده و تصویر نادرستی از تشیع را به جهان ارائه دهند، اعزام قاریان ایرانی به خارج از کشور توانسته در این مسیر بسیار موفق عمل کند. این کار به نزدیک کردن رابطه اهل تسنن با شیعیان هم کمک بسیار کرده است، آنها معتقد بودند که شیعیان نسبت به قرآن اقدامات مطلوبی انجام نمیدهند ولی وقتی میبینند آنها تلاوتهای زیبایی دارند متوجه میشوند سالها باید بسیار به قرآن پرداخته باشند تا اینگونه قرائت کنند. وقتی قرائت تخصصی قاریان به چشم میآید میفهمند تصورات ایجاد شده همگی نادرست است، اعزام قاریان به کشورهای دیگر از این جهت هم میتواند بسیار وحدتآفرین واقع شود.
وی ادامه داد: علما و روحانیونی که در سفرهای متعدد به همراه ما بوده و به عنوان مبلغ فعالیت میکردند، خودشان اعلام میکنند: «وقتی یک قاری قرائت برجستهای ارائه میکند، اثر قرائت یک قاری شیعی به اندازه یک دهه سخنرانی ما است». این مورد از نظر ایجاد علاقه میان طوائف مختلف مسلمان و میزان علاقهمندی نسبت به شیعه نیز میتواند بسیار مؤثر بوده و تاکنون نیز اثرات مثبتی در این عرصه بر جای گذاشته است.
بهجای ویزای فرهنگی، ویزای تجاری میگیرند
آخرین سفر من در سال 85 بوده و بعد از آن سال دیگر قبول نکردم با سازمان فرهنگ و ارتباطات به سفری اعزام شوم. احساس میکنم برنامهریزی درستی برای سفرها وجود ندارد. از همان لحظهای که بچهها برای اعزام دعوت میشوند خیلی از کشورها ویزا را به عهده خود قاری یا گروه تواشیح میگذارند، برای مثال میگویند خودتان به سفارت پاکستان بروید و بگویید میخواهیم ویزا بگیریم. وقتی سازمان فرهنگ و ارتباطات ما را برای اعزام انتخاب میکند کارها و هماهنگیها را نیز باید بر عهده داشته باشد، اما الان اینگونه نیست و بسیاری از موارد بر عهده خود قاری است. اقدامات دقیقه نودی بخشی از مشکلاتی است که قاریان با آن دست و پنجه نرم میکنند. گاهی در ماه رمضان دقیقه آخر همه کارها صورت میگیرد وقتی گرفتن ویزا به دقیقه آخر محول میشود مسئولان میگوید ما باید به دروغ برای قاریان ویزای غیر فرهنگی یعنی تجاری بگیریم.
وی در ادامه سخنانش افزود: مسئولان میگویند اگر دقیقه نود بخواهیم درخواست ویزای فرهنگی کنیم کسی با آن موافقت نمیکند، اما چون کشورها به تجارت علاقهمندند با صدور ویزای تجاری حتی در دقایق آخر هم مشکلی ندارند و با چنین استدلالی به دروغ ویزای تجاری میگیرند. این توجیه خوبی نیست که مسئولان ما دیر اقدام کرده و بچهها را به دروغ گفتن وادار کنند. اینکار نوعی فریبدادن و کلک زدن است که تکرار آن اصلا مناسب شأن قاریان نیست.
این قاری بینالمللی و برجسته کشور درمورد ناهماهنگیهای اعزام قاریان توضیح داد: بارها شده است وقتی اعزام شدهایم هماهنگیهای لازم صورت نگرفته است،کسی از سوی رایزن فرهنگی یا سرکنسولگری نیامده و بچهها چون معمولا مشکل زبان دارند، نمیتوانند با اشخاص ارتباط بگیرند و ساعاتی را در فرودگاه معطل و سرگردان به سر میبرند. برنامهریزی رایزنان فرهنگی در کشور مقصد، سامان خاصی ندارد. متاسفانه رایزنان به خودشان زحمت نمیدهند قبل از مسافرت؛ برنامهها رابه صورت لیست شده مشخص کنند. بارها شده به اتفاق هم برای نماز به یکی از مساجد رفتهایم، همزمان با حضور ما، فردی در مقابل چشم ما با امام جماعت صحبت میکند و میگوید: «آیا اجازه میدهید قاری ما در این محفل قرائتی کند؟» آن سالها که تروریست بحثش داغ بود هیچکس در این موارد با هماهنگی دقیقه نودی اعتماد نمیکرد و اعلام آمادگی و استقبال صورت نمیگرفت و برنامه کنسل میشد. در این شرایط روحیه قاریان بینالمللی هم از طرف رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی و هم از سوی مدعوین کشورها تضعیف میشود.
در میان ریختوپاشها به قرآنیها میگویند نباید اسراف کرد
صالحیفرد در ادامه سخنانش گفت: مسئولان با وجود ریخت و پاشهای جمهوری اسلامی، وقتی به قرآن و گروه تواشیح میرسند تازه یادشان میافتد که نباید اسراف کرد. گاهی در بدترین مکانها به ما سکونت دادهاند و میگفتند محلهای دیگر گران است. مثلا در یکی از کشورهای آفریقایی از دیوار محل سکونت ما مارمولک بالا میرفت و ما جرأت چشم روی هم گذاشتن نداشتیم، برخی از رایزنان فرهنگی، روحیه فرهنگی ندارند. بارها شد به کشوری دعوت شدیم وقتی در فرودگاه به دنبال ما میآمدند رایزن فرهنگی به جای تحویل گرفتن با ما برخورد منفی میکرد و میگفت دیر آمدید! ما میگفتیم بلیط بدهید از همین جا برمیگردیم.
آموزش و پرورش برایم کسری خدمت زد
وی محدود بودن حق مأموریتهای قاریان را نیز از مشکلات دیگر اعزامها دانست و ادامه داد: من به عنوان یک دبیر آموزش پرورش چون یک مبلغ قرآن هستم برای یکی از اعزامها از آموزش پرورش مرخصی گرفتم آنها به من یک ماه مرخصی بدون حقوق دادند، حقوق مرا بستند و این مدت را که قرار بود فعالیت قرآنی تبلیغی انجام دهم، کسر از خدمت برای من زدند. حکم دادند که از این تاریخ عضو آموزش و پرورش نیستم و بعد از بازگشت دوباره من را به عضویت گرفتند. در این شرایط حق مأموریتهای ناچیز اعزامها نه تنها جایگزینی برای کسری حقوق نمیشود بلکه حتی بخشی از آن را هم نمیتواند جبران کند. دست اندرکاران اعزام، گاهی با استفاده از آشناییها و دوستیها کشورهای مشهور اروپایی را که افراد تمایل بیشتری برای سفر به آن را دارند؛ نگه میدارند برای افرادی که قرائتهایشان شاید در سطح مناسبی هم نباشند، اما به خاطر همشهری یا خویشاوند بودن، آنها را به کشورهای اروپایی میفرستند. درست است که ما همیشه به عنوان سفیر جمهوری اسلامی و به خاطر خدا میرویم و میخواهیم وظیفه خود را انجام دهیم اما این موارد افراد را دلسرد میکند.
ماجرای بازداشت قاریان در اتیوپی
این قاری بینالمللی در توضیح علت تعطیل کردن سفرهای اعزامی خود اظهار داشت: سال 84 یا 85 بود که اعزامهایم را تعطیل کردم. در این سال بود که به کشور اتیوپی اعزام شدم در آدیس آبابا در محله گلف کلوبی ساکن شدم. بعد از چند روز که رایزن جمهوری اسلامی مسابقاتی برای مردم آن منطقه برگزار کرد من هم به عنوان داوری در آن مسابقات قضاوت کردم. بعد از مسابقات وقتی به محل سکونت بازگشتم از اداره مهاجرت مرا دستگیر کردند و کیف و ساک مرا تفتیش کردند؛ نمیدانستم چه خبر است. در اتیوپی 24 ساعت بازداشت بودم اما در تمام آن مدت نمیدانستم علت آن کارها چیست. بعد متوجه شدم گلف کلوب محل رفت و آمد صهیونیستها و تروریستها است. ویزا را چک کردند چون ویزای ما به لطف مسئولان، تجاری بود به فعالیت ما شک کردند و چون ما هیچگونه فعالیت تجاری نکرده بودیم از آنجا دیپورت شدیم. ما را بعد از 24 ساعت به فرودگاه برده و به دوبی بازگرداندند. ما با یک دست لباسی که به تن داشتیم، بدون وسایل و ساکهایمان به دوبی رفتیم. بعد از اینکه در دوبی از هواپیما پیاده شدم فردی یک پاسپورت و یک بلیط به من داد و بدون به همراه داشتن وسیله دیگری سوار هواپیمای بعدی شدم.
صالحیفرد ادامه داد: دریغ از یک دلسوزی و احقاق حق از قاریانی که در آن سفر به خاطر ویزای تجاری شاهد چنین چیزی بودند. به نظر من بچههایی که با نیت خالص سفر میکنند لیاقتشان بالاتر از این برخوردها است. رایزن فرهنگی ایران مرا در فرودگاه دید و تنها جملهای که بر زبان آورد این بود که چیزی نگویی که به ضرر ما تمام شود. ما نمیخواستیم کسی از ما معذرتخواهی کند اما این برخورد در شأن قاریان بینالمللی نیست. چرا باید مسئولان کار را به جایی برسانند که قاری قرآن از وظیفه تبلیغی خود منصرف شود و تصمیم بگیرد که دیگر با سازمانی به کشورهای خارجی نرود؟ این سیستم باید تغییر کند.
قاریان قرآن برای جایی کیسه ندوختهاند
وی بیان کرد: در صورت سرحال بودن قاریان، قطعاً کیفیت کار نیز بالا میرود. در کل سفرهایمان دو کشور بود که واقعا به ما رسیدگی بسیاری شد و بدون اغراق بهترین تلاوتهای ما نیز در آنجا صورت گرفت، علتش این بود به لحاظ روحی شارژ بودیم. یکی از کشورها اوگاندا در سال 82 و دیگری کشور ترکیه در سال 80 بود که استاد ملکشاهی ما را در آن سفر همراهی میکرد. قاریان در درجه اول به دنبال مسائل مادی اعزام نیستند اما مشکل این است که علاوه بر مسائل مادی به لحاظ معنوی نیز ارزش ما حفظ نمیشود. قاریان برای جایی کیسه ندوختهاند اما انگار همه مسئولان این را باور ندارند.
انتهای پیام/