از رفتار سیرکواری که در جشنوارههاست، بدم میآید
خبرگزاری تسنیم:بهروز افخمی کارگردان سینما در برنامه رادیویی «سینما معیار» با اشاره به فضای جشنوارهها گفت: به طور کلی من از رفتار سیرکواری که در جشنوارهها پیش میآید خیلی بدم میآید.فضاهای جشنواره ای اصلا فضاهای جدی ای برای فیلم دیدن نیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، برنامه رادیویی «سینما معیار» با حضور تلفنی بهروز افخمی کارگردان سینما و حضور کارشناسان و منتقدان سینمایی جبار آذین و محمد حسین بدری برگزارشد. «سینما معیار» این هفته با موضوع گفتوگو، نقد و بررسی تازه ترین ساخته بهروز افخمی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» از شبکه رادیوی گفتوگو پخش شد.
بحث در مورد فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» همراه با ارتباط تلفنی با کارگردان این اثر شروع شد. افخمی در پاسخ به سوالی درمورد آخرین وضعیت اکران و فروش فیلم جدیدش گفت: فروش فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» با احتساب فروش شهرستان از یک میلیارد هم عبور کرده است.
در ادامه سید امیرجاوید مجری برنامه «سینما معیار» به عنوان اولین سوال در خصوص شکل روایت فیلم پرسید: بیشتر سوالاتی که از سوی شنوندگان برنامه مطرح شده است در خصوص مشخص نبودن روایت محوری و پیرنگ اصلی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» است. اینکه چرا این روایت محوری مشخص نیست یا تناسب و پیوند با خرده روایتها معلوم نیست و این باعث شده است که یک پریشانی در ارتباط فیلم با مخاطب ایجاد شود.
قصهی اصلی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» داستان آذر است
بهروز افخمی در پاسخ به این سوال گفت: کسانی که چنین سوالاتی را مطرح می کنند نتوانستند تشخیص دهند داستان چیست. من برای کسانی که فکر می کند داستان فیلم معلوم نیست نمی توانم حرفی بزنم. مشکل معمولا از آنجایی شروع می شود که ما یک سری چارچوبهای نظری را یاد می گیریم و حفظ می کنیم و فیلمها را بر اساس آن چارچوبهای نظری ارزیابی می کنیم. البته این چارچوب های نظری را هم طوطی وار یاد گرفتیم و مثلا در یک فیلم دنبال این می گردیم که روایت اصلی فیلم کجاست و خرده پیرنگها با آن چه ربطی دارند. تشخیص این موضوع برای کسی که داستان خواندن را یاد گرفته باشد و نه منطبق کردن با چارچوبهای نظری، کار سختی نیست.
وی در خصوص داستان اصلی فیلم اضافه کرد: قصهی اصلی این فیلم داستان آذر است و اوجش هم آنجایی است که معلوم میشود که مشکل آذر چیست؟ مساله فقط جدا شدن آذر از شوهرش نیست بلکه مشکل خاصی است که آذر در زندگی اش با شوهرش پیدا کرده است. مشکلی که برای خانوادهی ایرانی قابل تحمل نیست و داستان شرم آوری است که معمولا آن را پنهان می کنند و نمی توانند با آن کنار بیایند. پس در نحوه بیان داستان سعی کردیم که حجب و حیا و به اشاره گفتن رعایت شود.
کارگردان «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بیان کرد: تمام کسانی که از فیلم خوششان آمده است این مطلب را راحت فهمیدند که فیلم داستان دراماتیکی دارد. اصلا بنا نیست که فیلم برمبنای خرده پیرنگ پیش برود. این فیلم یک داستان اصلی دارد و البته داستانهای فرعی هم دارد که با آنها هماهنگ هستند. هرکسی هم که گرفتار چارچوبهای نظری نباشد می تواند این داستان اصلی را تعریف کند.
در اینجای برنامه، مجری این سوال را مطرح کرد: برخی می گویند اگر قصه ی آذر را پیرنگ اصلی داستان بگیریم وارد کردن برخی از شخصیتها و ارتباط خرده پیرنگ ها با پیرنگ اصلی داستان مبهم خواهد بود. مثلا اشاره کرده بودند به شخصیت بهرام که رامبد جوان بازی کرده بود که ورود این شخص به داستان آذر هیچ کمکی به اصل ماجرا و قصه آذر نکرده است.
بهروز افخمی در حالی که می خندید اینگونه پاسخ داد: این مساله کاملا بدیهی و طبیعی است. زنی که از شوهرش جدا شده و در شرایط بحرانی قرار گرفته است اگر مرد دیگری را پیدا کند که بتواند با او ازدواج کند به بهترین موقعیت برای خارج شدن از آن شرایط بحرانی رسیده است.
در یکی از نماها به خاطر یک لنز دارای ایراد، تصویر کمی تار شده است
در ادامه برنامه، سوال امیرجاوید در مورد برخی از اشکالاتی بود که نسبت به نوع فیلمبرداری «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» مطرح شده بود. مجری برنامه پرسید: ادعا می شود که در فیلمبرداری برخی از سکانسهای فیلم تصاویری تار گرفته شده است یا در برخی نماهای فیلم، ارتباط تصویری با کل اثر وجود ندارد.
افخمی در پاسخ به این ادعا گفت: این حرفها اینقدر کلی است که نمی توان به آنها جواب داد. فیلمبرداری این فیلم هیچ دستکمی از فیلمبرداری بهترین فیلمبردارانی که من با آنها کار کردم ندارد. البته غیر از نعمت حقیقی که استاد من بود و در فیلمهایی که با او کار کردم از او بیشتر از یک مدیر فیلمبرداری یاد گرفتم.
وی ادامه داد: اینکه فقط در یکی از نماها به خاطر یک لنز دارای ایراد، تصویر کمی تار شده است چیزی است که قبلا گفته شده و من هم قبول دارم. ولی اینکه نماهایی که برای این فیلم انتخاب شده است اشتباه بوده است باید بگویم که اصلا اندازه نما را فیلم بردار انتخاب نمی کند. اصلا این کلی گویی ها فایده ای ندارد. حرفهایی که به جای بحث در مورد فیلم و تحلیل تک تک نماها، یک سری ایرادهای کلیشه ای به فیلم وارد می کنند.
از رفتار سیرک واری که در جشنواره ها پیش می آید خیلی بدم می آید
در ادامه برنامه به اظهار نظری از بهروز افخمی که گفته بود من فیلمی ساختم که هیچ جشنواره ای آن را نبیند، اشاره شد و مجری برنامه این گونه سوال کرد: آیا این اظهار نظر مختص این فیلم است یا نه. شما برای ادامه راه فیلمسازی خود تصمیم دارید که در فضاهای جشنواره ای حضور نداشته باشید.
افخمی در جواب این سوال گفت: من از زمانی که فیلم هشت میلمتری اولم را ساختم و آن را به جشنواره اتحادیه فیلمسازان آسیاو اقیانوسیه فرستادم؛ از فضاهای جشنواره ای متنفر شدم. بعد از آن هم از شرکت در هیچ جشنواره ای خوشم نمی آمد. ولی تهیه کننده ها تلاش می کردند که ما را قانع کنند که شرکت در جشنواره و جایزه گرفتن ها، تاثیر تبلیغاتی روی فیلم دارد و مردم را نسبت به فیلم متوجه میکند.
افخمی در پاسخ به این سوال که جشنواره فیلم فجر چه دارد که در این بین، آن را استثنا می کنید اینگونه پاسخ داد: جشنواره فیلم فجر برای ما یادگاری انقلاب است و ما در ایام دهه فجر جشنهایی میگیریم که در آن شرکت میکنیم و حضور در جشنواره فجر معنای دیگری دارد.
وی با اشاره به فضای جشنواره ها گفت: به طور کلی من از رفتار سیرک واری که در جشنواره ها پیش می آید خیلی بدم می آید. مثلا از این فرش قرمز و انبوه عکس گرفتن ها بدم می آید. فضاهای جشنواره ای اصلا فضاهای جدی ای برای فیلم دیدن نیست.
افخمی در بخش دیگری از صحبتهایش تاکید کرد: یادم است در یکی از جشنواره های فیلم کن که درمورد فیلم یک فیلمساز جوان آمریکایی میگفتند فیلم خوبی ساخته است. وقتی من با او صحبت می کردم به او گفتم: من فیلمت را ندیدم ولی از صحبتهای که شنیدم فکرمیکنم که فیلم خوبی ساخته باشی. او هم در جواب من گفت: خوب شد که فیلم من را در این جا ندیدی، اینجا جای فیلم دیدن نیست چون اینجا سیرک است. این تعبیر برای من خیلی جالب بود.
افخمی در آخر در پاسخ به این سوال که برای امسال چه فیلمی را تولید میکند گفت: می خواهم فیلمی به نام تله را بسازم و این روزها مشغول مراحل پیش تولید این فیلم هستم.
آذین: «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» یک اثر اجتماعی خانوادگی متوسطی است
در ادامه برنامه جبار آذین منتقد سینما با اشاره به اینکه دو پاره بودن کلیت داستان «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» یکی از مشکلات فیلم است گفت: فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» یک اثر اجتماعی خانوادگی متوسطی است که حرفهای زیادی در دل فیلم نهفته است اما در گفتن این حرفها الکن است. بزرگترین مشکلی که فیلم دارد به داستان و فیلمنامه برمیگردد. فیلم می خواهد از خانواده گرایی، ازدواج مشترک، طلاق، مهاجرت و سینما و ... صحبت کند ولی به هیچکدام از این مسائل به درستی نمی پردازد و حتی پاسخ های دراماتیکی هم به این سوالات نمی دهد.
آذین بیان کرد: دوپاره بودن داستان باعث شده است آغاز کننده داستان فیلم اختلاف بین پرویز و شهدخت باشد. قصه ای که می تواند به یک درام یا تراژدی تبدیل شود اما در طول فیلم بدون اینکه به ریشه آن اشاره شود خیلی خنثی و بی اثر جمع میشود.
وی در تکمیل توضیحات خود ادامه داد: از طرف دیگر ورود آذر دختر خانواده به داستان را داریم. زنی که مشکلاتش به درستی باز نمی شود. و این فیلم را با ابهاماتی مواجه کرده است و مخاطب پاسخ های مناسب را از فیلم نمی گیرد. پس بین داستان پرویز و شهدخت و داستان آذر و شوهر انگلیسی اش ارتباط معقولی ایجاد نمی شود. هردو هم در انتهای فیلم رها می شوند.
آذین به اشاره به مشکل پایان باز که در سینمای ایران رایج شده است اشاره کرد و گفت: برای پایان باز در یک فیلم باید زمینه سازی کرد و شخصیت پردازی مناسبی را انجام داد. پایان فیلم را نباید رها کرد و به عهده مخاطب گذاشت. «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» شخصیت پردازی های زائد فراوان دارد و این به فیلم ضربه می زند.
این منتقد سینما در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: البته این فیلم شرایط تحول تازه ای را در سینمای بهروز افخمی ایجاد کرده است. این کارگردان در سالهای اخیر فیلم موفقی نداشته است و این فیلم نسبت به کارهای دیگرش کمی موفق تر است. اما با این وجود فیلم پرمشکلی است که در شخصیت پردازی ها و داستان این اشکالها دیده می شود.
بدری: مخاطب «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بدون شرمزدگی از دیدن فیلم از سالن خارج می شود
در ادامه این نشست محمد حسین بدری منتقد وکارشناس سینما وارد بحث شد. این منتقد سینما با تاکید بر این که «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» فیلم خوبی است که مخاطب را راضی از سالن سینما بیرون میکند گفت: ما با سینمایی مواجهیم که رقم بالای برای آن هزینه می شود و اهالی سینما درون از یکدیگر تعریف می کنند ولی در این بین نسبت به مخاطب سینما غافل هستند. «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» فیلمی که است که مخاطب را راضی نگه می دارد و این مخاطب بدون شرمزدگی از دیدن فیلم از سالن خارج می شود.
بدری ادامه داد: اتفاقا «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» قصه دارد ولی با تعریف ما از قصه فرق میکند. در عالم جدید داستان با پدیده های کلاسیک به این شکل مواجه نیستیم. در ادبیات جدید که این فیلم هم متکی بر آن است؛ اتفاقا فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» فیلم روان و قصه گویی است که برشی از یک زندگی را نشان میدهد همراه با اتفاقهایی که بیرون از زمان فیلم رخ داده است.
وی در پاسخ به برخی از منتقدان در مورد شکل روایت فیلم گفت: قرار نیست که فیلم شکل خاصی داشته باشد که بر اساس آن شکل فیلم را ارزیابی کرد. از بیماری های رسانه های ما این است که با یک مقیاس خاص درباره همه محصولات فرهنگی حرف می زنند. به نظر من استفاده از الگوی برنامه نود و هفت برای فکر کردن و دیدن فیلمها اتفاق ناگورای است. این تیپ برنامه ها و نوع روزنامه نگاری اتفاق بدتری را ایجاد می کند که دیگر مخاطب نمی تواند از دیدن یک فیلم لذت ببرد و با آن ارتباط برقرار کنند. چون فکر می کنند که لزوما مثل فلان روزنامه یا فلان برنامه تلویزیونی باید در مورد یک فیلم حرف بزنند.
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» فیلم ملایمی است که حرف می زند
بدری ادامه داد: «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» فیلم ملایمی است که حرف می زند. متاسفانه در سینما ایران یک جمله معروفی است که می گویند:سود در تولید است. و این باعث شده است که فیلمهایی ساخته شوند که حرفی برای گفتن ندارند. یعنی سازنده فیلمی را تولید می کند که اصلا قابلیت ارتباط با مخاطب را ندارد و اگر اکران نشود حتی به نفع فیلم هم هست. در صورتی که در سینمای دنیا این یک قاعده است که اگر کارگردانی فیلمی بسازد و فیلم با استقبال مخاطب همراه نباشد قطعا دستمزد کار بعدی کارگردان کاهش پیدا می کند اما در سینمای ایران اینطور نیست.
این منتقد سینما اضافه کرد: در چنین وضعیتی اگر فیلمی بیاید و با شکل متفاوتی روایت شود تازه یادمان می افتد که استانداردهای سینما چیست و آنرا روایت نکردیم. انگار نه انگار که فیلم های دیگری هم روی پرده هستند که از تمام استانداردها بی بهره هستند و حرف حسابی نمی زنند و مخاطب هم ندارند.
در اینجای بحث مجری برنامه از این منتقد سینما سوال کرد که آیا شما معتقدید که فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را باید در مقیاس با سایر فیلمهای سینمای ایران سنجید و بدری اینگونه پاسخ داد: نه این طور نیست. من میگویم که این فیلم آقای افخمی فیلم قابل قبولی است که می توان آنرا تا آخر تحمل کرد و ژست ایدئولوژیک ندارد و مشغول بازی هم نیست.
بدری ادامه داد: شما به فیلم دروغگویی مثل «قصه ها» که ظاهرا بدون اجازه به جشنواره خارجی رفته است نگاه کنید. فیلمی که بیانیه می خواند، دروغهای زشت تاریخی میگوید و ایرانیها را هم تحقیر می کند. این فیلم به جشنواره های خارجی می فرستیم تا آبروی ایران را سردست بگیرد. اصلا هم یادمان نمی آید که چقدر این فیلم ضعیف است و نمی شود این فیلم را تحمل کرد و اگر عقده های فیلمساز با این فیلم نباشد اصلا نمی توانی با فیلم همراه شوی و همزادپنداری کنید.
وی در تکمیل این بخش از صحبتهایش گفت: سینمای ایران نیازمند فیلمهایی است که بشود همراهیشان کرد. فیلمی مثل «فرشته ها باهم می آیند» از جمله فیلمهایی است که می شود آنرا تحمل کرد و تا آخر نشست و آنرا نگاه کرد.
این منتقد سینمایی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: متاسفانه یک نوع نگاهی وجود دارد که داستان خواندن را کاری سطح پایین می دانند. در بیشتر ما یک جور تظاهر به فرهیختگی و دانایی وجود دارد. اما غافل از این هستیم که یک داستان خوب تجربه های اجتماعی را با کمترین هزینه و در زمان کوتاهی به ما می دهد . به نظر من فیلم آقای افخمی از این قبیل فیلمهاست و ما را با عالم و آدمهایی آشنا می کند که فارغ از پیامهای گل درشت هست.
آذین: نوع استفاده از گفتار متن در «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» مشکل دارد
ادامه برنامه «سینما معیار» با تماس تلفنی یکی از شنوندگان همراه بود که وی با انتقاد به شکل روایت «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بر این نکته اشاره داشت که: اگر قرار باشد قصه آذر را به عنوان پیرنگ اصلی فیلم در نظر بگیریم؛ مطرح کردن ورود آذر و مطرح کردن مشکل اصلی او مربوط به نیمهی دوم قصه است و همین نکته نشان دهنده ی این است که خود قصه چفت و بست درستی ندارد. نکته ی دیگر مساله بهرام (با بازی رامبد جوان) است که این شخصیت در انتهای فیلم به قصه اضافه می شود و هیچ گره گشایی در فیلم ندارد. یک مساله مهم دیگر در مورد فیلم این است که نخ تسیبح ارتباط بین شخصیتها و خرده پیرنگ ها درفیلم معلوم نیست.
این شنونده همچنین در مورد گفتار متنی که بر روی فیلم «آذر، شهدخت، پرویز ودیگران» وجود دارد گفت: استفاده از تمهید گفتار متن در این فیلم هم به خاطر وصل کردن شخصیتها به یکدیگر است و اگر این گفتار متن وجود نداشت مخاطب نمی توانست از بخشی از فیلم به بخش دیگری از فیلم برسد. این هم به خاطر جدا بودن بخش اول فیلم در نسبت با انتهای فیلم است که به هم مربوط نمی شوند.
در ادامه برنامه بار دیگر جبار آذین وارد بحث شد و با اشاره به گفتار متنی که روی فیلم «آذر، شهدخت، پرویز ودیگران» قرار گرفته است گفت: در سینما که بیان اصلی با دوربین است و بنا هست تصویر بیانکننده فیلم باشد نیازی به بیان کننده دیگری نداریم. وقتی در سینما قرار است که دوربین به عنوان دانای کل حضور داشته باشد چه نیازی است که عنصر دیگری در فیلم وارد شود و حکایتها را تعریف کند. اگر هم قرار است گفتار متنی روی فیلم قرار بگیرد باید مرتبط با تصویر و در خدمت آن باشد.
وی ادامه داد: در فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» نوع استفاده از راوی مشکل دارد. در جایی از فیلم آذر از میان صندلی ها عبور می کند و راوی بدون اینکه به این فضا ربطی داشته باشد در حال روایت قصه فیلم است.
آذین همچنین گفت: خیلی از فیلمهای سینمای ایران با تکیه بر عنصر گفتار متن از ادبیات اقتباس می کنند و به غلط فیلم اقتباسی میسازند. در نهایت فیلمی می شود که نه ربطی به ادبیات دارد و نه ربطی به سینما. بعد هر دوی این ها را که زبانی متفاوتی دارند را باهم ادغام می کنند و در آخر نه سینما می شود و نه ادبیات.
این منتقد سینمایی در بخش دیگری از سخنانش گفت: خانواده ای که در «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» تصویر میشود، متاسفانه خانواده ای ایرانی نیست و از فرهنگ و باورهای دینی به دور است و از ویژگی های زندگی مردنیته هم بهره اندکی برده است. اگر بر روی همین مسائل کار می شد این فیلم می توانست فیلم خوبی شود ولی «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» تنها یک اثر متوسط خانوادگی است.
بدری: یک نسل از مخاطبان سینما را مریض کردیم
در ادامه برنامه «سینمامعیار» محمد حسین بدری که نگاه مثبتی نسبت به فیلم «آذر، شهدخت، پرویز ودیگران» دارد در مورد برخی از نظرات شنونده منتقد برنامه «سینمامعیار» موضع گرفت و گفت: صحبتهای این شنونده نشان می دهد که متاسفانه با به کار بردن اصطلاحاتی که رایج شده است مثل اینکه فیلمی در نیامده است یا نخ تسبیح فیلم کجاست و از این قبیل تعابیر، یک نسل از مخاطبان سینما را مریض کردیم. من به همه کسانی که به مسائل اینطور نگاه می کنند توصیه میکنم که کمی فیلم ببینند یا داستان بخوانند تا فکر نکنند آن چیزی که در ذهنشان شکل گرفته است فقط همان درست است.
وی ادامه داد: دیگر استفاده از عبارت "موضوع این فیلم کلیشه ای است" به شدت کلیشه ای شده است. نگاه های این چنینی فراگیر شده است. یک نفر از سینما بیرون می آید، میگوید که کارگردانی فیلم ضعیف بود. این اتفاق خیلی خنده دار است.
بدری در مورد این سوال که چرا ماجرای مشکل آذر از وسط فیلم وارد قصه شده است اینگونه پاسخ داد: چه اشکالی دارد که بیان مشکل آذر از وسط قصه شروع شود. به نظر من در فیلم هم این موضوع به درستی بیان می شود. حسن فیلم در این است که با وجود اینکه موضوع غیراستانداردی در آن مطرح می شود ولی کاملا نجیب است و شما می توانید آن را تماشا کنید.
این منتقد سینما با اشاره به فیلم «شوکران» دیگر ساخته بهروز افخمی گفت: در زمان ساخت فیلم «شوکران»، خیلیها دوست داشتند که موضوع این فیلم را به این سمت ببرند که به پرستاران اهانت شده است.در صورتی که اصلا موضوع فیلم این نبود و موضوع مربوط به بیماری مدیران زیاده طلب و پرروی کارنابلد بود. باید برای این بنای غلطی که گذاشته شده است فکری کرد.
استفاده از گفتار متن در آثار سینمایی دنیا هم وجود دارد
وی در تکمیل صحبتهایش گفت: «آذر، شهدخت، پرویز ودیگران» با توجه به رقم فروشی که تا به امروز داشته است و با توجه به این که سوپراستار خاصی هم ندارد به نظرم با مخاطب ارتباط خوبی برقرار کرده است. از دیگر فیلمهای موفق افخمی در سالهای اخیر فیلم سن پترزبورگ است که هم فروش خوبی داشته است و هم ساخت خوب وجمع وجوری دارد. فیلمهای «عروس» و «شوکران» هم از فیلمهای خوب این کارگردان هستند که مخاطب با آنها ارتباط برقرار کردند.
بدری در بخش دیگری در پاسخ به نقد استفاده از گفتار متن در «آذر، شهدخت، پرویز ودیگران» اینگونه پاسخ داد: روش روایت با گفتار متن کمتر در سینما استفاده میشود. اما در سینمای دنیا از این نمونه فیلمها هست مثلا فیلم «آپارتمان» به کارگردانی بیلی وایلدر است که اتفاقا از فیلمهای خوب تاریخ سینمای دنیا است که از گفتار متن استفاده کرده است. پس می توان به این شکل فیلم ساخت و با مخاطب هم ارتباط برقرار میکند.
وی در انتقاد از روش نقدی که بر فیلمها انجام می شود گفت: شاید این شکل فیلم دیدن و رفتار با سینما باعث شده است که عمده مخاطبان سینما خیلی منتقدان را به رسمیت نمیشناسند. مثلا اگر فیلمهای سهگانه «اخراجیها» نگاه کنید، مورد حمایت منتقدان نبود و نقدهای زیادی هم بر آن وارد میشد ولی مخاطب برای دیدن این فیلمها به سینما رفت.
بدری در پایان صحبتهایش گفت: «آذر، شهدخت، پرویز ودیگران» هم فیلم خوبی است که خاطره خوشی را برای مخاطب به جای میگذارد و اتفاقا در چند سال دیگر در مورد شیوهی قصه و روایتش حرف خواهند زد.
بخش پایانی برنامه «سینما معیار» به معرفی مستند 60 دقیقهای مشتی اسماعیل به کارگردانی مهدی زمانپور پرداخت.
«سینمامعیار» کاری از گروه فرهنگ و تاریخ رادیو گفتوگو است که پنجشنبه ساعت 17 به صورت زنده مسائلی با موضوع سینما را مورد بررسی قرار می دهد. تکرار این برنامه رادیویی جمعه شب ساعت 21 است.
انتهای پیام/