قهرمان «کلاشینکف» عادل و اسحله اش است

قهرمان فیلم کلاشینکف عادل و اسحله اش است
خبرگزاری تسنیم: نشست فیلم «کلاشینکف» با حضورسعید سهیلی تهیه کننده و کارگردان،رضا عطاران،ساعد سهیلی،اندیشه فولادوند وشهرام حقیقت دوست بازیگر و جمعی دیگر از عوامل فیلم در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،سعید سهیلی تهیه کننده و کارگردان درباره اینکه چگونه بعد از فیلم«گشت ارشاد» به سمت ساخت«کلاشینکف» آمدید،گفت:خوشحالم فیلم بدون مشکل نمایش داده شد و این درحالی بود که سال گذشته برای رساندن فیلم و اکران آن بسیار اذیت شدم.هر فیلنامه نویسی روش های مختلفی برای گرفتن ایده دارد و من از میان 13 کاری که انجام دادم از عکس به فیلمنامه رسیدم که در ذهنم براساس عکس هایی که در مجلات،سایت های خبری و روزنامه می بینم شکل می گیرد و برای آن قصه پیدا می کنم.
سعید سهیلی افزود: در اولین جلسه قرار شد که براساس عکس جوانی که پشت به دوربین با اسلحه حرکت می کرد و کودکی کنارش بود،کاری انجام دهیم. ما حدود یکسال و نیم با آقای نژاد محمدیان کار کردیم تا به این فیلمنامه رسیدیم.
این کارگردان درپاسخ به این پرسش که چگونه به سراغ فیلم های سینمایی معروف و ارائه تصویری از آن در فیلم رفتید،گفت: این اتفاق ها عمدی نیست و به صورت ناخواسته اتفاق می افتد. بعضی موضوعات آن قدر انسان را تحت تأثیر قرار می دهد که تا انسان چشم باز می کند، به طور ناخواسته از آنها استفاده می کند. من از کودکی تحت تأثیر فیلم هایی چون لئون،تنگنا و قیصر بودم که این ها به گونه ای ناخواسته خودشان را در فیلم می آورند و به آن تحمیل می کنند.
سهیلی افزود: شاید به دلیل شباهت بودن بچه، اسلحه ، لئون در این فیلم آورده شد و من بیشتر تحت تأثیرات نوستالوژیک هستم.
وی درباره اینکه چگونه به متافیزیک در پایان فیلم روی آورده است،عنوان کرد: هر فیلمی ممکن است 100 پایان داشته باشد و این بستگی به خلق و خوی افراد دارد. حسم این بود وقتی عادل نمی تواند در زندگی فیزیکی به رویاهای خودش برسد، در فاصله میان مرگ و زندگی بهتراست که به آن برسد و این مسأله را در فیلم هایی مثل«گشت ارشاد» هم نشان دادم. او خواهرش را می بیند و اتفاقاتی را که دوست دارد، در ذهنش به تصویر می کشد.
رضا عطاران با اشاره به انتخاب دیالوگ هایش در فیلم گفت:من به هر کاری می روم،معمولا پیشنهاد می دهم که و گاهی اوقات دیالوگ ها پذیرفته می شد و گاهی هم پذیرفته نمی شد اما به هرحال سعی کردم که دیالوگ ها را برای خود کنم.
محمود موسوی نژاد با اشاره به صداگذاری فیلم توضیح داد: در بسیاری از قسمت ها صدای باد و آمبیانس محیطی وجود دارد و این به تأثیر روانی فیلم کمک کرده است.
ناصر چشم آذر آهنگساز نیز در پاسخ به اینکه موسیقی متن را براساس فیلم می سازد و یا شخصیت ها گفت: من برای اولین بار فیلم را 8 دی دیدم و با مشکلات فنی که برای فیلم به وجود آمده بود و به دلیل پاک شدن دیالوگ ها آن را تا پایان ندیدم. شخصیت ها به این فیلم گره خورده بودند و تنها چیزی که توانستم به آن برسم تم موسیقی بود.
چشم آذر یادآورشد: در بخش دوم سکانس و با توجه به درگیری های عاطفی و محتوای دراماتیک آماده کردم و به توافق رسیدیم و بخش های دیگر براساس پرداخت فیلم ساخته و پرداخته شد و به مرحله ضبط رسیدیم.
سعید سهیلی درپاسخ به اینکه آیا نقش اول فیلم عادل است یا کلاشینکف، افزود: قهرمان اصلی فیلم عادل است که کلاشینکف هم دارد. معتقد نیستم که مشکل او با اسلحه حل می شود و این تنها یک برداشت شخصی است. اولین صحبت ما با رضا عطاران برسر مسائل مالی  بود و ایشان پوست ما را برای این موضوع کَند. هرچند فکر می کنم این افراد نایاب هستند و قیمت ندارند.
سهیلی ادامه داد: بعد از آن بحث تیتراژ مطرح شد و گفت به شرطی در این فیلم می آیم که اسمم اول فیلم نیاید و به عنوان هنرپیشه دوم مطرح شوم اما من گوش نکردم و نهایتا با لحنی شبیه امر از من خواستند که اسمش دوم بیاید و او از جمله بازیگرانی است که کار برایش مهمتر است و به عنوان غنیمت سینمای ایران دستش را می بوسم.
فرشاد محمدی فیلمبردار نیز خاطرنشان کرد: اینکه این فیلم با چه دوربینی گرفته شده است چندان مهم نیست و برای کارم اعتقاد زیادی به دوربین روی دست ندارم و به نظرم تنها بخشی از المان های فیلمبرداری است.
سعید سهیلی نیز درباره تکنیک دوربین روی دست توضیح داد: در بخش هایی دوربین روی دست نیاز بود اما خودم علاقه ای به این سبک ندارم. فکر می کنم دوربین با سه پایه معنا پیدا می کند.دوست نداشتم دوربین وارد قبر شود و علاقه ای به این بازی ها ندارم. تلاشم این بود که زاویه دید خود شخصیت ها و تماشاگران باشیم.
مهدی محمد نژاد کیان فیلمنامه نویس نیز درباره شخصیت رضا عطاران گفت:به نظرم این فیلم تغییر رویه نمی دهد بلکه حضور شخصیت رضا به این دلیل است که داخل فنجان چای تلخی، قطره شیرینی وارد کنیم و فضا را تلطیف می کنم و فکر می کنم شخصیت فیلم به نحوی باشد که مسیر فیلم را تغییر دهد.

انتهای پیام/

سهیلی در ادامه نشست با اشاره به صحنه‌های زد و خورد در فیلم «کلاشینکف» گفت: نباید خیلی درگیری‌ها را نشان می‌دادیم تا بیننده زده شود. اتفاقاتی مثل طلاق ذاتا تلخ است و نمی‌توان آن را شیرین نشان داد ولی نباید تلخی آن را بحدی کنیم که بیننده زده شود. ما در نشان دادن زد و خوردها نیز تلاش کردیم این نکته را در نظر بگیریم.

وی افزود: به این دلیل خانم عبدالوهاب را برای تدوین «کلاشینکف» انتخاب کردم تا فیلم خیلی خشن نشود و حال تمااگران را بد نکند. اگر کسی بخاطر خشونت در این فیلم می‌رنجد حتما احساسات رقیقی دارد.

کارگردان فیلم کلاشینکف در خصوص بازی جواد عزتی در این فیلم گفت: نقش‌هایی که برای عزتی، معظمی، شکری و حقیقت دوست در این فیلم انتخاب شده بود، کوچک بود و اگر علاقه آنها نبود این فیلم شکل نمی‌گرفت.

چشم‌آذر در خصوص عدم ضبط آکوستیک موسیقی این فیلم در ادامه خاطرنشان کرد: به دلیل کمبود زمان نتوانستیم این کار را انجام دهیم. من حتی وقت نکردم فیلمنامه را بخوانم. البته اگر حس می کردم این کار به فیلم ضربه می‌زند حتما ضبط آکوستیک انجام می‌دادم.

سهیلی در تکمیل حرفهای چشم آذر، افزود: این فیلم کمترین موسیقی را دارد. من اگر سهیلی 10 سال قبل بودم موسیقی بیشتری در این فیلم استفاده می‌کردم. موسیقی چشم آذر بقدرری زیباست که انسان دوست دارد در تمام فیلم از آن استفاده کند.

شهرام حقیقت‌دوست در ادامه این نشست گفت: وقتی سهیلی پیشنهاد این کار را به من داد قبول کردم چون کار کردن با او را دوست دارم. نمی‌خواهم «کلاشینکف» را با «آواتار» مقایسه کنم اما این فیلم در بضاعت سینمای ایران فیلم خوبی است. امشب برای اولین بار فیلم را دیدم و با آن ارتباط برقرار کردم.

پس از حقیقت‌دوست، فولادوند و دارسنج نیز اظهار نظری کوتاه در مورد حضورشان در این فیلم کردند. در ادامه سعید سهیلی گفت: ساعد در این فیلم خیلی خوب بازی کرد. من به ساعدد گفته بودم تا حداقل 10 تئاتر بازی نکند او را جلوی دوربین نمی‌برم. البته بعد از اینکه «چند متر مکعب عشق» را دیدم متوجه شدم در آن فیلم خیلی بهتر بازی کرده است. من کار همه عوامل پشت و جلوی دوربین را در فیلم «چند متر مکعب عشق» تحسین می‌کنم.

در انتها عبدالوهاب در خصوص پایان بندی فیلم گفت: پایان بندی فیلم بیش از اینکه دست مونتور باشد دست کارگردان است. من آن را همانگونه که در فیلمنامه بود درست کردم. پایان بندی فیلم را دوست دارم.

انتهای پیام/