ظهور بریکس نمادی از مقاومت جهانی در مقابل "نظم نوین جهانی" است


خبرگزاری تسنیم: نویسنده و ستون‌نویس برجسته آمریکایی با اشاره به افول هژمونی واشنگتن در مقابل دیگر ملت‌ها تصریح کرد ظهور کشورهای بریکس نمادی از رشد مقاومت جهانی در مقابل خواسته‌های نظم نوین جهانی است.

«مایکل کالینز پایپر» نویسنده برجسته آمریکایی و ستون‌نویس نشریه آمریکن فری‌پرس در گفت‌وگو با خبرنگار بین‌الملل خبرگزاری تسنیم در واشنگتن، ضمن بررسی سابقه تاریخی و مفهومی "نظم نوین جهانی" ریشه آن را تعلیمات یهودی تلمود دانست. وی با اشاره به سیاست‌های داخلی و خارجی آمریکا تصریح کرد که قلدری و معیارهای دوگانه به بنیان سیاست‌های این کشور که تحت سیطره جنبش صهیونیسم است، تبدیل شده‌اند. پایپر علاوه بر انتشار تحلیل‌ها و یادداشت‌های خود در آمریکن فری‌پرس نویسنده دو کتاب با این موضوع تحت عنوان "بابِل جدید، آنهایی که قدرت برتر را دارند" و "بیرق‌های دروغین، قالب‌هایی برای ترور" را منتشر کرده است. در ادامه متن این گفت‌وگو ارائه شده است:

تسنیم: آیا "نظم نوین جهانی" دچار بحران شده است؟ اگر این‌گونه است ریشه این بحران چیست؟

پایپر: برای درک مفهومی که عموماً تحت عنوان "نظم نوین جهانی" به آن ارجاع می‌شود ــ ایده یک "جهان واحد" یا دولت "جهانی" ــ بایستی چند مؤلفه مهم را بپذیریم: یکم، اینکه این کلان‌چارچوب، نظم نوین جهانی، (فراتر از هرگونه پرسش) در تعلیمات باستانی تلمود یهودیان ریشه داد؛ دوم، اینکه، نهایتاً، نظم نوین جهانی تحقق نیت‌مند یک رؤیای تلمودی موسوم به "اتوپیای یهودی" است، که یک امپراطوری جهانی یهود، و شامل حکومت نخبگان یهود بر کره زمین است؛ سوم، اینکه خیزش جنبش صهیونیستی در راستای خلق یک دولت یهود ــ "دولت اسرائیل" ــ به‌عنوان یک موجودیت جغرافیایی و سیاسی بوده است که بخشی اساسی از طرح نظم نوین جهانی بوده است، امری که مبنای فلسفی امپراطوری یهودی است؛ چهارم، اینکه رشد قدرت مالی و در پی آن پیدایش خاندان روتچیلد به‌عنوان اولین قدرت برتر اثرگذار و دارای نفوذ در آن عرصه، در برنامه به پیش بردن نظم نوین جهانی نقشی محوری داشت. پنجم، اینکه تثبیت قدرت روتچیلدها بر امپراطوری انگلیس، بنیان نظم نوین جهانی را ایجاد کرد؛ و ششم، اینکه ایالات متحده کنونی ــ به‌عنوان نتیجه تأثیر و نفوذ روتچیلدها ــ موتور محرکه قدرت روتچیلدها است، به این معنا که ایالات متحده در حال حاضر از دید یهودیان یک "بابِل نوین" را تشکیل می‌دهد، نیرویی که برای دست یافتن به نظم نوین جهانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این موضوعات به‌شدت مورد مناقشه هستند، اما در کتابم "بابِل نوین" آن را توضیح داده‌ام و تمام آن‌ها را با ذکر جزئیات بررسی کرده‌ام.

تسنیم: ایالات متحده به‌عنوان بازیگر اصلی نظم نوین جهانی چرا خواهان به چالش کشیدن و مداخله در برخی موضوعات بین‌المللی کنونی نیست؟

پایپر: از برخی جنبه‌ها، آنچه هم‌اکنون شاهد رخ‌دادن آن هستیم، تلاشی از سوی برخی نیروها در طبقات حاکم ایالات متحده برای خارج کردن این کشور از مسیر پیشین ماجراجویی‌های جهانی است، البته بخشی از آن نیز به‌عقیده من، ناشی از فقدان مسیر مشخص از سوی قسمتی از دولت اوباما است که از سوی "نومحافظه‌کاران" و آن‌هایی که به‌طور مبنایی نیروهای نظم نوین جهانی  هستند،‌ مورد انتقاد قرار دارد. در اینجا برخی‌‌های دیگر بیان می‌کنند که اوباما در عمل یک نومحافظه‌کار شده است، اما من فکر نمی‌کنم که در حال حاضر بتوان چنین ادعایی کرد، هرچند هیچ شکی وجود ندارد که اوباما در این مسیر سروصدای زیادی کرده است. مشکل مبنایی این است که در ایالات متحده، در حال حاضر، هیچ مخالفت سازمان‌یافته‌ای با قدرت صهیونیسم جهانی که در هر دو حزب اصلی آمریکا خاصه در کنگره دارای پایگاهی مستحکم است، وجود ندارد. صهیونیست‌های شعبده‌گر، با هشیاری و دقت در بسیاری از عناصر سیاسی داخلی آمریکا دستکاری می‌کنند تا اولویت‌های نظم نوین جهانی را به پیش ببرند: به‌طور خاص، من به تلاش‌های صهیونیست‌ها برای تشدید حملات علیه مسلمانان و باورهای آن‌ها که به‌طور مؤثری از سوی رسانه‌های تحت کنترل صهیونیست‌ها در آمریکا انجام می‌شود، اشاره دارم. متأسفانه، بسیاری از آمریکایی‌های خوب (که از قدرت صهیونیست‌ها نگرانی دارند) در تله صهیونیست‌ها افتاده و به  جنبش "حمله به مسلمانان" می‌پیوندند.

تسنیم: از سوی دیگر، آیا آمریکا تلاش دارد تا از اقدامات شرکا در این امور استفاده کرده بهره ببرد؟ آیا این یک راهبرد کلان آمریکا است یا اینکه بیانی از یک تفکر دموکراتیک است؟

پایپر: (واقعیت این است که) ایالات متحده در تله‌ای که از سوی صهیونیسم جهانی طراحی شده است گیر افتاده است و تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند پیروز این عرصه شود: مردم کره زمین آن‌چنان نادان نیستند که نتوانند ببینند که تجاوز آمریکایی‌ها یک تجاوز آمریکایی است، حتی اگر از طریق واسطه‌هایی اجرا شده باشد.

تسنیم: آیا شما باور دارید که با ظاهر شدن بازیگرانی دیگر همچون کشورهای "بریکس"، هژمونی آمریکا رو به افول رفته است؟ اگر این‌چنین است چه عواملی به این افول منجر شده‌اند؟

پایپر: ظهور بریکس نمادی از رشد مقاومت جهانی در مقابل خواسته‌های نظم نوین جهانی است. به‌علاوه، در حال حاضر، در جنوب آمریکا، شاهد رشد بخشی از جمهوری‌خواهانی هستیم که دارای ایده استقلال بوده و تلاش‌های آمریکا برای اعمال خواسته‌های خود بر مردم را به‌طور آشکار به مبارزه می‌طلبند. رشد این نیروهای نوین آشکار مانع از پیشروی‌ها و تلاش‌های نظم نوین جهانی شده است و عجیب نیست که در همین زمان شاهد دستان صهیونیسم جهانی هستیم که پشت صحنه تلاش دارند تا ملت‌ها و رهبران آن‌ها را نابود کنند. در آسیا نیز، شاهد سخنان شدید و بامسمای دکتر ماهاتیر محمد ــ نخست‌وزیر مالزی ــ هستیم که علیه تلاش‌های غرب ــ از طریق نهادهای مالی جهانی همچون بانک جهانی تحت سیطره آمریکا و صندوق بین‌المللی پول ــ برای دستکاری در امور جهانی اعتراض می‌کند. هرچه ایالات متحده بیشتر تلاش کند، افراد مستقل بیشتری در برابر آن مقاومت می‌کنند.

تسنیم: آیا گرایش ایالات متحده به تصمیم‌گیری‌های یک‌جانبه بدون در نظر گرفتن قوانین بین‌المللی، بر رقبای آن، روسیه و چین، اثر گذاشته و آن‌ها را به اتخاذ مواضع و سیاست‌های مشابهی واداشته است؟

پایپر: قطعاً، تجاوزهای آمریکا ــ و آنچه دقیقاً همین است، هرچند تجاوز صهیونیسم جهانی در پوشش پرچم آمریکا است ــ به مقابله‌جویی تمامی مردم و ملت‌هایی که حاکمیت خود را ارزش می‌نهند منجر خواهد شد. نه روسیه و چین سر خم خواهند کرد و نه مردم سرکوب شده در فلسطین اشغالی و البته، نه مردم ایران. این واقعیت که ایالات متحده و برخی از متحدان آن ــ که به‌نمایندگی از اسرائیل اقدام می‌کنند ــ تلاش خواهند کرد تا حق ایران (یا هر دولت دیگر شامل کره شمالی) برای توسعه انرژی هسته‌ای را رد و انکار کنند، حتی زمانی که به "دولت اسرائیل" اجازه دهد در صدر فهرست کشورهای دارنده بزرگ‌ترین زرادخانه هسته‌ای قرار گیرد، نشان دهنده خودنمایی آشکار و بی‌پروایی قدرت صهیونیستی در چگونگی به فساد کشانیدن و انحراف سیاست‌های آمریکا نسبت به بقیه کشورهای جهان است. در حال حاضر ما شاهد این هستیم که عناصر صهیونیست (در برخی حوزه‌ها) در حال ایجاد تهییج ضد روسیه و چین بوده و به‌دنبال ایجاد وضعیت تقابل با این دو ملت ابرقدرت است. ما سخنان بسیاری در مورد یک "جنگ سرد نوین" می‌شنویم، اما بسیاری از مردم به‌درستی از اینکه یک "جنگ گرم" واقعی بین ایالات متحده و روسیه رخ دهد هراس دارند.

تسنیم: حقوق بشر یک اصل جذاب در فرهنگ آمریکایی است و بسیاری از اقدامات بین‌المللی آمریکا، برقراری حقوق بشر را هدف خود اعلام کرده‌اند. (هرچند وضعیت داخلی آمریکا به‌خاطر تنش‌های نژادی شدیدی که در پی اقدامات خشونت‌آمیز پلیس علیه رنگین‌پوستان و بسیاری از سیاست‌های غیرمنصفانه دیگر ایجاد شده است در یک حالت ناآرامی بزرگی قرار دارد)، به‌باور شما آیا ادعای اینکه موضع آمریکا علیه دیگر ملت‌ها ابزاری برای سرکوب‌گری است آن‌هم بدون اینکه پیش از آن قصدی برای پیاده کردن حقوق بشر در ایالت‌های خود داشته باشد، قضاوت صحیحی است؟

پایپر: ایالات متحده در زمانی که به‌طور رسمی جدایی‌گزینی نژادی را در دوران ریاست جمهوری فرانکلین دلانو روزولت تأیید کرده بوده، حزب نازی آلمان را به‌علت تلاش برای اعمال ممنوعیت بر نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اقلیت قدرتمند یهودی در آلمان محکوم می‌کرد. بنابراین معیارهای دوگانه آمریکایی در عرصه حقوق بشر به سال‌ها پیش برمی‌گردد. متأسفانه این چیز جدیدی نیست.

تسنیم: آیا ایالات متحده می‌تواند برای مشروعیت بخشی به مداخلات خارجی خود همچنان از حقوق بشر استفاده کند؟‌

پایپر: متأسفانه، سؤال درباره این نیست که آیا ایالات متحده همچنان می‌تواند از داعیه‌داری حقوق بشر برای مشروعیت بخشی به مداخلات خود در کشورهای خارجی استفاده کند، اساس مطلب این است که ایالات متحده، علی‌رغم وجود معیارهای دوگانه آشکار، بی‌باکانه به چنین کاری ادامه می‌دهد. این یک نمونه واقعی است که بیانگر معنای اصطلاح یهودی "chutzpah" (در زبان یدیش) است. و آنچه تمامی این موارد را تراژیک‌تر می‌کند این واقعیت است که اکثر آمریکایی‌هایِ خوب ــ نمونه یک مرد عادی در خیابان ــ متوجه نمی‌شوند که این یک معیار دوگانه است. و من مطمئناً می‌توانم درک کنم که چرا بقیه مردم در سرتاسر کره زمین نمی‌توانند بفهمند که چرا آمریکایی‌ها به این طریق فکر می‌کنند. و نیازی به گفتن ندارد که این طرز تفکر بچه‌گانه چگونه به‌وسیله رسانه‌های جمعی تحت کنترل صهیونیست‌ها بر آمریکایی‌ها اعمال می‌شود. از یک سو، میهن‌پرستی آمریکایی‌ها یک چیز خوب است. من آن را زیر سؤال نمی‌برم. آنچه را من زیر سؤال می‌برم این واقعیت است که آمریکایی‌ها به خودشان اجازه می‌دهند تا به‌جای صهیونیسم جهانی، بانک‌های بزرگ متحد آن و شرکت‌هایی که از این سیاست‌های جنگ‌طلبانه احمقانه سود می‌برند، حتی به‌قیمت جان و مال آمریکایی‌ها در درگیری‌های جهانی به جولان واداشته شوند. این‌گونه به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها شرطی شده‌اند تا باور کنند که جنگ یک چیز خوب و نمایانگر میهن‌پرستی آمریکایی‌ها است، نمادی از اینکه چه‌چیزی "خوب" است، در حالی که هرچیزی غیر از آن است.

تسنیم: آمریکا تا چه‌زمانی به حمایت‌های خود از دولت‌های غیردموکراتیک عرب ادامه می‌دهد؟ این سیاست نمونه‌ای از معیارهای دوگانه نیست؟ این درست است که ادعای آمریکایی‌ها علیه دشمنان سیاسی‌‌‌شان تنها اظهاراتی سطحی و بی‌محتوا است و به‌عوض آمریکا به‌دنبال نادیده انگاشتن وضعیت متحدان خود یا نقض‌های صورت گرفته درون خاک این کشور است؟

پایپر: حمایت آمریکایی‌ها از دولت‌های غیردموکراتیک عرب یک سیاست دیرپا است که آشکارا با سیاست ظاهری این کشور در حمایت از "حقوق بشر" و ایده‌آل‌های دموکراتیک تناقض دارد. نشانه‌ای از اینکه این سیاست به این زودی‌ها تغییر کند وجود ندارد،‌ خصوصاً اینکه شاهد این هستیم که برخی از این دولت‌های عرب علناً با ایالات متحده و اسرائیل متحد شده‌اند. اما اگر به ایستادگی آمریکا پابه‌پای اسرائیل ــ غیر از برخی موارد استثنایی ــ اشاره نکنیم نیز دچار غفلت شده‌ایم، آن هم در شرایطی که "دموکراسی" ظاهری در اسرائیل شامل حقوق دموکراتیک مسیحیان و مسلمانان در فلسطین اشغالی نمی‌شود. و بر اساس تمام ارزیابی‌های عقلانی صورت گرفته، اینکه تمامی شهروندان غیریهودی اسرائیل (اعراب و دیگران) شهروندان درجه دو هستند چیز مخفی نیست. قلدری و معیارهای دوگانه به بنیان سیاست‌های آمریکا تبدیل شده‌اند.

انتهای پیام/پ*