نجات جشنواره در روزهای پایانی: «نعمتالله» سر وقت رسید
خبرگزاری تسنیم: نمایش دیشب حمید نعمت الله، اهمیت فرامتنی بزرگی داشت: می شود به سینمای اجتماعی همچنان امیدوار بود.همه سینمای اجتماعی آن کسل کننده ا وبی رمق های این روزهای جشنواره نیست.
خبرگزاری تسنیم:حمیدرضا بوالی
جشنواره فیلم فجر، یک نجات دهنده نیاز داشت. فیلمی که به ما نشان دهد که سینمای ایران حداقل یک قدم جلو رفته است، سینماتر شده است و حالا به آینده اش امیدوار باشید.«آرایش غلیظ» درست سر وقت آمد.درست مثل «بوتیک»
***
جشنواره فجر فیلم سال 82 با وجود همه ستارههای فیلمسازی ابتدایی دهه هشتاد، با یک غافلگیری بزرگ، از تولد یک فیلمساز اجتماعی «واقعگرا» خبر میداد.
همه کسانی که در آن سالها مرگِ نگاهِ عقب ماندهِ سینمای اجتماعی سنتی ایرانی را به نظاره نشسته بودند حالا با فیلمساز جوان و شجاعی روبرو شده بودند که یک تنه، بار همه عقب افتادنهای سینما از اجتماعِ در حالِ تغییر ایران را با یک فیلم به دوش میکشید.
«بوتیک» به کارگردانی «حمید نعمتالله» اتفاق مهم سینمای ایران در دهه 80 با رکترین لحن ممکن، تغییر در جامعه ایران را فریاد میزد. فیلم به شدت تلخ و واقعی بود و بیعدالتی اجتماعی جامعه در حال تغییر ایران را به محاکمه میکشاند.بدون محافظه کاری های معمول
بوتیک یک غافلگیری بزرگ برای سینمای ایران بود. بدون اینکه مثل سینمای اجتماعی معمول آن دوره، درگیر تقابل رنگ و رو رفته خیر و شر فردی بدون نگاه به ساختار جامعه شود، نمایش میداد که چگونه ساختار اجتماعِ ایرانی خودش در حال له کردن طبقهای از مردم است. بوتیک با ساختار پیچیده و هوشمندانهاش به شدت مورد استقبال قرار گرفت و خیلی زود تبدیل به یک فیلم جریانساز شد.
و حالا درست 10 سال بعد از جشنواره فجر «بوتیک»، جشنواره فجر «آرایش غلیظ» آمد.
در حالی که امیدهای زیادی به سینمای اجتماعی نوینی که سالهای گذشته با چند نمونه قابل توجه، در حال شکل گرفتن بود به وجود آمد هفته ابتدایی جشنواره فیلم فجر مملو از فیلم های اجتماعی کهنه، رنگ و رو رفته؛ کسل کننده و رها شد. اتفاقی که زنگ خطر برای سینمای اجتماعی ایران را با شدت هر چه تمام تر به صدا درآورد. در حالی که سنددار سینمای اجتماعی سنتی، به خیال بافیهای نوستالژیک درباب از دست رفتن میراث های ساختمانی گذشته مشغول است و در شرایطی که نسل جدید سینماگران اجتماعی در ایران هم تماما به ناله های فرمیک بی حاصل اجتماعی روی آورده اند؛ «آرایش غلیظ» در روزهای آخر جشنواره فیلم فجر جان تازه ای برای حسرت سینمای اجتماعی نوین بود.
انرژی هوشمندانه و بازیگوشانه «آرایش غلیظ»، «آرایش غلیظ» در یکی از سانس های پایانی روزهای پایانی جشنواره فیلم فجر، بارانرژی و شور و هیجان، گمشده امسال فیلم های جشنواره را یک تنه به دوش کشید.
«آرایش غلیظ» قصه داشت، آدم های واقعی در آن واقعی رفتار می کردند و حرف می زدند و این در برهوت "واقعی بودن" در فیلم های اجتماعی امسال، بزرگترین هیجان جشنواره است.فیلمنامه دقیق و به شدت کارشده «آرایش غلیظ» در کنار اجرای بدیع و تازه نعمت الله محصول خاصی در سینمای ایران به وجود آورد.در میان همه فیلم های کسل کننده؛ بیانیه های روانشناسانه و جامعه شناسانه؛ ضدقصه های مطول و قهرمان پردازی های غیرواقعی؛ با یک فیلم تمام عیار «سینمایی» در خلوت ندیدن فیلم های «سینمایی» در یک جشنواره «سینمایی» روبرو شدیم.
**
فیلم اول نعمت الله با وجود همه تفاوتهایش با کمی بیش از اندکی اغماض فیلمی بود شبیه به جریان نو سینمای ایران در اوایل دهه هشتاد. فیلمسازان جوانی که تحت تاثیر سینمای مستقل آمریکا و اروپا به فیلمسازی روی آورده بودند و تقریبا همهشان تحت یک الگوی ثابت فیلمسازی میکردند. روایتی جدید از زندگی جامعه معاصر ایرانی با شکل و شمایلی واقعی و به دور از آرمانپرستیهای غیرواقعی دهه قبل. اما نعمتالله با بیپولی و تفسیر بوتیک بر مبنای بیپولی و حالا با اثر درخشان «آرایش غلیظ» نشان داد که اوضاع فرق کرده است و دوران جدید روایت در سینمای ایران آغاز شده است.
و بزگترین قدرت نعمت الله در روایت دقیق و پر جزیئات وارونگیهای زندگی ایرانی است. با یک تفاوت با همنسلان فیلمسازش. حمیدنعمت الله «راحت» فیلم می سازد و این راحت فیلم ساختن و حرف زدن اساسیترین ویژگی ساختار کارهای نعمت الله است که مطابق روال سالهای بعد از دهه شصت و فضای ابتدایی دهه هفتاد در «بوتیک » و حالا بعد از یک دوره خاص در سال 92 با «آرایش غلیظ» دچار معضلِ فراگیرِ باز کردنِ همهِ فروخفتهِ های این سالهای جامعهِ هنریِ ایران، در یک فیلم نشده است. نعمت الله هیچ گاه به تئوری سینماخراب کن "حالا وقت حرف زدن ماست" ایمان نیاورد و پرحرفی و تئوریپردازی بیهوده نکرد و این شاید مهمترین تمایز فیلم امسال نعمت الله با همه نمونه های اجتماعی مشابه امسال بود.
خیلی راحت داستانش را تعریف کرد. بدون اینکه دچار لکنت های احساسات قهرمانبودگی در جامعه شود و بدون اینکه خیال کند تریبونی یافته است برای سخنرانی و تنها تریبونی است که امروز باید مشکلات اجتماعی را حل کند و یک نسل چشم انتظار اوست.
دوران اداها تمام شده است و «آرایش غلیظ» هشداری به پایان اداها بود.جشنواره فجر امسال را نگاه کنید.
انتهای پیام/