«شام برفی» برای عربها هم خواندنی میشود
خبرگزاری تسنیم: انتشارات ملک اعظم در نظر دارد تا پس از انتشار نخستین رمان ایرانی با نام «شام برفی»، این کتاب را به زبان عربی ترجمه و در کشورهای عربزبان منطقه توزیع کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رمان «شام برفی» نوشته محمد محمودی نورآبادی است که برای اولینبار به موضوع سوریه و اغتشاشات سالهای اخیر در این کشور میپردازد. این اثر که حدود یک سال زمان برای نگارش سطور آن وقت صرف شده به زودی توسط انتشارات ملک اعظم منتشر و در نمایشگاه کتاب نیز توزیع خواهد شد. انتشارات ملک اعظم در نظر دارد تا این اثر را به زبان عربی ترجمه و همانند دیگر آثار خود مانند «خاکهای نرم کوشک» در میان این کشورها توزیع کند.
محوریت کتاب بر پایه مستندات و خاطرات جمعی از زائران ایرانی به این کشور است؛ زائرانی که 159 روز در اسارت نیروهای ارتش آزاد در سوریه بودند. 48 ایرانی در سال 91 به قصد زیارت حرم مطهر حضرت زینب(س) به سوریه مسافرت کرده بودند که به محض ورود به خاک این کشور توسط نیروهای تروریستی در سوریه ربوده شده و پس از 159 روز به خاک خود بازمیگردند. محمودی نورآبادی برای نگارش این رمان پای خاطرات و روایات زائران از دیدهها و شنیدههایشان در این مدت نشسته است، از این جهت رمان را میتوان تصویری واقعی و مستند از اوضاع این روزهای سوریه و تعصب و کوردلی جماعتی دانست که به نام دین، به خون و خاک مسلمین تعرض میکنند. خبرگزاری تسنیم قصد دارد در چند بخش، برشهایی از نوشتههای نورآبادی در «شام برفی» را منتشر کند. بخشهایی از این اثر در ذیل به قلم محمودی نورآبادی روایت میشود:
«ظاهر امر نشان میدهد که باید برای جا به جایی آماده باشید. چهار روز ماندن در این ویلا و بیخ گوش این استخر خالی و درختهای بیرمق و از نفس افتاده، کفایت میکند. باید جا به جا بشوید تا مباد ظرف این چهار روز، ارتش سوریه سرنخی چیزی از محل نگهداری تان کشف کرده باشد...
در کوچههای محلهای که نام و عنوانش را نمیدانی، به ستون پشت سر ابوسمیر و دار و دستهاش راه افتادهاید. از در و دیوار خانهها سیاهی و تباهی میبارد. حتی گربه رنگصورتی که از کنار ستون به طرف جدول میرود، از شدت ضعف و گرسنگی تلوتلو میخورد. میدانی که اگر شهر خلوت نشده بود، اگر کدبانوها از خانهها نمیرفتند و تنور و اجاق آشپزخانهها از تب و تاب نمیافتاد، آن گربه حالا تلوتلو نمیخورد.
باید بیخیال گربه شد. در دو طرف و پشت سر برایتان مراقب گذاشتهاند. هیچ کس نباید سر را بلند کند. حتی اگر نگاه به چتر درختان اکالیپتوس و بیدمشک باشد یا به سر و زلف ردیفهای زیتونِ توی بلوارها و یا عمارتی ویران شده و درب و داغان. احدی حق ندارد با دیگری حرف بزند. این اولینبار است که توانستهاید در روز روشن و در کوچه پس کوچههای شهر دوما پیاده راه بیفتید.
بوی آب ماندهی جدولهای کنار خیابان توی ذوق میزند. چیزی شبیه به مستراحِ مکانهایی که تاکنون منزل به منزل و با پاهای برهنه تجربه شان کردهای، اما صحنهها باز تو را یاد خرمشهر بعد از آزادی انداخته.»
نویسنده این اثر پیش از این در گفتوگو با تسنیم، مهمترین هدف خود از نگارش این اثر را ادای دین به مسلمانان عنوان کرده گفته بود: احساس دین به مسلمانانی که دارند در این کشور زجر میکشند و با نداشتن امنیت به زندگی خود ادامه میدهند، یکی از دلایلی بود که من را وسوسه کرد تا در مورد سوریه بنویسم. مردم سوریه همیشه در برابر استکبار مقاومت کردند. این هم یکی دیگر از وجوه مقاومت آنها است که امیدوارم نتیجه آن را بهزودی بگیرند. علاوه بر این، دین به انقلاب یکی دیگر از دلایل نوشتن در این رابطه بود. تروریستها نهتنها با نظام حاکم در سوریه مبارزه میکنند که اهداف بلندتری چون رنگ باختن آرمانهای انقلاب را نیز در سر دارند.
انتهای پیام/