بحران اوکراین با تحریمهای آمریکا و غرب قابل حل نیست
خبرگزاری تسنیم: کارشناس اندیشکده شورای روابط خارجی در گزارشی به بررسی تحریمهای آمریکا علیه روسیه و تأثیر آن بر پوتین پرداخته نتیجه میگیرد که این تحریمها به هیچ وجه برای قلع و قمع پوتین و ممانعت آن از پیشروی در اوکراین کافی نیستند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده شورای روابط خارجی، کارشناس این اندیشکده معتقد است که شاید تحریم در کل تکنیک تأثیرگذاری باشد، اما با توجه به شرایط موجود و منافع روسیه در اوکراین و نیاز کشورهای اروپایی به روسیه، بعید است این تحریمها یا تحریمهای اضافی، بهخصوص علیه دوستان پوتین، مانع پیشروی پوتین در اوکراین و انصراف او از اهدافش شود.
روز دوشنبه، کاخ سفید دور دیگری از تحریمها را بر برخی از دوستان پوتین، رئیس جمهور روسیه اعمال کرد، اما مشخص نیست که آیا این اقدام بر سیاستهای پوتین تأثیر خواهد گذاشت یا خیر.
تحریم یک تکنیک پرسابقه برای تنبیه رهبری است که رفتار نادرستی داشته است، یا تکنیکی است برای بازداشتن او از رفتار نادرست بیشتر. مشکل اینجاست که این تحریمها معمولاً موفقیت آمیز نیستند.
تحریمهای اوباما علیه پوتین هوشمندانهتر از سایر تحریمها هستند. اوباما، که از دیوید کوهن، معاون باتجربه وزارت خزانهداری در اطلاعات تروریسم و امور مالی، مشورت میگیرد، بهجای اینکه تمام مردم کشور را مجازات کند ــ مانند تحریمهای کلینتون و بوش علیه صدام حسین ــ مقامات روسیه را، که به سیاست گذاری در مورد اوکراین کمک میکنند، و مؤسسات روسی را، که از آن نفع میبرند، هدف گرفته است. این تحریمها دارایی خود پوتین را هدف نگرفته است، چرا که تحریم داراییهای یک رهبر خارجی ایده نامناسبی بوده است، چون نتایج عکس آن میتواند بسیار شدید و نامطلوب باشد.
فرض کنیم که دوستان پوتین آسیب ببینند یا حتی نابود شوند. قطعاً، جهان مالی که آنها در آن فعالیت میکنند نیز این ضربه را احساس میکند. بر اساس ادعای مقامات کاخ سفید، سرمایه در حال خروج از روسیه است؛ تاکنون 60 میلیارد دلار سرمایه در سال جاری از کشور خارج شده است که از سرمایه خارج شده در کل سال گذشته بیشتر میباشد. روبل روسی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ این واحد پول، بدترین عملکرد را در بازار در حال ظهور دارد. همچنین قراردادهای اخیر، که در بدهی مخفی روسیه منتشر شده است، باید بهدلیل فقدان مشتری لغو شوند. بنابراین، اوضاع برای دوستان ثروتمند پوتین بسیار بد پیش میرود. اما، آیا اوضاع برای پوتین نیز نامناسب است؟ شاید باشد، اما احتمالاً تا این اندازه بد نیست که امید و اهدافش را در اوکراین رها کند.
در اینجا، مسئلهای در مورد دوستان پوتین وجود دارد؛ قدرت آنها به جریان پولی وابسته است. در طول جنگ کوزوو در دهه 1990، آژانسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس داراییهای مالی دوستان اسلوبودان میلوسویچ، رهبر صرب، را هدف گرفتند و از قضا این تاکتیک مؤثر واقع شد و میلوسویچ ناگهان خود را در انزوا دید، چرا که دوستانش او را به قدرت رسانده بودند. اما دوستان پوتین قدرت و ثروت خود را از پوتین به دست آوردهاند. شاید زمانی، اگر اوضاع واقعاً وخیم شود، آنها علیه او موضع بگیرند. اما در یک دوره کوتاه تا متوسط او برگ برنده را در دست دارد.
این خیال باطلی است که گمان کنیم این تحریمها یا تحریمهای دیگر تأثیر جدیتری بر رفتار پوتین خواهد گذاشت.
برخی ایران را برای موفقیت آمیز بودن تکنیک تحریم مثال میزنند. اما واقعیت این است که تحریمها تنها دلیل ایران برای مذاکره نبوده است و عوامل دیگری نیز در تغییر تاکتیک ایران در روابط خارجی دخیل بودهاند.
به هر حال، تحریمها تنها دلیل ایران برای تغییر ناگهانی بهسمت دیپلماسی نبود. دلیل بزرگ دیگر، سخنان اوباما بود که درست قبل از حرکت روحانی بهسمت مذاکره، اعلان کرد ایران اجازه خواهد داشت تا حدی غنیسازی کند؛ تا قبل از آن، سیاست آمریکا محکوم کردن هرگونه و هر اندازه غنیسازی بود. تحریمها تنها دلیل اقتصاد بیثبات ایران نبودند؛ عامل عمده دیگر، سوء مدیریت در دولت قبل از روحانی بوده است.
تحریمها تا حدی در مورد ایران مؤثر واقع شدند، که دلیل این مسئله ترکیب آنها با آسیبهای اقتصادی داخلی، تغییر عمده در رهبری سیاسی ایران و انگیزه دیپلماتیک مهم از طرف آمریکا بود.
با این حال، مطالعه جدیدی که توسط سرویس پژوهشی کنگره صورت گرفته است، نشان میدهد تحریمها تنها بر برنامه هستهای ایران تأثیر گذاشته است. تحریمهای دیگر، که به یک دهه قبل باز میگردد، با این نیت اعمال شده بود که مانع حمایت ایران از جنبشهای تروریستی خاورمیانه شود. آن تحریمها هیچ تأثیری نداشته و نخواهند داشت و ایران در این زمینه همچنان به مسیر خود ادامه میدهد.
نمیخواهم بگویم که تحریمها جایگاهی ندارند. برخی اوقات، همانند نظام تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی، تحریمها ارزش اعمال شدن در زمینههای اخلاقی را دارند. در این مورد، چون تحریمها بسیار شدید، گسترده و درازمدت بودند، بالاخره مؤثر واقع شدند.
از این نظر، تحریمها علیه روسیه نیز ارزشمند هستند. نخست اینکه غرب باید کاری برای تجاوز و تهدیدهای پوتین در اوکراین انجام دهد و واقعیت این است که غرب کار زیادی نمیتواند انجام دهد. دوم اینکه اگر پوتین تصمیم داشته باشد بهطور یکجا به اوکراین حمله کند، آسیب تحریمها تا به امروز و تهدید آسیبهای آتی در صورت تشدید تهاجم، احتمالاً بر محاسبات او در مورد هزینههای پیشروی و منافع بیحرکت ماندن، تأثیر میگذارد.
به هر حال، این خیال خام است اگر فکر کنیم که این تحریمها یا تحریمهای دیگر تأثیر چشمگیری بر رفتار پوتین خواهد گذاشت، بهخصوص وقتی موضوع اوکراین در میان باشد، که بهمدت چند قرن، بهعنوان یک بازار، یک تأمین کننده و یک سپر امنیتی، با روسیه یکی بوده است. اگر پوتین مطمئن باشد که جدا کردن شرق اوکراین و نامیدن آن بهعنوان بخشی از «روسیه جدید»، منافع حیاتی او را بهدنبال دارد، آنگاه هیچیک از تحریمهای اقتصادی، که آمریکا و اروپای غربی احتمالاً میتوانند تحمیل کنند، او را از انجام این کار منصرف نخواهد کرد.
خطر این است که اوباما و دستیاران او گاهی اوقات طوری صحبت میکنند که گویی حقیقت چیز دیگری است؛ گویی تحریمها میتوانند تأثیر گستردهای داشته باشند یا گویا محور سیاستهای آمریکا هستند. اگر پوتین در این فکر است که به اوکراین حمله کند یا استانهای شرقی آن را به روسیه ملحق کند، مهم است بدانیم که او به آینده بسیار تیرهای که احتمالاً برای او پیش بیاید نیز میاندیشد و اوباما باید کسی باشد که این آینده را شکل میدهد. تحریمهای شدیدتر و بزرگتر بهاندازه کافی تیره نیستند؛ مخصوصاً که پوتین احتمالاً دلیل خوبی برای تردید در مورد این مسئله دارد که کشورهای اروپای غربی، که هنوز به انرژی روسیه و تجارت با آن متکی هستند، آمریکا را در این مسیر همراهی کنند. اگر کشورهای اروپای غربی آمریکا را همراهی نکنند، این تحریمهای شدیدتر نمایشی بیش نخواهند بود.
تحریمها بخشی از پاسخ هستند. اقدام نظامی بخش دیگری از پاسخ است؛ البته نه نیروهای جنگی ناتو در اوکراین، آنها را بهطور کامل فراموش کنید. اما این تصوری است از آنچه پس از انتخابات 25 می [4 خرداد ماه] اوکراین رخ خواهد داد و اینکه آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه چطور میتوانند برای بهبود اوضاع اوکراین همکاری کنند. بله، این بحرانی است در مورد میل و تصمیم آمریکا و بقیه دنیا در حال تماشا هستند، اما این بحران اساساً مربوط به اوکراین است. همانطور که تیموتی گارتون اش، روزنامهنگار مشهور و طرفدار اروپای آزاد و متحد، تأیید کرده است، هیچ راهی وجود ندارد که اوکراین بتواند بدون درمانی که منافع روسیه و اروپا را در نظر داشته باشد، بهلحاظ اقتصادی یا سیاسی، بهبود یابد.
انتهای پیام/پ*