مدیر انتشارات امینان: تلقی به صرفهنبودن تولید کاغذ در کشور، فریبی برای وابسته ماندن به واردات است
خبرگزاری تسنیم: عضو مجمع ناشران انقلاب اسلامی معتقد است، تلقی اینکه تولید کاغذ در داخل به صرفه نیست، یک فریب برای وابسته بودن به واردات است، در حالیکه ما مسائل بزرگتر از کاغذ را حل کردهایم، این مسأله ساده امروز به یک مشکل لاینحل تبدیل شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یوسف سخنور، مدیر انتشارات امینان و عضو مجمع ناشران انقلاب اسلامی است، تجربه فرهنگی بسیاری در حوزه کتاب دارد و سابقاً به سمت مدیر تولید انتشارات سوره مهر فعالیت داشته است. او از سال 88 تا امروز به عنوان مدیر انتشارات امینان به طور مستقل در حوزه نشر و کتاب مشغول فعالیت است و انتشارات او با همکاری گروه «شهید ابراهیم هادی» تاکنون 38 عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس، طب، تغذیه اسلامی و تربیت کودکان منتشر کرده است.
از دیدگاه سخنور حوزه نشر 4 مشکل اصلی دارد: تأمین مواد اولیه، توزیع کتاب، مخاطبشناسی و تبلیغات. با وی درباره مسائل و مشکلات نشر و مطالبات ناشران از دولت یازدهم گفتوگو کردهایم، مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است:
فرایند صنعت نشر در کشور ما از آموزش آکادمیک محروم است
* تسنیم: مدتهاست که حوزه نشر و بازار کتاب در کشور با سختیها و مسائلی روبروست که هم ناشران از آن گلایه دارند و هم مخاطبان. طی سالهای اخیر به دنبال شرایط نامناسب اقتصادی در کشور و عدم نظارت بر واردات کاغذ با افزایش ناگهانی قیمت کاغذ مواجه شدیم که این افزایش قیمت اقتصاد نشر را نیز ضعیفتر کرد، به گونهای که امروزه بسیاری بر این باورند که اقتصاد نشر در وضعیت فعلی مهمترین دغدغه و مشکل ناشران است، به نظر شما مهمترین مشکل امروز صنعت نشر ما چیست؟
مسأله نشر ما چند مشکل عمده دارد. مشکل اول شاید تأمین مواد اولیه باشد. اگر پروسه تولید را برای کتاب به صورت اقتصاد نشر در نظر بگیریم، یعنی مثل کشورهای اروپایی به این مقوله به عنوان صنعت نگاه کنیم مشکل آشکار میشود. ما در ایران ظاهراً صنعت نشر داریم، اما متأسفانه هیچ گاه این صنعت را از الفبایش آغاز نکردیم، اگر هم از الف شروع کنیم تا نیمه رها میکنیم. در تمام دولتهای پس از انقلاب الفبای صنعت نشر را رعایت نکردیم. شما وقتی به اصول صنعت نشر نگاه میکنید، میبینید محصولی باید ارائه شود و این محصول یک تولیدکننده میخواهد. در حوزه کتاب این تولید، تولید اندیشه، فکر، قصه و داستان است و تولیدکننده آن اندیشمند یا نویسنده است.
در این فرآیند، هیچ گاه مکانهای آکادمیک یا آموزشگاههایی را نمیتوان یافت که وظیفه آموزش اصول این صنعت را به فعالان این عرصه بر عهده داشته باشند، برخلاف رشتههای دیگر آموزشی. به طبع کار نشر در این موقعیت به انفرادی کشیده خواهد شد. فارغ از بحث تبعات اقتصادی نشر انفرادی، نتیجه چنین اتفاقی این میشود که ذائقه مخاطب در فرآیند نشر حذف میگردد و نویسنده یا ناشر به سلیقه خود مینویسند یا کتاب چاپ میکند. نه در دولت آقای احمدی نژاد، نه دولت آقای خاتمی، نه دولت آقای هاشمی هیچ کدام به ذائقه مخاطب یا به کتابخوانی توجه درست نشد. در بحث کاغذ نیز همین گونه است. تولید کاغذ به عنوان ماده اولیه نشر در صنعت نشر ما جایگاهی ندارد.
امروز مسئله ساده کاغذ به یک مشکل لاینحل تبدیل شده است
*تسنیم: رهبر انقلاب دو سال پیش در بازدید از نمایشگاه کتاب برطرفکردن برخی موانع تولید کتاب بهویژه حل موضوع گرانی کاغذ و راهاندازی مجدد کارخانههای کاغذ را توسط دولت مطالبه کردند، با این وجود امروزه در وضعیت کارخانههای کاغذ تغییر خاصی ایجاد نشد، و ما شاهد افزایش تولید کاغذ در کشور به صورت چشمگیر نبودیم، علت این غفلت چیست؟ و حل این مسئله چقدر میتواند مشکلات حوزه را نشر را سامان دهد؟
سخنان رهبر انقلاب را کاملاً در خاطر دارم، البته نکتهای که وجود دارد این است که مسئله کاغذ نه عنصر اصلی، بلکه یکی از عناصر اصلی در صنعت نشر است. هیچ گاه هم در دولتها توجه درست به آن نشده است. حالا به چه دلیل وارد این مقوله نشدهاند، نمیدانم. اما مسئلهای که روشن است این است که ما چرا باید واردات کاغذ داشته باشیم؟ آیا واقعا ما در حوزه کاغذ تحریم هستیم؟ اغلب کاغذهای ما از چین، اندونزی و کره وارد میشود. آیا تکنولوژی ساخت کارخانه کاغذ را نداریم؟ بحث این است که مسائل خیلی بزرگتر از کاغذ را حل کردهایم و این مسئله ساده امروز به مشکل لاینحل تبدیل شده است. در مسائلی نظیر انرژی هستهای خودکفا شدهایم و این در مقابل کاغذ چیزی نیست.
تلقی به صرفهنبودن تولید کاغذ در کشور یک فریب برای وابسته ماندن به واردات است
* تسنیم: برخی معتقدند تولید کاغذ در کشور به صرفه نیست این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در زمان آقای خاتمی بنزین وارد میکردیم. در زمان آقای احمدینژاد تحریم شدیم. چه کردیم؟ در زمان آقای خاتمی میگفتند هزینه تمام شده تولید بیشتر از هزینهای است که ما میخواهیم وارد کنیم، اما بنزین را راه انداختیم و به جایی رسیدیم که گفتیم میخواهیم صادر کنیم. پس اگر ما مقوله را درست بشناسیم این را نمیگوییم که به سود ما نیست. این تفکر یک نوع فریب است که ما را همیشه محتاج دیگران میکند. نتیجهاش هم این میشود که هر موقع بخواهند ما را تحت تأثیر قرار میدهند. اگر رهبری میگویند سال اقتصاد و فرهنگ باید این سخن را موشکافی کنیم. توجه به اقتصاد در مسئله فرهنگ و بلعکس مهم است. باید مسیر اقتصادی را برای حل موضوع فرهنگ هموار کرد. در بحث کاغذ نیز همین است. برخی دوستان مشاورههایی به مسئولان دولتها میدهند که آقا تو قرار است، نهایتا 8 سال در این پُست باشی، کاغذ را رها کن، سراغ مسائل جزئیتر و فرعیتر برو. نکند به این مسئله ورود کنی و فردا تبعاتش گریبانگیر خودت شود!
لذا نهایتاً در این زمینه باید بگویم کاغذ مقوله سختی برای دولتها نیست. اما متأسفانه دولتها درست وارد نمیشود و توضیحی هم نمیدهند. بهتر است دولتها همان ابتدا توضیح دهند همین دولت یازدهم، تکلیفش را با مقوله کاغذ مشخص کند. ما در حوزه نشر یک 6 ماه اول داریم و یک 6 ماه دوم. در 6 ماهه اول بخاطر اینکه مدارس و دانشگاهها تعطیل میشوند، مصرف کاغذمان کمتر از 6 ماه دوم است. میگویند تقریبا این مصرف در 6 ماه دوم دو برابر میشود. جالب است به شما بگویم سال گذشته که کاغذ گران شد به گفته معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، سه برابر نیمه اول مصرف سالانه مان کاغذ وارد شده بود و قیمت مان سه برابر بالا رفته بود. هیچ کس هم نیامد توضیح دهد که علت چیست و این کاغذ کجاست؟ چه کسی مصرف کرده است؟ لذا ما اگر میخواهیم این مسأله حل شود، اول باید تولیدمان را درست کنیم و در بحث واردات نظارتمان را انجام دهیم، بازار سیاه را از بین ببریم. هرکسی لیاقت دارد در این بازار بماند. ندارد، مانند دیگر کشورهای دنیا بنگاههای کوچک با هم ادغام شوند، یک بنگاه شوند، اما کارشان را عرضه کنند، نه اینکه از بین بروند. من مخالف از بین رفتن بنگاهها هستم. میگویم اگر منی که نمیتوانم در این بازار بیایم، به من اجازه بدهند با دو سه بنگاه دیگر ادغام شویم و یک گروه شویم تا از بین نرویم و چرخه اقتصادی معیوب نشود.
یارانه تبلیغ و توزیع جایگزین یارانه کاغذ شود
* تسنیم: سال 86 یارانه کاغذ از تولیدکننده حذف و در قالب بنکارت به شکل محدود در اختیار مصرف کننده قرار گرفت، این اقدام همان قدر که موافق داشت، مخالف نیز داشت، موضع شما در این خصوص چه بوده؟ آیا با حذف یارانه کاغذ، راهحل عرضه آثار شاخص با قیمت مناسب در جامعه چست؟
شاید شیوه قبل در توزیع یارانه در حوزه کتاب اشتباه بود، اما اگر ما سود ناشی از حذف همین یارانه را به سوی تولیدکننده سوق دهیم به طور مثال یارانه را به ناشرمان بدهیم آن هم بر حسب ارزش کاری که انجام میدهد، به نظر شما قیمت کتاب پائین نمیآید؟ انتشار عناوین مختلف بیشتر نمیشود؟ من کتاب «طیب حاج رضایی» را ـ که بسیاری از بچههای نسل سوم ما نمیشناسندش- میواستم تبلیغ کنم. گفتند 7 میلیون بده تا برایت تبلیغ تیزر تلویزیونی این کتاب را بسازیم. گفتم من اگر این پول را داشتم که دو جلد کتاب دیگر منتشر میکردم. اگر یارانه نه شامل کاغذ، بلکه شامل اینگونه حمایتها از من شود، تبلیغ کتاب صورت میگیرد و این باعث میشود که ما در عرصه توزیع و شناساندن هم خیلی بهتر کار کنیم.
توزیع دومین دغدغه اصلی حوزه نشر است/ کیوسکهای پیک موتوری کتاب راهاندازی شود
* تسنیم: گرانی کاغذ در این سالها بر کاهش استقبال مخاطبان از خرید و مطالعه کتاب تأثیر گذاشته است؟
بحث گرانی کاغذ و تأثیر مستقیم آن بر گرانی کتاب و در نتیجه کاهش میزان مطالعه مهم است. چراکه گرانی کتاب باعث میشود، بازار نشر بهم بریزد و مجبور شویم قیمت را بالا ببریم و در نتیجه کتاب از سبد خانواده کتاب خارج شود.
این یک بخش مشکلات است. اما بخش دیگری از مشکلات به توزیع کتاب مربوط است. من مثالی برای شما میزنم. ما دو سال پیش در حین برگزاری نمایشگاه کتاب به همراه یکی از ناشران دیگر به اغذیه فروشیهای روبروی نمایشگاه رفتیم. من با این دوستمان صحبت میکردیم بهش گفتم امروز چقدر فروختهای؟ گفت 3 میلیون - روز جمعه که بیشترین مخاطبان را داریم- از یکی دیگر از اغذیه فروشی پرسیدم شما امروز چقدر فروختهای؟ با ناراحتی گفت مشتری نداشتیم، اما 10 میلیون تومان! حالا شما ببینید آن اغذیه فروش بخاطر چه کسی اینجاست؟ بخاطر من ناشر! ما بارها پیشنهاد دادیم به خاطر توزیع نیازی نیست در جیب ناشران پول بریزید. همین غرفههای جنبی در نمایشگاه، را اگر با چند درصد مالیات اضافه و یا اجاره بیشتر واگذار کنید و از این طریق روزی یک میلیون تومان به چرخه نشر وارد شود و یا در راسته خیابان انقلاب کیوسکهای پیک موتوری کتاب ایجاد شود و بگویند هر ده ناشر یک کیوسک، میدانید چقدر به شبکه توزیع کمک میکند؟ به ناشران بگویید کتابهایتان را اینجا توزیع کنید. هم از نظر هزینه تمام شده کتاب به صرفهتر است و کتاب ارزانتر به دست مخاطب میرسد و هم توزیع سریعتر داریم و تسهیلتر میشود. البته این پیشنهاد خام است، اما میتوان مثل ایستگاههای مطالعه پختهترش کرد. از یک سو شما یک بازار کار جدید درست کردهاید و از سوی دیگر خیال ناشر را نیز راحت کردهاید.
لذا یکی از کارهای مهم و دغدغههای اصلی حوزه تولید نشر و کتاب، تقویت شبکه توزیع فعلی است. ما در بسیاری از شهرها فروشگاه کتاب نداریم. پس بخشی از مشکل تأمین مواد اولیه و کاغذ است و بخشی دیگر توزیع.
مخاطب عامه را در حوزه تولید محتوای کتاب از دست دادهایم
بخش سوم تولید محتوای مناسب و مخاطبشناسی است. ما امروز در موضوعات و محتوای تولیدی خود بخش عامه مردم را از دست دادهایم. فکر میکنیم همه افراد، حرفهای کتابخوان هستند. خیر این چنین نیست. برخی حوصله زیادی ندارند. بیشتر دوست دارند همانند قرآن به آنها قصه بگویید. اما قصه مخاطب را با خود بکشاند. کتابهای انتشارات ما بنا بر همین استدلال اینگونه نگارش شدهاند. حتی قبل از گروه شهید ابراهیم هادی من خود با بچههای لشکر 10 سیدالشهدا چنین کارهایی کردیم. خاطرات کوتاه و قصه کوتاه یا به قول برخی داستانک گفتیم. لذا باید این مخاطب عامه را پیدا کنیم. پس ما یک بخشی از این مخاطبانمان را که از دست دادیم سعی کردیم پیدا کنیم که عملا ًبعد از مدتها اینها خودشان کتابخوان حرفهای میشوند و از خط ما هم جلوتر میروند. ما امروز به این دست محتواها نیاز داریم. پس مخاطبیابی و محتوا مشکل بعدی است.
کاهش تیراژ کتاب، به معنای ریزش مخاطبان است
* تسنیم: در سالهای اخیر تیراژ کتابها پایین آمده است. از طرفی با افزایش تعداد عناوین کتاب چاپی روبرو هستیم که مسئولان آن را موفقیت میخوانند. از نگاه شما این کاهش تیراژ بدلیل همین عدم مخاطبشناسی نیست؟
دقیقاً همینطور است.در واقع ما مخاطبمان را از دست دادیم که از 3000 نسخه امروز به 1000 نسخه رسیدهایم. لذا این نمیتواند برای دولتی موفقیت شناخته شود. شما اگر 3 هزار نسخه را به 10 هزار نسخه افزایش دادید، پیشرفت کردهاید، هرچند تنوع عناوین هم مهم است. اما من میگویم شما باید حمایت دولتی از برخی کتب خاص را در نظر بگیرید. همین تیراژ اندک فعلی زمانی درست است که در تعامل چهره به چهره یا رو در رو با مخاطب فروخته شود. وگرنه خرید دولتی معیار غلطی است و آمار آن نیز غلط است. لذا من اصلاً آمار شمارگان را قبول ندارم. شما کتاب 60 صفحهای میزنید، هزار نسخه، بنده کتاب 300 صفحهای میزنم دوهزار نسخه. این دو را باید با هم برابر دانست؟ هزینههای تولیدش یکی نیست. پس ما نمیتوانیم شمارگان چاپمان را معیار قرار دهیم. معیار میزان کتابخوانی است.
باید درست مخاطبشناسی کنیم تا کتاب در سبد خانوادهها جا گیرد
* تسنیم: امروز آمار میزان کتابخوانی مردم کشور ما، وضعیت خوبی دارد؟
من مخالف این هستم که بگوییم مردم ایران کتاب نخوان هستند. اتفاقاً برعکس این همه مردم به دنبال کتاب میآیند. من مخاطبانی داشتم که از من کتاب را بهتر توضیح میدادند یا ایراداتم را گرفته بودند. پس ما اگر مخاطبمان را پیدا کنیم. اگر بیاییم بگوییم از این سه میلیون نسخه چه تعداد در انبار است؟ و چه تعداد در منازل مردم؟. چه تعداد خرید دولتی بوده و چه تعداد آزاد فروخته شده است؟، این آمار صحیح است. من اسم برخی مخاطبان را مشتری کتابخانهای گذاشتهام. فقط دنبال رنگ است که رنگ ویترین کتابخانهاش درست دربیاید. از طرفی مخاطبی هم میشناسیم که به دنبال محتوای کتاب است. برای مخاطب واقعی باید توضیح داد تا جلبش کرد. جالب است برخی از همین مخاطبان واقعی ما در تعامل با ما چندین سوژه از شهدا را به ما معرفی کردند و برای تولیدش همراهی کردند. چیزی که معمولاً ما در ساختارهای فرهنگی در یافتن سوژه ضعف داریم.
برخی ناشران برای عدهای خاص کتاب چاپ میکنند
به نظر من اگر ما درست مخاطبشناسی کنیم آن موقع است که میتوانیم بابت کتاب در سبد کالای خانوادهها سرمایهگذاری و اندوختهای داشته باشیم. توجه به ذائقه درست مردم خیلی مهم است. در سینما جایزه فیلم از نظر نگاه مردم داریم. جایزهای که اصلاً به عوامل فنیاش کاری ندارد. با محتوا و ذائقهپسندی مردم کار دارد. نتیجه آن نیز خیلی اوقات هم در تعارض با نگاه داوران سینمایی است. دقیقاً شخصی مثل آقای دهنمکی از این ناحیه سود می برد. رضایت مردم را ملاک قرار داده و در راستای همان حرکت میکند. اما خیلی از ناشران کتاب ما مخاطب عامشان را از دست دادهاند و برای عده خاصی کتاب چاپ میکنند.
حمایت دولت از ناشر کتاب خوب باشد، نه ناشر دولتینویس!
* تسنیم: وارد حوزه نقش دولت در این زمینه شویم. در حوزه حمایتهای دولتی برخی معتقدند، د ولت میتواند در حمایت از اندیشههای سالم سرمایهگذاری کند تا آثار ارزشمند منتخب را مورد حمایت قرار دهد و افراد را به تولید کتاب تشویق کند. اینگونه ورود دولت برای حمایت از ناشران را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من عمده حمایت دولت باید در حوزه تبلیع و ترویج کتاب باشد. در واقع پس از تأمین مواد اولیه، توزیع و مخاطبیابی، تبلیغات مشکل دیگر ماست که این بخش مخصوصا دست دولت، وزارت ارشاد و صداوسیما است تا کمک کنند. من هم با نظر شما درباره نحوه حمایت دولت از آثار ارزشمند موافقم. اگر این اتفاق بیافتد در این صورت هر ناشر خوبی میتواند در این بازار دوام بیاورد، نه صرفا ناشر دولتینویس. شاید من به دولت انتقاد دارم. باید بتوانم حرفم را بگویم، اما دولت اگر ورود سلیقهای کند نه ارزشی، این مشکل میشود. مثالی بزنم؛ در کشور همسایه مان، ترکیه مد لباس دست خودش است. به تولیدکننده میگوید این مد را تولید کن من از شما میخرم. این مسئله مشابه این است که دولت به ناشران بگوید شما این موضوعات را در کتاب هایتان انعکاس بده من میخرم.
در تغذیه فکری مردم باید برخوردهای سلیقهای را کنار گذاشت
* تسنیم: عموماً در اینجا بحث معیارهای سلیقهای و برخوردهای سیاسی مطرح می شود...
بله متأسفانه. من با همکاران نهاد کتابخانهها صحبت میکردم، میگفتم اینجا اسمش رویش است: کتابخانه. در کتابخانه همه جور فکرها میروند. در بحث کتاب هم شما نباید محدودیت سلیقهای ایجاد کنید. برخوردهای سلیقهای را باید کنار گذاشت. جامعه تنها به یک موضوع و مسأله نیاز ندارد. موضوع دفاع مقدس، تربیت کودکان، داستان و رمان، مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، تغذیه، پزشکی و... همه اینها مسائلی هستند که باید دولت در تغذیه فکری مردم به آنها توجه کند.
ممیزی یک مسئله فرعی است که به اشتباه اصلی شده است
* تسنیم: در همین حوزه نظارت مدتی است، مسئله ممیزی در حوزه کتاب مطرح شده است و گاها شنیده میشود ممیزی باید حذف گردد. دولت یازدهم و وزیر ارشاد عقیده دارد حمایتهای ویژهای باید در امر کتاب انجام بگیرد. از طرفی در تبیین این حمایت تاکید بسیار بر حمایت از آزادی فکر و اندیشه میکنند. نظر شما درباره تمرکز حمایت دولت بر نظارت و ممیزی چیست؟
مشکل ما در حوزه نشر همین مسأله است که هر دولتی به یک مسأله میپردازد و از مسائل دیگر حوزه نشر غافل میشود. مشکلاتی که بحث شد مثل کارخانههای کاغذ، شبکه توزیع و محتوای غیرعامه کتابها در حال حاضر مهمترین مشکلات این عرصهاند. مسأله ممیزی باتوجه به اینکه تعداد ناشرانی که درگیر بحث نظارت هستند و دچار تخلفات حوزه نشر هستند کم داریم، اساسا مسأله فرعیای است که متأسفانه اصلی شده است. چند درصد از ناشران ما در طی این سی سال درگیر مسئله ممیزی شدهاند؟ شاید به تعداد انگشتان یک دست نرسیده است. برخی مواقع ما مسائل سیاسی را با مسائل فرهنگی مخلوط میکنیم و دولتها به اشتباه خود را درگیر این مسائل میکنند. این خوب نیست.
دولت باید ابزاری برای کنترل طرح «ارائه امتیاز ممیزی به برخی ناشران» درنظر بگیرد
* تسنیم: اخیراً وزیر فرهنگ و ارشاد خبر از ارائه پیشنهادی به هیئت نظارت داد که طبق آن میتوان به برخی از ناشران باسابقهای که از مسیر قانونی تخلفی نداشتهاند، اجازه داد که براساس شورای نظارت کتابها را خود منتشر کنند. نظر شما در این باره چیست؟
امیدوارم در ارائه این امتیازها رعایت حق شود و مثل امتیازهای داخل غرفهها و سرنبشیها در نمایشگاه نشود. چون من ناشری سراغ دارم شعرهای آونگارد میزند اما متاسفانه چند سال است که سر نبش غرفه میگیرد و این خوب نیست. امیدوارم در این بحث نیز براساس کارنامه ناشران و لیاقت و شایستهسالاری باشد نه دوستی و آشنایی.
اما درمورد کلیت این طرح باید گفت در بحث ممیزی ناشری اگر تخلف کرد خود باید جوابگو باشد، اما اگر قرار است این نظارت به خود آنها واگذار شود، دولت باید ابزاری داشته باشد که قبل از آنکه ناشر متخلف به جامعه صدمه بزند آن را جمع کند. کتابی که دروغ است یا حتی به صلاح جامعه نیست چطور باید در این مسیر کنترل شود؟ ما برای ورود به نمایشگاه کتاب یک آییننامه را امضا کردیم. اگر قرار است ناشری این امتیاز را بگیرد، نیاز به آیین نامهای دقیق داریم. تدوین آیین نامه نیز کار سختی نیست. مثل راهنمایی رانندگی که برای هر اقدامی قبل از عمل قانونش را مشخص کرده، در این بحث نیز باید این باشد. ما در کشورمان الحمدلله شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم و میتوانیم خیلی راحت این تدارکات را انجام دهیم با چند برگه قوانین که اگر با قید این شرایط اتفاق افتاد ایرادی ندارد، اما اگر رعایت نشد نشر شما میخوابد.
کارشناسان ممیزی باید متخصص شوند
* تسنیم: در حوزه نظارت عموماً دو دسته نارضایتی وجود دارد. نارضایتیهای واقعی و نارضایتیهای غیرواقعی. به طور مثال رفتار سلیقهای در ممیزی یک نارضایتی واقعی محسوب میشود. ولی اگر ناشری مطرح میکند که هر چه را که خودم میخواهم، منتشر میکنم و اگر این اتفاق نیافتد در کشور سانسور و... وجود دارد اینگونه موارد نارضایتیهای غیرواقعی است. نظر شما در این باره چیست؟
وقتی که ما مرزی را در ممیزی رد میکنیم یا به حق هستیم یا نیستیم. این را به راحتی میتوان کنترل کرد به شرط آنکه ممیزی آگاه باشد. من خودم کتابی داشتم در رابطه با ادبیات جنگ که به زبان شعر بود هشت مورد اصلاحی زدند. باور کنید از وزن شعر سردر نمی آوردند. من موقعی میتوانم از خودم دفاع کنم که مثل آن مأمور راهنمایی رانندگی با یک افسر متخصص طرف باشم. لذا کارشناسان ممیزی هم باید تخصصش را داشته باشد.
در طراحی کتاب باید توازن را میان محتوا و ظاهر رعایت کرد
* تسنیم: راهحل خوبی که در مقابل گرانی کتاب کاغذی وجود دارد، نشر دیجیتال و ترویج کتابخوانی الکترونیک است. فکر میکنید این راهحل چقدر میتواند مشکل کتابخوانی در کشور را حل کند؟
رسانههای دیجیتال و به کارگیری از آنها یک نوع ذائقه شناسی است. ما اگر ذائقه شناسی درستی کنیم شاید به این نتیجه برسیم که هم کتاب چاپی لازم است و هم بهرهمندی از رسانههای دیجیتال امروزی برای ایجاد استقبال در مخاطبان برای کتابخوانی.
* تسنیم: آراستگی و زیبایی کتاب به نظرتان چقدر در این ترویج کتابخوانی میتواند مؤثر واقع شود؟ از طرفی اخیرا انتشاراتی پیدا شدند که با طراحی جلدهای خوب و گران محتوای بد در اختیار مخاطب قرار می دهند؛ یعنی محتوا خالی اما ظاهر فریبنده. این پدیده را تا چه حد جدی میدانید؟
در بحث آراستگی کتاب یک جا این لوکسسازی به درد فیزیک کتاب میخورد. یک جا نیز من با شما موافقم به اصطلاح این لوکسسازی لازم نیست. شما باید محتوا را ارائه دهید. اما گاهی اوقات باید در رقابت با رقبا عقب نمانید. در حالی که محتوا را نیز در نظر گرفتهاید، فیزیک مناسبی هم برای کتاب طراحی میکنید تا مخاطبی که برایش کتاب تولید کردید را راضی نگه دارید و قیمت کاذب به کتاب ندهید.
خود بنده در این عرصه میتوانم بگویم زمانی که در سوره مهر بودم سال اول که آقای حمزهزاده آمد ما با 40 طراح کار کردیم. از همه نوع تفکرات استفاده کردیم تا به شکل امروز که سوره مهر رسیده و این حالت خمودگی در آراستگی کتاب را ندارد و در چندسال اخیر نگاهها را به خود جلب کرده است. حتی دوستانی بودند کتابشان را از ما پس گرفته بودند اما برگشتند. لذا چه در فیزیک چه در توزیع باید دقت کرد. از این حیث میتوان گفت یکسری از مردم ذائقه هایشان قبول میکنند که کتاب را لوکس طراحی کرد. اما در عین حال باید توازن را میان محتوا و ظاهر رعایت کرد. نباید مخاطب را فریب داد و ظاهر خالی از محتوا دستش رساند.
کتابهای دفاع مقدس و تغذیه اسلامی پرفروشترین کتابهای نشر «امینان»
* تسنیم: کمی درباره انتشارات امینان بگوئید. از چه سالی آغاز به کار کرد و تابحال در چه حوزههای کتاب منتشر کردهاید؟
ما بعد از مدتی فعالیت در حوزه نشر حس کردیم یک سری کارها را باید خودمان انجام دهیم. حوزه هنری و برخی جاهای دیگر حاضر نبودند یکسری کتابها را چاپ کنند. روی همین حساب از سال 86 بطور غیررسمی اما از سال 88 به طور رسمی نشر امینان را با هدف کتابهای مخصوصاً دفاع مقدس و تغذیه اسلامی شروع کردیم و در کنارش ادبیات آیینی و شعر مذهبی مدنظرمان بود که شکر خدا تا امروز همین روند را ادامه دادیم و 37 عنوان کتاب را در این مدت چاپ کردیم.
برخی از کتب جنگ و کتب تغذیه اسلامی مورد استقبال قرار گرفتهاند. کتابهای حوزه دفاع مقدس را با همکاری گروه شهید ابراهیم هادی منتشر کردیم. کتاب «شاهرخ حر انقلاب اسلامی» کتاب مبارکی بود که آشنایی ما با آنها را ایجاد کرد و با همکاری یکدیگر تابحال 32 کتاب از این عنوان داریم. بیشترین فروش ما در کتابهای جنگ مربوط میشود به کتاب «شاهرخ حر انقلاب اسلامی» و «سلام بر ابراهیم» که کتاب شاهرخ به لطف خدا در عرض 3 سال به چاپ سیو هشتم رسید، درحالی که تیراژش 2500 نسخه است.
در رابطه با کتابهای تغذیه اسلامی در حقیقت ما احساس کردیم، در جامعه امروز حملهای به ما شده از نظر تغذیه و مشکلاتی که امروز جامعه بشری گرفتار آن شدهاند. تحقیق کردیم و نهایتاً با مشورت برخی دوستان وارد چند کتاب تغذیه شدیم از جمله کتاب «خرما»، «نمک»، «گوشت» و «شیر شتر» شدیم که استقبال خوبی هم شد و تیراژ خوبی داشتند. یک کتابی هم داریم که واقعا فکر میکنیم نیاز امروز جامعه است دانشنامه «طب زنان» است که در رابطه با مسائل زنان میباشد.
الحمدلله امروز مخاطبان خوبی از جوانان و نوجوان داریم. با کمترین حمایت دولتی به عنوان یه بخش خصوصی که روی پای خودمان میچرخیم، در 4 سال اخیر 38 عنوان کتاب منتشر کردیم و استقبال مخاطبان از حوزه دفاع مقدس به گونهای بود که ما را سوق میدهد به سمت توجه بیشتر به این عرصه.
گفتوگو از هادی فیروزمندی
انتهای پیام/