محفلی به طراوت رمضان: از شاعر جوانی که پیر شد تا دفاع رهبر انقلاب از اصحاب عبا
خبرگزاری تسنیم: شب شعر شاعران با رهبر انقلاب، شب شعری به طراوت رمضان با حاشیههایی از جنس خود. از شاعر جوانی که پیر شد تا دفاع رهبر انقلاب از اصحاب عبا و تأکید بر اینکه نیمه پر لیوان را ببینیم.
خبرگزاری تسنیم، وحیده افضلی:
مثل همیشه شاعران را راهنمایی میکنند به حیاط پر از درختی که قرار است در آن نماز جماعت مغرب و عشا را به امامت رهبر انقلاب بخوانند و مثل همیشه رهبر دقایقی زودتر از وقت اذان می آیند و شاعران با صلوات از ایشان استقبال می کنند. عدهای جلو میروند بلکه فرصتی هرچند کوتاه برای گفتوگو پیدا کنند.
ــ اذان را که میگویند رهبر به نمار میایستند و شاعران در کنار درختهای انجیر و زیتون پشت سر ایشان صف میکشند.
ــ پس از افطار وقتی که شاعران در حال ورود به حسینیه هستند تعدادی از بانوان شاعر خود را به مقام معظم رهبری میرسانند و خواهر احمد عزیزی با صدای بلند برای ایشان آرزوی سلامتی و توفیق میکند. آقا با توجه به بیان خاص وی، میگویند: شما هم کم از احمد عزیزی ندارید. و بعد محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری، دو بانوی روس و تاجیک را که بین مهمانان امشب هستند به ایشان معرفی میکند و رهبر برای آنها دعای خیر میکنند.
ــ پس از تلاوت آیاتی از قرآن، برنامه شعرخوانی توسط علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینشهای هنری، که مجری جلسه است آغاز میشود:
به سلام رمضان برشدهام باز به بامی
ماه نو! ماه نو! از مات درودی و سلامی
ــ اولین کسی که شعر میخواند شاعر پاکستانی دکتر ظهیر احمد صدیقیست که شعری خطاب به ایرانیان و با موضوع دوستی دو ملت میخواند که مورد تحسین رهبری قرار میگیرد. به خصوص این بیت از شعر:
راه شعر و حکمت و عرفان به ما بنمودهاند
مولوی و حافظ و سعدی و عطار شما
ــ شاعر بعدی بلرام شکلا از هند است. علیرضا قزوه درباره وی میگوید اگر چه او امشب همراه با ما سر بر سجده ننهاد و شاعری هندوست اما شعر برای ائمه دارد. با این توضیح بلرام شکلا آغاز به خواندن شعری میکند که برای امام علی(ع) سروده است.
به من رساند نسیم سحر سلام علی
برهمنم که شدم چون عجم غلام علی
جمعیت بلند احسنت میگویند و رهبر بارها به شعر او آفرین می گوید. بلرام شکلا شعرش را با این بیت به پایان میبرد:
خدا کند که بخوانم چو مردم آزاد
علی امام من است و منم غلام علی
که باز هم احسنت بلند جمعیت را در پی دارد. سپس رهبر انقلاب برای او دعا میکنند که انشاالله مورد توجه و کمک آن امام قرار بگیرد.
ــ شاعر بعدی مومن قناعت است که در گذشته نماینده مردم تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی بوده است و مجری برنامه توضیح میدهد که او یکبار در سفر به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس شعری گفته است که امرای عرب را خوش نیامده است. مومن قناعت همان شعر را میخواند:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز می بارد چو سیم فارسی
در بخشی از شعر شاعر میخواند: "شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت ..." رهبر بلافاصله میگویند : مثل امشب ! و جمعیت میخندند...
ــ آنا برزینا اهل اوکراین که در روسیه تدریس زبان فارسی میکند شاعر بعدیست که شعری برای ایران میخواند و مورد توجه حضار و رهبری قرار میگیرد.
این خاک گهربار که ایران شده نامش
شیریست که در بین دو دریاست کنامش
ــ فرزانه خجندی شاعر تاجیک دیگری ست که به گفته علیرضا قزوه در تاجیکستان بسیار شناخته شده است. وی شعری میخواند با ردیف "شبت خوش باد و روزت خوش" که رهبر در پایان شعر او را تحسین می کنند و میگویند شبت خوش باد و روزت خوش...
ــ سیده تکتم حسینی شاعر افغان ساکن ایران است که شعری برای "پدر" میخواند و بسیار مورد توجه رهبر قرار می گیرد. بخش پایانی شعر وی تحسین بلند حاضران را در پی داشت:
خدا را شکر اگر امروز غم هست
حرم هست و حرم هست و حرم هست
خودت گفتی به من امکان ندارد
دل سادات در ایران بگیرد
ــ غزاله شریفیان و انسیه سادات هاشمی دو خانم دیگر هستند که در حضور رهبر انقلاب شعر میخوانند و تحسین میشوند.
ــ نفر بعدی حسین عباسپور است که به گفته علیرضا قزوه حدود 20 سال سن دارد و آمده است که شعری برای امام حسن مجتبی(ع) بخواند:
بارها از سفرهاش با اینکه نان برداشتند
روز تشییع تناش تیر و کمان برداشتند
ــ رضا شیبانی شعری میخواند برای امام زمان (عج):
طلوع میکنی آخر به نور و نار قسم
به آسمان به افق های بی غبار قسم
هنوز منتظر بازگشتنت هستم
به لحظههای غمانگیز انتظار قسم
چون شاعر اشارهای به شهریار در شعرش داشت رهبر به او میگویند: شهریار هم که هم سن شما بوده همینجور شعر میگفته. آقای قزوه به طنز می گویند "یعنی ضعیف می گفته..." رهبر ادامه میدهند نه اتفاقاً ضعیف نیست، رو به آبادی است. شما وارد راه شدهاید و باید بدانید اینجا منزل آخر نیست بلکه منزل اول است و اگر همینطور خوب پیش بروید چه بسا از شهریار هم بهتر بگویید در آینده.
ــ علی فردوسی شاعر بعدیست:
یک اتفاق ساده مرا بی قرار کرد
باید نشست و یک غزل تازه کار کرد
در کوچه میگذشتم و پایم به سنگ خورد
سنگی که فکر و ذکر دلم را دچار کرد
علی فردوسی در شعرش از کارهایی که میشود با سنگ انجام داد می گوید و در پایان اینگونه نتیجه می گیرد:
ناگاه بیمقدمه آمد به حرف سنگ
اینگونه گفت و سخت مرا بیقرار کرد:
تنها به یک جوان فلسطینیام بده
با من ببین که میشود آنگه چه کار کرد
رهبر از این شعر لذت میبرند و می گویند مضمون و لفظ و جهت و همه چیزش خوب بود.فقط یکی از کارکردهای سنگ را نگفتید:
هر سنگ که بر سینه زدم نقش تو بگرفت
آن هم صنمی بهر پرستیدن من شد...
ــ علیرضا قنبری از کرج شعری برای امام رضا(ع) می خواند که مورد توجه رهبری قرار میگیرد.
هر چند که در شهر تو بازار زیاد است
باید برسم زود، خریدار زیاد است
من در به در پنجره فولادم و دیری ست
بین من و آن پنجره دیوار زیاد است...
ــ احمد بابایی شعری در رابطه با فضای امروز عراق می خواند. شعری که اشاره به جریانات افراطی و ایستادگی مسلمانان در برابر آنها دارد و بارها مورد تحسین رهبر و دیگران قرار میگیرد.
... بیشتر زان که از این قوم بدی می جوشد
از زمین غیرت حجر بن عدی می جوشد ...
ــ مجری برنامه از علی سلیمانی تعریف میکند که اگرچه جوان است اما حدود 200 رتبه اول در جشنوارههای مختلف دارد. سلیمانی شعرش را میخواند:
نشسته ام مثل بچه شیری که دل به چشم غزال دارد
بهار گیسوی چشم سبزی که با زمستان جدال دارد
در بخشی از شعر شاعر میگوید:" اگر چه پیرم ..." و رهبر بلافاصله می گویند :"شما پیری؟" و جمعیت میخندند. بعد رهبر ادامه میدهند " از زبان ماها گفته ..."
ــ محمد حسین ملکیان شاعر بعدی ست که یک غزل دفاع مقدس میخواند. رهبر او را تحسین میکند به خصوص وقتی که میخواند:
در جواب کسی که میگوید، پدر از جنگ دست پر برگشت؟
هر دو تا آستین او خالیست، تا جوابش در آستین باشد ...
در پایان شعر، رهبر از او می پرسند که آیا فرزند جانباز است یا از زبان فرزند جانباز شعر گفته است. ملکیان میگوید که فرزند جانباز است و رهبر ادامه میدهند که سلام مرا به جانباز عزیز برسانید...
ــ میثم داوودی شعری برای پیامبر میخواند و رهبر پس از شنیدن شعر او میگویند جوانها انصافا ًخیلی خوب شعر میگویند.
ــ مهدی نظارتی شعری سپید میخواند با موضوع غزه. رهبر پس از پایان شعر او در حالی که چای مینوشند میگویند اگرچه با شعر سپید مأنوس نیستم اما شعر شما را فهمیدم.
ــ موسی عصمتی نفر بعدیست:
آیا شما نشانه ای از من ندیده اید
کوهی درست رو به شکستن ندیدهاید...
ــ سعید طلایی شعری طنز می خواند و قبل از آن از ابوالفضل زرویی نصرآباد یاد میکند و رهبر برای سلامتی ایشان دعا میکنند. شعر طلایی از حواسپرتی شاعر هنگام نماز میگوید و لبخند را به لب رهبر و جمعیت حاضر میآورد.
... بیدغدغه یک سجده ی راحت نتوان کرد
تا فکر من از قسط عقب مانده جدا نیست...
رهبر در پایان به شاعر میگویند : خدا این نماز را از شما قبول کند! ... و جمعیت میخندند...
ــ نفری بعدی بلال کمالی ست که شعری ترکی می خواند برای امام رضا(ع)
ــ شریف صادقی از شاعران پیشکسوت قم نیز شعری میخواند و رهبر تحسین میکنند:
در باده عشق تو ندانم چه اثرهاست
کز خویش هر آنکس که خورد بیخبر افتد
ــ سید عبدالله حسینی از شاعران روحانی ست که مجری توضیح میدهد 15 سال پیش همینجا شعر خوانده است. وی شعری اعتراضی خطاب به طلاب میخواند. رهبر میگویند شعر شما اعتراض به گروهی از اصحاب عبا بود که البته باید بدانید باز هم بیشتر همینها هستند که با استکبار میجنگند و بهتر است نیمه پر لیوان را ببینیم.
ــ شاعر بعدی محمدحسین انصارینژاد است که شعرش را در حضور رهبر می خواند و رهبر می گویند که شعر خوبی بود.
ــ مجری جلسه اعلام می کند که وقت تمام است . آقا می گویند کاش امشب همه شعر بخوانند و به پیشنهاد خود ایشان عدهای از پیشکسوتان از جمله حداد عادل، امیری اسفندقه، زکریا اخلاقی و... شعر می خوانند. پس از پایان شعرخوانیها، بر اساس رسم هر ساله رهبر رهنمودهایی را به شاعران ارائه میدهند.
انتهای پیام/